شناسنامه حضرت سکینه علیها السلام

نام وی، آمنه است و امینه و امَیمه نیز گفته اند. سَکینه، لقب اوست که مادرش به وی داد.

مادرش رَباب دختر امرؤ القَیس است.

وی در مدینه به دنیا آمد. سال ولادت او در مصادر تاریخی به ثبت نرسیده است؛ امّا برخی محقّقان، بر پایۀ حدس و گمان، سال ولادت وی را 47 هجری دانسته اند؛ لیکن بر پایۀ اطّلاعاتی دیگر، باید سال ولادت وی، حدود 51 هجری باشد؛ زیرا:

1. فاطمه، از سکینه بزرگ تر بود و برخی مورّخان، بدان تصریح کرده اند و شاید سپردن کتابی در هم پیچیده (مَلفوف) و وصیت نامه از سوی امام حسین علیه السلام به وی نیز بدین جهت باشد.

2. هر دو در سنّ ازدواج بوده اند. بدین جهت، در برخی مصادر آمده که امام حسین علیه السلام، حسن مُثنّا را در برگزیدن فاطمه و سکینه، مُخیر ساخت.

3. امّ اسحاق که مادر فاطمه است، نخست، همسر امام مجتبی علیه السلام بود و پس از شهادت ایشان در سال 50 ق، با امام حسین علیه السلام ازدواج کرد.

...

بزرگان قریش و بزرگان شعر و ادب، در مجلس وی حاضر می شدند.

سَکینه(1)

سکینه(2)

سکینه دختر امام حسین علیه السلام

واکاوی ادبی، تاریخی، دینی در برخی اخبار زندگی حضرت سکینه سلام الله علیها با رویکردی تحلیلی و ناقدانه

ازدواج حضرت سکینه با مصعب بن زبیر

پدر و مادر حضرت سکینه علیها السلام

«جعید همْدان» می گوید: نزد امام حسین علیه السلام رفتم و سکینه دخترش را بر سینه اش دیدم. [حضرت وقتی مرا دید] مادر سکینه را صدا زد و فرمود:

ای رباب! دخترت را از من بگیر. (پیشوای آزادگی به نقل از طبقات الکبری، ج1، ص404)

امام حسین علیه السلام پیرامون همسرش: رباب و دخترش: سکینه سروده:

لعمرک إنّنی لأحبّ دارا

[تحلّ بها] سکینة و الرّباب

أحبّهما و أبذل بعد مالی

و لیس للائمی فیها عتاب

و لست لهم و إن عتبوا مطیعا

حیاتی أو یغیبنی التّراب

به جان تو سوگند که من خانه ای را دوست می دارم که سکینه و رباب را برگرفته است.

آن دو را دوست می دارم و سپس مالم را در این راه به کار می گیرم، و آنکه مرا سرزنش می کند حق هیچ گونه درشتی ندارد.

و من آن بدخواهان را - و اگر چه مرا سرزنش کنند - در همۀ زندگیم فرمان نخواهم برد تا اینکه خاک مرا در خود پنهان سازد. (فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام)

فرزند و خانواده در نگاه امام حسین علیه السلام

امام حسین(ع) و رابطه با همسرش «رباب»

رَباب(1) (2)

بانوان عاشورایی - رباب، دختر امری ء القیس

زندگینامه حضرت سکینه علیها السلام

حضرت سکینه علیهاالسلام یکی از بانوان با فضیلت و از ستارگان درخشان آسمان علم و ادب و عفت است. او پرورش یافته پدری، چون امام حسین علیه السلام و مادری فداکار، چون رباب، و تحت حمایت و تربیت عمه ای، چون زینب کبری علیهاالسلام و برادر بزرگواری همانند امام سجاد علیه السلام بود و توانست از برترین زنان عصر خویش گردد.

