* جمعی در محضر امام صادق علیه صلوات الله نشسته بودند.
سخن از شیعه و پیروان خاندان رسالت به میان آمد.
* امام (علیه السلام) فرمود: پیروان ما در لحظات آخر عمر،
چیزهایی را می بینند که چشمها با دیدن آن، روشن میگردد و شاد می شوند.
* یکی از حاضران پرسید:
چه چیز را می بینند؟ این سؤال را ده بار تکرار کرد
و اصرار داشت تا امام به او پاسخ دهد
ولی امام صادق (علیه السلام) هر بار در پاسخ او می فرمودند: می بینند.
* سرانجام امام (علیه السلام) آن شخص سؤال کننده را صدا زد و فرمود:
گویا اصرار داری تا بدانی چه چیز را می بینند؟
عرض کرد: آری. قاطعاً. سپس گریه کرد.
* امام (علیه السلام) به حال او رقت کرد و فرمود:
آن دو نفر را می بینند! آن شخص با اصرار پرسید: کدام دو نفر را؟
* امام (علیه السلام) فرمود:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) را میبینند.
هیچ مؤمنی نیست مگر این که در لحظات آخر عمر،
این دو بزرگوار را خواهد دید که آن دو بزرگوار به او بشارت میدهند.
* آنگاه فرمود:
این مطلب را خداوند در قرآن، بیان کرده است، حاضران پرسیدند:
خداوند در کجا و کدام سوره بیان فرموده است؟
* امام صادق (علیه السلام) فرمود:
در سوره یونس آنجا که میفرماید:
* الذین آمنوا و کانوا یتقون لهم البشری فی الحیوه الدنیا و فی الآخره.
یونس/ ۶۴ ۶۳
* همانها که ایمان آوردند و پرهیزگار بودند
در زندگی دنیا و در آخرت شاد و مسرورند.
* بشارت دنیا آنان،
همان حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام)
در لحظات آخر عمر آنهاست که بر بالین آنان حاضر گشته
و آنها را شاد و مسرور میسازد.
منبع:
حکایت های شنیدنی ۵/ ۱۶۴ ۱۶۳ به نقل از تفسیر نور الثقلین ۲/ ۱۱۰ تفسیر نمونه ۸/ ۳۴۰
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
شیعیان على علیه السّلام کسانى هستند که در راه دوستی ما #مال_خود_را به یک دیگر #مىبخشند و در راه ولایت و مودّت ما به یکدیگر محبت میورزند، اگر به خشم آیند ستم نمىکنند و اگر خوشنود شوند زیاده روى نمىکنند، براى همسایگان برکت هستند،
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنهای، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها و ائمه اطهار علیهم السلام صلوات
قیل للصادق علیه السلام سیدی جعلت فداک! ان المیت یجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله، و اراکم تجلسون انتم و شیعتکم من اول شهر بالمأتم و العزا للحسین علیه السلام.
فقال: ما هذا... إذا هل هلال محرم نشرت الملائکه ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شیعتنا بالبصیره و لا بالبصر فإذا تنفجر دموعنا..
به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم! ...وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند.
و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید.
حضرت فرمودند: این چه حرفی است!، هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است.
ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود.
خصائص الزینبیه، ص49، ثمرات الاعواد، ص3
#سلامبرمحرم
منبع (ادامه...):
ble.ir/masjedf
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و نائبشان امام خامنهای صلوات
و من اظلم ممن افترى على الله كذبا او قال اوحى إلى و لم يوح إليه شى ء و من قال سأنزل مثل ما انزل الله و لو ترى إذ الظالمون فى غمرات الموت و الملائكة باسطوا اءيديهم اخرجوا انفسكم اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون على الله غير الحق و كنتم عن اياته تستكبرون(۹۳)
ترجمه : ۹۳ - چه كسى ستمكارتر است از كسى كه دروغى به خدا ببندد يا بگويد وحى بمن فرستاده شده در حالى كه وحى به او نشده باشد، و كسى كه بگويد من هم همانند آنچه خدا نازل كرده نازل ميكنم ، و اگر ببينى هنگامى كه (اين ) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفته اند و فرشتگان دستها را گشوده به آنان مى گويند جان خود را خارج سازيد امروز مجازات خوار كننده اى در برابر دروغهائى كه به خدا بستيد و در برابر آيات او تكبر ورزيديد، خواهيد ديد، (در آن روز به حال آنها تاسف خواهى خورد شان نزول : در شان نزول اين آيه روايات متعددى در منابع حديث و كتب تفسير نقل شده از جمله اينكه آيه در مورد شخصى به نام عبد الله بن سعد كه از كاتبان وحى بود و سپس خيانت كرد و پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) او را طرد نمود و پس از آن ادعا كرد كه من ميتوانم همانند آيات قرآن بياورم نازل گرديده ، جمعى از مفسران نيز گفته اند كه آيه يا قسمتى از آن در باره مسيلمه كذاب كه از مدعيان دروغين نبوت بود نازل گرديده است ، ولى با توجه به اينكه داستان مسيلمه در اواخر عمر پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بود، و اين سوره از سوره هاى مكى است طرفداران اين شان نزول معتقدند كه اين آيه همانند چند آيه ديگر از اين سوره در مدينه نازل شده است و به دستور پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در لابلاى آيات اين سوره قرار داده شده است . و در هر حال آيه همانند ساير آيات قرآن كه در شرائط خاصى نازل شده مضمون و محتواى آن كلى و عمومى است و همه مدعيان نبوت و مانند آنها را شامل مى شود.
