♦️از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر میشود. رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است.
♦️در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتابهای دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می گوید: ای دوست من مژده می دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار میگوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ای ندیدم و سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ میگوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.
♦️کیفیت اعمال لیلة الرغائب
***روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود.***
چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.
الإقبال بالأعمال الحسنة (طبع جديد)، ج۳، ص ۱۸۶
#ماهرجب #لیلةالرغائب
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اهل بیت النبوه یا زهراء سلام الله علیها
ثواب عجیب « #کمک_هزینه » به دیگران برای سفر #اربعین_حسینی
هشام: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین علیه السلام برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند(هزینههایش را بدهد)، چه اجری دارد؟
امام صادق علیه السلام فرمودند: ۱- به ازای هر درهمى که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه مینویسد ۲- چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمیگرداند! ۳- بلاهایى را که فرود آمده تا به او برسد، از او میگردانَد و از وى دور میکند و مالش حفظ میشود
شخصی نزد امام صادق(علیهالسلام) رفت وپرسید ما که نتوانستیم اربعین به کربلا برویم چه میشود؟
امام زیارت اربعین را به او آموزش دادند و فرمودند:خداوند در روز اربعین فرشتگانی در عالم دارد که صبح سحر می آیند و تا غروبش در زمین هستند، حتی اگر از راه دور هرکس در قالب انجام دادن زیارت اربعین ارتباط دلی و قلبی برقرارکند، ملائک میآیند و آن زیارت را برمیدارند و تا دم غروب نزد سیدالشهدا(ع) میبرند و حضرت به آنان امر می کند که بنویسید اینجا آمدند و زیارت کردند. غصه نخور که نرفتی فقط دراین روز دلت به یاد کربلا باشد و غم کربلا داشته باشی یعنی رفتی. آه که میتوانی بکشی؟ چه بسا این آه(حسرت) ثوابش بیشتر از آن زیارت میشود.
#اربعینحسینی #زیارت
اعمال روز اربعین
روز اربعین تکمیل انقلاب بزرگ عاشوراست و برای این روز اعمال بسیاری از سوی معصومین(ع) مطرح شده است، چنانکه امام رضا (ع) در این مورد میفرمایند:" براستی محرم ماهی است که مردمان عهد جاهلیت جنگ و خونریزی را در آن حرام میشمردند لیکن خونهای ما را در این ماه حلال شمردند، و حرمت ما را شکستند و فرزندان و زنان را به اسارت کشیدند و آتش در خیمههای ما افروختند و آنچه در آنها زاد و توشه داشتیم به یغما بردند و حرمت رسول الله(ص) را در امر ما نگاه نداشتند..."
۱- «زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین» در این روز زیارت امام حسین (ع) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع) روایت شده که فرمود: " علامت مؤمن پنج چیز است، ۱- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن ۲- و زیارت اربعین کردن ۳- و انگشتر بر دست راست کردن ۴- و جَبین (پیشانی)را در سجده بر خاک گذاشتن ۵- و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن است."
