الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



یا زهراء سلام اله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

ویژه ولادت امام هادی (علیه السلام)

*****

هویت‌بخشی به شیعیان لبنان؛ از جمله خدمات امام موسی صدر

وحدت و هویت بخشیدن به شیعه‌ی لبنان و ایجاد هم زیستی و احترام متقابل میان پیروان ادیان و طوائف سیاسی در آن كشور[توسط امام موسی صدر] از سویی، و صراحت در معرفی رژیم غاصب صهیونیست بعنوان «شرمطلق» و اعلام حرمت همكاری با آن از سوی دیگر و بالاخره ابراز ارادت و صمیمت نسبت به رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، چه در عرصه‌ی فرهنگی و نوشتاری و چه با همكاری با عناصر مبارز ایرانی در مدتی طولانی، از این عالم بزرگوار كه فرزند حوزه‌ی علمیه‌ی قم و بازمانده‌ی یكی از خاندانهای بزرگ علمی در جهان تشیع است، شخصیّتی همه جانبه پدید آورده بود، و چنین بود كه امام راحل بزرگوار ما دلبستگی و تكریم خود به این شخصیت معزّز را از اوائل پیروزی انقلاب با بیانات گوناگون ابراز داشتند.

ویژه نامه عید سعید غدیرخم

ویژه نامه ولادت امام موسی کاظم (علیه السلام)

شیخ فضل الله نوری / انقلاب مشروطه

نوح کشتیبان

امام خامنه ای:
 این نوح امام زمان است... دریا طوفان، سختی و مشکلات دارد، اما وقتی کشتیبان بنده‌ برگزیده‌ خداست، معصوم است، بیمی وجود ندارد... به ناخدای این کشتی حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) عرض میکنیم کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ایران را حمایت و کمک کند. ۱۳۹۱/۰۶/۲۸ و ۱۳۹۹/۰۱/۰۱

ماندگار؛ مثل میثم تمّار

شیخ عباس قمی رحمه الله؛ مبلغ و محدثی خستگی ناپذیر

شهید صیاد شیرازی / امیر سپهبد علی صیاد شیرازی

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای

مباهله؛ صحنه تمایز حق و باطل

روز مباهله، روزی است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه میآورد.
نکته‌ی مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ «و نسانا و نساکم»در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد برای محاجه‌ای که در آن باید تمایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد.
هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمومنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است.
یعنی نشان دهنده‌ی این است که بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ میآورد به میدان با این داعیه که میگوید بیائیم مباهله کنیم؛ هر کدام بر حق بودیم، بماند، هر کدام بر خلاف حق بودیم، ریشه‌کن بشود با عذاب الهی.

تفسیر آیه«مباهله» از دیدگاه اهل بیت(علیهم السلام) و اهل سنت

مباهله پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با نجرانیان ; مباهله، واقعه ای عظیم ...

نشان ولایت و جریان خاتم بخشی

رعایت احترام حضرت زهرا (سلام الله علیها) در سوره هل اتی

بررسی روایات وارده در فضیلت اهل بیت (ع) در سوره انسان

چرا حضرت امیر (ع) پس از قتل عثمان خلافت را قبول نکرد؟

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

آیت‌الله اشرفی اصفهانی؛ مجاهدی پارسا و پیری روشن‌ضمیر شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی، عالمی ربانی، مجاهدی پارسا و عاشق حضرت امام (ره) بود و همواره از امام مدد می‌گرفت و من عمیقاً به ایشان ارادت می ورزیدم. این پیر سالخورده و روشن‌ضمیر در دوران جنگ تحمیلی، لباس نظامی به تن کرده و اسلحه به دوش گرفته و در صحنه‌های گوناگون نبرد حضوری فعال داشت و همواره در دفاع از اسلام و انقلاب پیشقدم بود. یاد و خاطره‌ی این بزرگواران هرگز نباید از تاریخ انقلاب اسلامی و اذهان مردم پاک شود و از کنارشان به سادگی گذشت. این خون‌های پاک، شعله‌ی مقدس انقلاب اسلامی را پیوسته برافروخته‌تر و گدازنده‌تر خواهد کرد. دیدار خانواده شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی با رهبر انقلاب 1368/07/25

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای

بنده نگران مسئله فرهنگ هستم/ اساس، باید تقویت جناح فرهنگی مومن باشد/ امیدوارم مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه میکنند، با مسائل فرهنگی نمیشود شوخی و بی ملاحظگی کرد/ همه باید قدر جوانان مومن و انقلابی را بدانند، اینها هستند که روز خطر سینه سپر میکنند. 1392/12/15

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای

تنها راه مقابله با مزاحمتها و اذیّتها و کارشکنیها، استقامت و ایستادگی است. ملت ایران بحمداللَّه ایستاده است. بخصوص جوانان با اراده و مؤمن ما ایستاده‌اند؛ ما هم به فضل الهی ایستاده‌ایم. این امواج جهانی و این تبلیغات گمراه کننده نخواهد توانست ما را تسلیم خواسته‌های آنها کند. آنها میخواهند این نظام هم مثل نظامهای دست نشانده آنها تسلیم خواست آنها شود و برای اِعمال سلطه دیکتاتوری بین‌المللی امریکا و اشباه امریکا راه را باز کند ... 1381/06/30

سیمای علی بن جعفر(ع) یاور چهار امام(م 220ق)

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای

هیئت سکولار نداریم

هیئتها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. 1392/08/20

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای

فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد؛ بهترین وقت انجام فریضه هم اوّل وقت -وقت فضیلت- است. خب، بعضی اصلاً فریضه را انجام نمیدهند، [میگویند] بی‌خیال؛ بعضی انجام میدهند امّا با تأخیر؛ بعضی میگذارند وقت که گذشت انجام میدهند، مثل توّابین؛ توّابین آن‌وقتی که باید می‌آمدند -که عاشورا بود- نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. یا قیام مردم مدینه با رهبری عبدالله بن حنظله. آمدند در مقابل یزید ایستادند، قیام کردند، حاکم مدینه را بیرون کردند، امّا دیر؛ آن‌وقتی که شنیدند که حسین‌بن‌علی (علیهماالسّلام) از مدینه خارج شد، آن‌وقت باید به این فکر می‌افتادند، نیفتادند؛ دیر به فکر افتادند، یک سال بعد [به فکر افتادند]؛ نتیجه هم همانی شد که تاریخ ثبت کرده است؛ قتل‌عام شدند، تارومار شدند، نابود شدند، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند. کار را در وقت باید انجام داد. خب، اگر بخواهیم کار را در وقت انجام بدهیم، بایستی فریضه را بشناسیم، بدانیم چه کاری باید انجام داد تا آن را در وقت خود انجام بدهیم. ۱۳۹۵/۱۰/۱۹

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای

دولت اسلامی موظف است كه جامعه را با فرهنگ بالاتر و معلومات عمیق‌تر و آگاهی‌های همگانی مجهز كند و بدین وسیله جلوِ نفوذ فرهنگ بیگانه را بگیرد. 1365/09/14

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای

مفهوم آزاد بودن انسان، قرنها پیش از آنكه در اروپا مطرح بشود، در اسلام مطرح شد و قرنها پیش از آنكه متفكرین و روشنفكران و انقلابیون و رهبران اروپائی به فكر بیفتند كه آزادی بشر را یكی از حقوق اساسی بشر بدانند، این در اسلام مطرح شده.

.....

انسانها آزادند، انسانها دارای حق آزادی هستند و از مادرها آزاد متولد شدند و كسی حق ندارد انسانها را برده و اسیر و بنده‌ی خودش بكند و حق آزادی آنها را سلب كند.

.....

آزادی غیر از این است كه كسی هر كاری دلش خواست انجام بدهد ...

آزادی غیر از گمراه كردن افراد و اغواگری است. آزادی غیر از خودرأیی و خودكامگی است. آزادی غیر از این است كه كسی هر كاری دلش خواست انجام بدهد ولو با چهارچوبهای پذیرفته شده‌ی جامعه یا حقوق جامعه یا حقوق افراد دیگر در تضاد باشد. یك مرزهائی دارد آزادی. 1365/09/14

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

ولایت، یعنی حکومتی که همراه با محبّت، همراه با پیوستگی با مردم است، همراه با عاطفه نسبت به آحاد مردم است، فقط فرمانروایی و حکمرانی نیست؛ اما پادشاهی معنایش این نیست و به مردم کاری ندارد. پادشاه، یعنی حاکم و فرمانروا؛ هر کار خودش بخواهد، میکند. 1377/02/18

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

هرکس بتواند جامعه‌ی اسلامی را ثروتمند کند و کارهای بزرگی انجام دهد، ثواب بزرگی کرده است. 1377/02/18

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

ماجرای امام حسین(علیه السلام)، نجات بخشیِ یک ملت ویا یک امّت نبود؛ نجات بخشی یک تاریخ بود ...

امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند ... 1377/02/18

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

ولایت، یعنی حكومتی كه همراه با محبت، همراه با پیوستگی با مردم وهمراه با عاطفه‌ی نسبت به آحاد مردم است.

در اين كشور، پرچم اسلام و پرچم انقلاب بلند است و نام امام زنده و جاودانه است.

ما مردم اين زمان، بحمدالله به فضل پروردگار، اين توفيق را پيداكرده‌ايم كه آن راه را مجددا برويم و اسم اسلام را در دنيا زنده كنيم و پرچم اسلام و قرآن را برافراشته نماييم. در دنيا اين افتخار نصيب شما ملت شد.

