الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
*****************

 

 

 امام کاظم علیه السلام فرمودند:

 

أما اِنَّ أَبدانَکُم لَیسَ لَها ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّةَ، فَلا تَبیعوها بِغَیرِها؛

آگاه باشید! بدن‌های شما جز بهشت بهایی ندارد، به چیز دیگری نفروشید.

تحف‌العقول، ص ۴۱۰

 

شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی مدظله‌العالی:

 

 

شبیه این جمله را حضرت علی علیه ‌السلام نیز فرموده است: «أَلا حُرٌّ یدَعُ هذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهلِها؟ اِنَّهُ لَیسَ لِأَنفُسِکُم ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّةَ، فَلا تَبیعُوها اِلّا بِها؛ آیا آزاد مردی پیدا می‌شود که این ته مانده‌ی دنیا را به اهلش واگذارد؟ بدانید جان شما بهایی جز بهشت ندارد، به کمتر از آن نفروشید».(1)
از سوره‌ی والعصر استفاده می‌شود که انسان همیشه در زیان طبیعی است؛ در درون ذات انسان سرمایه‌ای است که به تدریج فانی می‌شود: « إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ» چرا که سرمایه‌ی انسان عمر اوست و نمی‌شود آن را نگه‌ داشت، به تدریج فانی می‌شود و هر نَفَس گامی به سوی مرگ است: «نَفَسُ المَرءِ خُطَاهُ الی أَجَلِهِ».(2)
پس عمر سرمایه‌ای است رو به زوال و انسان گرفتار خسران است. این سرمایه قابل تبدیل است، اگر سرمایه‌ی یک سرمایه‌دار طلا باشد باقی می‌ماند، امّا اگر سیب باشد باید تبدیل کند چون در غیر این صورت خراب می‌شود، حال عمر را که سرمایه‌ای روبه‌زوال است به چه تبدیل کند که زیان نکند؟ هر کس این سرمایه‌ی عمر را با چیزی معامله می‌کند، بعضی با هوا و هوس و لذّتهای دنیا و بعضی با جمع‌آوری ثروت و بعضی با کسب مقام.
از دیدگاه قرآن همه‌ی اینها زیان است و تنها کسانی سود می‌کنند که قرآن اشاره کرده است: «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ». این آیه برای نجات از خسران به چهاراصل اشاره می‌کند:
اصل اوّل: مسأله‌ی ایمان است که به طور مطلق ذکر شده است، تا شامل ایمان به همه‌ی مقدّسات گردد.
اصل دوم: عمل صالح است که ثمره‌ی ایمان است، به همین دلیل اغلب در آیات قرآن «عمل صالح» همراه «ایمان» به عنوان «لازم و ملزوم» یکدیگر آمده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً؛ هر فرد از مرد یا زن عمل صالحی انجام دهد، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم».(3)
اصل سوم: دعوت همگانی و عمومی به سوی حق است، تا همگان حق را از باطل به خوبی بشناسند.
اصل چهارم: صبر و استقامت و سفارش کردن یکدیگر به آن است.
در حدیث مورد بحث می‌فرماید: آگاه باشید بدن و وجود شما هیچ بهایی جز بهشت ندارد اگر به غیر آن بفروشید ضرر کرده‌اید. این جنّت فقط نعمت مادّی نیست بلکه قرب به خدا و رضی‌الله عنهم است، قرآن می‌فرماید:
«یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیةً مَّرْضِیةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی؛ تو ای روح آرام یافته، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم درآی، و در بهشتم وارد شو».(4)
مرحوم نراقی می‌گوید: شیادی به مغازه‌ی یک خواروبار فروش مراجعه کرد و گفت: این گردوها هزار تایش چند است؟ گفت: مثلاً ده ریال، گفت: صدتا چند است؟ گفت: یک ریال، گفت : یکی چقدر است؟ گفت: ارزشی ندارد، گفت: یک دانه به من بده، گرفت و رفت. دوباره برگشت و گفت: خود شما گفتید یک دانه ارزش ندارد، یک دانه به من بده؟ او هم داد و رفت و برای بار سوم و چهارم برگشت و تقاضای یک دانه گردو کرد. صاحب مغازه یقه‌ی او را گرفت و گفت: تمام سرمایه‌ی مرا می‌خواهی از دستم ببری، به بهانه‌ی این که یکی یکی ارزش ندارد.
مرحوم نراقی بعد از نقل این داستان می‌گوید: شیطان با عمر انسان همین کار را می‌کند. همه‌ی عمر خیلی زیاد است امّا یک ساعت مهم نیست، به تدریج ساعتها را می‌گیرد، امروز و فردا را می‌گیرد یک وقت می‌بینیم که تمام عمر را داده‌ایم.
خوش به حال کسی که قبل از آنکه عمر خود را از دست بدهند قدرش را بدانند؛ چرا که زیانکاران واقعی آنها هستند که عمر را از دست داده‌اند.

 

 

پی‌نوشت‌ها:
1. نهج‌البلاغه، کلمات قصار، شماره‌ی 456.
2. همان مدرک، شماره‌ی 74.
3. نحل، آیه‌ی 97.
4. فجر، آیه‌ی 27 – 30.

 

منبع: گفتار معصومین علیهم‌السلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله‌زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام، چاپ سوم، 1391.

 

 

منبع ادامه ...:

 

 

*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

 

* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است

 

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: آگاه , آگاه باشید , بدن , بها , بهشت , نفروشید , فروش , امام موسی کاظم علیه السلام , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
 

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْحَسَنِ‌بْنِ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ ... قال الصادق (علیه السلام): و لَرُبَّمَا تَرَکَ بَعْضُ شِیعَتِنَا فِی افْتِتَاحِ أَمْرِهِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَیَمْتَحِنُهُ اللَّهُ بِمَکْرُوهٍ لِیُنَبَّهَ عَلَی شُکْرِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ وَ یُمْحَقَ وَصْمَهًُْ تَقْصِیرِهِ عِنْدَ تَرْکِهِ قَوْلَ بِسْمِ اللَّهِ قَالَ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِعِبَادِهِ أَیُّهَا الْفُقَرَاءُ إِلَی رَحْمَتِی قَدْ أَلْزَمْتُکُمُ الْحَاجَهًَْ إِلَیَّ فِی کُلِّ حَالٍ وَ ذِلَّهًَْ الْعُبُودِیَّهًِْ فِی کُلِّ وَقْتٍ فَإِلَیَّ فَافْزَعُوا فِی کُلِّ أَمْرٍ تَأْخُذُونَ فِیهِ وَ تَرْجُونَ تَمَامَهُ وَ بُلُوغَ غَایَتِهِ فَقُولُوا عِنْدَ افْتِتَاحِ کُلِّ أَمْرٍ صَغِیرٍ أَوْ عَظِیمٍ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَیْ أَسْتَعِینُ عَلَی هَذَا الْأَمْرِ بِاللَّهِ.

 

امام صادق (علیه السلام) و چه بسا! برخی از شیعیان ما در آغاز کار بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را [فراموش‌کند و] واگذارد! در نتیجه؛ خدا به گرفتاری و بلا، دچارش کند برای اینکه آگاه و بیدارش سازد! تا شکر و ثنای او به‌جای آورد. و در آن گرفتاری و بلا، لکّه‌ی ننگ و تقصیر و کوتاهی او را به‌هنگام ترک بِسْمِ اللهِ از او بزداید. خدای تعالی به بندگانش فرمود: ای نیازمندان رحمتم! به‌راستی؛ ذلّت بندگی را [در همه حال] و نیاز را [در همه‌ی اوقات]، گردنگیرتان ساختم! پس در [هر چیز و] هرکاری که شروع می‌کنید و به تمام آن و بلوغ نهاییش امیدوارید، به‌سوی من کرنش کنید و آغاز هر مطلب کوچک و بزرگی، بگویید: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ که در واقع چنین گفته‌اید: بر این کار، استعانت و یاری از خدا می‌طلبم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۴
وسایل الشیعه ، ج۷، ص۱۶۹/ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۴۰/ البرهان/ نورالثقلین
 
منبع ادامه ...:
http://alvahy.com/%D9%81%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D9%87

 

هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است

 

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه حمد , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: سوره حمد , سوره مبارکه حمد , بسم الله الرحمن الرحیم , بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ , مطلب , کوچک , بزرگ , آغاز , شروع , بلا , گرفتاری , شیعیان , آگاه , بیدار , پروردگار , خدارند , خدا , حدیث , احادیان , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۹۵تا۹۶

إن الله فالق الحب و النوى يخرج الحى من الميت و مخرج الميت من الحى ذلكم الله فأنى تؤفكون (۹۵)
فالق الاصباح و جعل اليل سكنا و الشمس و القمر حسبانا ذلك تقدير العزيز العليم(۹۶)

ترجمه :
۹۵ - خداوند شكافنده دانه و هسته است ، زنده را از مرده خارج ميسازد و مرده را از زنده ، اين است خداى شما پس چگونه از حق منحرف ميشويد؟
۹۶ - او شكافنده صبح است و شب را مايه آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده است ، اين اندازه گيرى خداوند تواناى دانا است .

تفسیر
شكافنده صبح

بار ديگر روى سخن را به مشركان كرده و دلائل توحيد را در ضمن عبارات جالب و نمونه هاى زنده اى از اسرار كائنات و نظام آفرينش و شگفتيهاى خلقت ، شرح ميدهد.
در آيه اول ، به سه قسمت از اين شگفتيها كه در زمين است اشاره شده و در آيه دوم به سه قسمت از پديده هاى آسمانى .
نخست مى گويد: خداوند شكافنده دانه و هسته است (ان الله فالق الحب و النوى ).
فالق از ماده فلق (بر وزن فرق ) به معنى شكافتن چيزى و جدا كردن
بعضى از بعض ديگر است .