۲- «غسل اربعین و توبه» ۳- بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم) ۴- ۷۰ مرتبه تسبیحات اربعه ۵- بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس ۷۰ مرتبه استغفار ۶- غروب اربعین ۴۰ مرتبه لا اله الا الله ۷- بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام وسائل الشیعه ج۱۰ ص۳۷۳
#اربعینحسینی #اعمالروزاربعین
منبع (ادامه ...):
ble.ir/masjedf
هزاران گام در راه و دل مشتاق و من حیران حضرت آیتالله امام خامنهای: «خوشا به حال آن کسانی که در حال پیادهروی هستند یا پیادهروی خواهند کرد و به زیارت اربعین خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را إنشاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند. ما هم اینجا با شوق و با حسرت نگاه میکنیم به این گامهایی که: هزاران گام در راه است و دل مشتاق و من حیران که چون ره میتوانم یافتن سوی درون من هم» ۱۳۹۶/۰۸/۱۵
ای صبا ای پیک دورافتادگان حضرت آیتالله امام خامنهای: «حماسهی اربعین یک پدیدهی فوقالعادهای است. یاد سرور شهیدان را در دلها و ذهن خودمان مغتنم میشمریم. سلام ارادتمندانه و مخلصانهی خودمان را به آن بزرگوار و به خاک پاک شهیدان اهدا میکنیم و عرض میکنیم: ای صبا ای پیک دور افتادگان اشک ما بر خاک پاکشان رسان» ۱۳۹۷/۰۷/۱۲
خشت اول حضرت آیتالله امام خامنهای: «حرکت شهدای مدافعحرم شما که در این برهه در خارج از کشور به شهادت رسیدند، در واقع شبیه حرکت آن کسانی است که با جانِ خودشان توانستند قبر حضرت اباعبدالله را حفظ کنند.... همان رفتنها بود که حالا رسیده به بیست میلیون زائر پیادهی اربعین. اگر آنجا کسانی فداکاری نمیکردند، امروز شوکت و هیمنهی محبّت اباعبدالله الحسین علیهالسلام اینجور دنیا را فرا نمیگرفت؛ که شما میبینید در راهپیمایی اربعین از کشورهای مختلف -از فارس و ترک و اردو و کشورهای اروپایی و حتّی از آمریکا- افرادی بلند میشوند میآیند آنجا؛ این کار را چهکسی کرد؟ این خشت اوّل و اصلیِ این کار را همان کسانی گذاشتند که درواقع جانشان را برای زیارت قبر اباعبدالله علیهالسلام فدا کردند.» ۱۳۹۷/۰۷/۳۰
هرگونه تبلیغ در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنهای، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها و ائمه اطهار علیهم السلام صلوات
اگر فضیلت زیارت امام حسین(ع) را می دانستید از اشتیاق، جان میدادید!
امام باقر (ع) فرمود: اگر مردم میدانستند که چه ثوابی در زیارت امام حسین (ع) است جان میدادند و از حسرت زیارت امام حسین(ع) قالب تهی میکردند. کتاب کامل الزیارت، ص۱۴۲
#اربعین #حدیث_اربعین
نشانۀ بهشتی بودن، اهل زیارت حسین(ع) بودن است! امام باقر (ع): کسی که میخواهد بداند آیا اهل بهشت است یا نه پس دوستی ما را بر دلش عرضه کند، اگر پذیرفت، مؤمن است و کسی که دوستدار ماست، باید مشتاق و شیفته زیارت حسین (ع) باشد. پس هر کس اهل زیارت حسین (ع) باشد، او را محب خود میدانیم و از اهل بهشت خواهد بود و کسی که اهل زیارت حسین (ع) نباشد، ایمانش کاستی و کمی دارد. کامل الزیارات، صفحه ۱۹۳
منبع ...: ble.ir/masjedf
استقامت؛ راز ماندگاری
حضرت آیتالله امام خامنهای: «هر ملّتی، در سایهی استقامت و ایستادگی، هویّت پیدا میکند. آن چیزی که به ملّتها هویّت میدهد، شخصیّت میدهد، عظمت میدهد، به حفاظت از خود ملّتها و فرهنگ آنها کمک میکند، استقامت آنها و ایستادگی آنها است. استقامت یعنی چه؟ یعنی آن خطّ مستقیمی را که انسان پیدا کرده، ادامه بدهد؛ نگذارد زاویه پیدا بشود... باید خسته نشد، باید ناامید نشد، باید از عربدههای دشمن خوف نکرد. برادران عزیز، خواهران عزیز! راز ماندگاری اینها است.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۶
حضرت آیتالله امام خامنهای:
... یاد شهدا، افتخارات شهدا، عزت شهدا را همه باید نصبالعین خودشان قرار بدهند؛ نگذارید فراموش بشود. شما غفلت کنید، نیروهای انقلاب غفلت کنند، نیروهای مؤمن غفلت کنند، نفوذیهای دشمن از آن طرف وارد میشوند و چیزی هم طلبگار میشوند. «فاذا ذهب الخوف سلقوکم بالسنة حداد اشحّة علی الخیر اولئک لم یؤمنوا فاحبط اللَّه اعمالهم»؛ وقتی که روز خطر است، در لانهها خزیدند و نفسشان در نیامد. وقتی خطر برطرف شد؛ مردان خطرپذیر در مقابل خطر سینه سپر کردند و خطر را برطرف کردند، اینها از لانههاشان بیرون میآیند؛ زبانهای دراز، زبانهای تیز، طلبگار هم میشوند! مگذارید دشمنان انقلاب، دشمنان امام، دشمنان خط جهاد، دشمنان خط ایمان باللَّه، طلبگار بشوند.