تفسیر به دنبال آيات گذشته كه اشاره به گفتار يهود در باره نفى نزول كتاب آسمانى بر هيچكس نموده بود، در اين آيه سخن از گناهكاران ديگرى است كه در نقطه مقابل آنها قرار دارند و ادعاى نزول وحى آسمانى بر خود مى كنند، در حالى كه دروغ ميگويند. و در حقيقت به سه دسته از اينگونه افراد در آيه مورد بحث اشاره شده است . نخست مى گويد: چه كسى ستمكارتر است از كسانى كه بر خدا دروغ مى بندند و آيه اى را تحريف و سخنى از سخنان خدا را تغيير ميدهند (و من اظلم ممن افترى على الله كذبا). دسته دوم آنها كه ادعاى نبوت و وحى ميكنند در حالى كه نه پيامبرند و نه وحى بر آنها نازل شده است . (او قال اوحى الى و لم يوح اليه شى ء). دسته سوم آنها كه به عنوان انكار نبوت پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) يا از روى استهزاء مى گويند ما هم مى توانيم همانند اين آيات نازل كنيم در حالى كه دروغ مى گويند و كمترين قدرتى بر اين كار ندارند (و من قال سانزل مثل ما انزل الله ). آرى همه اينها ستمگرند و كسى ستمكارتر از آنها نيست زيرا راه حق را به روى بندگان خدا مى بندند و آنها را در بيراهه سرگردان مى سازند و با رهبرى رهبران راستين مبارزه ميكنند، هم خود گمراهند و هم ديگران را به گمراهى ميكشانند، چه ظلمى از اين بالاتر كه افرادى كه صلاحيت رهبرى ندارند ادعاى رهبرى كنند آن هم رهبرى الهى و آسمانى . گرچه آيه مربوط به مدعيان نبوت و وحى است ولى روح آن همه كسانى را كه به دروغ ادعاى مقامى را ميكنند كه شايسته آن نيستند شامل مى شود. سپس مجازات دردناك اين گونه افراد را چنين بيان ميكند: اگر تو اى پيامبر! اين ستمكاران را به هنگامى كه در شدائد مرگ و جان دادن فرو رفته اند مشاهده كنى ، در حالى كه فرشتگان قبض ارواح دست گشوده اند به آنها مى گويند جان خود را خارج سازيد، خواهى ديد كه وضع آنها بسيار دردناك و اسفبار است (و لو ترى اذ الظالمون فى غمرات الموت و الملائكة باسطوا ايديهم اخرجوا انفسكم ). در اين حال فرشتگان عذاب به آنها ميگويند: امروز گرفتار مجازات خوار كننده اى خواهيد شد به خاطر دو كار: نخست اينكه بر خدا دروغ بستيد و ديگر اينكه در برابر آيات او سر تسليم فرود نياورديد (اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون على الله غير الحق و كنتم عن آياته تستكبرون ). نكته ها در اينجا به چند نكته بايد توجه داشت . ۱- مدعيان دروغين نبوت و رهبران قلابى همانطور كه مى بينيم به عنوان بد ظالمان در آيه معرفى شده اند و در حقيقت ظلمى بالاتر از اين نيست كه فكر كسى را بدزدند و عقيده او را تخريب كنند و راه سعادت را بر او ببندند و او را مستعمره فكرى خود سازند. ۲ - جمله باسطوا ايديهم ممكن است به اين معنى باشد كه فرشتگان قبض ارواح با گشودن دستها آماده قبض روح آنها مى شوند و ممكن است به معنى دست گشودن براى شروع مجازات آنها بوده باشد . ۳ - اخرجوا انفسكم : جان و روح خود را خارج سازيد در حقيقت يكنوع تحقير از ناحيه فرشتگان قبض ارواح نسبت به اينگونه ظالمان است وگرنه دادن روح و جان كار خود ظالمان نيست بلكه كار آن فرشتگان است ، همانند اينكه هنگام اعدام يك قاتل جانى به او مى گويند اكنون بمير! و در هر صورت اين تحقير گويا در برابر تحقيرى است كه نسبت به آيات خدا و پيامبران و بندگان خدا كرده اند، ضمنا اين آيه گواه ديگرى بر استقلال روح و جدائى آن از جسم است . ضمنا از اين آيه استفاده ميشود كه مجازات اينگونه از گناهكاران از همان لحظه جان دادن و مرگ آغاز ميگردد.