حضرت سکینه در طول زندگی خویش، حوادث و تحولات گوناگون سیاسی و اجتماعی، از جمله واقعه عظیم عاشورا را به چشم دید و به عنوان یکی از بازماندگان خاندان امامت، پیام رسان اهداف و احکام والای اسلام به شمار می آمد. وی با برگزاری محافل و مجالس علمی و ادبی و نیز تبیین معارف بلند دینی در قالب اشعار نغز و فصیح و کم نظیر خویش، خدمت بسیار ارزشمندی به عالم اسلام نمود و الگوی بسیار خوبی برای همه بانوان جهان گردید.

حضرت سکینه (س) دختر امام حسین علیه السلام

سکینه(س)، دختر شهادت و بانوی نور

سکینه دختر امام حسین(ع) بانوی ادب و شجاعت

سکینه بنت الحسین علیهما السلام

حضرت سکینه علیها السلام در کربلا

وقتی امام حسین علیه السلام برای آخرین وداع به خیمه گاه آمد، سکینه علیها السلام شدیدا گریه می کرد. امام او را به سینه چسباند و میان چشمانش را بوسه زد؛ اشک هایش را پاک کرد و با محبت زیاد او را ساکت کرد. و اشعاری را با او زمزمه کرد که مطلع آن چنین است.

سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی

منک البکاء اذا لحمام دهانی

ای سکینه! بدان که بعد از من گریه های طولانی خواهی داشت، آنگاه که مرگ من فرا برسد.»

امام وقتی با آنان و دختران خداحافظی کرد، به پدر عرض کرد:

«یا ابت استسلمت للموت؟

ای پدر! آیا تسلیم مرگ شده ای؟»

امام حسین علیه السلام فرمود:

«کیف لا یستسلم من لا ناصر له و لا معین؛

چگونه کسی که یار و کمکی ندارد، تسلیم مرگ نشود؟»

سکینه به پدرش پیشنهاد کرد:

«یا ابة! ردنا الی حرم جدنا...؛

ای پدر! ما را به حرم جدمان برگردان.»

امام پاسخ داد: «هیهات لو ترک القطا لنام؛

هرگز ممکن نیست. اگر پرنده قطا به حال خود رها می شد، آرام می خوابید.»

زنان با شنیدن سخن امام گریه سر دادند و امام آنان را ساکت کرد و به دشمن حمله کرد.

سکینه، ادیبی شجاع و دین دار

روایت حضرت سکینه علیها السلام از شب مهتابی

صراحت بیان

باران اشک از چشمان سکینه

آخرین لحظات

وداع اباعبدالله الحسین علیه السلام با حضرت سکینه علیهاالسلام

سخن امام علیه السّلام با بانوان حرم

او که از هر کسی دیگری برای سوگواری سزاوارتر بود

دنیا نباشد آن زمان که تو نیستی حسین!

دخترم! حال و روز خودم را نمی بینی....

سهل بن سعد

بر شاخسار فضایل

سکینه از چشمه زلال دانش و معرفت امام حسین علیه السلام جرعه ها نوشید و به درجه ای از ایمان و باور دینی رسید که امام در توصیفش می فرماید:

غالب (اوقات) بر سکینه چنین است که با تمام وجود محو جمال ازلی است. ایّامش غرق در عبادت و راز و نیاز با پروردگار سپری می گردد.

این تعریف، بیانگر مقام برجسته دختر امام حسین علیه السلام در راستای یقین به پروردگار متعال و گسستن از مشغولیات و دلبستگی های دنیای فانی است.

سکینه، گوهری مستور در صدف عفّت و حیا و آراسته به اخلاق محمّدی است. وی شأنش بالاتر از مدح ستایشگران و مقامش والاتر از وصف دوستداران است؛ زیرا او در کنف حمایت بزرگانی چون پدر و برادر رشیدش امام زین العابدین و حضرت علی اکبر علیهم السلام قرار داشت و راه تعالی روح و مبارزه با نفس را از آنها فرا گرفته بود.

یکی از نویسندگان معاصر آورده است: «سکینه بانویی جلیل القدر، با نجابت و دارای مقام و منزلتی بلند است.»