بیانات در دیدار خانوادههای شهدا و ایثارگران خراسان ۱۳۸۶/۰۲/۲
هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی با این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
معاویه بن وهب (از اصحاب امام صادق علیهالسلام) میگوید: خدمت آن حضرت رسیدم. در مصلای خود در خانهاش نشسته بود و پس از نماز با خداوند راز و نیاز میکردند.
از جمله (در دعا نسبت به زائران قبر حسین علیهالسلام) میفرمودند:
خدایا زائران قبر حسین را بیامرز، اینان که در این راه، پول خرج میکنند، بدنهای خود را در این راه در معرض قرار میدهند.
خدایا رحمت کن بر چهرههایی که آفتاب، رنگ آنها را تغییر داده، صورتهایی که متوجه قبر ابا عبدالله است، چشمهایی که در محبت ما اشک میریزد،…
خدایا این جانها و بدنها را به تو میسپارم، تا کنار حوض کوثر به هم برسیم.
در کتاب شریف وسایل الشیعه، چهل فضیلت و ثواب برای زیارت امام حسین(ع) آمده است.
نتیجه اخروی زیارت پیامبر اکرم (ص) امام حسین علیه السلام به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله عرض کرد: یا ابَتاهُ! ماجَزاءُ مَنْ زارَکَ؟ فقالَ رَسولُ اللَّه صلّی الله علیه و آله: یا بُنَیَّ مَنْ زارَنی حَیّاً اوْ مَیِّتاً اوْ زارَ اباکَ اوْ زارَ اخاکَ اوْ زارَکَ، کانَ حَقّاً عَلَیَّ انْ ازُورَهُ یَوْمَ القیامَةِ وَاخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ.
پدر جان! پاداش کسی که تو را زیارت کند چیست؟ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: فرزندم! هر کس که مرا در حال حیات یا پس از مرگ زیارت کند، یا پدرت، یا برادرت یا خودت را زیارت کند، بر من است که روز قیامت او را زیارت کنم و از گناهانش خلاصش کنم. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 577 شرح حدیث: زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت او، نه تنها در دنیا بلکه در آخرت هم سودمند و کارساز است. هر دیداری بازدید دارد. پیامبر خدا وعده داده است که عنایت خویش را از زائران خود یا زائران امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام دریغ نکند، آن هم در روزی که همه محتاج کرامت و بزرگواری و دستگیری و شفاعتِ محمد و آل محمّدند. دیدار در دنیا، بازدید در آخرت! چه زیبا و باصفاست، آن هم دیداری که به رهایی گنهکار از عواقبِ گناهان و کیفر معصیتها بیانجامد و این همان «مقام محمود» و «حق شفاعت» است که رسول خدا و ائمّه از آن برخوردارند و برای امّت خویش ذخیره ساختهاند.
ثواب زیارت سید الشهدا علیه السلام امام حسین علیه السلام فرمودند: مَنْ زارَنی بَعْدَ مَوْتی زُرْتُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَلَوْ لَمْ یَکُنْ إِلاّ فی النّارِ لاَءَخْرَجْتُهُ؛ هر که پس از شهادتم مرا زیارت کند روز قیامت ملاقاتش می کنم و اگر جای او جز در آتش نباشد حتما او را از آتش خارج می کنم. فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام ، ص731.