صدا و سیما را دانشگاهی برای تدریس اصول اسلام انقلابی بدانید ...
جوان مومن انقلابی ...
اساتید دانشگاه ...
احساس مسئولیت ...
اقتدار فرهنگی ...
مقاومت ملت ایران ...
عزت اسلامی ...
استقامت ملی ...
امام خامنه ای:
شیعه باید به ولایت افتخار کند و غیر شیعه هم سعی کند آن را بشناسد. ۱۳۷۴/۰۲/۲۸
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار:
امروزخمپارههای جنگ بدون سر و صدا بانوارهای ویدیؤیی به سوی ما پرتاب و چنان حساب شده عمل میکنند که گاهی یکی از آنها چندین خانواده را مورد اثابت قرار میدهد. امروز این آنتنهای ماهوارهاند که کار هدایت توپخانه دشمن را بر عهده دارند.
ای مردم و ای کسانی که نام آزاده برخودگذاردهاید؛ به پاخیزید که جبهههای جنگ امروز به تمام گیتی ما سرایت کرده و در این جنگ مجروحان و کشته شدگان را باید ملبس به لباسهای بیگانه دید. ای مردم امروز فرهنگ ما مورد تهاجم قرارگرفته است و اگر در این جنگ خدای ناکرده شکست راقبول کنیم باید بگوییم که کارما راتمام شده باید بدانید.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه) در آغاز هر سورهای که در مکّه نازل میگشت، نوشته میشد: «مکّیّه» سپس خداوند آنچه را که میخواست در مدینه بر آن میافزود. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۲۵۶
ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام:
هفتم صفر، سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام انسان ۲۵۰ ساله | امام حسن علیهالسلام زمینهساز حماسه عاشورا حضرت آیتالله خامنهای: امام حسن جنگ نظامی را - با آن دشمنی که قبلا باید افشا بشود و سپس با آن مبارزه بشود - متوقف کرد تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع بکند. ... امام حسن زمینهساز عاشورا و تداوم امامت در شیعه بود. ۱۳۶۴/۰۳/۱۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس مجمع جهانی اهل بیت(ع): ۱۲ / شهریور / ۱۴۰۱ جمهوری اسلامی با الهام از اهلبیت اژدهای هفتسر استکبار را عقب راند و پیشرفت کرد سیاست آمریکا ایجاد جنگ شیعه و سنی و همچنین شیعه با شیعه و سنی با سنی است پرچم جمهوری اسلامی پرچم عدالت و معنویت است و دشمنی مستکبران با آن طبیعی است
حضرت امام صادق علیه السلام ▫️امْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا، وَ إِلَى أَسْرَارِنَا كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عَنْ عَدُوِّنَا، وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَيْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِيهَا
شیعیان ما را در اوقات نماز بیازمایید که چگونه نسبت به آن مراقبت دارند؛ و نسبت به اسرار ما که چگونه آن را از دشمنان ما حفظ می کنند؛ رو نسبت به اموالشان که چگونه برادرانشان را در آن شریک می کنند.
بهشت دری دارد که به آن «باب المجاهدین» گفته می شود. مجاهدان راه خدا به سوی آن می روند و آن در باز است و آنها شمشیرهایشان را حمایل کرده اند، در حالی که مردم در موقف قیامت هستند.