ملت ايران حاضر نيست اين قلدرى را كه امريكا به‌خرج مى‌دهد، قبول كند ... 1377/02/18

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

ملت ايران حاضر نيست اين قلدرى را كه امريكا به‌خرج مى‌دهد، قبول كند ...

درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام لله و درس محبت و عشق است ...

درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابى‌عبدالله الحسین علیه‌السلام انجام دادید ...

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

اگر بنا بود امام مجتبی(علیه‌السّلام)، جنگ با معاویه را ادامه بدهد و به شهادت خاندان پیامبر منتهی بشود، امام حسین(ع) هم باید در همین ماجرا کشته میشد، اصحاب برجسته هم باید کشته میشدند، «حجربن‌عدی»ها هم باید کشته میشدند، همه باید از بین میرفتند و کسی که بماند و بتواند از فرصتها استفاده بکند و اسلام را در شکل ارزشىِ خودش باز هم حفظ کند، دیگر باقی نمی‌ماند. این، حق عظیمی است که امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام) بر بقای اسلام دارد ...

باید همه بفهمند و بدانند که صلح امام مجتبی(علیه‌الصّلاةوالسّلام)، همان‌قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین(علیه‌الصّلاةوالسّلام) ارزش داشت ... 1369/01/22

بی‌خواص | ابوموسی اشعری

ولایت؛ برترین حکم الهی



بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۹تا۲۰

قل اءى شى ء اءكبر شهادة قل الله شهيد بينى و بينكم و اءوحى إلى هذا القرءان لا نذركم به و من بلغ اءئنكم لتشهدون اءن مع الله ءالهة اءخرى قل لا اءشهد قل إنما هو إله واحد و إ ننى برى ء مما تشركون (۱۹)
الذين ءاتيناهم الكتاب يعرفونه كما يعرفون اءبناءهم الذين خسروا اءنفسهم فهم لا يؤمنون۲۰

ترجمه :
۱۹ - بگو بالاترين گواهى ، گواهى كيست ؟ بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه ) اين قرآن را بر من وحى كرده تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم ) آيا براستى شما گواهى ميدهيد كه خدايان ديگرى با خدا است ؟ بگو من هرگز چنين گواهى نميدهم او است خداوند يگانه يكتا و من از آنچه براى او شريك قرار داده ايد بيزارم .
۲۰ - آنهائى كه كتاب آسمانى به آنان داده ايم بخوبى او را (پيامبر را) ميشناسند همانگونه كه فرزندان خود را ميشناسند، تنها كسانى كه سرمايه وجود خود را از دست داده اند ايمان نمى آورند.

تفسیر
بالاترين شاهد
به طورى كه جمعى از مفسران نقل كرده اند، عده اى از مشركان مكه نزد پيامبر آمدند و گفتند: تو چگونه پيامبرى هستى كه احدى را با تو موافق نمى بينيم
حتى از يهود و نصارا درباره تو تحقيق كرديم آنها نيز گواهى و شهادتى به حقانيت تو بر اساس محتويات تورات و انجيل ندادند، لااقل كسى را به ما نشان ده كه گواه بر رسالت تو باشد، آيات فوق ناظر به اين جريان است .
پيامبر مامور مى شود كه در مقابل اين مخالفان لجوج كه چشم بر هم نهاده ، و اين همه نشانه هاى حقانيت دعوت او را ناديده گرفته بودند و باز هم مطالبه گواه و شاهد مى كردند بگويد: به عقيده شما بالاترين شهادت ، شهادت كيست ؟(قل اى شى ء اكبر شهادة ).
غير از اين است كه بالاترين شهادت ، شهادت پروردگار است ؟ بگو خداوند بزرگ گواه ميان من و شما است (قل الله شهيد بينى و بينكم ).
و بهترين دليل آن اين است كه اين قرآن را بر من وحى فرستاده (و اوحى الى هذا القرآن ).
قرآنى كه ممكن نيست ساخته فكر بشرى آنهم در آن عصر و زمان و در آن محيط و مكان بوده باشد قرآنى كه محتوى انواع شواهد اعجاز ميباشد: الفاظ آن اعجاز آميز و معانى آن اعجازآميزتر، آيا همين يك شاهد بزرگ ، دليل بر گواهى خداوند بر حقانيت دعوت من نيست ؟
ضمنا از اين جمله استفاده مى شود كه قرآن بزرگترين معجزه و بالاترين گواه صدق دعوى پيامبر است .
سپس به هدف نزول قرآن پرداخته و ميگويد اين قرآن به اين جهت بر من نازل شده است كه شما را و تمام كسانى را كه سخنان من در طول تاريخ بشر و پهنه زمان و در تمام نقاط جهان به گوش آنها ميرسد از مخالفت فرمان خدا بترسانم و به عواقب دردناك اين مخالفت توجه دهم (لانذركم به و من بلغ ).
اگر مى بينيم در اينجا فقط سخن از انذار و بيم دادن ، به ميان آمده - با اينكه معمولا همه جا با بشارت همراه است - به خاطر اين است كه سخن در برابر افراد لجوجى بوده كه اصرار در مخالفت داشته اند.
ضمنا با ذكر كلمه و من بلغ (تمام كسانى كه اين سخن به آنها ميرسد) رسالت جهانى قرآن و دعوت عمومى و همگانى آن را اعلام ميدارد، در حقيقت تعبيرى از اين كوتاهتر و جامعتر براى اداى اين منظور تصور نميشود و دقت در وسعت آن ميتواند هر گونه ابهامى را در مورد عدم اختصاص دعوت قرآن به نژاد عرب و يا زمان و منطقه خاصى برطرف سازد. جمعى از دانشمندان از تعبيراتى مانند تعبير فوق مسئله خاتميت پيامبر را نيز استفاده كرده اند، زيرا طبق تعبير بالا پيامبر مبعوث بوده به تمام كسانى كه گفتارش به آنها ميرسد و اين شامل تمام كسانى مى شود كه تا پايان اين جهان به دنيا قدم ميگذارند.
از احاديثى كه از طرق اهل بيت (عليهم السلام ) وارد شده چنين استفاده مى شود كه منظور از ابلاغ قرآن تنها به اين نيست كه عين متن آن به اقوام ديگر برسد حتى وصول ترجمه هاى آن به زبانهاى ديگر نيز در مفهوم آيه وارد است .
در حديثى از امام صادق نقل شده كه درباره آيه فوق سؤ ال شده ، حضرت فرمود: بكل لسان يعنى به هر زبان كه باشد.
ضمنا يكى از قوانين مسلم اصول فقه كه قاعده قبح عقاب بلا بيان است نيز از آيه فوق استفاده ميشود.
توضيح اينكه در اصول فقه اثبات شده است مادام كه حكمى به كسى نرسد در برابر آن مسؤ ليتى ندارد (مگر اينكه در فرا گرفتن حكم كوتاهى كرده باشد) آيه فوق نيز ميگويد آنهائى كه سخن من به آنها برسد ، در برابر آن مسؤ ليت دارند و به اين ترتيب كسانى كه بدون تقصير به آنها ابلاغ نشده باشد مسؤ ليتى ندارند.
در تفسير المنار از پيامبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) چنين نقل شده كه يك دسته از اسيران را نزد پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آوردند، حضرت پرسيد آيا شما را دعوت به اسلام كرده اند؟ گفتند نه ، دستور داد آنها را رها كردند، سپس آيه بالا را تلاوت كرد و فرمود: بگذاريد آنها به جايگاه خود باز گردند زيرا حقيقت اسلام به آنها ابلاغ نشده و به سوى آن دعوت نگرديده اند و نيز از اين آيه استفاده مى شود كه اطلاق كلمه شى ء كه معادل كلمه چيز در فارسى بر خدا جائز است و لكن او چيزى است نه مانند اشياء ديگر كه مخلوق و محدود باشد بلكه خالق است و نامحدود.
سپس به دنبال اين سخن دستور به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى دهد كه از آنها سؤال كند آيا براستى شما گواهى ميدهيد كه خدايان ديگرى با خدا است ؟ (ا ئنكم لتشهدون ان مع الله آلهة اخرى ) بعد ميگويد با صراحت به آنها بگو من هرگز چنين گواهى نميدهم ، بگو او است خداوند يگانه و من از آنچه شما براى او شريك قرار داده ايد بيزارم (قل لا اشهد، قل انما هو اله واحد و اننى برى مما تشركون ).