شهید اشک امام حسین علیه السلام فرمودند: أَنا قَتیلُ الْعَبْرَهِ لا یَذْکُرُنی مُؤْمِنٌ إِلاّ إِسْتَعْبَرَ؛
من کشته اشک هایم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آن که از سوز دل اشک می ریزد. الأمالی للصدوق، ص137.
گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم حضرت آیتالله امام خامنهای: «زیارت اربعین یکی از بهترین و پرمضمونترین زیارتهایی است که برای ائمه ذکر شده است.» ۱۳۶۸/۰۵/۱۱ و ۱۳۶۶/۰۷/۲۴
تاریخ تکرار می شود!
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به قرآن و سنت برود، روزبهروز تنزّل میکند؛
تاریخ، از جمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن مانند واقعه طَف (کربلا)، هر روز تکرار میشود؛
زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق میشود، و همیشه حق و باطل مثل حسین و یزید وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام حسین علیهالسلام است.
بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن.
رحمت واسعه، ویراست سوم، ص٢٠۵
• گفتهاند «خوشا آنان که دائم در نمازند» ما میگوییم: خوشا آنان که دائم در مسیر اربعین هستند. بعد از ظهور، همۀ زندگی مثل این پیادهروی میشود. هرکسی یکبار اربعین آمده است، توجیه میشود که بعد از ظهور باید چطور زندگی کنیم. امامحسین(ع) الآن دارد شما را برای مهدی(ع) خودش آماده میکند. انگار تمام کار و زحمت دین را امامحسین(ع) به عهده گرفت.
• فرق عبادت اربعین با عبادتهای دیگر چیست؟ هر عبادتی دوتا آفت سنگین دارد: ریا و عُجب؛ اما اربعین یک عبادت خالص، بیریا و بدون عُجب است.
• وظیفۀ ما این است که اربعین را به همۀ عالم نشان بدهیم و معرفی کنیم. ما هنوز اولِ راه هستیم، فعلاً خودمان دور هم جمع شدیم و برای اعلام جهانی هنوز کاری نکردهایم. خبر اربعین را در دنیا محصور میکنند، انشاءالله فیلمسازهایی پیدا کنیم که بتوانند اربعین باشکوه را برای مردم جهان به تصویر بکشند.
• تو با چه چیزی میخواهی دچار غرور و عجب بشوی؟ همهتان وقتی برگردید سرافکنده هستید، در این راه یک نفر به ما توهین نکرد، کسانی که با بچههای کوچکشان آمدند خرابهنشین نشدند، کسی تشنه و گرسنه نماند.
• یکی از علامتهای عجب در این عبادت این است که بگویید: سال بعد نمیآیم، مخصوصاً وقتی که دارید اذیت میشوید. آیا بدهیات را با امامحسین(ع) صاف کردی؟ وقتی بگویی «اصلاً نمیتوانم نیایم» یعنی اسیر شدهای، زینب(س) را اسیر کردند، الان کار ایشان این است که شما را اسیرِ حسین(ع) میکند.
• وقتی پیادهروی را شروع میکنید، دائماً فاطمۀ زهراء(س) شما را دعا میکند. حضرت زهراء(س) دوستان حسینش را دوست دارد. اگر سال بعد نخواهی بیایی، صدا میزند «عباسم! آن جوان کجاست؟» هواییات میکند. این مال تو نیست. به فرمایش امیرالمؤمنین(ع) «الذِّکْرُ... أَوَّلٌ مِنَ الْمَذْکُورِ وَ ثَانٍ مِنَ الذَّاکِر» (غررالحکم/2091) ذکر اول از مذکور شروع میشود. در کربلا مؤدبانه بگو «یا اباعبدالله، چه شد مرا خبر کردی بیایم؟ با من چهکار داری؟»
• بعضیها میگویند چهکار کنیم باآبرو به حرم برویم؟ میگویم هیچ کاری نکن، هر کاری بکنی خراب میکنی. بگو یا امامحسین(ع)، با دست خالی آمدم. بلد نیستم بهرهبرداری کنم. ماندم اصلاً تو چرا من را صدا زدی؟ فقط یک تقاضا داشته باش، بگو: یا امامحسین(ع)، به جان مادرت فاطمه(س) دیگر رهایم نکن.
