براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 13 اسفند 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
ادعیه و اعمال ماه شعبان المعظم
رفتار صحیح مرد در خانواده رسول خدا صلّی الله علیه وآله خيْرُ الرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِي الَّذِينَ لَا يَتَطَاوَلُونَ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ عَلَيْهِمْ وَ لَا يَظْلِمُونَهُمْ. بهترین مردان امت من کسانی هستند که به خانوادۀ خود سخت نمی گیرند؛ و دلسوزشان بوده و ستم نمی کنند. «مکارم الأخلاق» ص ۲۱۶
منبع (کانال فضیلتها)
https://t.me/fazylatha
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۱تا۶۳ وَ إِذَا جَاءُوكُمْ قَالُوا ءَامَنَّا وَ قَد دَّخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كانُوا يَكْتُمُونَ(۶۱) وَ تَرَى كَثِيراً مِّنهُمْ يُسارِعُونَ فى الاثْمِ وَ الْعُدْواَنِ وَ أَكلِهِمُ السحْت لَبِئْس مَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۶۲) لَوْ لا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الأَحْبَارُ عَن قولهمُ الاثْمَ وَ أَكلِهِمُ السحْت لَبِئْس مَا كانُوا يَصنَعُونَ(۶۳) ترجمه: ۶۱-و هنگامى كه نزد شما مىآيند مىگويند ايمان آورده ايم ( اما ) با كفر وارد مىشوند و با كفر خارج مىگردند و خداوند از آنچه كتمان مىكردند آگاهتر است . ٦٢-بسيارى از آنها را مىبينى كه در گناه و تعدى و خوردن مال حرام بر يكديگر سبقت مىجويند ، چه زشت است كارى كه انجام مىدهند . ۶۳-چرا دانشمندان نصارى و علماى يهود آنها را از سخنان گناه آميز و خوردن مال حرام نهى نمىكنند ؟ چه زشت است عملى كه انجام مىدهند . تفسیر در آيه نخست - براى تكميل بحث در باره منافقان اهل كتاب - پرده از روى نفاق درونى آنها برداشته و به مسلمانان چنين اعلام مىكند : هنگامى كه نزد شما مىآيند مىگويند ايمان آورديم در حالى كه با قلبى مملو از كفر داخل مىشوند و به همان حال نيز از نزد شما بيرون مىروند و منطق و استدلال و سخنان شما در قلب آنها كمترين اثرى نمىبخشد . (و اذا جاؤكم قالوا آمنا و قد دخلوا بالكفر و هم قد خرجوا به) . بنابراين چهره هاى حق بجانب و اظهار ايمان و همچنين پذيرش ظاهرى و رياكارانه اى كه در برابر سخنان شما نشان مىدهند ، نبايد شما را فريب دهد . و در پايان آيه به آنها اخطار مىكند كه با تمام اين پرده پوشى ها خداوند از آنچه آنها كتمان مىكنند ، آگاه و با خبر است . و در آيه بعد نشانه هاى ديگرى از نفاق آنها را بازگو مىكند ، از جمله اينكه مىگويد : بسيارى از آنها را مىبينى كه در مسير گناه و ستم و خوردن اموال حرام بر يكديگر سبقت مىجويند . (و ترى كثيرا منهم يسارعون فى الاثم و العدوان و اكلهم السحت) . يعنى آنچنان آنها در راه گناه و ستم گام بر مىدارند كه گويا به سوى اهداف افتخارآميزى پيش مىروند ، و بدون هيچگونه شرم و حيا ، سعى مىكنند از يكديگر پيشى گيرند . بايد توجه داشت كه كلمه اثم هم به معنى كفر آمده است و هم به معنى هر گونه گناه ، ولى چون در اينجا در مقابل عدوان قرار گرفته است ، بعضى از مفسران آنرا به معنى گناهانى كه زيان آن تنها متوجه خود انسان مىشود تفسير كرده اند بر خلاف عدوان كه زيان آن به ديگران مىرسد ، اين احتمال نيز هست كه ذكر عدوان بعد از ذكر اثم به اصطلاح از قبيل ذكر عام بعد از خاص و ذكر اكل سحت بعد از آنها از قبيل ذكر اخص بوده باشد . به اين ترتيب قبلا آنها را به خاطر هر گونه گناه مذمت مىكند ، و سپس روى دو گناه بزرگ به خاطر اهميتى كه داشته اند ، انگشت مىگذارد ، يكى ستمگرى و ديگرى خوردن اموال حرام ، اعم از رشوه و غير آن . كوتاه سخن اينكه : قرآن اين دسته از منافقان اهل كتاب را ، به خاطر پرده درى و جرئت و بى پروائى در برابر هر گونه گناه و به خصوص ستمگرى و بالاخص خوردن اموال نامشروع همانند رشوه ، و ربا و مانند آن مذمت مىكند . و در پايان آيه براى تاكيد زشتى اعمال آنها مىگويد : چه عمل زشت و ننگينى آنها انجام مىدهند . (لبئس ما كانوا يعملون ) از تعبير كانوا يعملون چنين استفاده مىشود كه انجام اين اعمال براى آنها جنبه اتفاقى نداشته بلكه بر آن مداومت داشته و مكرر مرتكب آن شده اند . سپس در آيه سوم حمله را متوجه دانشمندان آنها كرده كه با سكوت خود آنانرا به گناه تشويق مىنمودند و مىگويد : چرا دانشمندان مسيحى و علماى يهود ، آنها را از سخنان گناه آلود و خوردن اموال نامشروع باز نمىدارند . (لو لا ينهاهم الربانيون و الاحبار عن قولهم الاثم و اكلهم السحت ) همانطور كه در سابق اشاره كرده ايم ربانيون جمع ربانى و در اصل از كلمه رب گرفته شده ، و به معنى دانشمندانى است كه مردم را به سوى خدا دعوت مىكنند ، ولى در بسيارى از موارد اين كلمه به علماى مذهبى مسيحى اطلاق مىشده است . و احبار جمع حبر ( بر وزن ابر ) به معنى دانشمندانى است كه اثر نيكى از خود در جامعه مىگذارند ، ولى در بسيارى از موارد به علماى يهود گفته ميشود . ضمنا از اينكه در اين آيه ذكرى از عدوان كه در آيه قبل بود ديده نمىشود ، بعضى استفاده كرده اند كه اثم به همان معناى وسيع كلمه است كه عدوان در آن درج است . در اين آيه بر خلاف آيه گذشته تعبير به قولهم الاثم شده است ، و اين تعبير ممكن است ، اشاره به اين بوده باشد كه دانشمندان موظفند مردم را هم از سخنان گناه آلود باز دارند و هم از اعمال گناه ، و يا اينكه قول در اينجا به معنى اعتقاد است يعنى دانشمندان براى اصلاح يك اجتماع فاسد ، نخست بايد افكار و اعتقادات نادرست آنها را تغيير دهند ، زيرا تا انقلابى در افكار پيدا نشود ، نمىتوان انتظار اصلاحات عميق در جنبه هاى عملى داشت و به اين ترتيب آيه ، راه اصلاح جامعه فاسد را كه بايد از انقلاب فكرى شروع شود به دانشمندان نشان مىدهد . و در پايان آيه ، قرآن به همان شكل كه گناهكاران اصلى را مذمت نمود ، دانشمندان ساكت و ترك كننده امر به معروف و نهى از منكر را مورد مذمت قرار داده ، مىگويد : چه زشت است كارى كه آنها انجام مىدهند . (لبئس ما كانوا يصنعون ) و به اين ترتيب روشن مىشود كه سرنوشت كسانى كه وظيفه بزرگ امر بمعروف و نهى از منكر را ترك مىكنند - بخصوص اگر از دانشمندان و علما باشند - سرنوشت همان گناهكاران است و در حقيقت شريك جرم آنها محسوب مىشوند . از ابن عباس مفسر معروف نقل شده كه مىگفت : اين آيه شديدترين آيه اى است كه دانشمندان وظيفه نشناس و ساكت را توبيخ و مذمت مىكند . بديهى است اين حكم اختصاصى به علماى خاموش و ساكت يهود و نصارى ندارد و تمام رهبران فكرى و دانشمندانى كه به هنگام آلوده شدن مردم به گناه و سرعت گرفتن در راه ظلم و فساد ، خاموش مىنشينند در بر مىگيرد ، زيرا حكم خدا در باره همگان يكسان است ! در حديثى از امير مؤمنان على (عليه السلام) مىخوانيم : كه در خطبه اى فرمود:اقوام گذشته به اين جهت هلاك و نابود گشتند كه مرتكب گناهان مىشدند و دانشمندانشان سكوت مىكردند ، و نهى از منكر نمىنمودند ، در اين هنگام بلاها و كيفرهاى الهى بر آنها فرود مىآمد ، پس شما اى مردم ! امر به معروف كنيد و نهى از منكر نمائيد ، تا به سرنوشت آنها دچار نشويد .و همين مضمون در نهج البلاغه در اواخر خطبه قاصعه ( خطبه 192 ) نيز آمده است : فان الله سبحانه لم يلعن القرن الماضى بين ايديكم الا لتركهم الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فلعن السفهاء لركوب المعاصى و الحكماء لترك التناهى خداوند متعال مردم قرون پيشين را از رحمت خود دور نساخت مگر بخاطر اينكه امر به معروف و نهى از منكر را ترك گفتند ، عوام را به خاطر ارتكاب گناه و دانشمندان را به خاطر ترك نهى از منكر مورد لعن خود قرار دادو از رحمت خويش دور ساخت . قابل توجه اينكه درباره توده مردم در آيه سابق تعبير به يفعلون شده و در اين آيه در مورد دانشمندان تعبير به يصنعون و مىدانيم كه يصنعون از ماده صنع به معنى كارهائى است كه از روى دقت و مهارت انجام مىگيرد ولى يعملون از ماده عمل به هر گونه كار گفته مىشود اگر چه دقتى در آن نباشد و اين خود متضمن مذمت بيشترى است زيرا اگر مردم نادان و عوام كارهاى بدى انجام مىدهند ، قسمتى از آن به خاطر نادانى و بىاطلاعى است ، ولى دانشمندى كه وظيفه خود را عمل نكند حساب شده ، آگاهانه و ماهرانه مرتكب خلاف شده است ، و به همين دليل مجازات عالم از جاهل سنگينتر و سختتر است ! .