در حقيقت ذكر اين چند جمله در پايان آيه به خاطر يك نكته مهم روانى است و آن اينكه ممكن است مشركان چنين تصور كنند كه گفتگوهاى آنها شايد تزلزلى در روح پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ايجاد كرده باشد و با اميدوارى مجلس را ترك گويند و به دوستان خود بشارت دهند كه شايد محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بعد از اين در دعوت خود تجديد نظر كند، اين جمله ها كه از صراحت و قاطعيت سرشار است اين اميد را به كلى مبدل به ياس مى كند و به آنها نشان ميدهد كه مطلب بالاتر از آن است كه آنها مى پندارند و كمترين تزلزلى در دعوت او پيدا نخواهد شد و تجربه نشان داده كه ذكر اين گونه كلمات قاطع در پايان يك بحث اثر عميقى در رسيدن به نتيجه نهائى دارد
و در آيه بعد به آنها كه مدعى بودند اهل كتاب هيچگونه گواهى درباره پيامبر اسلام نميدهند صريحا پاسـخ مى دهد و ميگويد: آنهائى كه كتاب آسمانى بر آنها نازل كرديم به خوبى پيامبر را ميشناسند همانگونه كه فرزندان خود را ميشناسند! (الذين آتيناهم الكتاب يعرفونه كما يعرفون ابنائهم ).
يعنى نه تنها از اصل ظهور و دعوت او آگاهند بلكه جزئيات و خصوصيات و نشانه هاى دقيق او را نيز ميدانند، بنابراين اگر جمعى از اهل مكه ميگفتند ما مراجعه به اهل كتاب كرده ايم و اطلاعاتى از پيامبر نداشته اند يا واقعا دروغ ميگفتند و تحقيقى نكرده بودند و يا اهل كتاب حقائق را كتمان كرده و به آنها بازگو نميكردند، همانطور كه آيات ديگر قرآن نيز اشاره به كتمان آنها مى كند. (توضيح بيشتر اين موضوع در جلد اول تفسير نمونه صفحه 366 ذيل آيه 146 سوره بقره گذشت ).
در پايان آيه به عنوان يك نتيجه نهائى اعلام ميدارد: تنها كسانى به اين پيامبر (با اين همه نشانه هاى روشن ) ايمان نمى آورند كه در بازار تجارت زندگى همه چيز خود را از دست داده و سرمايه وجود خود را باخته اند (الذين خسروا انفسهم فهم لايؤمنون ).

منبع (فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

برخی پیوندها و ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today

A great and glorious soldier

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه انعام , آیات , ولایت , درسهاى عاشورا , جامعه‌ اسلامی , ثروتمند کند , ملت ایران , قلدرى , آمریکا , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

بخش اول مطالب

بخش دوم مطالب

امام جواد (علیه السلام) :

خداوند متعال، به سبب تقوا، بنده اش را از آنچه از عقلش دور مانده ، حفظ می کند و به وسیله ی تقوا او را نسبت به آنچه آن را نمی بیند و ناآگاه است روشن می سازد.

بحار الأنوار ج‏75 ص358

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)
اشهدُ انک تشهدُ مقامی
وتسمع کلامی
وتَرُدُ سلامی
وانت حیُُ عند ربک مرزوق
اسئل الله ربی وربک قضاء حوائجی فی الدنیا والاخره

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

شهید عزیز
رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای:
هر چیزی که یاد شهید عزیز ما را برجسته کند، چشم‌نواز و دلنواز است.
یاد او را اگرچه خداوند در اوج برجستگی قرار داد و بدین گونه پاداش دنیائی اخلاص و عمل صالح او را بدو هدیه کرد ولی ما هم هرکدام وظیفه‌ئی داریم

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

امام خامنه ای:

 با وجود حمایت زیاد از صنعت خودرو در کشور، کیفیت خودرو خوب نیست/ مردم ناراضی‌اند و درست میگویند و حق با مردم است

رهبر انقلاب در دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی:

ما در برخی از محصولات داخلی متأسفانه شاهد این هستیم که به کیفیت توجه نمیشود، این خیلی بد است، این همه‌ حمایت در طول این سالها از صنعت خودرو در کشور شده خب کیفیت خودرو خوب نیست، مردم ناراضی‌اند درست هم میگویند، حق با مردم است، یعنی اعتراض مردم به جا است،‌ این صنعت نتوانسته رضایت مشتری را جلب کند.

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

گلایه امام خامنه ای از افزایش قیمت لوازم خانگی:

من گلایه می‌کنم از دوستانی که مسئولان لوازم خانگی هستند. ما از این‌ها حمایت کردیم، اسم آوردیم؛ شنیدم بعضی از اقلام دوبرابر افزایش قیمت پیدا کرده؛ چرا؟! نبایستی با حمایت‌ها این‌جور برخورد بشود.

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۱۰۵

يَاأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا عَلَيْكُمْ أَنفُسكُمْ لا يَضرُّكُم مَّن ضلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ‏(۱۰۵)

ترجمه:
۱۰۵ -اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد مراقب خود باشيد ، هنگامى كه شما هدايت يافتيد گمراهى كسانى كه گمراه شده ‏اند به شما زيانى نمى‏رساند ، بازگشت همه شما به سوى خدا است و شما را از آنچه عمل مى‏كرديد آگاه مى‏سازد .

تفسیر
هر كس مسئول كار خويش است
در آيه قبل سخن از تقليد كوركورانه مردم عصر جاهليت از نياكان گمراه ، به ميان آمد و قرآن به آنها صريحا اخطار كرد كه چنين تقليدى ، با عقل و منطق سازگار نيست ، به دنبال اين موضوع طبعا اين سؤال در ذهن آنها مى‏آمد كه اگر ما حسابمان را از نياكانمان در اين گونه مسائل جدا كنيم ، پس سرنوشت آنها چه خواهد شد ، به علاوه اگر ما دست از چنان تقليدى برداريم سرنوشت بسيارى مردم كه تحت تاثير چنين تقاليدى هستند ، چه مى‏شود ، آيه فوق در پاسخ اينگونه سؤالات مى‏گويد : اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد شما مسئول خويشتنيد ، اگر شما هدايت يافتيد گمراهى ديگران ( اعم از نياكان و يا دوستان و بستگان هم عصر شما ) لطمه ‏اى به شما نخواهد زد ( يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم لا يضركم من ضل اذا اهتديتم ) .
سپس اشاره به موضوع رستاخيز و حساب و رسيدگى به اعمال هر كس كرده ، مى‏گويد بازگشت همه شما به سوى خدا است ، و به حساب هر يك از شما جداگانه رسيدگى مى‏كند ، و شما را از آنچه انجام مى‏داديد آگاه مى‏سازد.
(الى الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم تعملون).

پاسخ به يك ايراد
در پيرامون اين آيه سر و صداى زيادى براه انداخته‏ اند و بعضى چنين پنداشته ‏اند كه ميان اين آيه و دستور امر به معروف و نهى از منكر كه از دستورات قاطع و مسلم اسلامى است يكنوع تضاد وجود دارد ، زيرا اين آيه مى‏گويد شما مراقب حال خويشتن باشيد ، انحراف ديگران اثرى در وضع شما نمى‏گذارد.
اتفاقا از روايات چنين بر مى‏آيد كه اين نوع سوء تفاهم و اشتباه حتى در عصر نزول آيه براى بعضى از افراد كم اطلاع وجود داشته است ، جبير بن نفيل مى‏گويد در حلقه جمعى از ياران پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) نشسته بودم و از همه كم سنتر بودم آنها سخن از امر به معروف و نهى از منكر به ميان آوردند ، من به ميان سخنان آنها پريدم و گفتم مگر خداوند در قرآن نمى‏گويد : يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم لا يضركم من ضل اذا اهتديتم ( بنابراين امر به معروف و نهى از منكر چه لزومى دارد ! ) ناگاه همگى يكزبان مرا مورد سرزنش و اعتراض قرار دادند و گفتند : آيه ‏اى از قرآن را جدا مى‏كنى ، بدون اينكه معنى تفسير آن را بدانى ؟ ! من از گفتار خود سخت پشيمان شدم ، و آنها به مباحثه در ميان خود ادامه دادند ، هنگامى كه مى‏خواستند برخيزند و مجلس را ترك گويند ، رو به من كرده و گفتند : تو جوان كم سن و سالى هستى و آيه ‏اى از قرآن را بدون اينكه معنى آن را بدانى از بقيه جدا كرده ‏اى ولى شايد به چنين زمانى كه مى‏گوئيم برسى كه ببينى بخل مردم را فرا گرفته و بر آنها حكومت مى‏كند ، هوى و هوس پيشواى مردم است ، و هر كس تنها راى خود را مى‏پسندد ، در چنان زمانى مراقب خويش باش ، گمراهى ديگران به تو زيانى نمى‏رساند ( يعنى آيه مربوط به چنان زمانى است ) .