حب و حبة به معنى دانه هاى خوراكى و غذائى است ، مثل گندم و جو و آنچه كه قابل درو كردن است ولى گاهى به دانه هاى ديگر گياهان نيز گفته ميشود.
نوى به معنى هسته است ، و اينكه بعضى گفته اند مخصوص هسته خرما است شايد به خاطر اين بوده باشد كه عرب بواسطه شرائط خاص محيطش هنگامى كه اين كلمه را به كار ميبرد فكرش متوجه هسته خرما مى شد.
اكنون ببينيم چه نكته اى در اين تعبير نهفته شده است .
بايد توجه داشت كه مهمترين لحظه ، در حيات يك گياه همان لحظه شكافتن دانه و هسته است كه همانند لحظه تولد يك طفل زمان انتقال از يك عالم به عالم ديگر محسوب مى شود، و مهمترين تحول در زندگى او در اين لحظه رخ ميدهد. جالب اينكه دانه و هسته گياهان غالبا بسيار محكمند ، يك نگاه به هسته خرما و ميوه هائى مانند هلو و شفتالو و دانه هاى محكم بعضى از حبوبات نشان مى دهد كه چگونه آن نطفه حياتى كه در حقيقت نهال و درخت كوچكى است در دژى فوق العاده محكم محاصره شده است ، ولى دستگاه آفرينش آنچنان خاصيت تسليم و نرمش به اين دژ نفوذناپذير، و آنچنان قدرت و نيرو به آن جوانه بسيار لطيف و ظريفى كه در درون هسته و دانه پرورش مييابد، مى دهد كه بتواند ديواره آن را بشكافد و از ميان آن قد برافرازد، براستى اين حادثه در جهان گياهان حادثه شگرفى است كه قرآن به عنوان يك نشانه توحيد انگشت روى آن گذاشته است .
سپس مى گويد: موجود زنده را از مرده بيرون ميفرستد، و موجودات مرده را از زنده (يخرج الحى من الميت و مخرج الميت من الحى ).
در حقيقت اين جمله كه نظير آن در قرآن كرارا ديده مى شود اشاره به نظام مرگ و حيات و تبديل يكى به ديگرى است ، گاهى از مواد آلى بيجان انواع چهره هاى حيات و زندگى در دل اقيانوسها و اعماق جنگلها و صحراها و بيابانها بيرون مى فرستد و از تركيب موادى كه هر كدام به تنهائى سم كشنده اى هستند مواد حياتبخش مى سازد، و گاهى به عكس با دگرگونى مختصرى موجودات زنده نيرومند و پر قدرت را به موجود بيجانى تبديل مى كند.
مساله حيات و زندگى موجودات زنده اعم از گياهى و حيوانى ، از پيچيده ترين مسائلى است كه هنوز علم و دانش بشر نتوانسته است پرده از روى اسرار آن بردارد و به مخفيگاه آن گام بگذارد كه چگونه عناصر طبيعى و مواد آلى با يك جهش عظيم ، تبديل به يك موجود زنده مى شوند.
ممكن است يك روز بشر بتواند با استفاده از تركيبات مختلف طبيعى در تحت شرائط بسيار پيچيده اى موجود زنده اى به صورت مونتاژ كردن اجزاى يك ماشين كه از پيش ساخته شده است ، بسازد، ولى نه عجز و ناتوانى امروز بشر و نه توانائى احتمالى او در آينده بر اين كار، هيچيك نمى تواند از اهميت موضوع حيات و حكايت نظام پيچيده آن از يك مبدء عالم و قادر بكاهد.
لذا مى بينيم قرآن براى اثبات وجود خدا بارها روى اين مساله تكيه كرده است ، و پيامبران بزرگى همچون ابراهيم و موسى در برابر گردنكشانى همچون نمرود و فرعون ، بوسيله پديده حيات و حكايت آن از وجود مبدء قادر و حكيم جهان استدلال مى كردند.
ابراهيم به نمرود ربى الذى يحيى و يميت : خداى من كسى است كه حيات مى بخشد و مى ميراند (بقره - 358) و موسى در برابر فرعون مى گويد: و انزل من السماء ماء فاخرجنا به ازواجا من نبات شتى : (پروردگار من كسى است كه از آسمان آبى فرو فرستاد و زوجهائى از انواع گياهان به وجود آورد) (طه - 53).

البته نبايد فراموش كرد كه پيدايش موجودات زنده از مواد بيجان تنها در آغاز پيدايش حيات در روى زمين نبوده ، هم اكنون نيز با جذب آب و مواد ديگر به سلولهاى موجودات زنده در حقيقت لباس حيات در اندام اين موجودات بيجان پوشانيده مى شود، بنابراين قانونى كه در علوم طبيعى امروز مسلم است كه مى گويد در شرائط امروز زمين هيچ موجود بيجانى تبديل به موجود جاندار نمى شود و هر كجا موجود زنده اى پيدا شود حتما از تخم موجود زنده ديگرى بوده است ، هيچگونه منافاتى با آنچه گفتيم ندارد (دقت كنيد).
از رواياتى كه در تفسير اين آيه يا آيات مشابه آن از امامان اهل بيت (عليهم السلام ) به ما رسيده است استفاده مى شود كه حيات و مرگ مادى نيست بلكه حيات و مرگ معنوى را نيز در بر مى گيرد افراد با ايمانى را مى بينيم كه از پدرانى بى ايمان به وجود مى آيند، و افراد شرور و آلوده و بى ايمانى را مشاهده مى كنيم كه از نسل افراد پاكند، و قانون وراثت را با اراده و اختيار خود نقض مى كنند كه اين خود يكى ديگر از نشانه هاى عظمت آفريدگار است كه چنين قدرت اراده اى به انسان بخشيده است .
نكته ديگرى كه توجه به آن در اينجا لازم است اين است يخرج كه فعل مضارع است همانند مخرج كه اسم فاعل است دلالت بر استمرار دارد، يعنى نظام پيدايش حيات از موجودات مرده ، و پيدايش مردگان از موجودات زنده يك نظام دائمى و عمومى در جهان آفرينش است .
و در پايان آيه به عنوان تاكيد و تحكيم مطلب مى فرمايد: اين است خداى شما و اين است آثار قدرت و علم بى پايان او، با اين حال چگونه از حق منحرف مى شويد و شما را به راه باطل مى كشانند؟ (ذلكم الله فانى تؤفكون ).
در آيه دوم همانطور كه گفتيم به سه نعمت از نعمتهاى جوى و آسمانى اشاره شده است . نخست مى گويد: خداوند شكافنده صبح است (فالق الاصباح ).
فلق (بر وزن خلق ) در اصل به معنى شكافتن است ، و اينكه صبح را فلق مى گويند نيز به همين مناسبت مى باشد، اصباح و صبح هر دو به يك معنى است .
تعبير بالا از تعبيرهاى بسيار زيبائى است كه در اينجا به كار رفته است ، زيرا تاريكى شب به پرده ضخيمى تشبيه شده كه روشنائى سپيده دم آن را چاك زده از هم مى شكافد، و اين موضوع هم درباره صبح صادق تطبيق مى كند و هم صبح كاذب ، زيرا كاذب به روشنائى كم رنگى گفته مى شود كه در آخر شب به صورت عمودى از مشرق در آسمان پاشيده مى شود و همچون شكافى است كه از طرف شرق به غرب در خيمه تاريك و سياه شب پديد مى آيد، و صبح صادق كه بعد از آن طلوع مى كند به شكل نوار سفيد و درخشان و زيبائى است كه در آغاز در پهنه افق مشرق آشكار مى شود، گوئى چادر سياه شب را از طرف پائين در امتداد شمال و جنوب شكافته و پيش مى رود و تدريجا بالا آمده و سراسر آسمان را فرا مى گيرد.
قرآن علاوه بر اينكه كرارا روى نعمت نور و ظلمت و شب و روز تكيه كرده ، در اينجا روى مساله طلوع صبح تكيه مى كند كه يكى از نعمتهاى بزرگ پروردگار است زيرا مى دانيم اين پديده آسمانى نتيجه وجود جو زمين (يعنى قشر ضخيم هوا كه دور تا دور اين كره را پوشانيده ) مى باشد، اگر اطراف كره زمين همانند كره ماه جوى وجود نداشت نه بين الطلوعين و فلق وجود داشت و نه سپيدى آغاز شب و شفق ، بلكه آفتاب همانند يك ميهمان ناخوانده بدون هيچ مقدمه سر از افق مشرق بر مى داشت و نور خيره كننده خود را در چشمهائى كه به تاريكى شب عادت كرده بود فورا مى پاشيد، و به هنگام غروب مانند يك مجرم
فرارى ، يك مرتبه از نظرها پنهان مى شد و در يك لحظه تاريكى و ظلمت وحشتناكى همه جا را فرا مى گرفت ، اما وجود جو زمين و فاصله اى كه در ميان تاريكى شب ، و روشنائى روز به هنگام طلوع و غروب آفتاب قرار دارد، انسان را تدريجا براى پذيرا شدن هر يك از اين دو پديده متضاد آماده مى سازد، و انتقال از نور به ظلمت و از ظلمت به نور، به صورت تدريجى و ملايم و كاملا مطبوع و قابل تحمل انجام ميگردد، بسيار ديده ايم هنگام شب در يك اطاق پر نور كه در يك لحظه چراغ خاموش مى شود چه حالت ناراحت كننده اى به همه دست مى دهد و اگر اين خاموشى ساعتى طول بكشد، هنگامى كه چراغ بدون مقدمه روشن مى شود باز حالت ناراحتى تازه اى به همه دست مى دهد، نور خيره كننده چراغ چشم را مى آزارد و براى ديدن اشياء اطراف دچار زحمت مى شويم و اگر اين موضوع تكرار پيدا كند مسلما براى چشم زيانبخش خواهد بود، شكافنده صبح اين شكل را به صورت بسيار عالى براى بشر حل كرده است .
ولى براى اينكه تصور نشود شكافتن صبح دليل اين است كه تاريكى و ظلمت شب ، چيز نامطلوب و يا مجازات و سلب نعمت است بلافاصله مى فرمايد خداوند شب را مايه آرامش قرار داد (و جعل الليل سكنا).

اين موضوع مسلم است كه انسان در برابر نور و روشنائى تمايل به تلاش و كوشش دارد، جريان خون متوجه سطح بدن مى شود، و تمام سلولها آماده فعاليت مى گردند، و به همين دليل خواب در برابر نور چندان آرامبخش نيست ، ولى هر قدر محيط تاريك بوده باشد خواب عميقتر و آرامبخش تر است ، زيرا در تاريكى خون متوجه درون بدن مى گردد و به طور كلى سلولها در يك آرامى و استراحت فرو مى روند، به همين دليل در جهان طبيعت نه تنها حيوانات بلكه گياهان نيز به هنگام تاريكى شب به خواب فرو مى روند و با نخستين اشعه صبحگاهان جنب و جوش و فعاليت را شروع مى كنند، به عكس دنياى ماشينى كه شب را تا بعد از نيمه بيدار مى مانند، و روز را تا مدت زيادى بعد از طلوع آفتاب در خواب فرو مى روند، و نشاط و سلامت خود را از دست مى دهند.
در احاديثى كه از طرق اهل بيت (عليهم السلام ) وارد شده دستورهائى مى خوانيم كه همه با روح اين مطلب سازگار است ، از جمله در نهج البلاغه از على (عليه السلام ) نقل شده كه به يكى از دوستان خود دستور داد در آغاز شب هرگز به سير خود ادامه مده زيرا خداوند شب را براى آرامش قرار داده است و آن را وقت اقامت نه كوچ كردن قرار داده در شب بدن خود را آرام بدار و استراحت كن .
در حديثى كه در كافى از امام باقر (عليه السلام ) نقل شده مى خوانيم : تزوج بالليل فانه جعل الليل سكنا: (مراسم ازدواج را در شب قرار ده زيرا شب مايه آرامش است ) (همانطور كه ازدواج و آميزش صحيح جنسى نيز آرامبخش ‍ است ).
و نيز در كتاب كافى مى خوانيم : كه امام على بن الحسين (عليهم السلام ) به خدمتكاران دستور مى داد كه هرگز به هنگام شب و قبل از طلوع فجر حيوانات را ذبح نكنند و مى فرمود: ان الله جعل الليل سكنا لكل شى ء: خداوند شب را براى همه چيز مايه آرامش قرار داده است .
سپس اشاره به سومين نعمت و نشانه عظمت خود كرده : و خورشيد و ماه را وسيله حساب در زندگى شما قرار داد (و الشمس و القمر حسبانا).
حسبان (بر وزن لقمان ) مصدر از ماده حساب ، به معنى حساب كردن است ، و در اينجا ممكن است منظور اين بوده باشد كه گردش ‍ منظم و سير مرتب اين دو كره آسمانى (البته منظور از حركت آن در نظر ما است كه ناشى از حركت زمين است ) موجب مى شود كه شما بتوانيد برنامه هاى مختلف زندگى خود را تحت نظام و حساب در آوريد (همانطور كه در تفسير بالا ذكر كرديم ).
بعضى از مفسران نيز احتمال داده اند كه منظور از جمله بالا اين است كه خود اين دو كره آسمان تحت نظام و حساب و برنامه است .
بنابراين در صورت اول اشاره به يكى از نعمتهاى خداوند است براى انسانها، و در صورت دوم اشاره به يكى از نشانه هاى توحيد و دلائل اثبات وجود خدا است ، و ممكن است اشاره به هر دو معنى بوده باشد.
و در هر صورت اين موضوع بسيار جالب توجه است كه مليونها سال كره زمين به دور خورشيد، و ماه به دور زمين گردش مى كند، و بر اثر آن قرص آفتاب در برابر برجهاى دوازدهگانه فلكى در نظر ما زمينيان گردش مى كند، و قرص ماه با هلال منظم خود و تغيير تدريجى و نوسان مرتب ظاهر مى شود، اين گردش به قدرى حساب شده است كه حتى لحظه اى پس و پيش نمى شود، اگر طول مسير زمين را به دور خورشيد در نظر بگيريم كه در يك مدار بيضى شكل كه شعاع متوسط آن 150 مليون كيلومتر است مى گردد با آن نيروى عظيم جاذبه آفتاب ، و همچنين كره ماه كه در هر ماه مسير دايره مانند خود را با شعاع متوسط 384 هزار كيلومتر طى مى كند و نيروى عظيم جاذبه زمين دائما آن را به سوى خود مى كشد، آنگاه متوجه خواهيم شد كه چه تعادل دقيقى در ميان نيروى جاذبه اين كرات از يكسو، و نيروى گريز از مركز آنها از سوى ديگر، برقرار شده كه در سير منظم آنها لحظه اى وقفه يا كم و زياد ايجاد نميكند، و اين ممكن نيست مگر در سايه يك علم و قدرت بى انتها كه هم طرح آن را بريزد و هم آن را دقيقا اجرا كند.
و لذا در پايان آيه مى گويد: اين اندازه گيرى خداوندى است كه هم توانا است و هم دانا (ذلك تقدير العزيز العليم ).