منبع (کانال فضیلتها)
https://t.me/fazylatha
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. سوره مبارکه انبیاء ۱۰۵
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید سعید مبعث: ۱۰ / اسفند / ۱۴۰۰ طرفدار توقف جنگیم؛ ریشه بحران اوکراین سیاستهای بحرانساز رژیم مافیایی آمریکا است اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز نشاندهنده سرانجام اعتماد به آمریکا واروپا است آمریکا نفت سوریه و ثروت افغانستان را میدزدد و از جنایات صهیونیستها حمایت میکند
منبع:
آیات مهدویت
https://www.leader.ir/fa/content/25553
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49680
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
سوره مبارکه مائده ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
ماه شعبان المعظم ,
,
:: برچسبها:
رسول خدا صلّی الله علیه وآله ,
رفتار صحیح ,
مرد ,
خانواده ,
بهترین مردان ,
امت ,
خانواده ,
دلسوز ,
ستم ,
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۱تا۶۳ ,
تفسیر سوره مبارکه مائده ,
تفسیر ,
سوره مبارکه مائده ,
سوره مائده ,
ايمان ,
کفر ,
وارد ,
خارج ,
خداوند ,
کتمان ,
آگاه ,
تعدی ,
خوردن مال حرام ,
مال حرام ,
سبقت ,
زشت ,
دانشمندان ,
نصاری ,
یهود ,
سخنان گناه آمیز ,
گناه ,
سخنان ,
نهی ,
رشت ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 27 آذر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۱۴ ۱۴ وَ مِنَ الَّذينَ قالُوا إِنّا نَصارى أَخَذْنا ميثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظّاً مِمّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ ترجمه ۱۴ ـ و از كسانى كه ادعاى نصرانيت (و يارى مسيح) داشتند (نيز) پيمان گرفتيم; ولى آنها قسمت مهمى را از آنچه به آنان تذكر داده شده بود فراموش كردند; از اين رو در ميان آنها، تا دامنه قيامت، عداوت و دشمنى افكنديم. و خداوند (در قيامت) آنها را از آنچه انجام مى دادند (و نتايج آن)، آگاه خواهد ساخت. تفسير در آيه قبل، سخن از پيمان شكنى بنى اسرائيل در ميان بود، و در اين آيه قرآن به پيمان شكنى نصارى اشاره كرده، مى فرمايد: «جمعى از كسانى كه ادعاى نصرانيت مى كنند، با اين كه از آنها پيمان وفادارى گرفته بوديم، دست به پيمان شكنى زدند و قسمتى از دستوراتى را كه به آنها داده شده بود به دست فراموشى سپردند» (وَ مِنَ الَّذينَ قالُوا إِنّا نَصارى أَخَذْنا ميثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظّاً مِمّا ذُكِّرُوا بِهِ). آرى، آنها نيز با خدا پيمان بسته بودند كه از حقيقت توحيد منحرف نشوند، دستورات الهى را به دست فراموشى نسپارند و نشانه هاى آخرين پيامبر را كتمان نكنند، ولى آنها نيز به همان سرنوشت يهود گرفتار شدند، با اين تفاوت كه قرآن در مورد يهود مى گويد: تنها عده كمى از آنان پاك و حق شناس بودند، ولى درباره نصارى مى گويد: جمعى از آنان منحرف شدند، از اين تعبير معلوم مى شود: منحرفان يهود بيشتر از منحرفان نصارى بوده اند. تاريخ «اناجيل» كنونى مى گويد: تمام آنها ساليان دراز، بعد از مسيح(عليه السلام) و به دست بعضى از مسيحيان نگاشته شده است و به همين دليل، داراى تناقض هاى آشكارى است و اين نشان مى دهد كه آنها قسمت هاى قابل ملاحظه اى از آيات «انجيل» را به كلّى فراموش كرده بودند، وجود خرافات آشكار در «اناجيل» كنونى مانند: داستان شراب سازى مسيح(عليه السلام ) كه بر خلاف حكم عقل و حتى پاره اى از آيات تورات و انجيل كنونى است و داستان «مريم مَجْدَلِيّه و امثال آن نيز روشنگر اين واقعيت است. ضمناً بايد توجه داشت: «نصارى» جمع «نصرانى» است و در اين كه علت نامگذارى مسيحيان به اين اسم چيست؟ احتمالات مختلفى داده اند: نخست اين كه: به خاطر آن است كه: عيسى(عليه السلام) در شهر «ناصره» در دوران كودكى پرورش يافت. نيز احتمال داده اند: از «نصران» گرفته شده، كه آن هم نام قريه اى است كه «نصارى» به آن علاقه خاصى داشته اند. و نيز ممكن است انتخاب اين نام به خاطر آن باشد: هنگامى كه مسيح(عليه السلام) ناصران و يارانى از مردم طلبيد، آنها دعوت او را اجابت كردند همان طور كه قرآن مى گويد: « كَما قالَ عِيْسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّيْنَ مَنْ أَنْصارِى اِلَى اللّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللّهِ » و از آنجا كه جمعى از آنها به گفته خود عمل نمى كردند و تنها مدعى يارى مسيح(عليه السلام) بودند، قرآن در آيه مورد بحث مى گويد: وَ مِنَ الَّذِيْنَ قالُوا اِنّا نَصارى: «از كسانى كه ادعا مى كردند ما ياوران عيسى(عليه السلام) هستيم» ولى در اين ادعا، صادق نبودند. قرآن پس از آن، نتيجه اعمال مسيحيان را چنين شرح مى دهد كه: «به جرم اعمالشان تا دامنه قيامت در ميان آنها عداوت و دشمنى افكنديم» (فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ). و مجازات ديگر آنها كه در آخرين جمله آيه به آن اشاره شده اين است كه: «در آينده خداوند نتائج اعمال آنها را به آنها خبر خواهد داد و عملاً با چشم خود خواهند ديد» (وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ). از اين آيه نيز بر مى آيد كه پيمان شكنى دو پيامد سوء دارد: يكى ايجاد كينه در دل و ديگرى بغض و تنفر، و سرانجام به نتيجه اعمالشان اشاره كرده كه در آينده به آنها گفته خواهد شد. 1 ـ جمله «أَغْرَيْنا» در اصل، از ماده «اغراء» به معنى چسبانيدن چيزى است، سپس به معنى تشويق و وادار ساختن به كارى استعمال شده است; زيرا سبب ارتباط افراد به هدف هاى معينى مى شود. بنابراين، مفهوم آيه فوق چنين است كه: پيمان شكنى نصارى و خلاف كارى هاى آنها سبب شد كه عوامل عداوت و دشمنى و بذر نفاق و اختلاف در ميان آنها پاشيده شود (زيرا مى دانيم آثار اسباب تكوينى و طبيعى به خدا نسبت داده مى شود). هم اكنون كشمكش هاى فراوانى كه بين دول مسيحى وجود دارد و تاكنون سرچشمه دو جنگ جهانى شده و همچنان دسته بندى هاى توأم با عداوت و دشمنى در ميان آنها ادامه دارد. علاوه بر اين، اختلافات و عداوت هاى مذهبى در بين فرق مذهبى مسيحيت به قدرى زياد است كه هم اكنون نيز به كشتار يكديگر ادامه مى دهند. بعضى از مفسران نيز احتمال داده اند: منظور، ادامه عداوت و دشمنى بين يهود و نصارى تا پايان جهان مى باشد، ولى ظاهر آيه همان بروز عداوت در ميان مسيحيان است شايد نياز به تذكر نداشته باشد كه اين عاقبت دردناك منحصر به مسيحيان نيست، اگر مسلمانان هم راه آنها را بپويند، به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد. 2 ـ «عداوت» در اصل، از ماده «عدو» به معنى تجاوز مى آيد و «بَغْضاء» از ماده «بغض» به معنى تنفّر از چيزى است و ممكن است فرق ميان اين دو كلمه اين باشد كه «بغض» بيشتر جنبه «قلبى» دارد و «عداوت» جنبه «عملى» و يا لااقل اعم از عملى و قلبى است. 3 ـ از آيه فوق، چنين بر مى آيد كه: طايفه نصارى به عنوان پيروان يك مذهب (و يا يهود و نصارى هر دو) تا پايان جهان در دنيا وجود خواهند داشت. در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه: از اخبار اسلامى چنين استفاده مى شود: پس از ظهور مهدى(عليه السلام) در سرتاسر جهان، يك آئين بيشتر نخواهد بود و آن آئين اسلام است ، بر اين اسا اين دو را چگونه مى توان با هم جمع كرد؟ پاسخ اين است كه: ممكن است مسيحيت (و يا مسيحيت و آئين يهود) به صورت يك اقليت بسيار ضعيف در جهان حتى در عصر مهدى(عليه السلام) باقى بماند; زيرا مى دانيم در آن عصر، نيز آزادى اراده انسان ها از بين نمى رود و دين جنبه اجبارى پيدا نمى كند، اگر چه اكثريت قاطع مردم جهان راه حق را مى يابند و به آن مى گروند و مهم تر از همه، اين كه حكومت روى زمين يك حكومت اسلامى خواهد بود. يعنى قدرت حاكم بر جهان، اسلام است و همه مى بايست طبق مقررات آن عمل كنند، اما غير مسلمانان در اعمال شخصى اجبار نمى شوند.