• هر موقع دیدی عجب یا ریا سراغت آمد به روضۀ امامحسین(ع) پناه ببر. هیچکسی مقابل امامحسین(ع) حرفی برای زدن ندارد؛ همه شرمندۀ امامحسین(ع) هستند. اربعین عبادت باعظمتی است که هیچکس را غرور نمیگیرد. فرق این عبادت با عبادتهای دیگر این است که سلامتش در خودش تعبیه شده است.
*************
هر گونه تبلیغ در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم التماس دعا
فضیلت ماه شعبان : این ماه بسیار شریف و منسوب به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) است . آن حضرت این ماه را روزه می داشت و متصل به ماه مبارک رمضان می کرد و می فرمود : «شعبان ماه من است.» آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمود : «هر کسی که ماه شعبان را روزه بدارد ، برای محبت پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) و تقرب به خدا، خدا او را دوست دارد و او را به کرامت خود در روز قیامت نزدیک می سازد، و بهشت را بر او واجب می کند.» نماز در هر پنجشنبه از ماه شعبان: در هرپنجشنبه از این ماه، دورکعت نماز خوانده می شود. در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید را بخواند و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد. از امام علی (علیه السلام) روایت شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : " آسمان ها در هر پنج شنبه از ماه شعبان زینت داده می شود ، پس ملائکه عرض می کنند خدای ما بیامرزد روزه داران این روز را ، و دعای آنها را اجابت کند . و کسی که یک روز از این ماه را روزه بگیرد خدا بدن او را بر آتش حرام می کند. نماز شب اول : نماز شب اول ماه ماه شعبان دوازده رکعت است . در هر رکعت بعد از حمد پانزده مرتبه سوره توحید . رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : خدا به او ثواب دوازده هزار شهید عطا فرماید و برای او ثواب عبادت دوازده سال را می نویسد و از گناهان خارج می شود ، مانند روزی که از مادر متولد شده باشد . نماز دیگر شب اول : دو رکعت است . در هر رکعت بعد از حمد ، سی مرتبه سوره توحید را بخواند ، و بعد از سلام نماز بگوید : " اللهُمَّ هذا عَهدی عِندَکَ اِلی یَومِ القیامة. " رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : از ابلیس و لشکر او حفظ می شود ، و به او ثواب راستگویان عطا می نماید . نماز شب دوم : نماز این شب پنجاه رکعت است، در هر رکعت بعد از حمد سوره توحین و معوذتین (سوره های فلق و ناس) یک مرتبه. نماز شب سوم : دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد، بیست و پنج مرتبه سوره توحید خوانده شود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:کسی که این نماز را به جا آورد،خدا برای او در روز قیامت هشت در بهشت را باز می کند و هفت در جهنم را بر او می بندد، و خداوند هزار حله و هزار تاج بر او می پوشاند. نماز شب چهارم : چهل رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، بیست و پنج مرتبه سوره توحید قرائت مى شود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کسى که این نماز به جا آورد، خدا براى او به هر رکعتى ، ثواب هزار هزار (یک میلیون) سال عبادت مى نویسد و براى او به هر سوره ، هزار هزار (یک میلیون) شهر بنا مى کند و به او ثواب هزار هزار (یک میلیون) شهید را عطا مى فرماید. نماز شب پنجم : دو رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، پانصد مرتبه سوره توحید خوانده و بعد از نماز هفتاد مرتبه صلوات فرستاده مى شود. نماز شب ششم : چهار رکعت مى باشد که در هر رکعت بعد از حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید خوانده مى شود. نماز شب هفتم : دو رکعت است و در رکعت اول بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، صد مرتبه آیة الکرسى قرائت مى شود. نماز شب هشتم : دو رکعت مى باشد؛ در رکعت اول بعد از حمد، آیه آمن الرسول تا آخر سوره پنج مرتبه و