الإمامُ عليٌّ عليه السلام:

إنَّ المَغبونَ مَن غَبَنَ عُمرَهُ ، و إنَّ المَغبوطَ مَن أنفَذَ عُمرَهُ في طاعَةِ رَبِّهِ.

امام على عليه السلام:

بازنده كسى است كه عمر خود را ببازد و خوشبخت كسى است كه عمرش را در طاعت پروردگارش گذراند.

غرر الحكم

عدم سستی و منت در كار نيك
امام حسن علیه السّلام فرمودند:
اَلْمَعْرُوفُ مالَمْ يَتَقَدَّمَّهُ مَطَلٌ وَلا يَتْبَعُهُ مَنٌّ وَ الإعْطاءُ قَبْلَ السُؤالِ مِنْ أكْبَرِ السُؤدَدْ؛

كار نيك آن است كه قبل از انجامش هيچ گونه سستى و مسامحه اى انجام نگيرد و بعد از پايان كار هيچ منّتى همراه نداشته باشد بعد فرمود: بخشندگى قبل از سؤال كردن نشانه بزرگوارى است.
[بحار الانوار، ج 75، ص 112، ب 19، ح 7.]

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

وجود عبد اللّه بن ابیهای منافق در ایران اسلامی

اگر ما در داخل متّحد و منسجم باشیم، اگر مردم با دولت و مسئولانشان صمیمی باشند و ارتباط داشته باشند، دشمن خارجی هیچ تأثیر سوئی نمی‌تواند بگذارد و هیچ اقدامی نمی‌تواند بكند؛ اما متأسفانه در داخل، ایادی دشمن هستند. امروز در این كشور عبد اللّه بن ابی‌های منافق هستند؛ كسانی كه حتی یك روز حكومت امام و حكومت نظام اسلامی را از بن دندان قبول نكردند! در زمان پیامبر، یكی از منافقان بسیار فعال، «عبد الله بن ابی» بود كه با یهودیها و كفّار قریش و جاسوسهای امپراتوری روم می‌ساخت و از هر وسیله‌ای استفاده می‌كرد، برای اینكه شاید بتواند حكومت پیامبر را از بین ببرد؛ چرا؟ چون قبل از آنكه پیامبر به مدینه بیاید، او تصوّر می‌كرد كه در آینده، رئیس و حاكم و پادشاه مدینه خواهد شد! پیامبر در واقع مقام او را از او سلب كرده بود. امروز در این كشور «عبد اللّه بن ابی‌هایی هستند؛ كسانی كه خیال می‌كردند اگر انقلابی در این كشور رخ دهد، حكومت وقف آن‌ها و متعلّق به آن‌هاست. كسانی كه نه فقاهت را قبول داشتند، نه امام را قبول داشتند، نه مردم را قبول داشتند، نه احساسات دینی را قبول داشتند. پیامبر با «عبد الله بن ابی» خوش‌رفتاری كرد و او را مجازات ننمود. نظام اسلامی هم با این‌ها خوش‌رفتاری كرد و به مجازاتشان نپرداخت. این‌ها امروز به برخی از پدیده‌هایی كه دست دشمن در آن‌هاست، می‌نگرند؛ خیال می‌كنند فرصتی پیدا كرده‌اند كه به نظام اسلامی ضربه بزنند. فعّالیتهای منافقانه‌ی خودشان را می‌كنند، به این امید كه بین مسئولان اختلاف باشد؛ به این امید كه بین مردم اختلاف باشد؛ به این امید كه جوانان رابطه‌شان را با نظام اسلامی قطع كنند؛ به این امید كه جوانان با دین قهر كنند!
شما جوانان عزیز بدانید، در هر جایی كه یك تظاهرات اسلامی یا انقلابی یا دینی از خودتان نشان می‌دهید - وقتی در مجالس دعا شركت می‌كنید، وقتی در مجامع اعتكاف شركت می‌كنید، وقتی در تظاهرات بیست و دوم بهمن شركت می‌كنید، وقتی در روز قدس شركت می‌كنید، وقتی مسؤولان كشور مثل رئیس جمهور و دیگران را مورد احترام قرار می‌دهید - از هر حركتتان كه نشان دهنده‌ی دینداری و علاقه‌مندی شما به انقلاب باشد، منافقین به خودشان می‌لرزند و ناراحت می‌شوند! اینها همان كسانی هستند كه با حرفهای خود، با اظهارات خود، با موضعگیریهای خود، با تبلیغات خود، احیاناً با دخالت خود در بعضی از اغتشاشها، دشمن خارجی را امیدوار می‌كنند و دشمن خارجی خیال می‌كند كه حال باید به سمت تصرّف ایران، تسلّط بر ملت ایران و در هم شكستن مقاومتِ انقلابیِ بیست و یكساله‌ی ملت ایران بیاید. در واقع اینها مقصّرند؛ اینها به دشمن روحیه می‌دهند.۱۳۷۹/۰۲/۰۱
بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران‌

شهید محمود کاوه: دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه ای را که علیه انقلاب طرح ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر، آن را خنثی خواهد کرد.

بخشهایی از وصیت نامه شهید «یحیی هاتفی»:

ای انسان‌ها! به خود آیید که به کجا می‌روید، قرآن را بخوانید و روی آیه‌های آن ساعت‌ها، روزها، ماه‌ها و سال‌ها تفکر کنید. راه زندگی کردن در این دنیا را بیاموزید، به روز آخرت و روز قیامت فکر کنید و آن روز را در نظرتان مجسّم کنید. اگر خواستید گناهی را مرتکب شوید، از آن روز بترسید و بگویید که اگر در اینجا هیچ‌کس نیست و می‌توانم گناهی را انجام دهم، خدای را به یاد آرید که در همه‌جا حاضر و ناظر می‌باشد.

بترسید از آن روز که روز تسویه حساب با خداست و نتیجه اعمالتان را در آن روز باید تحویل دهید. صبر کنید بر مصائب و صدمات دنیا و پیش‌آمدهای ناگوار و پایداری کنید. در جنگ و طرفیت با کفار، ساخته و آماده باشید و برای مقابله با معاندین و جهاد با مشرکین، پرهیز کنید از غضب خدا در نافرمانیش و نافرمانی پیغمبرش که شاید شما رستگارشوید.

زندگانی دنیا برای مدت کوتاهی است که انسان باید در این مدت کوتاه خودش را بسازد، اعمال نیکو و درست انجام دهد و گول شیاطین را نخورید. زندگانی دنیا بازیچه‌ای پیش نیست که سرد و گرمش، شیرین و تلخش مانند خوابیست که به سرعت می‌گذرد.

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه انعام , منافق , ایران اسلامی , شهید محمود کاوه , دشمن , توطئه , بیدار , آگاه , خنثی , شهید یحیی هاتفی , قرآن , شیاطین , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) :

اذا اَرادَ اللّه ُ بِاَهْلِ بَيْتٍ خَيْرا فَقَّهَهُمْ فِى الدّينِ وَ وَقَّرَ صَغيرُهُمْ كَبيرَهُمْوَ رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فى مَعيشَتِهِمْ وَ الْقَصْدَ فى نَفَقاتِهِم وَ بَصَّرَهُمْ عُيُوبَهُمْ فَيَتُوبُوا مِنْها

هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد ، آنان را در دين دانا مى كند ، كوچك ترها بزرگ ترهايشان را احترام مى نمايند ، مدارا در زندگى و ميانه روى در خرج كردن را روزيشان مى نمايد و به عيوبشان آگاهشان مى سازد ، تا آنها را برطرف كنند.

نهج الفصاحه ، ح ۱۴۷

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۶۴

وَ قَالَتِ الْيهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌغُلَّت أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بمَا قَالُوابَلْ يَدَاهُ مَبْسوطتَانِ يُنفِقُ كَيْف يَشاءُوَ لَيزِيدَنَّ كَثِيراً مِّنهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك طغْيَناً وَ كُفْراًوَ أَلْقَيْنَا بَيْنهُمُ الْعَدَوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيَمَةِكلَّمَا أَوْقَدُوا نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسعَوْنَ فى الأَرْضِ فَساداًوَ اللَّهُ لا يحِب الْمُفْسِدِينَ‏(64)

ترجمه:
۶۴ -و يهود گفتند دست خدا به زنجير بسته است ! ، دستهايشان بسته باد و بخاطر اين سخن از رحمت ( الهى ) دور شوند ! بلكه هر دو دست ( قدرت ) او گشاده است هر گونه بخواهد مى‏بخشد ، و اين آيات كه بر تو از طرف پروردگارت نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد ، و در ميان آنها عداوت و دشمنى تا روز قيامت افكنديم ، و هر زمان آتش جنگى افروختند آنرا خداوند خاموش ساخت و براى فساد در زمين تلاش مى‏كنند و خداوند مفسدان را دوست ندارد .