بعضى از راحت طلبان عصر ما نيز هنگامى كه سخن از انجام دو فريضه بزرگ الهى امر به معروف و نهى از منكر به ميان مى‏آيد براى شانه خالى كردن از زير بار مسئوليت به اين آيه مى‏چسبند و معنى آن را تحريف مى‏كنند.
در حالى كه با كمى دقت مى‏توان دريافت كه تضادى در ميان اين دو دستور نيست ، زيرا : اولا : آيه مورد بحث مى‏گويد حساب هر كس جدا است و گمراهى ديگران مانند نياكان و غير نياكان لطمه‏ اى به هدايت افراد هدايت يافته نمى‏زند حتى اگر برادر هم باشند و يا پدر و فرزند ، بنا بر اين شما از آنها پيروى نكنيد و خود را نجات دهيد ( دقت كنيد ) .
ثانيا : اين آيه اشاره به موقعى مى‏كند كه امر به معروف و نهى از منكر كارگر نمى‏شود ، و يا شرائط تاثير آن جمع نيست گاهى بعضى از افراد در چنين موقعى ناراحت مى‏شوند كه با اين حال ، تكليف ما چيست ؟ قرآن به آنها پاسخ مى‏دهد كه براى شما هيچ جاى نگرانى وجود ندارد زيرا وظيفه خود را انجام داده‏ ايد ، و آنها نپذيرفته ‏اند و يا زمينه پذيرشى در آنها وجود نداشته است ، بنابراين زيانى از اين ناحيه به شما نخواهدرسيد.
اين معنى در حديثى كه در بالا نقل كرديم و همچنين در بعضى از احاديث ديگر نقل شده است كه از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) درباره اين آيه سؤال كردند فرمودند : ايتمروا بالمعروف و تناهوا عن المنكر فاذا رايت دنيا مؤثرة و شحا مطاعا و هوى متبعا و اعجاب كل ذى راى برايه فعليك بخويصة نفسك و ذر عوامهم ! : امر به معروف كنيد و نهى از منكر ، اما هنگامى كه ببينيد ، مردم دنيا را مقدم داشته و بخل و هوى بر آنها حكومت مى‏كند و هر كس تنها راى خود را مى‏پسندد ( و گوشش بدهكار سخن ديگرى نيست ) به خويشتن بپردازيد و عوام را رها كنيد .روايات ديگرى نيز به اين مضمون نقل شده كه همگى همين حقيقت را تعقيب مى‏كند.
فخر رازى چنانكه عادت او است براى پاسخ به سؤال فوق چندين وجه ذكر مى‏كند كه تقريبا همه بازگشت به يك چيز يعنى آنچه در بالا آورديم مى‏كند و گويا او براى تكثير عدد آنها را از هم جدا كرده است!.
در هر حال شك نيست ، كه مساله امر به معروف و نهى از منكر از مهمترين اركان اسلام است كه بهيچ وجه نمى‏توان شانه از زير بار مسؤليت آن خالى كرد ، تنها در موردى اين دو وظيفه ساقط مى‏شود كه اميدى به تاثير آن نباشد و شرايط لازم در آن جمع نگردد.

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۱۰۶تا۱۰۸

يَاأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا شهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْت حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ ءَاخَرَانِ مِنْ غَيرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضرَبْتُمْ فى الأَرْضِ فَأَصابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تحْبِسونَهُمَا مِن بَعْدِ الصلَوةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لا نَشترِى بِهِ ثَمَناً وَ لَوْ كانَ ذَا قُرْبىوَ لا نَكْتُمُ شهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذاً لَّمِنَ الاَثِمِينَ‏(۱۰۶) فَإِنْ عُثرَ عَلى أَنَّهُمَا استَحَقَّا إِثْماً فَئَاخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ استَحَقَّ عَلَيهِمُ الأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشهَادَتُنَا أَحَقُّ مِن شهَادَتِهِمَا وَ مَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذاً لَّمِنَ الظالِمِينَ‏(۱۰۷) ذَلِك أَدْنى أَن يَأْتُوا بِالشهَادَةِ عَلى وَجْهِهَا أَوْ يخَافُوا أَن تُرَدَّ أَيمَانُ بَعْدَ أَيْمَانهِمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسمَعُواوَ اللَّهُ لا يهْدِى الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ‏(۱۰۸)

ترجمه:
۱۰۶ -اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد در موقع وصيت بايد دو نفر عادل را از ميان شما به شهادت بطلبد ، يا اگر مسافرت كرديد و مرگ شما را فرا رسد ( و در راه مسلمانى نيافتيد ) دو نفر از غير شما ، و اگر به هنگام اداى شهادت در صدق آنها شك كرديد آنها را بعد از نماز نگاه مى‏داريد تا سوگند ياد كنند كه ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم اگر چه در مورد خويشاوندان ما باشد و شهادت الهى را كتمان نمى‏كنيم كه از گناهكاران خواهيم بود .
۱۰۷ -و اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو مرتكب گناهى شده ‏اند ( و حق را كتمان كرده ‏اند ) دونفر از كسانى كه گواهان نخست بر آنها ستم كرده‏ اند به جاى آنها قرار مى‏گيرند و به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه گواهى ما از گواهى آن دو به حق نزديكتر است و ما مرتكب تجاوزى نشده‏ ايم كه اگر چنين كرده باشيم از ظالمان خواهيم بود.
۱۰۸ -اين كار بيشتر سبب مى‏شود كه به حق گواهى دهند ( و از خدا بترسند ) و يا ( از مردم ) بترسند كه ( دروغشان فاش گردد و ) سوگندهائى جاى سوگندهاى آنها را بگيرد ، و از ( مخالفت ) خدا بپرهيزيد و گوش فرا دهيد و خداوند جمعيت فاسقان را هدايت نمى‏كند.

شان نزول:
در مجمع البيان و بعضى تفاسير ديگر در شان نزول آيات فوق نقل شده است كه يك نفر از مسلمانان به نام ابن ابى ماريه به اتفاق دو نفر از مسيحيان عرب به نام تميم و عدى كه دو برادر بودند به قصد تجارت از مدينه خارج شدند در اثناى راه ابن ماريه كه مسلمان بود بيمار شد ، وصيتنامه ‏اى نوشت و آن را در ميان اثاث خود مخفى كرد ، و اموال خويش را بدست دو همسفر نصرانى سپرد وصيت كرد كه آنها را به خانواده او برسانند ، و از دنيا رفت ، همسفران متاع او را گشودند و چيزهاى گرانقيمت و جالب آنرا برداشتند و بقيه را به ورثه باز گرداندند ، ورثه هنگامى كه متاع را گشودند ، قسمتى از اموالى كه ابن ابى ماريه با خود برده بود در آن نيافتند ، ناگاه چشمان آنها به وصيتنامه افتاد ، ديدند ، صورت تمام اموال مسروقه در آن ثبت است ، مطلب را با آن دو نفر مسيحى همسفر در ميان گذاشتند آنها انكار كرده و گفتند : هر چه به ما داده بود به شما تحويل داده ‏ايم ! ناچار به پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) شكايت كردند ، آيات فوق نازل شد و حكم آن را بيان كرد .
ولى از شان نزولى كه در كتاب كافى آمده است چنين بر مى‏آيد كه آنها نخست انكار وجود متاع ديگرى كردند و جريان به خدمت پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) كشيده شد ، و پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) چون دليلى بر ضد آن دو نفر وجود نداشت ، آنها را وادار به سوگند كرد ، سپس آنها را تبرئه نمود ، اما چيزى نگذشت كه بعضى از اموال مورد بحث نزد آن دو نفر پيدا شد و به اين وسيله دروغشان اثبات گرديد ، جريان به عرض پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) رسيد پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) در انتظار ماند تا آيات فوق نازل شد ، سپس دستور داد ، اولياء ميت سوگند ياد كنند ، و اموال را گرفت و به آنها تحويل داد .

تفسیر
از مهمترين مسائلى كه اسلام روى آن تكيه مى‏كند ، مساله حفظ حقوق و اموال مردم و به طور كلى اجراى عدالت اجتماعى است ، آيات فوق گوشه‏ اى از دستورات مربوط به اين قسمت است ، نخست براى اينكه حقوق ورثه در اموال ميت از ميان نرود و حق بازماندگان و ايتام و صغار پايمال نشود ، به افراد با ايمان دستور مى‏دهد و مى‏گويد : اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد ، هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد بايد به هنگام وصيت كردن دو نفر از افراد عادل را به گواهى بطلبيد و اموال خود را به عنوان امانت براى تحويل دادن به ورثه به آنها بسپاريد ( يا ايها الذين آمنوا شهادة بينكم اذا حضر احدكم الموت حين الوصية اثنان ذوا عدل منكم ) .
منظور از عدل در اينجا همان عدالت به معنى پرهيز از گناه كبيره و مانند آن است ، ولى اين احتمال در معنى آيه نيز هست كه مراد از عدالت ، امانت در امور مالى و عدم خيانت باشد ، مگر اينكه با دلائل ديگر ثابت شود كه شرائط بيشترى در چنين شاهدى لازم است.
و منظور از منكم يعنى از شما مسلمانان ، در مقابل افراد غير مسلمان
است كه در جمله بعد به آنها اشاره شده است.
البته بايد توجه داشت كه در اينجا بحث از شهادت معمولى و عادى نيست ، بلكه شهادتى است توام با وصايت ، يعنى اين دو نفر هم وصيند و هم گواه و اما اين احتمال كه علاوه بر دو نفر شاهد انتخاب شخص سومى به عنوان وصى در اينجا لازم است بر خلاف ظاهر آيه و مخالف شان نزول است ، زيرا در شان نزول خوانديم كه ابن ابى ماريه تنها دو نفر همسفر داشت كه آنها را به عنوان وصى و گواه بر ميراث خود انتخاب كرد .
سپس اضافه مى‏كند : اگر در مسافرتى باشيد و مصيبت مرگ براى شما فرا رسد ( و از مسلمانان وصى و شاهدى پيدا نكنيد ) دو نفر از غير مسلمانها را براى اين منظور انتخاب نمائيد ( او آخر ان من غير كم ان انتم ضربتم فى الارض فاصابتكم مصيبة الموت ) .
گرچه در آيه سخنى از اين موضوع كه انتخاب وصى و شاهد از غير مسلمانها مشروط به عدم دسترسى به مسلمانان است ديده نمى‏شود ولى روشن است كه منظور در صورتى است كه دسترسى به مسلمان نباشد و ذكر قيد مسافرت نيز به همين جهت است ، همچنين كلمه او گرچه معمولا براى تخيير است ولى در اينجا - مانند بسيارى از موارد ديگر - منظور ترتيب مى‏باشد ، يعنى نخست از مسلمانان و اگر ممكن نشد از غير مسلمانان انتخاب كنيد.
ذكر اين نكته نيز لازم است كه منظور از غير مسلمانان تنها اهل كتاب يعنى يهود و نصارى مى‏باشد زيرا اسلام براى مشركان و بت پرستان در هيچ مورد اهميتى قائل نشده است .
سپس دستور مى‏دهد كه به هنگام اداى شهادت بايد آن دو نفر را بعد از نماز - در زمينه ترديد و شك - وادار كنند كه به نام خدا سوگند ياد كنند ( تحبسونهما من بعد الصلوة فيقسمان بالله ان ارتبتم).
و بايد شهادت آنها به اينگونه بوده باشد كه بگويند ما حاضر نيستيم حق را به منافع مادى بفروشيم و بناحق گواهى دهيم ، هر چند در مورد خويشاوندان ما باشد ( لا نشترى به ثمنا و لو كان ذا قربى).
و ما هيچگاه شهادت الهى را كتمان نمى‏كنيم كه در اين صورت از گناهكاران خواهيم بود ( و لا نكتم شهادة الله انا اذا لمن الاثمين).
بايد توجه داشت كه : اولا اين تشريفات براى اداى شهادت در زمينه شك و ترديد و اتهام است.
ثانيا به مقتضاى ظاهر آيه فرقى در ميان مسلمان و غير مسلمان از اين نظر نيست و در حقيقت يكنوع محكم كارى براى حفظ اموال ، در زمينه اتهام مى‏باشد و اين هيچگونه منافاتى با قبول شهادت عدلين بدون سوگند ندارد ، زيرا اين حكم مربوط به مورد عدم اتهام است بنابراين نه حكم آيه نسخ شده است و نه اختصاص به غير مسلمانان دارد ( دقت كنيد ) .
ثالثا منظور از نماز در مورد غير مسلمانان قاعدتا نمازهاى خود آنها است ؟ كه در آنها ايجاد توجه و ترس از خدا مى‏كند و اما در مورد مسلمانان جمعى معتقدند كه منظور خصوص نماز عصر است و در بعضى از روايات اهل بيت (عليهم‏ السلام‏) نيز به آن اشاره شده است اما ظاهر آيه مطلق است و هر نمازى را شامل مى‏شود و ممكن است ذكر خصوص نماز عصر در روايات ما جنبه استحبابى داشته باشد زيرا در نماز عصر ، اجتماع بيشترى شركت مى‏كردند و به علاوه وقت داورى و قضاوت در ميان مسلمين بيشتر آن موقع بود.
و رابعا انتخاب وقت نماز براى شهادت به خاطر آن است كه روح خدا ترسى به مقتضاى الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر در انسان بيدار مى‏شود ، و موقعيت زمانى و مكانى توجهى در او به سوى حق ايجاد مى‏كند و حتى بعضى از
فقها گفته ‏اند كه خوبست براى اداى شهادت اگر در مكه باشند در كنار كعبه در ميان ركن و مقام كه جايگاه بسيار مقدسى است و اگر در مدينه باشند در كنار منبر پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) اين شهادت ادا شود.