ترجمه: ۴۸ -و اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم ، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مىكند و حافظ و نگاهبان آنها است ، بنابراين بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده در ميان آنها حكم كن ، و از هوا و هوسهاى آنها پيروى مكن ، و از احكام الهى روى مگردان ، ما براى هر كدام از شما آئين و طريقه روشنى قرار داديم و اگر خدا مىخواست ، همه شما را امت واحدى قرار مىداد ولى خدا مىخواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد ( و استعدادهاى شما را پرورش دهد ) بنابراين بكوشيد و در نيكيها به يكديگر سبقت جوئيد ، بازگشت همه شما به سوى خدا است و از آنچه در آن اختلاف كردهايد به شما خبر خواهد داد !
تفسیر در اين آيه اشاره به موقعيت قرآن بعد از ذكر كتب پيشين انبياء شده است . مهيمن در اصل به معنى چيزى كه حافظ و شاهد و مراقب و امين و نگاهدارى كننده چيزى بوده باشد ، و از آنجا كه قرآن درحفظ و نگهدارى اصول كتابهاى آسمانى پيشين ، مراقبت كامل دارد و آنها را تكميل ميكند ،لفظ مهيمن بر آن اطلاق كرده و ميفرمايد : ما اين كتاب آسمانى را به حق بر تو نازل كرديم در حالى كه كتب پيشين را تصديق كرده ( و نشانه هاى آن ، بر آنچه در كتب پيشين آمده تطبيق ميكند ) و حافظ و نگاهبان آنها است . (و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه) . اساسا تمام كتابهاى آسمانى ، در اصول مسائل هماهنگى دارند ، و هدف واحد يعنى تربيت و تكامل انسان را تعقيب ميكنند ، اگر چه در مسائل فرعى به مقتضاى قانون تكامل تدريجى با هم ، تفاوتهائى دارند ، و هر آئين تازه ، مرحله بالاترى را مى پيمايد ، و برنامه جامعترى دارد . ذكر مهيمنا عليه بعد از مصدقا لما بين يديه اشاره به همين حقيقت است يعنى اصول كتب پيشين را تصديق و در عين حال برنامه جامعترى پيشنهاد ميكند . سپس دستور ميدهد كه چون چنين است طبق احكامى كه بر تو نازل شده است در ميان آنها داورى كن .(فاحكم بينهم بما انزل الله) .اين جمله با فاء تفريع ذكر شده و نتيجه جامعيت احكام اسلام نسبت به احكام آئينهاى پيشين است ، اين دستور منافاتى با آنچه در آيات قبل گذشت كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) مخير بين داورى كردن ميان آنها و يا رها كردن آنان به حال خود مىنمود ، ندارد زيرا اين آيه ميگويد : چنانچه خواستى ميان اهل كتاب داورى كنى بر طبق احكام قرآن داورى كن . بعد اضافه مىكند از هوا و هوسهاى آنها كه مايلند احكام الهى را بر اميال و هوسهاى خود تطبيق دهند پيروى مكن و از آنچه به حق بر تو نازل شده است روى مگردان .(و لا تتبع اهوائهم عما جاءك من الحق) .و براى تكميل اين بحث ميگويد : براى هر كدام از شما آئين و شريعت و طريقه و راه روشنى قرار داديم . (لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجا ) شرع و شريعه راهى را ميگويند كه بسوى آب ميرود و به آن منتهى ميشود ، و اينكه دين را شريعت ميگويند از آن نظر است كه به حقايق و تعليماتى منتهى ميگردد كه مايه پاكيزگى و طهارت و حيات انسانى است ، كلمه نهج و منهاج به راه روشن ميگويند . راغب در كتاب مفردات از ابن عباس نقل ميكند كه ميگويد : فرق ميان شرعة و منهاج آن است كه شرعة به آنچه در قرآن وارد شده گفته ميشود و منهاج به امورى كه در سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) وارد گرديده ( اين تفاوت گرچه جالب به نظر مىرسد اما دليل قاطعى بر آن در دست نيست ) . سپس ميفرمايد : خداوند مىتوانست همه مردم را امت واحدى قرار دهد و همه را پيرو يك آئين سازد ، ولى اين با قانون تكامل تدريجى و سير مراحل مختلف تربيتى سازگار نبود . (و لو شاء الله لجعلكم امة واحدة و لكن ليبلوكم فيما آتاكم) .جمله ليبلوكم فيما آتاكم ( تا شما را بيازمايد در آنچه به شما بخشيده ) اشاره به همان است كه سابقا گفتيم : خداوند استعدادها وشايستگي هائى در وجود بشر آفريده و در سايه آزمايشها در پرتو تعليمات پيامبران آنها را پرورش ميدهد ، و به همين دليل پس از پيمودن يك مرحله ، آنها را در مرحله بالاترىقرار ميدهد ، و بعد از پايان يك دوران تربيتى ، دوران عاليترى را وسيله پيامبر ديگر به وجود مىآورد ، درست همانند مراحل تحصيلى يك نوجوان در مدرسه. سرانجام ، همه اقوام و ملل را مخاطب ساخته و آنها را دعوت ميكند كه بجاى صرف نيروهاى خود در اختلاف و مشاجره ، در نيكيها بر يكديگر پيشى بگيرند . (فاستبقوا الخيرات) . زيرا بازگشت همه شما به سوى خدا است و او است كه شما را از آنچه در آن اختلاف مىكنيد در روز رستاخيز آگاه خواهد ساخت (الى الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم فيه تختلفون).