تفسیر
در اين آيه يكى از مصداقهاى روشن سخنان ناروا و گفتار گناه ‏آلود يهود كه در آيه قبل به طور كلى به آن اشاره شد آمده است ، توضيح اينكه : تاريخ نشان ميدهد كه يهود زمانى در اوج قدرت ميزيستند ، و بر قسمت مهمى از دنياى آباد آن زمان حكومت داشتند ، كه زمان داود و سليمان بن داود را به عنوان نمونه مى‏ توان يادآور شد ، و در اعصار بعد نيز ، قدرت آنها با نوسان هائى ادامه داشت ، ولى با ظهور اسلام مخصوصا در محيط حجاز ستاره قدرت آنها افول كرد مبارزه پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) با يهود بنى النضير و بنى قريظه و يهود خيبر موجب نهايت تضعيف آنها گرديد ، در اين موقع بعضى از آنها با در نظر گرفتن قدرت و عظمت پيشين از روى استهزاء گفتند : دست خدا به زنجير بسته شده و به ما بخششى نمى‏كند .
(گوينده اين سخن طبق نقل بعضى از مفسران فنحاس بن عاذورا رئيس بنى قينقاع يا نباش بن قيس طبق نقل بعضى ديگر بوده است) .
و از آنجا كه بقيه نيز به گفتار او راضى بودند ، قرآن اين سخن را به همه آنها نسبت داده ، مى‏گويد : يهود گفتند دست خدا به زنجير بسته شده ! ( قالت اليهود يد الله مغلولة ) بايد توجه داشت كه يد در لغت عرب به معانى زيادى اطلاق مى‏شود كه يكى دست است و ديگرى نعمت و قدرت و زمامدارى و حكومت و تسلط مى‏باشد .
البته معنى اصلى همان دست مى‏باشد .
و از آنجا كه انسان بيشتر كارهاى مهم را با دست خود انجام ميدهد ، به عنوان كنايه در معانى ديگر به كار رفته است ، همانطور كه كلمه دست در زبان فارسى نيز چنين است .
از بسيارى از رواياتى كه از طريق اهلبيت (عليهم ‏السلام‏) به ما رسيده استفاده مى‏شود كه اين آيه اشاره به اعتقادى است كه يهود در باره مساله قضا و قدر و سرنوشت و تفويض داشتند و معتقد بودند كه در آغاز خلقت خداوند همه چيز را معين كرده و آنچه بايد انجام بگيرد ، انجام گرفته است و حتى خود او هم عملا نمى‏تواند تغييرى در آن ايجاد كند ! البته ذيل آيه ( بل يداه مبسوطتان ) بطورى كه خواهد آمد همان معنى اول را تاييد مى‏كند ولى معنى دوم نيز مى‏تواند با معنى اول در يك مسير قرار گيرد ، زيرا هنگاميكه زندگى يهود بهم خورد و ستاره اقبالشان غروب كرد معتقد بودند اين يك سرنوشت است و سرنوشت را نمى‏توان تغيير داد ، زيرا از آغاز همه اين سرنوشتها تعيين شده و عملا دست خدا بسته است ! ! خداوند در پاسخ آنها نخست به عنوان نكوهش و مذمت از اين عقيده ناروا مى‏گويد : دست آنها در زنجير باد ، و به خاطر اين سخن ناروا از رحمت خدا بدور گردند .
(غلت ايديهم و لعنوا بما قالوا ) سپس براى ابطال اين عقيده ناروا مى‏گويد : هر دو دست خدا گشاده است ، و هر گونه بخواهد و بهر كس بخواهد مى‏بخشد .
(بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء ) نه اجبارى در كار او هست ، نه محكوم جبر عوامل طبيعى و جبر تاريخ مى‏باشد ، بلكه اراده او بالاتر از هر چيز و نافذ در همه چيز است .

قابل توجه اينكه يهود يد را به عنوان مفرد آورده بودند ، اما خداوند در پاسخ آنها يد را به صورت تثنيه مى‏آوردو مى‏گويد : دو دست خدا گشاده است و اين علاوه بر تاكيد مطلب كنايه لطيفى از نهايت جود و بخشش خدا است ، زيرا كسانى كه زياد سخاوتمند باشند ، با هر دو دست مى‏بخشند ، به علاوه ذكر دو دست كنايه از قدرت كامل و شايد اشاره ‏اى به نعمتهاى مادى و معنوى ، يا دنيوى و اخروى نيز بوده باشد .
بعد مى‏ گويد : حتى اين آيات كه پرده از روى گفتار و عقائد آنان بر مى ‏دارد به جاى اينكه اثر مثبت در آنها بگذارد و از راه غلط باز گردند ، بسيارى از آنها را روى دنده لجاجت مى ‏افكند و طغيان و كفر آنها بيشتر مى‏شود .
(و ليزيدن كثيرا منهم ما انزل اليك من ربك طغيانا و كفرا ) اما در مقابل اين گفته‏ ها و اعتقادات ناروا و لجاجت و يك دندگى در طريق طغيان و كفر ، خداوند مجازات سنگينى در اين جهان براى آنها قائل شده و آن اين است كه عداوت و دشمنى در ميان آنها تا دامنه قيامت افكنده است .
(و القينا بينهم العداوة و البغضاء الى يوم القيامة) .در اينكه منظور از اين عداوت و بغضاء چيست در ميان مفسران گفتگو است ، ولى اگر ما از وضع استثنائى و ناپايدار كنونى يهود صرفنظر كنيم و تاريخچه زندگى پراكنده و توام با دربدرى آنها را در نظر بگيريم خواهيم ديد كه يك عامل مهم براى اين وضع خاص تاريخى عدم وجود اتحاد و صميميت در ميان
آنها در سطح جهانى بوده است ، زيرا اگر اتحاد و صميميتى در ميان آنها وجود مى‏داشت در طول تاريخ اين همه شاهد پراكندگى و بدبختى و در بدرى نبودند .
در ذيل آيه 14 همين سوره توضيح بيشترى در باره مسئله عداوت و دشمنى مداوم در ميان اهل كتاب ذكر كرديم .
و در قسمت اخير آيه اشاره به كوششها و تلاشهاى يهود براى برافروختن آتش جنگها و لطف خدا در مورد رهائى مسلمانان از اين آتشهاى نابود كننده كرده ، مى ‏فرمايد : هر زمان آتشى براىجنگ افروختند ، خداوند آنرا خاموش ساخت و شما را حفظ از آن كرد .
(كلما اوقدوا نارا للحرب اطفاها الله ) و اين در حقيقت يكى از نكات اعجاز آميز زندگى پيامبر اسلام (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) است زيرا يهوديان از تمام مردم حجاز نيرومندتر ، و به مسائل جنگى آشناتر ، و داراى محكمترين قلعه ‏ها و سنگرها بودند ، علاوه بر اين قدرت مالى فراوانى داشتند كه در پيكارها به آنها كمك مى‏كرد ، تا آنجا كه قريش براى جلب كمك آنها كوشش مى‏كردند و اوس و خزرج هر كدام سعى داشتند كه پيمان دوستى و همكارى نظامى با آنها ببندند ، ولى با اينهمه ، چنان طومار قدرت آنها در هم پيچيده شد كه بهيچوجه قابل پيش‏بينى نبود ، يهود بنى نضير و بنى قريظه و بنى قينقاع تحت شرائط خاصى مجبور به جلاى وطن شدند ، و ساكنان قلعه‏ هاى خيبر و سرزمين فدك تسليم گرديدند ، و حتى يهوديانى كه در پاره ‏اى از بيابانهاى حجاز سكونت داشتند ، آنها نيز در برابر عظمت اسلام زانو زدند نه تنها نتوانستند مشركان را يارى دهند بلكه خودشان نيز از صحنه مبارزه كنار رفتند .
قرآن اضافه مى‏كند : آنها براى پاشيدن بذر فساد در روى زمين تلاش و كوشش پى‏گير و مداومى دارند .
(و يسعون فى الارض فسادا ) در حالى كه خداوند مفسدان را دوست نمى‏دارد .
(و الله لا يحب المفسدين)
بنا بر اين قرآن هيچگاه به آنها از نظر نژادى ايراد ندارد ، بلكه مقياس انتقادات قرآن و الگوى سرزنشهاى آن اعمالى است كه از هر كس و هر جمعيتى صادر مى‏شود و در آيات بعد خواهيم ديد كه با اينهمه ، قرآن راه بازگشت را بروى آنها باز گذاشته است .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. سوره مبارکه انبیاء ۱۰۵

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید سعید مبعث:
۱۰ / اسفند / ۱۴۰۰
طرفدار توقف جنگیم؛
ریشه بحران اوکراین سیاستهای بحران‌ساز رژیم مافیایی آمریکا است
اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز نشان‌دهنده سرانجام اعتماد به آمریکا واروپا است
آمریکا نفت سوریه و ثروت افغانستان را می‌دزدد و از جنایات صهیونیستها حمایت می‌کند

منبع:

آیات مهدویت

https://www.leader.ir/fa/content/25553

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49680

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) , خداوند , خیر , دین , دانا , کوچکترها , بزرگترها , احترام , مدارا , زندگی , میانه روی , خرج کردن , روزی , عیوب , آگاه , نهج الفصاحه , تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۶۴ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , سوره مائده , یهود , دست خدا , زنجیر , سخن , رحمت الهی , قدرت , گشاده , هر دو دست , دو دست , بخشش , آیات , پروردگار , نازل , طغیان , کفر , عداوت , دشمنی , روز قیامت , آتش جنگ , خاموش , فساد , زمین , تلاش , مفسدان , ظهور , امام خامنه ای , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

رفتار صحیح مرد در خانواده

رسول خدا صلّی الله علیه وآله
خيْرُ الرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِي الَّذِينَ لَا يَتَطَاوَلُونَ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ عَلَيْهِمْ وَ لَا يَظْلِمُونَهُمْ.

بهترین مردان امت من کسانی هستند که به خانوادۀ خود سخت نمی گیرند؛ و دلسوزشان بوده و ستم نمی کنند.

«مکارم الأخلاق» ص ۲۱۶

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha



تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۱تا۶۳

وَ إِذَا جَاءُوكُمْ قَالُوا ءَامَنَّا وَ قَد دَّخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كانُوا يَكْتُمُونَ‏(۶۱) وَ تَرَى كَثِيراً مِّنهُمْ يُسارِعُونَ فى الاثْمِ وَ الْعُدْواَنِ وَ أَكلِهِمُ السحْت لَبِئْس مَا كانُوا يَعْمَلُونَ‏(۶۲) لَوْ لا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الأَحْبَارُ عَن قولهمُ الاثْمَ وَ أَكلِهِمُ السحْت لَبِئْس مَا كانُوا يَصنَعُونَ‏(۶۳)

ترجمه:
۶۱-و هنگامى كه نزد شما مى‏آيند مى‏گويند ايمان آورده‏ ايم ( اما ) با كفر وارد مى‏شوند و با كفر خارج مى‏گردند و خداوند از آنچه كتمان مى‏كردند آگاهتر است .
٦٢-بسيارى از آنها را مى‏بينى كه در گناه و تعدى و خوردن مال حرام بر يكديگر سبقت مى‏جويند ، چه زشت است كارى كه انجام مى‏دهند .
۶۳-چرا دانشمندان نصارى و علماى يهود آنها را از سخنان گناه آميز و خوردن مال حرام نهى نمى‏كنند ؟ چه زشت است عملى كه انجام مى‏دهند .