و در آيه بعد سخن از موردى به ميان آمده كه ثابت شود ، دو شاهد مرتكب خيانت و گواهى بر ضد حق شده ‏اند - همانطور كه در شان نزول آيه آمده بود - در چنين موردى دستور مى‏دهد كه : اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو نفر مرتكب گناه و جرم و تعدى شده ‏اند و حق را پايمال كرده ‏اند ، دو نفر ديگر از كسانى كه گواهان نخست به آنها ستم كرده‏ اند ( يعنى ورثه ميت ) بجاى آنها قرار گرفته و براى احقاق حق خود شهادت و گواهى مى‏دهند ( فان عثر على انهما استحقا اثما فاخران يقومان مقامهما من الذين استحق عليهم الاوليان).
مرحوم طبرسى در مجمع البيان معتقد است كه اين آيه از نظر معنى و اعراب از پيچيده ‏ترين و مشكلترين آيات قرآن است ولى با توجه به دو نكته معلوم مى‏شود كه اين آيه آنقدر هم پيچيده نيست .
اولا منظور از استحق در اينجا به قرينه كلمه اثم ( گناه ) همان جرم و تجاوز به حق ديگرى است.
و ثانيا اوليان در اينجا به معنى اولان است يعنى آن دو شاهدى كه در آغاز مى‏بايست شهادت بدهند و از راه راست منحرف شده‏ اند.
بنابراين معنى آيه چنين مى‏شود كه اگر اطلاعى حاصل شد كه دو شاهد نخستين ، مرتكب خلافى شده ‏اند ، دو نفر ديگر جاى آنها را مى‏گيرند از همان كسانى كه دو شاهد نخست بر آنها تجاوز كرده ‏اند.
و در ذيل آيه وظيفه دو شاهد دوم را چنين بيان مى‏كند كه آنها بايد به خدا سوگند ياد كنند كه گواهى ما از گواهى دو نفر اول شايسته ‏تر و به حق نزديكتر است و ما مرتكب تجاوز و ستمى نشده ‏ايم و اگر چنين كرده باشيم از ظالمان و ستمگران خواهيم بود ( فيقسمان بالله لشهادتنا احق من شهادتهما و ما اعتدينا انا اذا لمن الظالمين).
در حقيقت اولياى ميت روى اطلاعاتى كه از جلوتر درباره اموال و متاع او بهنگام مسافرت يا غير مسافرت داشته ‏اند گواهى مى‏دهند كه دو شاهد نخست مرتكب ظلم و خيانت شده ‏اند و اين شهادت جنبه حسى پيدا مى‏كند نه حدسى و از روى قرائن .
در آخرين آيه مورد بحث در حقيقت فلسفه احكامى را كه در زمينه شهادت در آيات قبل گذشت بيان مى‏كند كه : اگر طبق دستور بالا عمل شود يعنى دو شاهد را بعد از نماز و در حضور جمع به گواهى بطلبند ، و در صورت بروز خيانت آنها ، افراد ديگرى از ورثه جاى آنها را بگيرند و حق را آشكار سازند ، اين برنامه سبب مى‏شود كه شهود در امر شهادت دقت به خرج دهند و آن را بر طبق واقع - به خاطر ترس از خدا يا به خاطر ترس از خلق خدا - انجام دهند ( ذلك ادنى ان ياتوا بالشهادة على وجهها او يخافوا ان ترد ايمان بعد ايمانهم ) .
در حقيقت اين كار سبب مى‏شود كه حد اكثر ترس از مسئوليت در برابر خدا و يا بندگان خدا در آنها بيدار گردد و از محور حق منحرف نشوند.
و در آخر آيه براى تاكيد روى تمام احكام گذشته دستور مى‏دهد : پرهيزگارى پيشه كنيد و گوش به فرمان خدا فرا دهيد و بدانيد خداوند جمعيت فاسقان را هدايت نخواهد كرد ( و اتقوا الله و اسمعوا و الله لا يهدى القوم الفاسقين)

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

امام حسن (علیه‌السلام) :

هرڪس خدا را #بندگی ڪند خداوند همه چیز را بنده او گرداند.

تنبه الخواطر ، ج۲ ، ص ۱۰۸

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

شهید حاج قاسم سلیمانی:

امام، رضوان الله تعالی علیه، رحمة الله علیه، که خداوند او را با انبیاء و اولیا قرین رحمت کند، حق بزرگی به گردن همه‌ی ما و شما دارد. امام کاری کرد کارستان

هیچ عالمی در تاریخ شیعه، هیچ مرجعی در تاریخ شیعه، نه دیروز و نه امروز، قادر نبود کاری که امام انجام داد، انجام دهد. امام در اوج ناباوری، حتی در زمان مخالفت بعضی از برجستگان عالم تشیع، امام تاسیس حکومت اسلامی را در فکر پروراند و در اولین فرصت به مورد اجرا گذاشت.

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۱۰۹

يَوْمَ يجْمَعُ اللَّهُ الرُّسلَ فَيَقُولُ مَا ذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لا عِلْمَ لَنَاإِنَّك أَنت عَلَّامُ الْغُيُوبِ‏(۱۰۹)

ترجمه:
۱۰۹ -از آن روز بترسيد كه خداوند پيامبران را جمع مى‏كند و به آنها مى‏گويد مردم در برابر دعوت شما چه پاسخى دادند ؟ مى‏گويند ما چيزى نمى‏دانيم تو خود از تمام پنهانيها آگاهى.