باید متجاورز و قاتل، رئیس جمهور وقت آمریکا قصاص و باید حکم خدا در مورد او جاری شود دولت مردان آمریکایی بدانند که دست انتقام از آستین امت بیرون خواهد آمد.
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد
فرق مؤمن و غير مؤمن در اين نيست كه اين خطا میكند و آن خطا نمیكند؛ فرق آنها در اين است كه مؤمن خطای خود را تكرار نمیكند، بيش از يکبار خطا نمیكند؛ اما غير مؤمن، چندين بار صدمهی كاری را میخورد و باز آنقدر بصيرت ندارد كه بار ديگر تكرار نكند. از خداوند مسئلت داريم كه به ما توفيق دهد از خطاها و لغزشهای خود پند بگيريم.
در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند هندی چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد.
افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند.
نزد ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه!
افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی.
افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته یک انگلیسی مکار که کشورش را با قرار دادهای یکطرف با خیانتکاران کشورش اشغال کرده ،سیلی بزند، پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد...
روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند.
روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم.
ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند.
افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند.
ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد.
وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد!
افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی.
افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است.
ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او انقلاب بود و «کرامت نفس» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد.
ولی دفعه دوم، او کرامت خود را در مقابل پول فروخت وسازش کرد، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد».
این داستان، حکایت افراد زیادی است!
که بعضا انقلابی هم بودند اما دنیا زده شدند
آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام های نجومی،
ملک و زمین و اموال بیت المال،
رانت و اختلاس و پارتی و شهرت
و یا سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و...
کرامتِ خویش را فروخته اند، از ترس باختن اندوخته های کاذب حاضرند با دشمنان قسم خورده این انقلاب مذاکره وسازش کنند !
اینان که در هر لباس و مقامی هم هستند اصول و اهداف مقدس انقلاب و زحمات امام راحل ره و مقام معظم رهبری حفظه الله و خون شهدا را با متاع اندک این دنیا آنهم از بیت المال معامله کردند و حاضرند معامله کنند
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: «مَن اِسْتُعْمِلَ عاملاً عن المسلمین و هو یعلم أنَّ فیهم مَنْ هو أوْلی بذلک منه و أعلم بکتاب الله و سنَّةِ نبیّه، فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین؛
رسول خدا(ص) می فرماید:هر کس، از میان مسلمانان، کارگزار (مدیر) گردد، در حالی که می داند دیگری نسبت به او در این کار، اولی و آگاه تر به کتاب خدا و سنت رسول اوست، به خدا و پیامبر و تمامی مسلمانان خیانت کرده است.» [علامه امینی،الغدیر،ج8،ص291]
شایسته ترین
«قال رسول الله(صلی الله علیه و آله):
«مَنْ تَقَدّمَ علی المسلمین و هو یری أنَّ فیهم مَنْ هو أفضل منه، فقد خان الله و رسوله و المسلمین؛
کسی که بر مسلمانان کارگزار گردد، در حالی که می بیند در میان آنان کسی شایسته تر از او وجود دارد، به خدا و پیامبر و مسلمانان خیانت کرده است.» [علامه امینی،الغدیر،ج8،ص291]