تفسیر
در آيه نخست - براى تكميل بحث در باره منافقان اهل كتاب - پرده از روى نفاق درونى آنها برداشته و به مسلمانان چنين اعلام مى‏كند : هنگامى كه نزد شما مى‏آيند مى‏گويند ايمان آورديم در حالى كه با قلبى مملو از كفر داخل مى‏شوند و به همان حال نيز از نزد شما بيرون مى‏روند و منطق و استدلال و سخنان شما در قلب آنها كمترين اثرى نمى‏بخشد .
(و اذا جاؤكم قالوا آمنا و قد دخلوا بالكفر و هم قد خرجوا به) .
بنابراين چهره ‏هاى حق بجانب و اظهار ايمان و همچنين پذيرش ظاهرى
و رياكارانه ‏اى كه در برابر سخنان شما نشان مى‏دهند ، نبايد شما را فريب دهد .
و در پايان آيه به آنها اخطار مى‏كند كه با تمام اين پرده‏ پوشى ‏ها خداوند از آنچه آنها كتمان مى‏كنند ، آگاه و با خبر است .
و در آيه بعد نشانه ‏هاى ديگرى از نفاق آنها را بازگو مى‏كند ، از جمله اينكه مى‏گويد : بسيارى از آنها را مى‏بينى كه در مسير گناه و ستم و خوردن اموال حرام بر يكديگر سبقت مى‏جويند .
(و ترى كثيرا منهم يسارعون فى الاثم و العدوان و اكلهم السحت) .
يعنى آنچنان آنها در راه گناه و ستم گام بر مى‏دارند كه گويا به سوى اهداف افتخارآميزى پيش مى‏روند ، و بدون هيچگونه شرم و حيا ، سعى مى‏كنند از يكديگر پيشى گيرند .
بايد توجه داشت كه كلمه اثم هم به معنى كفر آمده است و هم به معنى هر گونه گناه ، ولى چون در اينجا در مقابل عدوان قرار گرفته است ، بعضى از مفسران آنرا به معنى گناهانى كه زيان آن تنها متوجه خود انسان مى‏شود تفسير كرده ‏اند بر خلاف عدوان كه زيان آن به ديگران مى‏رسد ، اين احتمال نيز هست كه ذكر عدوان بعد از ذكر اثم به اصطلاح از قبيل ذكر عام بعد از خاص و ذكر اكل سحت بعد از آنها از قبيل ذكر اخص بوده باشد .
به اين ترتيب قبلا آنها را به خاطر هر گونه گناه مذمت مى‏كند ، و سپس روى دو گناه بزرگ به خاطر اهميتى كه داشته ‏اند ، انگشت مى‏گذارد ، يكى ستمگرى و ديگرى خوردن اموال حرام ، اعم از رشوه و غير آن .
كوتاه سخن اينكه : قرآن اين دسته از منافقان اهل كتاب را ، به خاطر پرده‏ درى و جرئت و بى‏ پروائى در برابر هر گونه گناه و به خصوص ستمگرى و بالاخص خوردن اموال نامشروع همانند رشوه ، و ربا و مانند آن مذمت مى‏كند .
و در پايان آيه براى تاكيد زشتى اعمال آنها مى‏گويد : چه عمل زشت و ننگينى آنها انجام مى‏دهند .
(لبئس ما كانوا يعملون ) از تعبير كانوا يعملون چنين استفاده مى‏شود كه انجام اين اعمال براى آنها جنبه اتفاقى نداشته بلكه بر آن مداومت داشته و مكرر مرتكب آن شده ‏اند .
سپس در آيه سوم حمله را متوجه دانشمندان آنها كرده كه با سكوت خود آنانرا به گناه تشويق مى‏نمودند و مى‏گويد : چرا دانشمندان مسيحى و علماى يهود ، آنها را از سخنان گناه ‏آلود و خوردن اموال نامشروع باز نمى‏دارند .
(لو لا ينهاهم الربانيون و الاحبار عن قولهم الاثم و اكلهم السحت ) همانطور كه در سابق اشاره كرده ‏ايم ربانيون جمع ربانى و در اصل از كلمه رب گرفته شده ، و به معنى دانشمندانى است كه مردم را به سوى خدا دعوت مى‏كنند ، ولى در بسيارى از موارد اين كلمه به علماى مذهبى مسيحى اطلاق مى‏شده است .
و احبار جمع حبر ( بر وزن ابر ) به معنى دانشمندانى است كه اثر نيكى از خود در جامعه مى‏گذارند ، ولى در بسيارى از موارد به علماى يهود گفته ميشود .
ضمنا از اينكه در اين آيه ذكرى از عدوان كه در آيه قبل بود ديده نمى‏شود ، بعضى استفاده كرده ‏اند كه اثم به همان معناى وسيع كلمه است كه عدوان در آن درج است .

در اين آيه بر خلاف آيه گذشته تعبير به قولهم الاثم شده است ، و اين تعبير ممكن است ، اشاره به اين بوده باشد كه دانشمندان موظفند مردم را هم از سخنان گناه ‏آلود باز دارند و هم از اعمال گناه ، و يا اينكه قول در اينجا به معنى اعتقاد است يعنى دانشمندان براى اصلاح يك اجتماع فاسد ، نخست بايد افكار و اعتقادات نادرست آنها را تغيير دهند ، زيرا تا انقلابى در افكار پيدا نشود ، نمى‏توان انتظار اصلاحات عميق در جنبه ‏هاى عملى داشت و به اين ترتيب آيه ، راه اصلاح جامعه فاسد را كه بايد از انقلاب فكرى شروع شود به دانشمندان نشان مى‏دهد .
و در پايان آيه ، قرآن به همان شكل كه گناهكاران اصلى را مذمت نمود ، دانشمندان ساكت و ترك كننده امر به معروف و نهى از منكر را مورد مذمت قرار داده ، مى‏گويد : چه زشت است كارى كه آنها انجام مى‏دهند .
(لبئس ما كانوا يصنعون ) و به اين ترتيب روشن مى‏شود كه سرنوشت كسانى كه وظيفه بزرگ امر بمعروف و نهى از منكر را ترك مى‏كنند - بخصوص اگر از دانشمندان و علما باشند - سرنوشت همان گناهكاران است و در حقيقت شريك جرم آنها محسوب مى‏شوند .
از ابن عباس مفسر معروف نقل شده كه مى‏گفت : اين آيه شديدترين آيه‏ اى است كه دانشمندان وظيفه‏ نشناس و ساكت را توبيخ و مذمت مى‏كند .
بديهى است اين حكم اختصاصى به علماى خاموش و ساكت يهود و نصارى ندارد و تمام رهبران فكرى و دانشمندانى كه به هنگام آلوده شدن مردم به گناه و سرعت گرفتن در راه ظلم و فساد ، خاموش مى‏نشينند در بر مى‏گيرد ، زيرا حكم خدا در باره همگان يكسان است ! در حديثى از امير مؤمنان على (عليه ‏السلام‏) مى‏خوانيم : كه در خطبه‏ اى فرمود:اقوام گذشته به اين جهت هلاك و نابود گشتند كه مرتكب گناهان مى‏شدند و دانشمندانشان سكوت مى‏كردند ، و نهى از منكر نمى‏نمودند ، در اين هنگام بلاها و كيفرهاى الهى بر آنها فرود مى‏آمد ، پس شما اى مردم ! امر به معروف كنيد و نهى از منكر نمائيد ، تا به سرنوشت آنها دچار نشويد .و همين مضمون در نهج البلاغه در اواخر خطبه قاصعه ( خطبه 192 ) نيز آمده است : فان الله سبحانه لم يلعن القرن الماضى بين ايديكم الا لتركهم الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فلعن السفهاء لركوب المعاصى و الحكماء لترك التناهى خداوند متعال مردم قرون پيشين را از رحمت خود دور نساخت مگر بخاطر اينكه امر به معروف و نهى از منكر را ترك گفتند ، عوام را به خاطر ارتكاب گناه و دانشمندان را به خاطر ترك نهى از منكر مورد لعن خود قرار دادو از رحمت خويش دور ساخت .
قابل توجه اينكه درباره توده مردم در آيه سابق تعبير به يفعلون شده و در اين آيه در مورد دانشمندان تعبير به يصنعون و مى‏دانيم كه يصنعون از ماده صنع به معنى كارهائى است كه از روى دقت و مهارت انجام مى‏گيرد ولى يعملون از ماده عمل به هر گونه كار گفته مى‏شود اگر چه دقتى در آن نباشد و اين خود متضمن مذمت بيشترى است زيرا اگر مردم نادان و عوام كارهاى بدى انجام مى‏دهند ، قسمتى از آن به خاطر نادانى و بى‏اطلاعى است ، ولى دانشمندى كه وظيفه خود را عمل نكند حساب شده ، آگاهانه و ماهرانه مرتكب خلاف شده است ، و به همين دليل مجازات عالم از جاهل سنگينتر و سخت‏تر است ! .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. سوره مبارکه انبیاء ۱۰۵

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید سعید مبعث:
۱۰ / اسفند / ۱۴۰۰
طرفدار توقف جنگیم؛
ریشه بحران اوکراین سیاستهای بحران‌ساز رژیم مافیایی آمریکا است
اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز نشان‌دهنده سرانجام اعتماد به آمریکا واروپا است
آمریکا نفت سوریه و ثروت افغانستان را می‌دزدد و از جنایات صهیونیستها حمایت می‌کند

منبع:

آیات مهدویت

https://www.leader.ir/fa/content/25553

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49680

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: رسول خدا صلّی الله علیه وآله , رفتار صحیح , مرد , خانواده , بهترین مردان , امت , خانواده , دلسوز , ستم , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۱تا۶۳ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , سوره مائده , ايمان , کفر , وارد , خارج , خداوند , کتمان , آگاه , تعدی , خوردن مال حرام , مال حرام , سبقت , زشت , دانشمندان , نصاری , یهود , سخنان گناه آمیز , گناه , سخنان , نهی , رشت , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

از جلوه های محبّت به اهل بیت علیهم السلام

قيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلَامُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّا نُسَمِّي بِأَسْمَائِكُمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِكُمْ فَيَنْفَعُنَا ذَلِكَ فَقَالَ إِي وَ اللَّهِ وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ قَالَ اللَّهُ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ

شخصی به حضرت امام صادق علیه السلام عرض کرد: فدایتان شوم! ما اسم شما و پدرانتان را روی فرزندانمان میگذاریم؛ آیا این کار سودی هم برایمان دارد؟

فرمودند: بله قسم به خدا! و مگر دین غیر از محبّت است؟ خداوند فرمود: «(ای پیامبر!بگو: ) اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیّت کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد.

«بحارالانوار» ج ۲۷ ص ۹۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

ششم ربیع الاول، سالروز عروج ملکوتی و پرواز روح کوه توحید آیت الحق و سید العرفا، مرحوم علامه آ سید علی قاضی طباطبایی گرامی باد.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۸۳

۸۳ وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاّ قَليلاً

ترجمه
۸۳ ـ و هنگامى كه خبرى از پيروزى يا شكست به آنها برسد، (بدون تحقيق،) آن را شايع مى سازند; در حالى كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايان ـ كه قدرت تشخيص كافى دارند ـ باز مى گرداندند، از ريشه هاى مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده كمى، همگى از شيطان پيروى مى كرديد (و گمراه مى شديد).