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۱۵ و 16 ۱۵ يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثيراً مِمّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثير قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ ۱۶ يَهْدي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْديهِمْ إِلى صِراط مُسْتَقيم ترجمه ۱۵ـ اى اهل كتاب! پيامبر ما، كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مى كرديد روشن مى سازد، به سوى شما آمد; و از بسيارى از آن، (كه فعلاً افشاى آن مصلحت نيست) صرف نظر مى نمايد. (آرى) از طرف خدا، نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد. ۱۶ ـ خداوند به بركت آن، كسانى كه از خشنودى او پيروى كنند را، به راه هاى سلامت، هدايت مى كند; و به فرمان خود، از تاريكى ها به سوى روشنائى مى برد; و آنها را به سوى راه راست، رهبرى مى نمايد. تفسیر در تعقيب آياتى كه درباره يهود و نصارى و پيمان شكنى هاى آنها بحث مى كرد، اين آيه، اهل كتاب را به طور كلّى مخاطب قرار داده و از آنها دعوت به سوى اسلام مى كند، اسلامى كه آئين آسمانىِ آنها را از خرافات پاك كرده و آنها را به راه راست ـ راهى كه از هر گونه انحراف و كجى دور است ـ هدايت مى نمايد. نخست مى فرمايد: «اى اهل كتاب! فرستاده ما به سوى شما آمد، تا بسيارى از حقايقِ كتب آسمانى را كه شما كتمان كرده بوديد براى شما آشكار سازد، و در عين حال از بسيارى از آنها كه نيازى به ذكر آنها نبوده و مربوط به دوران هاى گذشته است صرف نظر مى كند» (يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثيراً مِمّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثير). از اين بخشِ آيه، چنين استفاده مى شود كه: اهل كتاب حقايق زيادى را كتمان مى كردند، ولى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) آنچه مورد نياز كنونى مردم جهان بود (مانند بيان حقيقت توحيد و پاكى انبياء از نسبت هاى ناروائى كه در كتب عهدين به آنها داده شده، و حكم تحريم ربا و شراب و امثال آن) را بيان نموده است، ولى از ذكر پاره اى از حقايقى كه مربوط به امت هاى پيشين و زمان هاى گذشته بوده و بيان آنها اثر قابل ملاحظه اى در تربيت اقوام كنونى نداشته، صرف نظر كرده است. پس از آن، به اهميت و عظمت قرآن مجيد، و اثرات عميق آن در هدايت و تربيتِ بشر اشاره كرده، مى گويد: «از طرف خداوند نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد» (قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ). بر اين اساس، پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى برملا ساختن بخش هاى مورد نياز كتب، و آوردنِ كتابى كه سراسر نور و تبيين كننده حق از باطل است، فرستاده شده است. سپس به آثارِ اين كتاب، و هدفِ نزول آن اشاره كرده، مى فرمايد: «همان نورى كه خداوند به وسيله آن كسانى را كه در پى كسب خشنودى او باشند، به طرق سلامت هدايت مى كند» (يَهْدي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ). علاوه بر اين، «آنها را از انواع ظلمت ها و تاريكى ها (ظلمت شرك، ظلمت جهل، ظلمت پراكندگى و نفاق و...) به سوى نور توحيد، علم و اتحاد رهبرى مى كند» (وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ). از همه اينها گذشته «آنها را به جاده مستقيم ـ كه هيچ گونه كجى در آن از نظر اعتقاد و برنامه عملى نيست ـ هدايت مى نمايد» (وَ يَهْديهِمْ إِلى صِراط مُسْتَقيم). در اين كه منظور از «نور» در آيه نخست شخص پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) است، يا قرآن مجيد؟ در ميان مفسران دو قول ديده مى شود، ولى ملاحظه آيات مختلفى كه در قرآن مجيد وارد شده و «قرآن» را تشبيه به «نور» كرده، نشان مى دهد: نور در آيه فوق، به معنى قرآن است و بنابراين عطف «كِتابٌ مُبِيْنٌ» بر آن از قبيل عطف توضيحى است، در سوره «اعراف» آيه 157 نيز مى خوانيم. فَالَّذِيْنَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِى أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: «كسانى كه به پيامبر(صلى الله عليه وآله) ايمان آوردند، و او را بزرگ داشتند و يارى كردند و از نورى كه همراه او نازل گرديده پيروى نمودند، اهل نجات و رستگارى هستند». و در سوره «تغابن» آيه 8 مى خوانيم: فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا: «به خدا و پيامبرش و نورى كه نازل كرديم ايمان بياوريد». همچنين آيات متعدد ديگر، در حالى كه اطلاق كلمه «نور» در قرآن بر شخص پيامبر(صلى الله عليه وآله) ديده نمى شود. علاوه بر اين، مفرد بودن ضمير «بِهِ» در آيه بعد، نيز اين موضوع را تأييد مى كند كه نور و كتاب مبين اشاره به يك حقيقت است. البته در روايات متعددى مى خوانيم كه: «نور» به شخص امير مؤمنان على(عليه السلام) يا همه ائمه(عليهم السلام) تفسير شده است ولى روشن است: اين تفسير، از قبيل ذكر «بطون» آيات است; چرا كه مى دانيم، قرآن علاوه بر معنى ظاهر، معانى باطنى دارد كه از آن به «بطون قرآن» تعبير مى شود. اين كه گفتيم روشن است كه اين تفسيرها مربوط به بطون قرآن است، دليلش اين است كه در آن زمان ائمه(عليهم السلام) وجود نداشتند كه اهل كتاب دعوت به ايمان به آنها شده باشند. نكته ديگر اين كه: در آيه دوم به كسانى كه در راه تحصيل رضاى خدا گام برمى دارند نويد مى دهد كه در پرتو قرآن، سه نعمت بزرگ به آنها داده مى شود: نخست ، هدايت به جاده هاى سلامت، سلامت فرد، سلامت اجتماع، سلامت روح و جان، سلامت خانواده، و سلامت اخلاق (و اينها همه جنبه عملى دارد). ديگر، خارج ساختن از ظلمت هاى كفر و بى دينى به سوى نور ايمان كه جنبه اعتقادى دارد. و سوم اين كه تمام اينها را در كوتاه ترين و نزديك ترين راه كه «صراط مستقيم» است و در جمله سوم به آن اشاره شده، انجام مى دهد. ولى همه اين نعمت ها نصيب كسانى مى شود كه از در تسليم و حق جوئى درآيند، و مصداق «مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ» باشند، و اما منافقان و افراد لجوج و آنها كه با حق دشمنى دارند، هيچ گونه بهره اى نخواهند برد، همان طور كه ساير آيات قرآن گواهى مى دهند. و نيز همه اين آثار از اراده حتمى خداوند سرچشمه مى گيرد كه با كلمه «بِاِذْنِهِ» به آن اشاره شده است.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۱۷ ۱۷ لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللّهِ شَيْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِي الأَرْضِ جَميعاً وَ لِلّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَيْء قَديرٌ ترجمه ۱۷ ـ آنها كه گفتند: «خدا، همان مسيح بن مريم است»، به طور مسلّم كافر شدند; بگو: «اگر خدا بخواهد مسيح بن مريم و مادرش و همه كسانى كه روى زمين هستند را هلاك كند، چه كسى مى تواند جلوگيرى كند؟ (آرى،) حكومت آسمان ها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد از آنِ خداست; هر چه بخواهد، مى آفريند; (حتى انسانى بدون پدر، مانند مسيح;) و او، بر هر چيزى تواناست». تفسیر در اين آيه، براى تكميل بحث هاى گذشته، شديداً به ادعاى الوهيت مسيح(عليه السلام)حمله شده، و آن را كفر آشكار شمرده، مى فرمايد: «به طور مسلّم كسانى كه گفتند: مسيح بن مريم خدا است كافر شدند و در حقيقت خدا را انكار كرده اند» (لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ). براى روشن شدن مفهوم اين جمله بايد بدانيم كه: مسيحيان چند ادعاى بى اساس در مورد خدا دارند. نخست اين كه: معتقد به خدايان سه گانه اند كه آيه 171 سوره «نساء» به آن اشاره كرده و آن را ابطال مى كند، مى فرمايد: وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَيْراً لَكُمْ اِنَّمَا اللّهُ اِلهٌ واحِدٌ: «و نگوئيد (خداوند) سه گانه است، از اين سخن خوددارى كنيد كه به سود شما است، خدا تنها معبود يگانه است» ديگر اين كه: آنها خداى آفريننده عالم هستى را يكى از خدايان سه گانه مى شمرند و به او خداى پدر 2 مى گويند، قرآن اين عقيده را نيز در آيه 73 سوره «مائده» ابطال مى كند، مى فرمايد: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِيْنَ قالُوا اِنَّ اللّهَ ثالِثُ ثَلاثَة وَ ما مِنْ اِله اِلاّ اِلهٌ واحِدٌ» كه تفسير آن به خواست خدا به زودى خواهد آمد. سوم اين كه: خدايان سه گانه در عين تعدّد حقيقى، يكى هستند كه گاهى از آن تعبير به وحدت در تثليث مى شود، و اين همان چيزى است كه در آيه فوق به آن اشاره شده كه آنها مى گويند: خدا همان مسيح بن مريم و مسيح بن مريم همان خدا است! و اين دو، با روح القدس يك واحد حقيقى و در عين حال سه ذات متعدد! را تشكيل مى دهند!! بنابراين، هر يك از جوانب سه گانه تثليث كه بزرگ ترين انحراف مسيحيت است در يكى از آيات قرآن مورد بحث قرار گرفته، و شديداً ابطال شده است (توضيح بيشتر درباره بطلان عقيده تثليث را در ذيل آيه 171 سوره «نساء» در همين جلد مطالعه فرمائيد). از آنچه در بالا گفتيم روشن مى شود اين كه: بعضى از مفسران مانند: «فخر رازى» در فهم آيه فوق گرفتار اشكال شده اند و چنين پنداشته اند كه: هيچ يك از نصارى با صراحت عقيده اتحاد خدا و مسيح(عليه السلام) را ابراز نمى كنند، به خاطر عدم احاطه كافى به كتب مسيحيت بوده است و گرنه منابع موجود مسيحيت با صراحت، مسأله «وحدت در تثليث» را بيان داشته است، ولى شايد اين گونه كتاب ها در آن زمان به دست امثال «فخر رازى» نرسيده بوده است. سپس براى ابطال عقيده الوهيت مسيح(عليه السلام) قرآن چنين مى گويد: «اگر خدا بخواهد مسيح و مادرش مريم و تمام كسانى كه در زمين زندگى مى كنند را هلاك كند چه كسى مى تواند جلو آن را بگيرد»؟ (قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللّهِ شَيْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِي الأَرْضِ جَميعاً). اشاره به اين كه: مسيح(عليه السلام) مانند مادرش مريم ، و مانند همه افراد بشر، انسانى بيش نبود، بنابراين از نظر مخلوق بودن در رديف ساير مخلوقات است و به همين دليل، فنا و نيستى در ذات او راه دارد و چيزى كه نيستى براى او تصور مى شود، چگونه ممكن است ازلى و ابدى باشد؟! و يا به تعبير ديگر، اگر مسيح(عليه السلام) خدا باشد آفريدگار جهان نمى تواند او را هلاك كند، و به اين ترتيب، قدرتش نامحدود خواهد بود و چنين كسى نمى تواند نابود شود; زيرا قدرت خدا مانند ذاتش نامحدود است (دقت كنيد). تكرار كلمه «مسيح ابن مريم»(عليه السلام) در اين آيه، شايد براى اشاره به اين حقيقت است كه خود شما معترفيد: مسيح(عليه السلام) فرزند مريم بود و از مادرى متولد شد، روزى جنين بود و روزى ديگرى طفل نوزاد، و تدريجاً پرورش يافت و بزرگ شد، آيا ممكن است خدا در محيط كوچكى همچون رحم مادر، جاى گيرد و اين همه تغييرات و تحولات پيدا كند؟ و نياز به مادر در دوران جنينى و در دوران شيرخوارگى داشته باشد؟! قابل توجه اين كه: آيه فوق، غير از ذكر عيسى(عليه السلام)، نام مادر او را هم بالخصوص با كلمه «وَ أُمَّهُ» مى برد، و به اين ترتيب، مادر مسيح(عليه السلام) را از ميان ساير مردم روى زمين مشخص مى كند. ممكن است اين تعبير به خاطر آن باشد كه مسيحيان به هنگام پرستش، مادر او را هم مى پرستند، و هم اكنون در كليساها از جمله مجسمه هائى كه در برابر آن تعظيم و پرستش مى كنند، مجسمه مريم است كه در آيه 116 سوره «مائده» نيز به اين مطلب اشاره شده: وَ اِذْ قالَ اللّهُ يا عِيْسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونِى وَ أُمِّىَ اِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللّهِ: «در روز رستاخيز خداوند مى گويد: اى عيسى ابن مريم! آيا تو به مردم گفتى: من و مادرم را علاوه بر خدا پرستش كنيد»؟! و در پايان آيه، پاسخى به گفتار آنهائى كه تولد مسيح(عليه السلام) بدون پدر را دليلى بر الوهيت او مى گيرند، داده، مى فرمايد: «خداوند حكومت آسمان ها و زمين و آنچه را ميان اين دو است، در اختيار دارد، هر گونه مخلوقى بخواهد مى آفريند» (وَ لِلّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما يَخْلُقُ ما يَشاءُ). خواه انسانى بدون پدر و مادر، مانند: آدم، و خواه انسانى از پدر و مادر، مانند: انسان هاى معمولى، و خواه فقط از مادر، مانند: مسيح(عليه السلام)، اين تنوع خلقت دليل بر قدرت او است و دليل بر هيچ چيز ديگر نيست. و در نهايت، به دليل آن چنين اشاره مى كند: «خداوند بر هر چيزى توانا است» (وَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَيْء قَديرٌ). آنچه امكان پذيرشِ هستى داشته باشد، تحت قدرت خداوند قادر متعال است، از ناحيه خداوند هيچ نقص و كاستى نيست، مگر اين كه چيزى خلقتش محال باشد و نقص از ناحيه خودش باشد.
منبع (کانال فضیلتها)
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
رابطۀ مؤمن با عبادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله ▫️أفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْر برترین مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد و آن را در آغوش بگیرد؛ با قلبش آن را دوست بدارد و بدن خویش را به عبادت وادارد، و خود را برای آن فارغ گرداند. پس چنین کسی اهمّیتی نمی دهد که دنیایش با سختی می گذرد یا آسانی. «کافی» ج ۲ ص ۸۳
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) : أدني ما تكون من ربها أن تلزم قعر بيتها . آن لحظه اي كه زن در خانه خود مي ماند ، (و به امور زندگي و تربيت فرزند مي پردازد) به خدا نزديكتر است . بحار الانوار ج ۴۳ ص۳۶۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) : من أصعَدَ اِلَی اللهِ خالِصَ عبادَتِه، أهبَطَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أفضَلَ مَصلَحَتِه هر کس عبادات و کارهای خود را #خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و برکات خود را برای او نازل می فرماید. بحارالانوار ج ۶۷ ص ۲۴۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
از امیرالمومنین(علیه السلام) نقل شده که فاطمه (علیها سلام) فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و اله) به من فرمود : ای فاطمه ! هر که بر تو درود فرستد خدا او را می آمرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق می کند . کشف الغمه ج 1۱ص ۴۷۲ البحار ج ۴۳ ص۵۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شرف المومن صلواه باللیل: نماز شب شرافت مومن است
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
https://www.leader.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شهید حاج قاسم سلیمانی
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شهید مدافع حرم شهید محمد شریف سروری
ادامه مطلب
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
ادامه مطلب
شهید مدافع حرم شهید عباس دانشگر
شهادت: بیستم خرداد در روستای هویز حومه جنوبی شهر حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
سوره مبارکه مائده ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه مائده ,
خدا ,
مسیح ,
مسیح بن مریم ,
مریم ,
کافر ,
زمین ,
هلاک ,
حکومت ,
آسمان ,
زمین ,
آفریدن ,
پدر ,
انسان ,
اهل کتاب ,
پیامبر ,
حقایق ,
کتاب آسمانی ,
کتمان ,
روشن ,
افشا ,
صرف نظر ,
نور ,
کتاب ,
آشکار ,
خداوند ,
برکت ,
پیروی ,
سلامت ,
هدایت ,
ناریکی ,
روشنائی ,
راه راست ,
رهبری ,
توانا ,
مومن ,
عبادت ,
برترین مردم ,
عبادت ,
عشق ,
اغوش ,
قلب ,
دوست داشتن ,
بدن ,
فارغ ,
دنیا ,
سختی ,
آسانی ,