بانو بنت الشّاطی می گوید:

«به حق که خانم سکینه به سبب اصل و نسب عالی و شرافت و منزلت بالایش، صاحب عزّت بی پایان و آشکاری است.»

مورّخ شهیر، غیاث الدّین میرخواند در کتاب حبیب السّیر می گوید:

«حضرت سکینه دختر امام حسین علیه السلامرا به خاطر جمال ظاهری و کمال باطنی و حسن خلق، عقیلة القریش گفته اند.»

دختر امام حسین علیه السلام از شجاعتی قابل تحسین برخوردار بود. وی در برابر ظالمان سکوت نمی کرد و به انجام تکالیف الهی همّت می گمارد. او از هیاهوی تبلیغاتی هراسی به دل راه نمی داد و با صلابت فاطمی دشمن را خوار و رسوا می نمود، با دلیل و منطق سخن می گفت و حقّانیّت خویش را به اثبات می رساند.

نگاهی به زندگی حضرت سکینه(س)

جستاری در شخصیت ادبی و اجتماعی سکینه بنت الحسین علیهما السلام

زنان راوی امام حسین علیه السلام

رحلت و مزار حضرت سکینه علیها السلام

درباره در گذشت این بانوی بزرگ علوی، دو روایت نقل شده است: روایت نخست حاکی است که وی در پنجم ربیع الاوّل سال 117 هجری قمری و در عصر خلافت هشام بن عبدالملک و در حاکمیت خالد بن عبدالملک بن حارث، در مدینه بدرود حیات گفت و روایت دیگر می گوید که وی در پنجم ربیع الاوّل سال 126 هجری قمری در مکه معظمه وفات یافت. (شام، سرزمین خاطره ها، ص 107؛ اعلام النسّاء، ج 2، ص 224؛ وفیات الأعیان، ج 1، ص 378)

به هر روی، در گذشت وی در پنجم ربیع الاوّل، مورد اتفاق تاریخ نگاران و سیره نویسان است. در همان سالی که حضرت سکینه (ع) وفات یافت، خواهرش حضرت فاطمه بنت الحسین (ع) نیز در مدینه بدرود حیات گفت. (وقایع الایام، ص 206)

آرامگاه آن بانوی گرامی در قبرستان بقیع (مدینه) است؛ وی هنگام انجام عمره، در مکّه رحلت کرده است. و گروهی نیز بر این باورند که: آرامگاه او در مقبره باب الصّغیر (دمشق) می باشد، که هم اکنون زیارتگاه شیعیان می باشد

قبر سکینه دختر امام حسین علیه السلام

زیارتگاه زینب دختر امام علی (ع) و سکینه دختر امام حسین (ع) در قبرستان باب الصغیر دمشق

در سایه سار شعر و ادب

در روز عاشورا، هنگام وداع سالار شهیدان، ابیاتی از آن بزرگوار نقل شده است که خطاب به دخترش حضرت سکینه (س) است.

این ابیات از جانسوزترین مراثی به شمار می آید:

لا تحرقی قلبی بدمعک حسرتا

ما دام منّی الرّوح فی جسمانی

فاذا قتلت فأنت اولی

بالبکاء یا خیرة النّسوان

سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی

منک البکاء اذا الحمام دهان

تا جان در بدن دارم دلم را از اشک حسرت خویش مسوزان!

ای بهترین زنان، هنگامی که من کشته گردم، تو برای گریستن بر من سزاوارترین هستی.

به زودی بر مصیبت مرگ من گریه های طولانی در پیش داری.

آرام جان سکینه

کاروان آفتاب

گفتا سکینه ای خدا (داد ای فلک)

حسین عصاره رحمت خداوند است

ایستادگی تو به عاشورا رنگ جاودانه می زند

به کدامین میخواهی رسیدگی کنی

چه غروب دلگیری!

لینک های مرتبط

دانشنامه: امام حسین علیه السلام

با کاروان عشق و آزادگی (به مناسبت روزهای اسارت اهل بیت امام حسین علیه السلام)