تفسیر
در اين آيه، به يكى ديگر از اعمال نادرست منافقان و يا افراد ضعيف الايمان اشاره كرده، مى فرمايد: «آنها كسانى هستند كه هنگامى كه اخبارى مربوط به پيروزى و يا شكست مسلمانان به آنان برسد، بدون تحقيق، آن را همه جا پخش مى كنند» (وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ). و بسيار مى شود كه اين اخبار، بى اساس بوده و از طرف دشمنان به منظورهاى خاصى جعل شده و اشاعه آن به زيان مسلمانان تمام مى گردد. در حالى كه وظيفه دارند اين گونه اخبار را قبل از هر كس با رهبران و پيشوايانشان در ميان بگذارند و از اطلاعات وسيع و فكر عميق آنها استفاده كنند و بدون جهت نه مسلمانان را گرفتار عواقب غرور ناشى از پيروزى هاى خيالى كنند، و نه روحيه آنها را به خاطر شايعات دروغين مربوط به شكست تضعيف نمايند، مى فرمايد: «اگر آن را به پيامبر و مسئولان امر (كه قدرت تشخيص دارند) ارجاع مى دادند، آنها از ريشه هاى ماجرا مطلع مى شدند» (وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ). «يَسْتَنْبِطُونَهُ» در اصل، از ماده «نَبَط» (بر وزن فقط) و به معنى نخستين آبى است كه از چاه مى كشند و از اعماق زمين استخراج مى گردد، و به همين جهت استفاده كردن هر حقيقتى از دلائل و شواهد مختلف و استخراج آن از مدارك موجود، «استنباط» ناميده مى شود، خواه در مسائل فقهى باشد يا در مسائل فلسفى، سياسى و علمى. منظور از أُولِى الأَمر: «صاحبان فرمان» در اينجا كسانى هستند كه قدرت تشخيص و احاطه كافى به مسائل مختلف دارند، و مى توانند «حقايق» را از «شايعات بى اساس» و مطالب راستين را از نادرست براى مردم روشن سازند، كه در درجه اول پيغمبر(صلى الله عليه وآله)، ائمه اهل بيت(عليهم السلام) جانشينان او و در درجه بعد دانشمندانى هستند كه در اين گونه مسائل صاحب نظرند. چنان كه در تفسير «نور الثقلين» از امام باقر(عليه السلام) در ذيل اين آيه نقل شده كه فرمود: هُمُ الأَئِمَّهُ: يعنى «منظور از اين آيه ائمه اهل بيتند» و به اين مضمون روايات ديگرى نيز نقل شده است. ممكن است به اين گونه روايات ايراد كنند، كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) در زمان نزول آيه بوده است، ولى امامان اهل بيت(عليهم السلام)، مخصوصاً با منصب امامت، وجود نداشتند كه به آنها ارجاع شود. پاسخ اين ايراد روشن است; زيرا اين آيه مخصوص زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيست، بلكه يك قانون كلّى براى تمام قرون و اعصار در برابر شايعاتى است كه دشمنان يا مسلمانان نادان در ميان مسلمانان پخش مى كنند. سپس در پايان آيه به اين حقيقت اشاره مى كند، اگر فضل و رحمت الهى شامل حال شما نمى شد و به وسيله راهنمائى هاى پروردگار از چنگال اين گونه شايعات و عواقب وخيم آن نجات نمى يافتيد، بسيارى از شما در راه هاى شيطانى گام مى نهاديد و تنها عده كمى بودند كه مى توانستند خود را از پيروى شيطان بر كنار دارند، لذا مى فرمايد: «اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، همگى جز عده كمى از شيطان پيروى مى كرديد» (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاّ قَليلاً). يعنى تنها پيامبر(صلى الله عليه وآله) و صاحب نظران و دانشمندان موشكاف و باريك بينند كه مى توانند خود را از وساوس شايعات و شايعه سازان بركنار دارند، و اما اكثريت اجتماع اگر از رهبرى صحيحى محروم بمانند، گرفتار عواقب دردناك شايعه سازى ها و نشر شايعات خواهند شد.

از بلاهاى بزرگى كه دامنگير جوامع مختلف مى شود و روح اجتماعى، تفاهم و همكارى را در ميان آنها مى كشد، مسأله شايعه سازى و نشر شايعات است، به طورى كه گاه يك نفر منافق مطلب نادرستى جعل مى كند و آن را به چند نفر مى گويد، پس از آن افرادى بدون تحقيق در نشر آن مى كوشند، و شايد شاخ و برگ هائى هم از خودشان بر آن مى افزايند، و بر اثر آن مقدار قابل توجهى از نيرو، فكر و وقت مردم را مشغول ساخته و اضطراب و نگرانى در مردم ايجاد مى كنند. بسيار مى شود كه شايعات، اعتماد عمومى را متزلزل مى سازد و افراد جامعه را در انجام كارهاى لازم سست و مردّد مى نمايد. گرچه اجتماعاتى كه در فشار و خفقان قرار دارند گاهى شايعه سازى و نشر شايعات را به عنوان يك نوع مبارزه و يا انتقامجوئى تعقيب مى كنند. ولى براى اجتماعات سالم نشر شايعات زيان هاى فراوانى به بار مى آورد و اگر اين شايعات پيرامون افراد لايق، مثبت و مفيد باشد، آنها را در خدمات خود دلسرد مى نمايد، گاهى حيثيت چندين ساله آنها را بر باد مى دهد و مردم را از فوائد وجود آنان محروم مى سازد. به همين دليل، اسلام صريحاً هم با «شايعه سازى» مبارزه كرده و جعل، دروغ و تهمت را ممنوع مى شمارد و هم با «نشر شايعات»، و آيه فوق نمونه اى از آن است.

منبع: کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه نساء , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۸۳ , پيروزى , شکست , تحقیق , شایع , پیامبر , پیشوایان , قدرت تشخیص , ریشه مسائل , آگاه , فضل و رحمت خدا , شیطان , گمراه , حضرت امام صادق علیه السلام , امام صادق علیه السلام , محبت , دین , تبعیت , سید علی قاضی طباطبایی , آیت الله قاضی , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تقدّم بهشت بر جهنّم در خلقت

حضرت امام باقر علیه السلام
إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْجَنَّةَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ النَّارَ وَ خَلَقَ الطَّاعَةَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْمَعْصِيَةَ وَ خَلَقَ الرَّحْمَةَ قَبْلَ الْغَضَبِ وَ خَلَقَ الْخَيْرَ قَبْلَ الشَّر

خداوند بهشت را قبل از خلق آتش آفرید؛ و طاعت را قبل از خلق معصیت؛ و رحمت را قبل از غضب؛ و خیر را قبل از شر خلق نمود.

«کافی» ج ۸ ص ۱۴۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

هر پیشامدی برای مؤمن خیر است

حضرت امام صادق علیه السلام
إنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْ أَصْبَحَ لَهُ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، كَانَ ذلِكَ خَيْراً لَهُ، وَ لَوْ أَصْبَحَ مُقَطَّعاً أَعْضَاؤُهُ، كَانَ ذلِكَ خَيْراً لَهُ

حقّاً اگر حال و روز مؤمن طوری شود که آنچه بین مشرق و مغرب است متعلّق به او باشد، برایش خیر است؛

و اگر اعضای بدنش بریده شود، همین برایش خیر است.

«کافی» ج ۲ ص ۲۴۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

اميرالمؤمنين امام علی (عليه السلام) :

أوصِيكُمَا بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ أَلاَّ تَبْغِيَا اَلدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لاَ تَأْسَفَا عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولاَ بِالْحَقِّ وَ اِعْمَلاَ لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.

من شما را به تقوا و پرهیزکاری توصیه می کنم و سفارش می کنم در پی زرق و برق دنیا نباشید ، هر چند دنیا به سراغ شما بیاید و بر آنچه از دنیا از دست می دهید تاسف نخورید . سخن حق بگویید و برای اجر و پاداش الهی ( نه برای چشم داشت از مردم ) کار کنید ، همواره دشمن ظالم و یار و مددکار مظلوم باشید.

نهج‌البلاغه ، نامه ۴٧

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

علامه طباطبایی(رضوان الله تعالی علیه) :

اگر منع مردم نبود ، بنده از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح امام رضا(ع) زمین را میبوسیدم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا(علیه السلام)

لا یَستَکملُ عبدٌ حقیقةَ الإیمانِ حتی تکون فیه خصالٌ ثلاثٌ، التَّفَقُّه فی الدین و حُسنُ التَّقدیرِ فی المعیشة والصبرُ علی الرَزایا.

حقیقت ایمان بنده کامل نمی شود مگر در وی سه ویژگی باشد :

فهم دین
اندازه گیری(مدیریت) درست در زندگی
صبر و شکیبایی بر سختیها و گرفتاریها

عیون اخبار الرضا(علیه السلام) ج١، ص ٣٠۵

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۶۹ تا ۷۰

۶۹ وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً ۷۰ ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللّهِ وَ کَفى بِاللّهِ عَلیماً

ترجمه:
۶۹ـ و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز) همنشین کسانى خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده; از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان; و آنها رفیق هاى خوبى هستند! ۷۰ ـ این موهبتى از ناحیه خداست. و کافى است که او، (از حال بندگان، و نیات و اعمالشان) آگاه است.

شان نزول
یکى از صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به نام «ثوبان» که نسبت به آن حضرت محبت و علاقه شدیدى داشت، روزى با حال پریشان خدمتش رسید، پیامبر(صلى الله علیه وآله) از سبب ناراحتى او سؤال نمود، در جواب عرض کرد: زمانى که از شما دور مى شوم و شما را نمى بینم ناراحت مى شوم، امروز در این فکر فرو رفته بودم که فرداى قیامت اگر من اهل بهشت باشم، مسلماً در مقام و جایگاه شما نخواهم بود، و بنابراین شما را هرگز نخواهم دید. و اگر اهل بهشت نباشم، که تکلیفم روشن است، بنابراین در هر حال از درک حضور شما محروم خواهم شد، با این حال چرا افسرده نباشم؟! دو آیه فوق نازل شد و به این گونه اشخاص بشارت داد که افراد مطیع پروردگار در بهشت نیز، همنشین پیامبران و برگزیدگان خدا خواهند بود، سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: به خدا سوگند، ایمان مسلمانى کامل نمى شود، مگر این که مرا از خود و پدر و مادر و همه بستگان بیشتر دوست داشته باشد. و در برابر گفتار من تسلیم باشد.