رسول خدا صلّی الله علیه و آله ,
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ,
زن ,
خانه ,
امور زندگی ,
تربیت فرزند ,
نزدیک ,
خالصانه ,
بهترین ,
مصلحت ,
برکات ,
نازل ,
امیرالمومنین (علیه السلام) ,
فاطمه ,
درود ,
صلوات ,
بهشت ,
ملحق ,
نماز شب ,
شرافت مومن ,
شهید حاج قاسم سلیمانی ,
حاج قاسم سلیمانی ,
شهید مدافع حرم ,
شهید محمد شریف سروری ,
شهید عباس دانشگر ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شخصی از محضر حضرت امام صادق عليه السّلام سوال کرد: خبر دهيد به ما از افضل اوقات در نماز صبح؟ حضرت فرمودند: افضل اوقات نماز صبح با طلوع فجر است زيرا حق تعالى مىفرمايد: إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً يعنى نماز صبح را ملائكه شب و فرشتگان روز حاضر مىباشند پس وقتى بنده نماز صبح را با طلوع فجر خواند دو بار برايش ثبت مىشود يك بار فرشتگان شب آن را ثبت نموده و بار ديگر فرشتگان روز ثبتش مىكنند. (علل الشرایع)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند: از خداوند بترس، هر چند كه اندك باشد. و بين خود و خدا پرده اى قرار بده، هر چند كه نازك باشد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۳۷ تا ۳۹ سوره مبارکه نساء ۳۷ الَّذینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبُخْلِ وَ یَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ عَذاباً مُهیناً ۳۸وَ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الآْخِرِ وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَریناً فَساءَ قَریناً ۳۹وَ ما ذا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ وَ کانَ اللّهُ بِهِمْ عَلیماً ترجمه ۳۷ـ آنها کسانى هستند که بخل مى ورزند، و مردم را به بخل دعوت مى کنند، و آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده، کتمان مى نمایند. (این عمل در حقیقت از کفرشان سرچشمه گرفته;) و ما براى کافران، عذاب خوار کننده اى آماده کرده ایم. ۳۸ ـ و آنها کسانى هستند که اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى کنند، و ایمان به خدا و و روز بازپسین ندارند; (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست;) و کسى که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینى است. ۳۹ ـ چه مى شد اگر آنها به خدا و روز بازپسین ایمان مى آوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، (در راه او) انفاق مى کردند؟! و خداوند (از اعمال و نیات) آنها آگاه است. تفسیر این آیه در حقیقت، دنباله آیات پیش و اشاره به افراد متکبر و خودخواه است، مى فرماید: «آنها کسانى هستند که (نه تنها خودشان از نیکى کردن به مردم) بخل مىورزند، بلکه دیگران را نیز به بخل دعوت مى کنند» (الَّذینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبُخْلِ). علاوه بر این سعى دارند «آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنان داده کتمان کنند» (وَ یَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ). مبادا افراد اجتماع از آنان توقعى پیدا کنند. سپس سرانجام و عاقبت کار آنها را چنین بیان مى کند: «ما براى کافران عذاب خوار کننده اى مهیا ساخته ایم» (وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ عَذاباً مُهیناً). شاید سرّ این تعبیر آن باشد که «بخل» غالباً از کفر سرچشمه مى گیرد; زیرا افراد بخیل، در واقع ایمان کامل به مواهب بى پایان پروردگار و وعده هاى او نسبت به نیکوکاران ندارند، فکر مى کنند کمک به دیگران آنها را بیچاره خواهد کرد. و این که مى گوید: عذاب آنها خوار کننده است براى این است که جزاى «تکبر» و «خود برتربینى» را از این راه ببینند. ضمناً باید توجه داشت بخل منحصر به امور مالى نیست، بلکه گرفتگى در هر نوع موهبت الهى را شامل مى شود، بسیارند کسانى که در امور مالى بخیل نیستند ولى در علم، دانش و مسائل دیگرى از این قبیل بخل مىورزند! در آیه دوم، به یکى دیگر از صفات متکبران خود خواه اشاره کرده، مى فرماید: «آنها کسانى هستند که به خاطر تظاهر و نشان دادن به مردم انفاق مى کنند (و براى کسب شهرت و مقام است) و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمى آورند» (وَ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الآْخِرِ). و از آنجا که هدف آنها جلب رضایت خالق نیست، بلکه خدمت به خلق است، و دائماً در این فکرند، چگونه انفاق کنند تا بیشتر بتوانند از آن به سود خود بهره بردارى نموده، و موقعیت خود را تثبیت کنند، ـ زیرا ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند ـ در انفاق هایشان انگیزه معنوى نیست، بلکه انگیزه آنها نام، شهرت و کسب شخصیت کاذب از این طریق است که آن نیز از آثار تکبر و خودخواهى آنها است. آنها شیطان را دوست و رفیق خود انتخاب کرده اند و «کسى که شیطان قرین و رفیق او باشد، بسیار بد رفیقى براى خود انتخاب کرده» و سرنوشتى بهتر از این نخواهد داشت (وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَریناً فَساءَ قَریناً). چرا که منطق و برنامه آنها همان منطق و برنامه رفیقشان شیطان است، او است که به آنها مى گوید: «انفاق خالصانه موجب فقر مى شود» بنابراین یا انفاق نمى کنند و بخل مىورزند (چنان که در آیه قبل اشاره شد) و یا اگر انفاق کنند در مواردى است که از آن بهره بردارى شخصى خواهند کرد (چنان که در این آیه اشاره شده است). در ضمن از این آیه استفاده مى شود که همنشین بد تا چه اندازه مى تواند در سرنوشت انسان مؤثر باشد، تا آنجا که او را به آخرین درجه سقوط بکشاند. و نیز از آن استفاده مى شود که رابطه «متکبران» با «شیطان و اعمال شیطانى» یک رابطه مستمر است، نه موقت و گاهگاهى; چرا که شیطان را به عنوان رفیق، «قَرِین» و همنشین خود انتخاب کرده اند. در آیه بعد، به عنوان اظهار تأسف به حال این عده مى فرماید: «چه مى شد اگر آنها ایمان به خدا و روز رستاخیز پیدا مى کردند، و از مواهبى که خداوند در اختیار آنها گذاشته با خلوص نیت و فکر پاک به بندگان خدا مى دادند»؟ (وَ ما ذا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ) و از این راه براى خود کسب سعادت و خوشبختى دنیا و آخرت مى کردند. و با این که این راه، صاف تر و روشن تر و پرفایده تر است و راهى را که آنها انتخاب کرده اند جز زیان و بدبختى نتیجه اى ندارد; چرا در کار خود تجدید نظر نمى کنند؟!. و مى افزاید: «و در هر حال خداوند از نیات و اعمال آنها با خبر است» (وَ کانَ اللّهُ بِهِمْ عَلیماً) و بر طبق آن به آنها جزا و کیفر مى دهد. گر چه انواع توجیه ها بنماید که ما این انفاق ها را خالصانه کرده ایم. قابل توجه این که: در آیه سابق که سخن از انفاق هاى ریاکارانه بود، انفاق به «اموال» نسبت داده شده، و در این آیه به «مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ» نسبت مى دهد، این تفاوت تعبیر ممکن است اشاره به سه نکته باشد: نخست این که: در انفاق هاى ریائى توجه به حلال و حرام بودن مال نمى شود، در حالى که در انفاق هاى الهى، حلال بودن و مصداق «ما رَزَقَهُمُ اللّهُ» بودن مورد توجه است. دیگر این که: در انفاق هاى ریائى، افراد انفاق کننده چون مال را متعلق به خودشان مى دانند، از کبر و فخرفروشى و منت گذاردن ابا ندارند، در حالى که در انفاق هاى الهى چون توجه به این دارند که اموال را خدا به آنها داده و اگر گوشه اى از آن را در راه او خرج مى کنند، جاى منت نیست، از هر گونه کبر و فخرفروشى و منت، خوددارى مى کنند. سوم این که: انفاق هاى ریائى غالباً منحصر به مال است; زیرا چنین اشخاص از سرمایه هاى معنوى بى بهره اند، تا از آنها انفاق کنند، اما انفاق هاى الهى دامنه وسیعى دارد و تمام مواهب مادى و معنوى، اعم از مال و علم و موقعیت اجتماعى و مانند آن را در برمى گیرد.