تفسیر
اين آيه در حقيقت مكملى براى آيات قبل است ، زيرا در ذيل آيات گذشته كه مربوط به مساله شهادت حق و باطل بود ، دستور به تقوا و ترس از مخالفت فرمان خدا داده شد ، در اين آيه مى‏گويد : از آن روز بترسيد كه خداوند پيامبران را جمع مى‏كند و از آنها درباره رسالت و ماموريتشان سؤال مى‏كند و مى‏گويد مردم در برابر دعوت شما چه پاسخى گفتند ( يوم يجمع الله الرسل فيقول ما ذا اجبتم ) .
آنها از خود نفى علم كرده و همه حقايق را موكول به علم پروردگار كرده مى‏گويند : خداوندا ! ما علم و دانشى نداريم ، تو آگاه بر تمام غيوب و پنهانيها هستى ( قالوا لا علم لنا انك انت علام الغيوب). و به اين ترتيب سر و كار شما با چنين خداوند علام الغيوب و با چنين دادگاهى است ، بنابراين در گواهيهاى خود مراقب حق و عدالت باشيد.
در اينجا دو سؤال پيش مى‏آيد نخست اينكه از آيات ديگر قرآن استفاده مى‏شود كه پيامبران شاهدان و گواهان بر امت خويشند در حالى كه ازآيه فوق بر مى‏آيد كه آنها از خود نفى علم مى‏كنند و همه چيز را به خدا وامى‏گذارند.
ولى ميان اين دو تضاد و اختلافى نيست ، بلكه مربوط به دو مرحله است ، در نخستين مرحله كه آيه مورد بحث اشاره به آنست ، انبياء در پاسخ سؤال پروردگار اظهار ادب كرده ، و از خود نفى علم نموده ، و همه چيز را موكول به علم خدا مى‏كنند ، ولى در مراحل بعد آنچه را مى‏دانند در مورد امت خود بازگو مى‏كنند و گواهى مى‏دهند ، اين درست به آن مى‏ماند كه گاهى استاد به شاگرد خود مى‏گويد كه پاسخ فلان شخص را بده ، شاگرد نخست اظهار ادب كرده و علم خود را در برابر علم او هيچ توصيف مى‏كند و پس از آن آنچه را مى‏داند مى‏گويد .
ديگر اينكه چگونه انبيا از خود نفى علم مى‏كنند با اينكه آنها علاوه بر علم عادى بسيارى از حقايق پنهانى را از طريق تعليم پروردگار مى‏دانند ؟ ! گرچه در پاسخ اين سؤال مفسران بحثهاى گوناگونى دارند ، ولى به عقيده ما روشن است كه منظور انبياء آن است كه علم خود را در برابر علم خدا هيچ بشمرند و در حقيقت چنين است ، هستى ما در برابر هستى بى‏پايان او چيزى نيست و علم ما در برابر علم او علم محسوب نمى‏شود ، و خلاصه ممكن هر چه باشد در برابر واجب چيزى ندارد و به تعبير ديگر : دانش انبياء اگر چه در حد خود دانش قابل ملاحظه ‏اى است ولى با مقايسه به دانش پروردگار چيزى محسوب نمى‏شود .
و در حقيقت عالم واقعى كسى است كه در همه جا و هر زمان حاضر و ناظر و از پيوند تمام ذرات عالم با خبر و از تمام خصوصيات اين جهان كه يك واحد بهم پيوسته است آگاه باشد ، و اين صفت مخصوص ذات پاك خدا است.
از آنچه گفتيم روشن مى‏شود كه اين آيه دليل بر نفى هر گونه علم غيب از پيامبران و امامان نمى‏شود ، آنچنانكه بعضى پنداشته ‏اند ، زيرا علم غيب بالذات مربوط به كسى است كه همه جا و هر زمان حاضر است ، و غير او بالذات چنين علمى را ندارد بلكه آنچه را خدا از غيب به او تعليم داده است مى‏داند ، شاهد اين سخن آيات متعددى از قرآن است ، از جمله در سوره جن آيه 26 مى‏خوانيم عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول : خداوند عالم الغيب است و هيچكس را از علم غيب خود آگاه نمى‏كند مگر رسولانى را كه برگزيده است و در سوره هود آيه 49 مى‏خوانيم : تلك من انباء الغيب نوحيها اليك : اينها از خبرهاى غيبى است كه ما به تو وحى مى‏فرستيم.
از اين آيات و مانند آن استفاده مى‏شود كه علم غيب مخصوص ذات خدا است ولى به هر كس آنچه صلاح ببيند تعليم مى‏دهد و كميت و كيفيت آن مربوط به خواست و مشيت او است.
 

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند :

رحم اللّه امرء علم انّ نفسه خطاه الي اجله، فبادر عمله و قصّر امله

خدا رحمت كند كسي را كه بداند نفسهاي او گامهايي است كه به سوي مرگ بر ميدارد، پس شتاب كند در عمل، و كوتاه كند آرزويش را

غررالحکم ، باب العمر

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۱۱۰

إِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكرْ نِعْمَتى عَلَيْك وَ عَلى وَالِدَتِك إِذْ أَيَّدتُّك بِرُوح الْقُدُسِ تُكلِّمُ النَّاس فى الْمَهْدِ وَ كهْلاًوَ إِذْ عَلَّمْتُك الْكتَاب وَ الحِْكْمَةَ وَ التَّوْرَاةَ وَ الانجِيلَ وَ إِذْ تخْلُقُ مِنَ الطينِ كَهَيْئَةِ الطيرِ بِإِذْنى فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طيرَا بِإِذْنىوَ تُبرِئُ الأَكمَهَ وَ الأَبْرَص بِإِذْنىوَ إِذْ تخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنىوَ إِذْ كفَفْت بَنى إِسراءِيلَ عَنك إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنهُمْ إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ مُّبِينٌ‏(۱۱۰)

ترجمه:
۱۱۰ -بياد آور هنگامى را كه خداوند به عيسى بن مريم گفت متذكر نعمتى كه بر تو و مادرت دادم باش ، زمانى كه تو را بوسيله روح القدس تقويت كردم كه در گاهواره و به هنگام بزرگى با مردم سخن مى‏گفتى ، و هنگامى كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل بر تو آموختم ، و هنگامى كه به فرمان من از گل چيزى بصورت پرنده مى‏ساختى و در آن مى‏دميدى و به فرمان من پرنده ‏اى مى‏شد و كور مادرزاد و مبتلا به بيمارى پيسى را به فرمان من شفا مى‏دادى ، و مردگان را ( نيز ) به فرمان من زنده مى‏كردى ، و هنگامى كه بنى اسرائيل را از آسيب رسانيدن به تو باز داشتم در آن موقع كه دلايل روشن براى آنها آوردى ولى جمعى از كافران آنها گفتند اينها جز سحر آشكار نيست .

تفسیر
مواهب الهى بر مسيح
اين آيه و آيات بعد تا آخر سوره مائده مربوط به سرگذشت حضرت مسيح (عليه‏ السلام‏) و مواهبى است كه به او و امتش ارزانى داشته كه براى بيدارى و آگاهى مسلمانان در اينجا بيان شده است .
نخست مى‏گويد : بياد بياور هنگامى را كه خداوند به عيسى بن مريم فرمود : نعمتى را كه بر تو و بر مادرت ارزانى داشتم متذكر باش ( اذ قال الله يا عيسى ابن مريم اذكر نعمتى عليك و على والدتك).
طبق اين تفسير ، آيات فوق بحث مستقلى را شروع مى‏كند كه براى مسلمانان جنبه تربيتى دارد و مربوط به همين دنيا است ، ولى جمعى از مفسران مانند طبرسى و بيضاوى و ابو الفتوح رازى اين احتمال را داده‏ اند كه آيه دنباله آيه قبل و مربوط به سؤالات و سخنانى باشد كه خداوند با پيامبران در روز قيامت خواهد داشت ، و بنابراين قال كه فعل ماضى است در اينجا به معنى يقول كه فعل مضارع است مى‏باشد ، ولى اين احتمال مخالف ظاهر آيه است ، بخصوص اينكه معمولا شمردن نعمتها براى كسى به منظور زنده كردن روح شكرگزارى در او است ، در حالى كه در قيامت اين مساله مطرح نيست .
سپس به ذكر مواهب خود پرداخته ، نخست مى‏گويد تو را با روح القدس تقويت كردم ( اذ ايدتك بروح القدس).
درباره معنى روح القدس در جلد اول صفحه 236 مشروحا بحث شد و خلاصه يك احتمال اين است كه مراد از آن فرشته وحى جبرئيل مى‏باشد و احتمال ديگر اينكه منظور همان نيروى غيبى است كه عيسى را براى انجام معجزات و تحقق بخشيدن به رسالت مهمش تقويت مى‏كرد ، اين معنى در غير انبياء نيز به درجه ضعيفتر وجود دارد .
ديگر از مواهب الهى بر تو اين است كه به تاييد روح القدس با مردم در گهواره و به هنگام بزرگى و پختگى سخن مى‏گفتى ( تكلم الناس فى المهد و كهلا).
اشاره به اينكه سخنان تو در گاهواره همانند سخنان تو در بزرگى ، پخته و حساب شده بود ، نه سخنان كودكانه و بى ارزش.
ديگر اينكه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو تعليم دادم ( و اذ علمتك الكتاب و الحكمة و التورية و الانجيل ) .
ذكر تورات و انجيل بعد از ذكر كتاب با اينكه از كتب آسمانى است ، در حقيقت از قبيل تفصيل بعد از اجمال است.
ديگر از مواهب اينكه از گل به فرمان من چيزى شبيه پرنده مى‏ساختى سپس در آن مى‏دميدى و به اذن من پرنده زنده‏ اى مى‏شد ( و اذ تخلق من الطين كهيئة الطير باذنى فتنفخ فيها فتكون طيرا باذنى).
ديگر اينكه : كور مادرزاد و كسى كه مبتلا به بيمارى پيسى بود به اذن من شفا مى‏دادى ( و تبرء الاكمه و الابرص باذنى).
و نيز مردگان را به اذن من زنده مى‏كردى ( و اذ تخرج الموتى باذنى ) .
و بالاخره يكى ديگر از مواهب من بر تو اين بود كه بنى اسرائيل را از آسيب رساندن به تو باز داشتم در آن هنگام كه كافران آنها در برابر دلائل روشن تو بپاخاستند و آنها را سحر آشكارى معرفى كردند من در برابر اينهمه هياهو و دشمنان سر سخت و لجوج تو را حفظ كردم تا دعوت خود را پيش ببرى ( و اذ كففت بنى اسرائيل عنك اذ جئتهم بالبينات فقال الذين كفروا منهم ان هذا الا سحر مبين).
قابل توجه اينكه در اين آيه چهار بار كلمه باذنى ( به فرمان من ) تكرار شده است ، تا جائى براى غلو و ادعاىالوهيت در مورد حضرت مسيح (عليه‏السلام‏) باقى نماند ، يعنى آنچه او انجام مى‏داد گرچه بسيار عجيب و شگفت ‏انگيز بود ، و به كارهاى خدائى شباهت داشت ولى هيچيك از ناحيه او نبود بلكه همه از ناحيه خدا انجام مى‏گرفت ، او بنده ‏اى بود سر بر فرمان خدا و هر چه داشت از طريق استمداد از نيروى لا يزال الهى بود.
ممكن است گفته شود تمام اين مواهب مربوط به مسيح (عليه ‏السلام‏) بوده است چرا در اين آيه براى مادرش مريم نيز موهبت شمرده است ؟ پاسخ اينكه مسلم است هر موهبتى به فرزند برسد در حقيقت به مادر او هم رسيده است زيرا هر دو از يك اصلند و ساقه و ريشه يك درخت .
ضمنا همانطور كه در ذيل آيه 49 سوره آل عمران يادآور شديم اين آيه و مانند آن از دلائل روشن ولايت تكوينى اولياى خدا است ، زيرا در سرگذشت مسيح زنده كردن مردگان ، و شفاى كور مادرزاد ، و بيمار غير قابل علاج ، به شخص مسيح (عليه ‏السلام‏) نسبت داده شده ، منتها به اذن و فرمان خدا.
از اين تعبير استفاده مى‏شود كه ممكن است خداوند چنين قدرتى را براى تصرف در عالم تكوين در اختيار كسى بگذارد كه گاه گاه چنين اعمالى را انجام دهد ، و تفسير اين آيه به دعا كردن انبياء ، و اجابت دعاى آنها از ناحيه خدا كاملا بر خلاف ظواهر آيات است .
و منظور ما از ولايت تكوينى اولياى خدا چيزى جز آنكه در بالا ذكر شد نمى‏باشد ، زيرا دليلى بر بيش از اين مقدار نداريم ، ( براى توضيح بيشتر به جلد دوم صفحه 422 مراجعه نمائيد).