تفسیر
در این آیه، یکى دیگر از افتخارات کسانى که مطیع فرمان خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله)باشند، بیان شده، و در حقیقت، امتیازاتى را که در آیات قبل گذشت، تکمیل مى کند و آن همنشینى با کسانى است که خداوند، نعمت خود را بر آنها تمام کرده است، مى فرماید: «کسى که مطیع خدا و رسول او باشد (در رستاخیز) همنشین کسانى خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده است» (وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ). و همان طور که در سوره «حمد»، بیان شده است، کسانى مشمول این نعمتند که همواره در جاده مستقیم گام برمى دارند و کوچک ترین انحراف و گمراهى ندارند. آن گاه در توضیح این جمله و بیان کسانى که خداوند نعمت خویش را بر آنها تمام کرده است، به چهار طایفه اشاره مى کند، که در واقع ارکان چهارگانه این موضوع هستند، یعنى «پیامبران، راستگویان، شهیدان و صالحان و اینان رفیق هاى خوبى هستند» (مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً). بنابراین، گروه هاى چهارگانه عبارتند از: 1 ـ «انبیاء» و فرستادگان مخصوص پروردگار که نخستین گام را براى هدایت و رهبرى مردم و دعوت به صراط مستقیم برمى دارند (مِنَ النَّبِیِّینَ). 2 ـ «راستگویان»، کسانى که هم در سخن راست مى گویند و هم با عمل و کردار صدق گفتار خود را اثبات مى کنند و نشان مى دهند که مدعى ایمان نیستند، بلکه به راستى به فرمان هاى الهى ایمان دارند (وَ الصِّدِّیقینَ). از این تعبیر روشن مى شود: بعد از مقام نبوت، مقامى بالاتر از مقام صدق و راستى نیست، نه تنها راستى در گفتار، که راستى در عمل و کردار که شامل امانت و اخلاص نیز مى گردد; زیرا «امانت» همان صداقت در عمل است، همان طور که «راستگوئى» امانت در گفتار است. و در مقابل آن، هیچ صفت زشتى بعد از کفر بدتر از «دروغ و نفاق و خیانت» در سخن و عمل نیست (باید توجه داشت: «صِدِّیق» صیغه مبالغه است و به معنى کسى است که سر تا پا راستى و درستى است). در بعضى از روایات «صدّیق» به على(علیه السلام) و امامان اهل بیت(علیهم السلام) تفسیر شده است و همان طور که بارها گفته ایم، این گونه تفسیرها بیان مصداق روشن و عالى آیات است و معنى انحصار را نمى رساند. 3 ـ «شهداء» و کشته شدگان در راه هدف و عقیده پاک الهى، و یا افراد برجسته اى که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسان ها هستند (وَ الشُّهَداءِ) 4 ـ «صالحان» و افراد شایسته و برجسته اى که با انجام کارهاى مثبت، سازنده و مفید و پیروى از اوامر انبیاء به مقامات برجسته اى نائل شده اند (وَ الصّالِحینَ). و به همین جهت، در روایات ما «صالحین» به یاران برگزیده ائمه تفسیر شده است، و این نیز همانند آنچه درباره «صدیقین» گذشت، از قبیل بیان فرد شاخص است. نکته اى که یادآورى آن در اینجا لازم مى باشد، این است که: ذکر این مراحل چهارگانه ممکن است اشاره به این معنى باشد که براى ساختن یک جامعه انسانى سالم و شایسته، نخست باید رهبران به حق و انبیاء وارد میدان شوند، به دنبال آنها مبلغان صدیق که قول و عمل آنها با یکدیگر هماهنگ است و اهداف آنها را در همه جا پخش کنند. آن گاه به دنبال این دوران سازندگى فکرى، جمعى در برابر عناصر آلوده و آنهائى که موانع راه حقند، بایستند و قربانى دهند و شهید گردند و محصول این کوشش ها و تلاش ها به وجود آمدن «صالحان» و «اجتماعى پاک و شایسته» است.

روشن است صالحان نیز براى روشن نگاه داشتن مشعل حق نسبت به نسل هاى آینده، همین وظائف سه گانه را انجام خواهند داد، رهبرى مى کنند، تبلیغ مى نمایند، و قربانى مى دهند. ضمناً از آیات فوق، این حقیقت به روشنى استفاده مى شود که: موضوع معاشران خوب و همنشین هاى با ارزش به قدرى اهمیت دارد که حتى در عالم آخرت براى تکمیل نعمت هاى بهشتى این نعمت بزرگ به «مطیعان» ارزانى مى گردد، و آنها علاوه بر همه افتخارات، همنشینانى همچون پیامبران، صدیقان و شهیدان و صالحان خواهند داشت. شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که: معاشرت مطیعان با این طوائف چهارگانه مفهومش این نیست که آنها در مقام و مرتبه از هر جهت برابر و مساویند، بلکه در عین معاشرت با یکدیگر، هر کدام سهم خاصى (طبق مقام خود) از مواهب و الطاف خداوند دارند، همان طور که فى المثل درختان، گل ها و گیاهانِ یک باغ در عین این که گرد هم هستند و از نور آفتاب و باران بهره مى برند، بهره هاى آنها همانند ارزش هاى آنها یکسان نیست. سپس در آیه بعد، براى بیان اهمیت این امتیاز بزرگ (همنشینى با برگزیدگان) مى فرماید: «این موهبتى است از ناحیه خدا، و او از حال بندگان و نیات و شایستگى هاى آنها آگاه است» (ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللّهِ وَ کَفى بِاللّهِ عَلیماً). البته «ذلِکَ» که اسم اشاره بعید است، در این گونه موارد براى اهمیت و علوّ مقام به کار مى رود.

منبع:

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه نساء , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۶۹ تا ۷۰ , خدا , پیامبر , اطاعت , روز رستاخیز , روز , رستاخیز , همنشین , نعمت , پیامبران , صدیقان , شهیدان , شهداء , صالحان , رفیق , موهبت , بندگان , نیات , اعمال , آگاه , زندگی , مدیریت , صبر , شکیبایی , سختی , گرفتاری , حقیقت ایمان , بنده , تقوا , پرهیزکاری , توصیه , زرق و برق دنیا , اجر , پاداش الهی , دشمن , ظالم , یار , مددکار , مظلوم , مومن , خیر , پیشامد , مشرق , مغرب , اميرالمؤمنين امام علی عليه السلام , امام صادق علیه السلام , امام باقر علیه السلام , بهشت , جهنم , تقدم , یا زهراء سلام الله علیه , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۴۴ تا ۴۵ ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 31 شهريور 1400

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

قرآن و حدیث

 قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتاب‌الله/ کتاب هدایت

امام صادق علیه السلام فرمودند:

هنگامی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، در پیشگاه الهی دست به دعا برداشتند و چهل روز ضجه و گریه داشتند تا اینکه خدای تعالی به موسی و هارون علیهما السلام وحی فرمودند تا آن ها را از دست فرعون نجات دهند و با این کارشان خدا از ۱۷۰ سال باقیمانده غیبت صرف نظر فرمود.

بعد امام علیه السلام می فرمایند: همچنین اگر شما (شیعیان) چنین کنید، خدای تعالی حتماً فرج ما را خواهد رساند[قبل از رسیدن به انتهایش] و اگر این کار را نکنید امر ظهور به انتهایش موکول خواهد شد.

بحار الأنوارج۵۲ص۱۳۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (عليه السّلام) فرمودند :

من لَم یَقدِر عَلی زِیارَتِنا، فَلیَزُر صالحِی َموالینا،یُکتَب لَهُ ثَوابُ زَیارَتنِا.

هر کس نتواند ما را زیارت کند ، پس دوستان و پیروان شایسته‌ی ما را زیارت کند ، تا پاداش زیارت ما برایش نوشته شود.

مسند الامام الرضا (علیه السّلام) ، ج٢، ص ٢٥٤

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۴۴ تا ۴۵

۴۴أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَ یُریدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبیلَ ۴۵ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ وَ کَفى بِاللّهِ وَلِیّاً وَ کَفى بِاللّهِ نَصیراً

ترجمه
۴۴ ـ آیا ندیدى کسانى را که بهره اى از کتاب (خدا) به آنها داده شده است، (به جاى این که از آن، براى هدایت خود و دیگران استفاده کنند، براى خویش) گمراهى مى خرند، و مى خواهند شما نیز گمراه شوید؟! ۴۵ ـ خدا به دشمنان شما آگاه تر است; (ولى آنها زیانى به شما نمى رسانند) و کافى است که خدا ولىّ شما باشد; و کافى است که خدا یاور شما باشد.

تفسیر
در نخستین آیه از آیات فوق، اشاره به گروهى از کفار اهل کتاب مى کند، که خریدار ضلالت و گمراهى بودند و با تعبیرى که حاکى از تعجب است، پیامبر را مخاطب ساخته، مى فرماید: «آیا ندیدى کسانى را که بهره اى از کتاب (خدا) به آنها داده شده بود (به جاى این که از آن، براى هدایت خود و دیگران استفاده کنند، براى خویش) گمراهى مى خرند، و مى خواهند شما نیز گمراه شوید»؟ (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَ یُریدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبیلَ). و به این ترتیب، آنچه وسیله هدایت خود و دیگران بود بر اثر سوء نیاتشان تبدیل به وسیله گمراه شدن و گمراه کردن گشت; چرا که آنها هیچ گاه دنبال حقیقت نبودند، بلکه به همه چیز با عینک سیاه نفاق، حسد و مادیگرى مى نگریستند. ضمناً از جمله أُوتُوا نَصِیْباً مِنَ الْکِتابِ: «بخشى از کتاب در اختیار آنها قرار داده شد» استفاده مى شود: آنچه آنها در اختیار داشتند، تمام کتاب آسمانى «تورات» نبود، بلکه تنها بخشى از آن بوده است و این با حقایق مسلّم تاریخى نیز کاملاً سازگار است، که قسمت هائى از «تورات و انجیل» واقعى با گذشت زمان تحریف شده و یا از بین رفته است.
در آیه بعد مى فرماید: اینها اگر چه در لباس دوست خود را جلوه مى دهند، دشمنان واقعى شما هستند «و خداوند از آنها آگاه هست» (وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ). چه دشمنى از آن بالاتر که با سعادت و هدایت شما مخالفند، گاهى به زبان خیرخواهى. گاهى از طریق بدگوئى و هر زمان به شکلى به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود هستند. ولى شما هرگز از عداوت آنها وحشت نکنید، شما تنها نیستید، «همین قدر کافى است که خداوند رهبر، ولىّ، یار و یاور شما باشد» (وَ کَفى بِاللّهِ وَلِیّاً وَ کَفى بِاللّهِ نَصیراً). زیرا از آنها کارى ساخته نیست و اگر گفته هاى آنها را زیر پا بگذارید جاى ترس و نگرانى نخواهد بود.

منبع:

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)

طاغوت

حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرت‌های عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

به یاد شهدا ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

برخی پیوندها:

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

بخش فیلم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه نساء , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۴۴ تا ۴۵ , بهره , کتاب خدا , کتاب , خدا , هدایت , هدایت خود و دیگران , خود , دیگران , استفاده , خویش , گمراهی , گمراه , دشمنان , آگاه , زیان , کافی , ولی , یاور , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تفسیر آیه ۳۵ سوره مبارکه نساء ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1400

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

قرآن و حدیث

 قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتاب‌الله/ کتاب هدایت

امام صادق(علیه السلام) فرمودند :

خداوند هیچ دری را بر مومن نمیبندد ، مگر اینکه بهتر از آن را به روی او باز کند.

بحار الانوار ج ۵۲ ص ۷۲ امام صادق(علیه السلام) فرمودند :

خداوند هیچ دری را بر مومن نمیبندد ، مگر اینکه بهتر از آن را به روی او باز کند.

بحار الانوار ج ۵۲ ص ۷۲

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۳۵ سوره مبارکه نساء

۳۵ وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُریدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اللّهَ کانَ عَلیماً خَبیراً

ترجمه
۳۵ ـ و اگر از جدائى و شکاف میان آنها (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یکه داور از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگى کنند)، اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک مى کند; زیرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نیات همه، با خبر است).

تفسیر
در این آیه، به مسأله بروز اختلاف و نزاع میان دو همسر اشاره کرده، که اگر نشانه هاى شکاف و جدائى در میان آن دو پیدا شد، براى بررسى علل و جهات ناسازگارى و فراهم نمودن مقدمات صلح و سازش، باید داور و حَکَم، از دو فامیل انتخاب کرد، لذا مى فرماید: «و اگر از جدائى و شکاف میان آن دو بیم داشتید، یک نفر حَکَم از فامیل مرد براى رسیدگى به آن بگمارید» (وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ). و از آنجا که قضاوت نباید یک طرفه باشد، مى افزاید: «و یک داور و حَکَم از خانواده زن انتخاب کنید» (وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها). سپس مى فرماید: «اگر این دو حَکَم با حسن نیت و دلسوزى وارد کار شوند و هدفشان اصلاح میان دو همسر بوده باشد، خداوند کمک مى کند و به وسیله آنان میان دو همسر الفت مى دهد» (إِنْ یُریدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُما). و براى این که به «حَکَمَیْن» هشدار دهد که حسن نیت به خرج دهند، در پایان آیه مى فرماید: «خداوند از نیت آنها با خبر و آگاه است» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَلیماً خَبیراً).