منبع:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
نماز صبح ,
نماز ,
تفسیر آیات ۳۷ تا ۳۹ سوره مبارکه نساء ,
بخل ,
مردم ,
دعوت ,
فضل ,
رحمت ,
کتمان ,
عمل ,
در حقیقت ,
کفر ,
سرچشمه ,
کافران ,
عذابوخوار کننده ,
آماده ,
اموال ,
انفاق ,
ایمان به خدا ,
روز بازپسین ,
شیطان ,
رفیق ,
همنشین ,
قرین ,
بد همنشین ,
ایمان ,
خدا ,
روزی ,
در راه خدا ,
اعمال و نیات ,
اعمال ,
نیات ,
آگاه ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 27 مرداد 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۱۸۷ سوره مبارکه آل عمران ۱۸۷وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَبِئْسَ ما یَشْتَرُونَ ترجمه ۱۸۷ ـ و (به خاطر بیاورید) هنگامى را که خدا، از کسانى که کتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتماً آن را براى مردم آشکار سازید و کتمان نکنید! ولى آنها، آن را پشت سر افکندند; و به بهاى کمى فروختند; و چه بد متاعى مى خرند؟! تفسیر به دنبال ذکر پاره اى از خلافکارى هاى اهل کتاب، این آیه، به یکى دیگر از اعمال زشت آنها که مکتوم ساختن حقایق بوده اشاره مى کند، مى فرماید: «به یاد آرید زمانى را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آیات کتاب را براى مردم آشکار سازید، و هرگز آن را کتمان نکنید» ( وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ ). جالب توجه این که: جمله «لَتُبَیِّنُنَّهُ» با این که با لام قسم و نون تأکید ثقیله همراه است و نهایت تأکید را مى رساند، باز با جمله «وَ لا تَکْتُمُونَهُ» بدرقه شده است که آن هم دستور به عدم کتمان مى دهد. از مجموع این تعبیرات بر مى آید که خداوند به وسیله پیامبران پیشین، مؤکدترین پیمان را از آنها براى بیان حقایق گرفته بوده، اما با این همه، در این پیمان محکم الهى خیانت کردند و حقایق کتب آسمانى را کتمان نمودند، لذا مى فرماید: «آنها کتاب خدا را پشت سر انداختند» ( فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ ). این جمله کنایه جالبى است از عمل نکردن و به دست فراموشى سپردن; زیرا انسان هر برنامه اى را که مى خواهد ملاک عمل قرار دهد، پیش روى خود مى گذارد و پى در پى به آن نگاه مى کند، ولى هر گاه نخواهد به آن عمل کند، و به کلى به دست فراموشى بسپارد، آن را از پیش رو برداشته پشت سر مى افکند. در جمله بعد، اشاره به دنیاپرستى شدید و انحطاط فکرى آنها مى کند و مى فرماید: «آنها با این کار تنها بهاى ناچیزى به دست آوردند و چه بد متاعى خریدند» ( وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَبِئْسَ ما یَشْتَرُونَ ). اگر آنها در برابر این خیانت بزرگ (کتمان حقایق)، ثروت عظیمى گرفته بودند جاى این بود که گفته شود، عظمت آن مال و ثروت، چشم و گوش آنها را کور و کر ساخته، ولى تعجب در این است که همه اینها را به متاع قلیلى فروختند (البته منظور از این جمله، کار دانشمندان دون همت آنها است). آیه فوق، گرچه درباره دانشمندان اهل کتاب (یهود و نصارى) وارد شده ولى در حقیقت اخطارى به تمام دانشمندان و علماى مذهبى است که آنها موظفند در تبیین و روشن ساختن فرمان هاى الهى و معارف دینى بکوشند، و خداوند از همه آنها پیمان مؤکدى در این زمینه گرفته است. توجه به ماده «تبیین»، که در آیه فوق به کار رفته، نشان مى دهد: منظور تنها تلاوت آیات خدا و یا نشر کتب آسمانى نیست، بلکه منظور این است، حقایق آنها را عریان و آشکار در اختیار مردم بگذارند، تا به روشنى همه توده ها از آن آگاه گردند، و به روح و جان آنها برسند، و آنها که در تبیین، توضیح، تفسیر و روشن ساختن مسلمانان کوتاهى کنند، مشمول همان سرنوشتى هستند که خداوند در این آیه و مانند آن براى علماى یهود بیان کرده است. از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده: مَنْ کَتَمَ عِلْماً عَنْ أَهْلِهِ أُلْجِمَ یَوْمَ الْقِیامَةِ بِلِجام مِنْ نار: «هر کس که علم و دانشى را از آنها که اهل آن هستند (و نیاز به آن دارند) کتمان کند خداوند در روز رستاخیز، دهنه اى از آتش به دهان او مى زند» «حسن بن عمار» مى گوید: روزى نزد «زهرى» رفتم ـ بعد از آن که نقل حدیث را براى مردم ترک گفته بود ـ و به او گفتم: احادیثى که شنیده اى براى من بازگو، به من گفت: مگر تو نمى دانى که من دیگر براى کسى حدیث نقل نمى کنم! گفتم: به هر حال، یا تو براى من حدیث بگو یا من براى تو حدیث نقل مى کنم، گفت: تو حدیث بگو! گفتم: از على(علیه السلام) نقل شده که مى فرمود: ما أَخَذَ اللّهُ عَلى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ یَتَعَلَّمُوا حَتّى أَخَذَ عَلى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ یُعَلِّمُوا: «خداوند از افراد نادان پیمان نگرفته که دنبال علم و دانش بروند، مگر این که قبل از آن از علماء و دانشمندان پیمان گرفته است که به آنها علم بیاموزند»! 2 هنگامى که این حدیث تکان دهنده را براى او خواندم، سکوت خود را شکست و گفت: اکنون بشنو تا براى تو بگویم و در همان مجلس، چهل حدیث براى من روایت کرد! 3 براى اطلاع بیشتر از خیانت دانشمندان اهل کتاب، به آیات 79 و 174 سوره «بقره» و آیات 71 تا 77 سوره «آل عمران» مراجعه شود. منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا (علیه السلام):رزق و روزی لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا كَثِيرَه؛ رزق و روزی کم را ناچیز نشماریدزیرا این کار، شما را از رزق و روزی فراوان منع می کند(بحارالانوار،ج75،ص347)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۱۸۷ سوره مبارکه آل عمران ,
به خاطر بیاورید ,
خدا ,
کتاب آسمانی ,
پیمان ,
آشکار ,
کتمان ,
بها ,
متاع ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 7 مرداد 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب:
در این دولت معلوم شد اعتماد به غرب جواب نمیدهد رهبر انقلاب، صبح امروز در آخرین دیدار دولت دوازدهم: دیگران باید از تجربههای شما استفاده کنند. یک تجربه را من به خصوص یادداشت کردهام. حرفی است که من مکرر با شما و مردم تکرار کردم حالا هم همان حرف را تکرار میکنم. این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب. آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب:
غربیها به ما کمک نمیکنند. هرجا بتوانند ضربه میزنند. جایی که ضربه نمیزنند آنجایی است که امکانش را ندارند. هرجا امکان داشتند ضربه زدند. این تجربه بسیار مهمی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد. چون قطعاً شکست میخورد، قطعاً ضربه میخورد. شماها هم هرجایی که کارهایتان را منوط کردید به غرب ناموفق ماندید، هرجایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد علم کردید و حرکت کردید، موفق شدید. اینجور است دیگر. نگاه کنید کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم اینجوری است. هرجا شما موضوعات را به توافق با غرب و با مذاکره با غرب و با آمریکا و اینها موکول کردید، آنجا ماندید، نتوانستید پیش بروید. چون آنها کمک نمیکنند دیگر، دشمناند دیگر. هرجا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه افتادید از شیوههای مختلف هزار تا راه وجود دارد اینجور نیست که یک راه. نه راههای مختلف وجود دارد. انسانها فکر کنند راههای گوناگونی برای زندگی شخصی و اجتماعی و مدیریتی پیدا خواهند کرد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۱۶۶ تا ۱۶۷ سوره مبارکه آل عمران ۱۶۶ وَ ما أَصابَکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللّهِ وَ لِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنینَ ۱۶۷ وَ لِیَعْلَمَ الَّذینَ نافَقُوا وَ قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلاْ یمانِ یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فی قُلُوبِهِمْ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ ترجمه ۱۶۶ ـ و آنچه در روزى که دو دسته (مؤمنان و کافران) با هم رو به رو شدند به شما رسید، به فرمان خدا بود; تا آن که مؤمنان را مشخص کند. ۱۶۷ ـ و نیز براى این بود که منافقان شناخته شوند; آنهایى که به ایشان گفته شد: «بیائید در راه خدا نبرد کنید! یا (حداقل) از حریم خود، دفاع نمائید»! گفتند: «اگر مى دانستیم جنگى روى خواهد شد، از شما پیروى مى کردیم. (اما مى دانیم جنگى نمى شود)» آنها در آن هنگام، به کفر نزدیک تر بودند تا به ایمان; به زبان خود چیزى مى گویند که در دل هایشان نیست! و خداوند به آنچه کتمان مى کنند، آگاه تر است. تفسیر آیه مورد بحث، این نکته را تذکر مى دهد، هر مصیبتى (مانند مصیبت احد) که پیش مى آید، علاوه بر این که بدون علت نیست، وسیله آزمایشى است براى جدا شدن صفوف مجاهدان راستین از منافقان و یا افراد سست ایمان. لذا در قسمت اول آیه، مى فرماید: «و آنچه در روزى که دو دسته (مؤمنان و کافران) با هم رو به رو شدند به شما رسید، به فرمان خدا بود» ( وَ ما أَصابَکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللّهِ ). آرى، آنچه در روز احد آن روز که جمعیت مسلمانان با بت پرستان بهم درآویختند بر شما وارد شد به فرمان خدا بود و طبق خواست و اراده او صورت گرفت. زیرا هر حادثه اى طبق قانون عمومى آفرینش علت و سبب مخصوصى دارد و اساساً عالم روى یک سلسله علل و اسباب پى ریزى شده است و این یک اصل ثابت و همیشگى است. روى این اصل، هر لشگرى که در میدان جنگ سستى کند و به مال و ثروت و غنیمت دل ببندد و دستور فرمانده دلسوز خود را فراموش نماید محکوم به شکست خواهد بود. بنابراین، منظور از اِذْنِ اللّهُ: «فرمان خدا» همان اراده و مشیت او است که به صورت قانون علیت در عالم هستى منعکس شده است. و در پایان آیه مى فرماید: «و براى این که مؤمنان را مشخص کند» ( وَ لِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنینَ ). آرى، یکى دیگر از آثار این جنگ، این بود که صفوف مؤمنان و منافقان از هم مشخص شود و افراد با ایمان، از سست ایمان شناخته گردند. گاه، در آیه بعد، به اثر دیگرى اشاره کرده، مى فرماید: «و تا کسانى که نفاق ورزیدند شناخته شوند» ( وَ لِیَعْلَمَ الَّذینَ نافَقُوا ). به طور کلى در حادثه احد ، سه گروه مشخص در میان مسلمانان پیدا شدند: گروه اول، افراد معدودى بودند که تا آخرین لحظات، پایدارى نمودند و در برابر انبوه دشمنان، تا آخرین نفس ایستادگى به خرج دادند: بعضى شربت شهادت نوشیدند. و بعضى جراحات سنگین برداشتند. گروه دیگر، تزلزل و اضطراب در دل هاى آنها پدید آمد و نتوانستند تا آخرین لحظه، استقامت کنند و راه فرار را پیش گرفتند. گروه سوم، منافقان بودند که در اثناء راه، به بهانه هائى که اشاره خواهد شد از شرکت در جنگ، خوددارى کرده، به «مدینه» بازگشتند، که آنها «عبداللّه بن ابى سلول» و سیصد نفر از یارانش بودند. اگر حادثه سخت احد نبود، هیچ گاه صفوف به این روشنى مشخص نمى شد و افراد هر کدام با صفات ویژه خود در صف معینى قرار نمى گرفتند و هر کس ممکن بود، هنگام ادعا، خود را بهترین فرد با ایمان بداند. در حقیقت در آیه، اشاره به دو چیز شده: نخست، علت فاعلى شکست احد. و دیگر، علت غائى و نتیجه نهائى آن. تذکر این نکته نیز لازم است که در آیه فوق مى فرماید: وَ لِیَعْلَمَ الَّذِیْنَ نافَقُوا: «تا کسانى که نفاق ورزیدند شناخته شوند» و نمى فرماید: لِیَعْلَمَ الْمُنافِقِیْنَ: «تا منافقان شناخته شوند». و به عبارت دیگر، نفاق به صورت «فعل» ذکر شده نه به صورت «وصف» ، این تعبیر گویا بدان جهت است که نفاق، هنوز در همه آنان به صورت صفت ثابتى در نیامده بود، لذا در تاریخ اسلام مى خوانیم بعضى از آنان، بعدها موفق به توبه شدند و به صف مؤمنان پیوستند. سپس قرآن گفتگوئى که میان بعضى از مسلمانان و منافقین، قبل از جنگ رد و بدل شده، به این صورت بیان مى کند که: بعضى از مسلمانان ـ طبق نقل «ابن عباس» ، «عبداللّه بن عمرو بن حرّام انصارى» بوده است ـ هنگامى که دید «عبداللّه بن ابى سلول» با یارانش خود را از لشگر اسلام کنار کشیده و تصمیم بازگشت به «مدینه» دارند به آنها گفت: چرا باز مى گردید؟ بیائید یا به خاطر خدا و در راه او پیکار کنید و یا لا اقل در برابر خطرى که وطن و خویشان شما را تهدید مى کند دفاع نمائید. مى فرماید: «به ایشان گفته شد بیایند در راه خدا نبرد کنند یا ـ حداقل ـ از حریم خود دفاع نمائید» ( وَ قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُوا ). ولى آنها به یک بهانه واهى دست زده، «گفتند: ما اگر مى دانستیم جنگ مى شود بى گمان از شما پیروى مى کردیم» ( قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناکُمْ ). و بنا به تفسیر دیگر، منافقان گفتند: اگر ما این را، «جنگ» مى دانستیم با شما همکارى مى کردیم، یعنى به نظر ما این جنگ نیست بلکه یک نوع انتحار و خودکشى است; زیرا با عدم توازنى که میان لشگر اسلام و کفار دیده مى شود، جنگ کردن با آنها عاقلانه نیست. به خصوص این که لشکرگاه اسلام در نقطه نامناسبى قرار گرفته است. به هر ترتیب، اینها بهانه اى بیش نبود، هم وقوع جنگ حتمى بود و هم مسلمانان در آغاز پیروز شدند و اگر شکستى دامنگیرشان شد، بر اثر اشتباهات و خلافکارى هاى خودشان بود، خداوند مى گوید: آنها دروغ مى گفتند: «آنها در آن روز به کفر نزدیک تر از ایمان بودند» ( هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلاْ یمانِ ). در ضمن از این جمله استفاده مى شود که کفر و ایمان داراى درجاتى است که بعقیده و طرز عمل انسان بستگى دارد. لذا مى افزاید: «آنها به زبان چیزى مى گویند که در دل ندارند» ( یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فی قُلُوبِهِمْ ). آنها به خاطر لجاجت روى پیشنهاد خود، دائر به جنگ کردن در خود «مدینه» ، یا ترس از ضربات دشمن و یا بى علاقگى به اسلام از شرکت در میدان، خوددارى کردند. «ولى خداوند به آنچه منافقان کتمان مى کنند آگاه تر است» ( وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ ). هم در این جهان پرده از چهره آنان برداشته و قیافه آنها را به مسلمانان نشان مى دهد و هم در آخرت به حساب آنها رسیدگى خواهد کرد.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۱۶۶ تا ۱۶۷ سوره مبارکه آل عمران ,
اعتماد ,
دولت ,
غرب ,
دسته ,
مؤمنان ,
کافران ,
فرمان خدا ,
منافقان ,
در راه خدا ,
نبرد ,
حریم ,
دفاع ,
جنگ ,
پیروی ,
کفر ,
ایمان ,
زبان ,
دل ,
خداونئ ,
کتمان ,
آگاه ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
آزمایش ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 1 تير 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
فضیلتهای ابرار حقایق و بازتاب فضایل بخش اول : مشاهدات ویژه خواص از اهل فکر که مراحل ایمان و تقوی و یقین را طی کرده اند آنچه از این پس با عنوان "مشاهدات و ادراکِ بارتاب اعمال" برای اهل آن، بعون الله تعالی خواهیم نوشت ، همه به برکت ارادت به محمد و آل محمد " صلی الله علیه وآله وسلم " به مصداق این فراز از زیارت شریف جامعه که : بِموالاتِکُم عَلَمنا الله معالمِ دینِنا...حاصل شده و حتی حرفی از ان نه سمعی و نه بصری برداشت از کسی نیست و اگر این مطالب را جایی یافتید برای تطبیق و تکمیل این مبحث منت گذاشته و برای حقیر ارسال بفرمایید، چشم دل باز کن تا که جان بینی آنچه نادیدنی است عیان بینی دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در نهان بینی که یکی هست و هیچ نیست جز او وحدهُ لا اِلهَ اِلا هو تمام عوالم وجود یکی است و یکی فقط اوست و "دوئی " وجود ندارد، همه از نور اوست که نورُُ علی نور است ونورُُ فوق نور ، و محمد و آل محمد "صلی الله علیه وآله وسلم " خلقتشان از نور الهی است و اول ماخَلَقَ الله هستند ، و به اعتبار این معنا وحقیقت که همه از نور او جل جلاله و عَظُمَ شانُه ،خلق شده اند وخلق شده ایم که " الله نور السموات والارض مثل نوره .... " <۱> لذا تمام عوالم وجود یک مبداء دارند و همه یکی و واحد هستند و همه پرتوی از انوار الهی.. و همه مرتبط با هم وتفاوتشان در شدت و حدت نور شان که همان ایمان به "خدا" جل جلاله وعظم شانه هست، می باشد... فعلا در این مجال مقصود ما تشریح بحث فوق نیست بلکه مقصود ، ذکر گوشه ای از این حقیفت است که ، گوهر وجودی همه یکی است و مُرتبطِ با هم و لذا اگر شما به یک انسان همنوع خود یا یک مخلوق دیگری مانند یک کبوتر یا یک درخت و بوته گل ، ظرف ابی برسانی که عطش او بر طرف شود ، در واقع عطش خود را ، درحقیقتِ وجودی خودت برطرف نموده ای و خود را سیراب کرده ای و تاثیر شگرف آنرا بسیار واضح و با تمام جزئیات آن در نهایت زیبایی و لذت ، در حیات برزخی خود پس از انتقال از این نشئه خواهی دید ( البته اگر به این توانمندی رسیده باشی در همین نشئه نیز گوشه ای از حقیقت اعمال خیر خود را خواهی دید " ودر نتیجه : نفسِ شما اگر خیر خواه دیگران باشد و هرچه بیشتر از خدا خیر برای دیگران بخواهد وآرزوی خوشبختی و عاقبت بخیری و عافیت برای دیگران نماید ،در واقع خیر ونیکی به خود کرده و خود بهره بیشتری از انچه برای دیگران انجام داده و یا آرزوکرده خواهد برد ، و به برکت آن اعمالِ خیر ،در زندگی خودش گشایش بسیاری ایجاد خواهد شد و دعایش باسرعت بیشتری اجابت خواهد شد و نزد خدای مهربان که عاشق بندگان خَیِّر خودش هست عزیز خواهد شد، پی نوشت: ۱- ابن سنان میگوید: خدمت امام جواد عليه السلام از اختلاف شيعیان درباره فهم مقامات آل محمد علیهم السلام ، سخن گفتم، حضرت فرمود: به درستیکه خداوند در وحدانیت خود ازلی بوده است، و سپس نور محمد، علی و فاطمه را خلق کرد سپس بقیه و اشياء را خلق کرد. محمد، علی و فاطمه علیهم السلام شاهد خلقت بودند و خدا طاعت آنها را بر اشیاء واجب کرد، و امور اشیاء را به آنها تفویض و واگذار کرد پس آنها هر چه را که بخواهند حلال و حرام میکنند، و ایشان فقط هر چه خدا بخواهد میخواهند و این همان دینی است که هر کس از آن جلو زد غرق، و هر که عقب ماند هلاک، و هر کس آنرا فهمید به ما ملحق شد کتاب شریف كافی - - ج اول صفحه ۴۴۱ فضیلتها بیان رحمت س.م.ر-۶۳۴۸ @fazylatha الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