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

 امام باقر(عليه السلام) فرمودند :

دنيا را چون منزلى بدان كه در آن فرود آمده اى و سپس از آن مى كوچى

يا مانند مالى بدان كه در عالم خواب يافته اى و چون بيدار شوى خبرى از آن نيست .

من اين را به عنوان مَثَل برايت گفتم ؛ زيرا دنيا در نظر خردمندان و خداشناسان همانند جابه جا شدن سايه هاست.

الكافي ج۲ ص۱۳۳

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

زینب کبری، نوری شد و درخشید
رهبر انقلاب: بعد از شهادت حسین‌بن‌علی هم که دنیا ظلمانی شد و دلها و جانها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نوری شد و درخشید. زینب به جایی رسید که فقط والاترین انسانهای تاریخ بشریت - یعنی پیامبران - میتوانند به آن‌جا برسند. ۱۳۷۰/۰۸/۲۲

شهید عباس بابا پیرعلی

شهید عبدالمجید قشونی

بخش سوم مطالب

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب ...)

https://www.leader.ir/

 

مجموعه ویژه نامه های ماه مبارک رمضان

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه مائده , آیات , دنیا , منزل , بدان , زینب کبری , نور , درخشید , گلایه امام خامنه ای , لوازم خانگی , صنعت خودرو , شهید حاج قاسم سلیمانی , امام , کاری کرد , کارستان , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نماز شب و فضیلت آن ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 27 آذر 1400

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

نماز شب و فضیلت آن

از منظر آیات:
در بین نوافع، نماز شب از فضیلت بیشتری برخوردار است و در قرآن درباره آن تأکید و سفارش بسیار شده است. خدای متعال به پیامبرش می فرماید: مقداری از شب را به تهجد بپرداز این برای تو مستحب است شاید خدا تو را به مقام برگزیده ای مبعوث گرداند و در تعریف بندگان خاص الهی می گوید: کسانی که شب را برای پروردگارشان در حال سجده و قیام بیتوته می کنند و در توصیف مؤمنین می فرماید: شبها پهلو از بستر خواب جدا کنند و با بیم و امید خدای را بخوانند و از آنچه به آنها دادیم انفاق کنند، پس کسی نمی داند چه نعمتهایی که موجب چشم روشنی آنها می شود و در پاداش اعمالشان ذخیره شده است

از منظر روایات:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: خدای متعال به دنیا وحی کرد که خدمتگزارانت را به تعب بینداز و تارکین خودت را خدمت کن هنگامی که بنده خدا در تاریکی شب با پروردگارش خلوت و مناجات می کند خدا قلبش را نورانی می گرداند، وقتی می گوید: یارب یارب از جانب خدا گفته می شود: لبیک عبدی، هر چه می خواهی طلب کن تا عطا کنم و خدا به فرشتگانش گوید... شما شاهد باشید که بنده ام را آمرزیدم.

و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

اشراف امت من حاملین قرآن و شب زنده داران هستند و هم فرمود: آن قدر جبرئیل درباره نماز شب به من سفارش کرد که گمان کردم نیکان امت من شب را نخواهند خوابید و باز فرمود:
دو رکعت نماز در وسط شب از دنیا و ما فیها نزد من محبوبتر است.

آثار نماز شب در روایات:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: نماز شب صورت را زیبا و خلق را نیکو و انسان را خوشبو می کند، رزق را زیاد و قرض را ادا می کند و اندوه را برطرف می سازد و چشم را جلا می دهد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام فرمود: نماز شب وسیله ای است برای خوشنودی خدا و دوستی ملائکه، نماز شب سنت و روش پیامبران و نور معرفت و ریشه ایمان می باشد. بدن را آرامش می دهد و شیطان را خشمگین می کند سلاحی بر علیه دشمنان و وسیله ای است برای اجابت دعا و قبول شدن اعمال، روزی انسان را توسعه می دهد شفیع بین ملک الموت و نمازگزار می شود، چراغ و فرش قبر و جواب (دو فرشته) منکر و نکیر می باشد. در قبر تا قیامت مونس و زائر نمازگزار خواهد بود نماز بر سرش سایه می افکند، تاجی برسرش و لباسی بر بدنش می گردد، نور پیش رویش حائل بین او و آتش دوزخ خواهد بود، برای مؤمن حجتی است نزد خدا و وسیله سنگین شدن میزان اعمال و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد زیرا نماز تکبیر است و حمد و ستایش و تسبیح و تمجید و تقدیس و تعظیم و قرائت و دعا و البته بهترین اعمال خواندن نماز در اول وقت آن است

کیفیت نماز شب

وقت نماز شب:
از نصف شب تا فجر صادق (اذان صبح) وقت نماز شب است و نماز شب در سحر از فضیلت بیشتری برخوردار است و تمام ثلث آخر شب سحر محسوب می شود و بهترین وقت سحر هم نزدیک فجر صادق است و بهتر از این آن است که نماز شب به تفریق خوانده شود چنانچه این سنت پیامبر (ص) بوده است (یعنی پشت سر هم نخواند و با فاصله بخواند)

رکعات نماز شب:
۱۱رکعت است که ۸ رکعت آن (۴ نماز دو رکعتی) به نیت نافله شب خوانده می شود که شکل آن مانند نماز صبح است [با این تفاوت که اولاً به نیت نافله شب می خواند و مستحب است و ثانیاً می تواند بلند یا آهسته بخواند] و بعد از آن ۲ رکعت به نیت شفع می خواند و در آخر هم یک رکعت به نام وتر بجای می آورد.

مستحب است که در قنوت نماز وتر ۷۰مرتبه( بیشتر یاکمتر هم بشود مهم نیست) "استغفرالله ربی و اتوب الیه" و برای ۴۰ مؤمن دعا و استغفار کند
یا بگوید اللهم اغفر للمومنین والمومنات و در ذهنش هم سفارشی ها را بیاد بیاورد (حیا ومیتا)

چنانچه مقداری از نماز شب را خوانده باشد و اذان صبح (طلوع فجر) سر رسد می تواند بقیه نماز شب را هم به نیت اداء بخواند.

اگر وقت کم باشد می تواند تنها شفع و وتر را بخواند و اگر کمتر وقت داشته باشد تنها شفع را بخواند.

خواندن دو رکعت نافله صبح از شفع و وتر افضل است.