محکمه صلح خانوادگى که در آیه فوق به آن اشاره شد، یکى از شاهکارهاى اسلام است. این محکمه امتیازاتى دارد که سایر محاکم فاقد آن هستند، از جمله: 1 ـ محیط خانواده، کانون احساسات و عواطف است و طبعاً مقیاسى که در این محیط باید به کار رود، با مقیاس سایر محیط ها متفاوت است، یعنى همانگونه که در «دادگاه هاى جنائى» نمى توان با مقیاس محبت و عاطفه کارکرد، در محیط خانواده نیز نمى توان تنها با مقیاس خشک قانون و مقررات بى روح گام برداشت. در اینجا باید حتى الامکان اختلافات را از طرق عاطفى حل کرد، لذا دستور مى دهد: داوران این محکمه کسانى باشند که پیوند خویشاوندى با دو همسر دارند و مى توانند عواطف آنها را در مسیر اصلاح تحریک کنند. بدیهى است این امتیاز تنها در این محکمه است و سایر محاکم فاقد آن هستند. 2 ـ در محاکم عادى قضائى، طرفین دعوا مجبورند براى دفاع از خود، هر گونه اسرارى که دارند فاش سازند. مسلّم است اگر زن و مرد در برابر افراد بیگانه و اجنبى اسرار زناشوئى خود را فاش سازند، احساسات یکدیگر را آن چنان جریحه دار مى کنند که اگر به اجبار دادگاه به منزل و خانه بازگردند، دیگر از آن صمیمیت و محبت سابق خبرى نخواهد بود، و همانند دو فرد بیگانه مى شوند که به حکم اجبار، باید وظائفى را انجام دهند. اصولاً تجربه نشان داده است، زن و شوهرى که راهى آن گونه محاکم مى شوند، دیگر زن و شوهر سابق نیستند. ولى در محکمه صلح فامیلى، یا این گونه مطالب به خاطر شرم حضور مطرح نمى شود و یا اگر بشود چون در برابر آشنایان و محرمان است آن اثر سوء را نخواهد داشت. 3 ـ داوران در محاکم معمولى، در جریان اختلافات غالباً بى تفاوتند، و قضیه به هر شکل خاتمه یابد براى آنها تأثیرى ندارد، دو همسر به خانه بازگردند، یا براى همیشه از یکدیگر جدا شوند، براى آنها فرق نمى کند. در حالى که در محکمه صلح فامیلى، مطلب کاملاً به عکس است; زیرا داوران این محکمه از بستگان نزدیک مرد و زن هستند، و جدائى یا صلح آن دو، در زندگى این عده، هم از نظر عاطفى و هم از نظر مسئولیت هاى ناشى از آن تأثیر دارد، و لذا آنها نهایت کوشش را به خرج مى دهند که صلح و صمیمیت در میان این دو برقرار شود و به اصطلاح آب رفته به جوى بازگردد! 4 ـ از همه اینها گذشته، چنین محکمه اى هیچ یک از مشکلات و هزینه هاى سرسام آور و سرگردانى هاى محاکم معمولى را ندارد، و بدون هیچگونه تشریفاتى طرفین مى توانند در کمترین مدت به مقصود خود نائل شوند. ناگفته روشن است حکمین باید از میان افراد پخته، با تدبیر و آگاه دو فامیل انتخاب شوند. با این امتیازات که شمردیم، معلوم مى شود: شانس موفقیت این محکمه در اصلاح میان دو همسر به مراتب بیشتر از محاکم دیگر است. مسأله حَکَمَین و شرایط آنها و دایره نفوذ حکم و داورى آنها درباره دو همسر، در فقه اسلامى مشروحاً بیان شده است، از جمله این که: دو حَکَم باید بالغ و عاقل و عادل و نسبت به کار خود بصیر و بینا باشند. اما در مورد نفوذ حکم و داورى آنها در مورد دو همسر، بعضى از فقهاء حکم آن دو را هر چه باشد، لازم الاجرا دانسته اند و ظاهر تعبیر به «حکم» در آیه فوق نیز همین معنى را مى رساند; زیرا مفهوم حکمیت و داورى، نفوذ حکم است. ولى بیشتر فقها نظر حکمین را تنها در مورد سازش و رفع اختلاف میان دو همسر، لازم الاجرا دانسته اند، و حتى معتقدند: اگر حکمین شرائطى بر زن یا شوهر بکنند، لازم الاجرا است. اما در مورد جدائى، حکم آنها به تنهائى نافذ نیست، و ذیل آیه که اشاره به مسأله اصلاح مى کند، با این نظر سازگارتر است. توضیح بیشتر در این زمینه را در کتب فقهى بخوانید.

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)

طاغوت

حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرت‌های عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

به یاد شهدا ...

 شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

برخی پیوندها:

کانال فضیلتها

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

بخش فیلم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه نساء , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۳۵ سوره مبارکه نساء , جدائى , شکاف , همسر , بیم , داور , خانواده شوهر , خانواده , شوهر , خانواده زن , زن , رسیدگی , تصمیم , اصلاح , خداوند , اصلاح , کمک , دانا , آگاه , نیات , با خبر , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تفسیر آیه ۱۸۰ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 17 مرداد 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیه ۱۸۰ سوره مبارکه آل عمران

۱۸۰ وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لِلّهِ میراثُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ

ترجمه
۱۸۰ـ کسانى که بخل مىورزند، و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده، انفاق نمى کنند، گمان نکنند این کار به سود آنهاست; بلکه براى آنها شرّ است; به زودى در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقى به گردنشان مى افکنند. و میراث آسمان ها و زمین، از آن خداست; و خداوند، از آنچه انجام مى دهید، آگاه است.

تفسیر
آیه فوق، سرنوشت بخیلان در روز رستاخیز را توضیح مى دهد، همان ها که در جمع آورى و حفظ ثروت مى کوشند و از انفاق کردن در راه بندگان خدا، خوددارى مى کنند. گرچه در آیه، نامى از زکات و حقوق واجب مالى برده نشده، ولى در روایات اهل بیت(علیهم السلام ) و همچنین در گفتار مفسران، آیه به مانعان زکات تخصیص داده شده است و تشدیدهائى که در آیه به چشم مى خورد نیز دلیل بر این است که منظور انفاق مستحبى نیست. مى فرماید: «افرادى که بخل مىورزند و از آنچه خداوند از فضل خود به آنها داده در راه او نمى دهند، تصور نکنند به سود آنها است» ( وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ ). «بلکه (بر خلاف تصور آنها) این کار به زیان آنها تمام مى شود» ( بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ ). سپس سرنوشت آنها در رستاخیز را چنین توصیف مى کند: «به زودى اموالى را که در مورد آن بخل ورزیدند، همانند طوقى در گردنشان افکنده مى شود» ( سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ ). از این جمله استفاده مى شود: اموالى که حقوق واجب آن، پرداخته نشده، و اجتماع، از آن بهره اى نگرفته است و تنها در مسیر هوس هاى فردى و گاهى مصارف جنون آمیز به کار گرفته شده، و یا بى دلیل روى هم انباشته گردیده و هیچ کس از آن استفاده نکرده، همانند سایر اعمال زشت انسان، در روز رستاخیز طبق قانون «تجسم اعمال»، تجسم مى یابد، و به صورت وسیله عذاب دردناکى در خواهد آمد. تجسم این گونه اموال به طوقى که بر گردن مى افتد، اشاره به این حقیقت است که انسان تمام سنگینى مسئولیت آنها را تحمل خواهد کرد، بدون این که از آثار آنها بهره مند گردد، اموال سرشارى که به طور جنون آمیز جمع آورى و نگهدارى گردد و در خدمت اجتماع نباشد، جز زنجیر و زندان، براى صاحب آن چیزى نیست; زیرا مى دانیم بهره گیرى شخصى از مال و ثروت، حدود معینى دارد و از آن که بگذرد، جز یک نوع اسارت و سنگینى بیهوده نتیجه اى نخواهد داشت، مگر این که از برکات معنوى آن برخوردار و در مسیر کارهاى مثبت قرار گیرد. این گونه اموال نه تنها در قیامت طوق سنگینى بر گردن صاحبانش خواهد بود، که در این دنیا نیز چنین است، منتها در رستاخیز آشکارا و در اینجا به صورت مخفى ترى مى باشد، چه جنون و حماقتى از این بالاتر که انسان مسئولیت هاى فراوان تحصیل ثروت را به اضافه مسئولیت ها و زحمات فراوان که براى حفظ و محاسبه و نگاهدارى و دفاع از آن لازم است بر دوش کشد، در حالى که هیچگونه از آن، منتفع نگردد، آیا طوق اسارت چیزى جز این است؟! در تفسیر «عیاشى» از امام باقر(علیه السلام) روایت شده: «هر کس زکات مال خود را نپردازد خدا آن مال را به طوق هائى از آتش مبدل مى کند، سپس به او گفته مى شود: همان طور که در دنیا به هیچ قیمت، این اموال را از خود دور نمى کردى اکنون آنها را بردار و به گردن خود بیفکن»! 2 قابل توجه این که: در آیه، از مال، تعبیر به «ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ» شده که مفهوم آن این است: مالک حقیقى اموال و منابع در آمد، خدا است، و آنچه به هر کس داده شده از فضل و کرم او است. بنابراین، جاى این نیست که کسى از انفاق در راه مالک حقیقى، بخل بورزد! بعضى از مفسران، معتقدند: مفهوم این جمله عمومیت دارد و همه مواهب الهى، حتى علم و دانش را شامل مى شود، ولى این احتمال با ظاهر تعبیرات آیه تطبیق نمى کند. آن گاه آیه به یک نکته دیگر اشاره مى کند، مى گوید: این اموال، چه در راه خدا و بندگان او انفاق شود یا نشود، بالاخره از صاحبان آن جدا خواهد شد، «و میراث آسمان ها و زمین از آن خدا است» ( وَ لِلّهِ میراثُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ). اکنون که چنین است چه بهتر که پیش از جدا شدن از آنها، از برکات معنوى آن بهره مند گردند، نه از حسرت و مسئولیت آن. و در پایان مى فرماید: «خدا از اعمال شما آگاه است» ( وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ ). بنابراین، اگر بخل بورزید مى داند و اگر در راه کمک به جامعه انسانى از آن استفاده کنید آن را نیز مى داند و به هر کس پاداش مناسبى خواهد داد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم

التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیه ۱۸۰ سوره مبارکه آل عمران , بخل , خدا , فضل , انفاق , گمان , سود , کار , شر , به زودی , قیامت , طوق , گردن , میراث , آسمانها , زمین , آگاه , ظهور , امام خامنه ای , یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 6731
:: باردید دیروز : 69
:: بازدید هفته : 6844
:: بازدید ماه : 23635
:: بازدید سال : 71308
:: بازدید کلی : 71308

RSS

Powered By
loxblog.Com