روز خود وروز اول هفته را با صدقه و صلوات و تلاوت ایهُ الکرسی آغاز کنید و نیت کنید تمام اعمالتان قربه الی الله باشد،
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
عنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ السَّائِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَوْصِنِي. فَقَالَ: «آمُرُكَ بِتَقْوَى اللَّهِ.» ثُمَّ سَكَتَ فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ قِلَّةَ ذَاتِ يَدِي وَ قُلْتُ: وَ اللَّهِ لَقَدْ عَرِيتُ حَتَّى بَلَغَ مِنْ عُرْيَتِي أَنَّ أَبَا فُلَانٍ نَزَعَ ثَوْبَيْنِ كَانَا عَلَيْهِ وَ كَسَانِيهِمَا. فَقَالَ: «صُمْ وَ تَصَدَّقْ.» قُلْتُ: أَتَصَدَّقُ مِمَّا وَصَلَنِي بِهِ إِخْوَانِي وَ إِنْ كَانَ قَلِيلًا؟ قَالَ: «تَصَدَّقْ بِمَا رَزَقَكَ اللَّهُ وَ لَوْ آثَرْتَ عَلَى نَفْسِكَ. کتاب شریف کافی، جلد چهارم ، صفحه ۱۸ علی بن سُوَید گوید: به امام کاظم (علیهالسلام) عرض کردم:توصیهای به من بفرمایید.،حضرت فرمودند: تو را به تقوای خداوند امر میکنم. سپس سکوت کردند. من نیز از دستتنگیام به ایشان شکایت کردم و عرض کردم: به خدا قسم، لباسی نداشتم که بپوشم، تاجاییکه فلانی دو دست از لباسهای تنش را درآورد و به من پوشانید.حضرت فرمودند: روزه بگیر و صدقه بده.عرض کردم: آیا از آنچه برادران(ایمانی)ام به من بخشیدهاند، صدقه دهم، هرچند کم باشد؟حضرت فرمودند: از آنچه خداوند به تو روزی فرموده، صدقه بده؛ هرچند (آنقدر کم باشد که مجبور شوی آن فقیر را) بر خودت ترجیح دهی. فضیلتها (ذکرفضائل ابرار) @fazylatha س.م.ر ۶۳۴۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
صراط الذین انعمت علیهم ... مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام انظُروا أهلَ بَيتِ نَبِيِّكُم فَالزَموا سَمتَهُم ، وَاتَّبِعوا أثَرَهُم ، فَلَن يُخرِجوكُم مِن هُدىً ، ولَن يُعيدوكُم في رَدىً، فَإِن لَبَدوا فَالبُدوا ، وإن نَهَضوا فَانهَضوا، ولا تَسبِقوهُم فَتَضِلّوا، ولا تَتَأَخَّروا عَنهُم فَتَهلِكوا. به اهل بيتِ پيامبرتان بنگريد، و راه آنان را بپوييد، و از پى آنان حركت كنيد؛ زيرا آنان شما را هرگز از راه راست به در نمى برند، و هرگز شما را به تباهى نمىكشانند. هرگاه آنان باز ايستادند، شما نيز باز ايستيد، و هر گاه آنان برخاستند، شما نيز برخيزيد. از آنان پيشى نگيريد كه گم راه مىشويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مىگرديد. اخُ لقرآن ،نهج البلاغه: خطبة ۹۷ فضیلتها (ذکرفضائل ابرار) @fazylatha س.م.ر ۶۳۴۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا» (احزاب - ۷۰) کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ در این فضا و ذیل نام فضیلتهای ابرار، هیچ مطلب ،حدیث ،روایت،نقل قول، تحلیل و ذکر فضائل ،ذکر امتیازات ،ذکر اشراقات و عنایات و... از دیگرات که برای این حقیر یقین حاصل نشده باشد را نخواهیم نوشت و نقل نخواهیم کرد ،الا اینکه به سند و راوی آن اطمینان حاصل شده باشد ، خاصه ادعاهای واهی تشرف که همه کذب است، چون بنا برغیبت است ، نه روئیت...! ،<۱> الا معدودی از نوادر مانند سیدبن طاووس ره و امثالهم... و ضمن اینکه شرط قبل از اعطای این توفیق سکوت و کتمان است ،پس چگونه ادعا می کنند؟ و اخیرا نیز باب شده که برای مهم جلوه دادن خود که گفت: مادِحِ خورشید مداح خود است میگویند فلانی گفت که فلان شخص خدمت حضرت صاحب "عج" رسید یا آنحضرت رفت نزد او ...! یا پس از مرگش دوستان یا فرزندانش گفتند...! اگر شرط سکوت و اظهار نکردن است و این یک امر واجب است ،پس چه مومنی بوده که امر مولایش را عمل نکرده و گفته ...! پس بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که این ادعاها کذب است، لذا ،آنچه در این صفحات به محضر خواننده محترم ،معزز، گرامی ، بندگان خدا با هر تفکری"توحیدی" ،با هر عقیده ای"سالم ،با هر درجه ای از ایمان "که حتما از ایمان این حقیر بیشتر است " تقدیم می شود ، همه مطمئن و با دقت انتخاب یا نوشته شده و روایات و احادیثی که نقل میشود نیز حتما ثقه و صحیح بودنشان را بررسی کرده ایم و تقدیم حضورتان می شود ، در خصوص تفاسیر آیات قران نیز چون در تفاسبر برخی آیات مواردی ذکر شده که با متن و نص صریح ایات و عقل ومنطق ، منطبق نیست و یا تفسیر به رای شده ، یا غلو لذا ما همه تفاسیر را قبول نداریم ، واگر در فهم ایه ای (البته در فهم ظاهر آیات چون فهم باطن آیات که با امام علیه السلام است ) به مشکلی برخوردیم از خود قرآن کمک خواهیم گرفت ویا به تفسیر المیزان که تفسیر قران به قرآن است مراجعه میکنیم ، واین شیرین ترین رزق است که فقط با معرفت به قران کریم و احترام ظاهری و باطنی و ارتباط مستمر وانجام دستوراتش میسر خواهد شد، الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ- حجر ۹۱ ضمن اینکه این همه تفسیراز ایات قرآن با تشکیلاتی با هزینه های ملیاردی از بیت المال تا کنون چه مشکلی حل کرده و چه تاثیری در جامعه گذاشته...؟ همین یک جلد قران با ۶۳۴۸ آیه با ترجمه اش مهجور مانده ، امده اند چهارصد جلد تفسیر نوشته اند ... اصلا حقیر که دریافته ام و اعتقاد پیدا نموده ام ترجمه قران به فارسی هم مشکل است چه رسد به تفسیر و تبدیل به فارسی، جنس ارتباط با قرآن کریم با قلم نیست با قلب است، / بقول شیخ محمود شبستری ره معانی هرگز اندر حرف ناید که بحر قُلزُم اندر ظرف ناید چو ما از فهم خود در تنگناییم چرا چیزی دگر بر وی فزاییم ------------- ۱-توقیع امام عصر "سلام الله علیه " به علی بن محمد سمری بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ يَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِیَّ عْظَمَ اللهُ أَجْرَ إِخْوَانِکَ فِيکَ فَإِنَّکَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَکَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ، فَاجْمَعْ أَمْرَکَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ فَيَقُومَ مَقَامَکَ بَعْدَ وَفَاتِکَ، فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ التَّامَّةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِکَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَيَأْتِی إِلَى شِيعَتِی مَنْ يَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ، أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِیِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِيمِ[ الغَيبة ،شيخ طوسی : صفحه۲۴۲ ای علی بن محمّد ﺳَﻤُﺮﻯ خداوند متعال به براداران دينی ات پاداشی عظيم در از دست دادنت كرامت فرمايد به درستی كه تو از امروز تا شش روز ديگر وفات خواهی يافت،پس خود را براى مرگ مهيّا كن و به أحدى وصيّت مكن كه پس از وفات تو قائم مقام تو شود، زیرا غيبتِ بزرگ واقع شده و ظهورى نيست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دل ها و پر شدن زمين از ستم واقع خواهد شد، و به زودى كسانى نزد شيعيان من می آيند و ادّعاى مشاهده می كنند ،آگاه باشید ، هر كه پيش از خروج سفيانى و صيحه ی آسمانى ادّعاى رؤيت و مشاهده كند او بسیار دروغگو و افترا زننده است، هیچ حرکت و قدرتی نیست مگر به وسیله ی خدای بلند مرتبه و بزرگ. فضیلتها(ذکر فضائل ابرار) بیان رحمت س.م.ر الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کوشک یا کاروانسرا...
امام موسی الكاظم (عليه السلام) : در دنيا ، مانند كسى باش كه در خانهاى ساكن است كه مالک آن نيست و منتظر رفتن است. تحف العقول ، صفحه ۳۹۸ نکته: روزی خواجه ای بر بام عمارت خود قدم میزد ،درویشی از انجا می گذشت ، درویش با صدای بلند خواجه را گفت: ای خواجه اجازه میدهی من امشبی را در عمارت تو اُطراق کنم وفردا به راه خود ادامه دهم ، خواجه خطاب به درویش گفت: ای فلان... مگر اینجا کاروانسرای است که تو شبی در آن اقامت کنی ! در ویش گفت اگر کاروانسرا نیست پس چیست ؟ خواجه گفت . این کوشک وسرای ازآنِ من است، درویش گفت: قبل از اینکه از آنِ تو باشد ،از آنِ که بود ،؟ خواجه گفت: از آنِ پدرم درویش گفت : قبل از آنکه از آنِ پدرت باشد از آنِ که بود، خواجه گفت : از آنِ پدرش وهمچنین تکرار شد... آنگاه درویش خواجه را گفت : حال خود قضاوت کن ، آیا اینجا کاروانسرای نیست ...! بیان رحمت :س.م،ر
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حوزههای علمیه ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
,
:: برچسبها:
تشرف ,
غیبت ,
سید بن طاووس ,
توفیق ,
سکوت ,
کتمان ,
کذب ,
آیات قرآن ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 7419
:: باردید دیروز : 69
:: بازدید هفته : 7532
:: بازدید ماه : 24323
:: بازدید سال : 71996
:: بازدید کلی : 71996
|