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: نماز شب و فضیلت آن , نماز شب , فضیلت , آیات , نوافل , نافله , خدای متعال , شب , تهجد , مستحب , مقام , برگزیده , خدا , مبعوث , بندگان خاص الهی , بندگان خاص , سجده , قیام , بیتوته , توصیف , مؤمنین , شبها , بستر خواب , بیم و امید , انفاق , نعمت , چشم روشنی , پاداش اعمال , ذخیره , روایات , رسول خدا (صلی الله علیه و آله) , خدای متعال , وحی , خدمتگزاران , بنده خدا , تاریکی شب , خلوت , مناجات , نورانی , یارب , فرشتگان , حاملین قرآن , شب زنده داران , جبرئیل , سفارش , گمان , نیکان امت , دو رکعت نماز , وسط شب , دنیا , امام صادق علیه السلام , صورت , زیبا , خلق , نیکو , انسان , خوشبو , رزق , قرض , اندوه , چشم , جلا , پیامبر عظیم الشأن اسلام , خوشنودی خدا , دوستی , ملائکه , سنت و روش پیامبران , نور معرفت , ریشه ایمان , بدن , آرامش , شیطان , خشمگین , سلاح , بر علیه دشمنان , اجابت دعا , قبولی اعمال , روزی انسان , توسعه , شفیع , ملک الموت , نمازگزار , چراغ , فرش , قبر , فرشته , نکیر و منکر , قیامت , مونس , زائر , سایه , تاج , لباس , آتش دوزخ , حجت , میزان اعمال , صراط , کلید بهشت , تکبیر , حمد و ستایش , تسبیح , تمجید , تقدیس , تعظیم , قرائت , دعا , بهترین اعمال , خواندن نماز , اول وقت , نماز اول وقت , کیفیت نماز شب , فجر صادق , اذان صبح , سحر , فضیلت , ثلث آخر شب , تفریق , ۱۱رکعت , نیت , نافله شب , مستحب , بلند , آهسته , شفع , وتر , قنوت نماز وتر , قنوت , نماز وتر , استغفرالله ربی و اتوب الیه , ۴۰ مؤمن , استغفار , اللهم اغفر للمومنین و المومنات , ذهنش , سفارشی , طلوع فجر , شفع و وتر , نافله صبح , افضل , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت امام صادق علیه السلام
إنَّ الْبُكَاءَ وَ الْجَزَعَ مَكْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِي كُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُكَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ‏ عَلَيْهِمَا السَّلَام‏ فَإِنَّهُ فِيهِ مَأْجُور

گریه و بی تابی برای بندۀ خدا در هر امر ناگواری ناپسند است؛ مگر گریه و بی تابی بر حسین بن علی علیهما السلام که شخص نسبت به آن اجر دارد.

کامل الزیارات» ص ۱۰۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

از آثار وضعی اطاعت و معصیت

حضرت امام صادق علیه السلام

منْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ، وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَار

افرادی که بخاطر گناهان می میرند، بیشتر از کسانی هستند که با اجل طبیعی از دنیا می روند.

و کسانی که به واسطۀ کارهای خیر عمر می کنند بیشتر از کسانی هستند که با عمر طبیعی زندگی می کنند.

الأمالی» شیخ طوسی (ره) ص ۳۰۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۵۶ تا ۵۷

۵۶ إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَزیزاً حَکیماً ۵۷ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّات تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلیلاً

ترجمه:
۵۶ ـ کسانى که به آیات ما کافر شدند، به زودى آنها را در آتشى وارد مى کنیم که هر گاه پوست هاى تنشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد)، پوست هاى دیگرى به جاى آن قرار مى دهیم، تا کیفر (الهى) را بچشند. خداوند، توانا و حکیم است (و روى حساب، کیفر مى دهد). ۵۷ ـ و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، به زودى آنها را در باغ هائى از بهشت وارد مى کنیم که نهرها از زیر درختانش جارى است; همیشه در آن خواهند ماند; و همسرانى پاکیزه براى آنها خواهد بود; و آنان را در سایه هاى گسترده (و فرح بخش) جاى مى دهیم.

تفسیر
در تعقیب آیات گذشته، در این دو آیه، سرنوشت افراد با ایمان و بى ایمان تشریح شده است، آیه نخست مى گوید: «کسانى که به آیات ما کافر شدند، به زودى آنها را در آتشى وارد مى کنیم که هر گاه پوست هاى تنشان در آن بریان گردد، پوست هاى دیگرى به جاى آن قرار مى دهیم تا کیفر الهى را بچشند» (إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ) علت این تبدیل پوست ها ظاهراً این است که به هنگام سوخته شدن پوست، ممکن است درد کمتر احساس شود اما براى این که مجازات آنها تخفیف نیاید و درد و الم را کاملاً احساس کنند، پوست هاى تازه اى بر بدن آنها مى روید و این نتیجه اصرار در زیر پا گذاشتن حق و عدالت و انحراف از فرمان خدا است. و در پایان آیه مى فرماید: «خداوند نسبت به انجام این گونه مجازات ها هم قادر و توانا است و هم حکیم است و روى حساب کیفر مى دهد» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَزیزاً حَکیماً)
و در آیه بعد، پاداش گروه مقابل را بیان کرده، به افرادى که ایمان و عمل صالح دارند وعده مى دهد که به زودى در باغ هاى بهشت که نهرها از پاى درختانش جریان دارد زندگى خواهند داشت، یک زندگى جاویدان و ابدى علاوه بر این، همسران پاکیزه اى به آنها مى دهد که مایه آرامش روح و جسم آنها است و در زیر سایه درختانى زندگى خواهند کرد که بر خلاف سایه هاى نا پایدار این جهان همیشگى است و هیچ گاه بادهاى داغ، و سوز سرما، به آن راه ندارد، مى فرماید: «و کسانى که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، به زودى آنها را در باغ هائى از بهشت وارد مى کنیم که نهرها از زیر درختانش جارى است، همیشه در آن خواهند ماند، و همسرانى پاکیزه براى آنان خواهد بود، و آنان را در سایه هاى گسترده جاى مى دهیم» (وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّات تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلیلاً)

از مطالب قابل توجهى که از مقایسه این دو آیه با هم استفاده مى شود، گسترش رحمت الهى و پیشى گرفتن رحمت او بر غضب او است; زیرا در آیه نخست وعده مجازات کافران را با کلمه «سوف» ذکر کرده، در حالى که وعده پاداش افراد با ایمان در آیه دوم را با کلمه «س» (سَنُدْخِلُهُمْ) بیان نموده است و همان طور که در ادبیات عربى گفته شده است: «سوف» معمولاً براى آینده دور و «س» براى آینده نزدیک به کار مى رود، با این که مى دانیم هر دو آیه مربوط به عالم رستاخیز است، و مجازات بدکاران و پاداش نیکوکاران در آن جهان از نظر فاصله زمانى نسبت به ما یکسان است. این تفاوت تعبیر، براى این است که: اشاره اى به سرعت و وسعت رحمت خدا و دورى و محدودیت خشم پروردگار بوده باشد، و این مانند همان تعبیرى است که در دعاها مى خوانیم: یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ: «اى کسى که رحمت تو بر غضبت پیشى گرفته است»
ـ گناه پوست هاى جدید چیست؟ ممکن است بعضى ایراد کنند: آیات فوق مى گوید: هنگامى که پوست تن بدکاران مى سوزد، ما پوست هاى تازه اى به جاى آن قرار مى دهیم، تا کیفر الهى را بچشند در حالى که پوست هاى اصلى گناهکارند و مجازات پوست هاى تازه با اصل عدالت سازگار نیست؟ پاسخ: درست عین همین پرسش را «ابن اَبِى العَوجاء» آن مرد مادى معروف معاصر امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت کرد و پس از تلاوت آیه فوق گفت: ما ذَنْبُ الْغَیْرِ: «یعنى گناه آن پوست هاى دیگر چیست»؟ امام(علیه السلام) پاسخى کوتاه و پر معنى به او داده، فرمود: هِىَ هِىَ وَ هِىَ غَیْرُها: «یعنى پوست هاى نو همان پوست هاى سابق و در عین حال غیر آن است»! «ابن ابى العوجاء» که مى دانست در این عبارت کوتاه سرى نهفته شده است، گفت: مَثِّلْ لِى ذلِکَ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ الدُّنیا: «در این زمینه مثالى براى من بزن»! امام(علیه السلام) گفت: أَ رَأَیْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً أَخَذَ لَبِنَةً فَکَسَرَها، ثُمَّ رَدَّها فِى مَلْبَنِها، فَهِىَ هِىَ، وَ هِىَ غَیْرُها: «این همانند آن است که کسى خشتى را بشکند و خرد کند، دو مرتبه آن را در قالب بریزد و به صورت خشت تازه اى درآورد، این خشت دوم همان خشت اول است و در عین حال خشت نوى مى باشد» (ماده اصلى محفوظ است و تنها صورت آن تغییر کرده است) از این روایت استفاده مى شود: پوست هاى جدید از همان مواد پوست هاى پیشین تشکیل مى گردد. ضمناً باید توجه داشت: پاداش و کیفر در حقیقت با روح و قوه درک انسان ارتباط دارد، و جسم همواره وسیله اى است براى انتقال پاداش و کیفر به روح انسان.

منبع:

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه نساء , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۵۶ تا ۵۷ , آیات , کافر , آتش , پوست , تن , بریان , سوختن , بسوزد , کیفر الهی , خداوند , توانا , حکیم , حساب , کیفر , ایمان , کارهای شایسته , شایسته , باغ , بهشت , نهر , درختان بهشتی , بهشتی , همسر , پاکیزه , سایه , گسترده , فرح بخش , امام صادق علیه السلام , آثار وضعی , اثر وضعی , اطاعت , معصیت , گناهان , مردن , اجل طبیعی , دنیا , کارهای خیر , عمر , عمز طبیعی , زندگی , گریه , بی تابی , بنده خدا , حسین بن علی علیه السلام , اجر , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 69 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 683
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 18
:: باردید دیروز : 129
:: بازدید هفته : 21325
:: بازدید ماه : 45904
:: بازدید سال : 136344
:: بازدید کلی : 349751

RSS

Powered By
loxblog.Com