پانزده مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، آیه آخر سوره کهف یک مرتبه و پانزده مرتبه سوره توحید ذکر مى گردد. نماز شب نهم : چهار رکعت است ؛ و در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره نصر خوانده مى شود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: کسى که این نماز را به جا آورد، البته حرام مى کند خدا جسد او را بر آتش و به او به هر آیه ، ثواب دوازده شهید از شهداى بدر را و ثواب علما عطا مى کند. نماز شب دهم : چهار رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، آیة الکرسى یک مرتبه و سوره کوثر نیز سه مرتبه قرائت مى شود. ثواب این نماز صد هزار حسنه ، صد هزار درجه بالا رفتن ، صد هزار در براى او باز شدن ، و آمرزیدن پدر و خود و همسایگانش مى باشد. نماز شب یازدهم : هشت رکعت مى باشد؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره کافرون قرائت مى گردد. خداوند به این شخص به هر رکعتى ، باغى از باغهاى بهشت را عطا مى کند. نماز شب دوازدهم : دوازده رکعت مى باشد که در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره تکاثر خوانده مى شود. ثواب این نماز، آمرزش چهل ساله گناهان او و بلند شدن چهل درجه براى او و استغفار چهل هزار ملک براى او و ثواب کسى که شب قدر را درک کرده باشد مى باشد. نماز شب سیزدهم : دو رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، سوره والتین یک مرتبه خوانده مى شود. نماز شب چهاردهم : چهار رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، پنج مرتبه سوره والعصر تکرار مى گردد. ثواب این نماز، ثواب نمازگزاران از زمان آدم تا روز قیامت و برانگیخته شدن او در حالى که صورتش از خورشید و ماه نورانى تر مى باشد و موجب آمرزش او مى گردد. نماز شب پانزدهم - شب میلاد امام زمان (عج): چهار رکعت است و ما بین نماز مغرب و عشا و در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه توحید (به روایتى یازده مرتبه ) خوانده مى شود. بعد از نماز ده مرتبه گفته مى شود: یا رب اغفرلنا و نیز ده مرتبه یا رب ارحمنا و باز ده مرتبه یا رب تب علینا و بیست و یک مرتبه سوره توحید و سپس مى گویند: سبحان الذى یحیى و الموتى و یمیت الاحیاء و هو على کل شیى قدیر . در پایان نیز ده مرتبه ذکر مى شود: استجاب اللّه له و قضى حوائجه فى الدنیا و الاخرة و اعطاه اللّه کتابه بیمینه و کان فى حفظ اللّه الى قابل . نماز شب شانزدهم : دو رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسى و پانزده مرتبه سوره توحید قرائت مى گردد. ثوابش ، بناى هزار قصر در بهشت است. نماز شب هفدهم : دو رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، هفتاد و یک مرتبه سوره توحید خوانده و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار مى گردد. نماز شب هجدهم : ده رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد، پنج مرتبه سوره توحید ذکر مى گردد. نماز شب نوزدهم : دو رکعت مى باشد و بعد از حمد، پنج مرتبه آیه قل اللهم مالک الملک قرائت مى شود. از ثواب هاى این نماز، خارج شدن والدین مى باشد از آتش ، اگر در آتش باشند. نماز شب بیستم : چهار رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، پانزده مرتبه سوره نصر خوانده مى شود. رسول خدا صل الله علیه و آله فرمود: کسى که این نماز را بخواند قسم را آنچنان کسى که مرا بر حق به پیغمبرى مبعوث کرد! خارج نمى شود از دنیا تا مرا در خواب ببیند و مى بیند جایگاه خود را در بهشت و باکرام البررة محشور مى شود. نماز شب بیست و یکم : هشت رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید و معوذتین (ناس و فلق ) یک مرتبه ذکر مى گردد. نماز شب بیست و دوم : دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد، سوره کافرون و توحید، پانزده مرتبه خوانده مى شود. نماز شب بیست و سوم : سى رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه سوره زلزلت قرائت مى شود. نماز شب بیست و چهارم : دو رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره نصر خوانده مى شود. نماز شب بیست و پنجم : ده رکعت مى باشد؛ در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه سوره تکاثر خوانده مى شود. ثواب این نماز، ثواب هفتاد پیغمبر است . نماز شب بیست و ششم : ده رکعت مى باشد؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه آیه آمن الرسول قرائت مى گردد. خداوند به این شخص در روز قیامت ، شش نور عطا مى کند. نماز شب بیست و هفتم : دو رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره اعلى را خوانده مى شود. نماز شب بیست و هشتم : چهار رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه سوره توحید، ناس و فلق قرائت مى شود. نماز شب بیست و نهم : ده رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره تکاثر، ده مرتبه معوذتین (ناس و فلق ) و ده مرتبه سوره توحید خوانده مى شود. از ثواب این نماز، گذشتن از صراط مثل برق است . نماز شب سى ام : دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره اعلى خوانده و بعد از سلام ، صد مرتبه صلوات فرستاده مى شود. رسول خدا صل الله علیه و آله فرمود: قسم به آنچنان کسى که مرا به حق به پیغمبرى مبعوث کرد! به درستى که بلند مى کند خدا براى او هزار هزار (یک میلیون) شهر در جنت النعیم و اگر اهل آسمانها و زمین جمع شوند که ثوابش را شمارش کنند، نتوانند و براى او هزار حاجت بر مى آورد.
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
هر كس در شب چهارم ماه رجب صد ركعت نماز-در ركعت اول، سورهى «حمد» و سورهى «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلْفَلَقِ» یک بار و در ركعت دوم، سورهى «حمد» و سورهى «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلنّٰاسِ» یک بار-بخواند و ركعتهاى ديگر را نيز به همين صورت بخواند، از هر آسمان فرشتهاى فرود مىآيد و ثواب آن را تا روز قيامت مىنويسند و كسى كه اين نماز را خوانده است، در حالى كه چهرهاش مانند شب چهارده مىدرخشد، در قيامت حاضر مىشود و خداوند نامهى عملش را به دست راستش مىدهد و به صورت آسان از او حساب مىكشد.
نماز شب پنجم ماه رجب (اقبال الاعمال)
هركس در شب پنجم ماه رجب شش ركعت نماز-با یک بار سورهى «حمد» و بیست و پنج بار سورهى «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» -بخواند، خداوند پاداش چهل پيامبر و چهل صديق و چهل شهيد را به او عطا مىكند و سوار بر اسبى از نور، همانند آذرخش درخشان از [پل] صراط مىگذرد.
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: هر کس در ازدواج زن و مردى تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویى از بدنش شهرى در بهشت به او کرامت میفرماید. و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده و در راه خدا آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزو شهیدان خواهد بود...
به خدا قسم ؛ او (امام زمان) غیبتی خواهد داشت که در آن دوران از هلاکت نجات نمی یابد مگر آن کسی که خداوند او را به اقرار و اعتقاد به امامتش ثابت بدارد و به دعا کردن برای تعجیل فرج توفیق دهد
إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم ولا ناسین لِذِکرِکُم و لَولا ذلِکَ لَنَزلَ بِکُم اللّأْواءُ وَ اصطَلَمکُمُ الأَعداءُ.
ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمی بریم؛ وگرنه محنت و دشواری ها شما را فرا میگرفت و دشمنان شما را از بُن و ریشه قلع و قمع میساختند.
ترجمه ۸۵ ـ كسى كه شفاعت (تشويق و كمك) به كار نيكى كند، نصيبى از آن براى او خواهد بود; و كسى كه شفاعت (تشويق و كمك) به كار بدى كند، سهمى از آن خواهد داشت. و خداوند حسابرس و نگهدار هر چيز است.
تفسیر همان طور كه در تفسير آيه قبل اشاره شد، قرآن مى گويد: هر كسى در درجه اول مسئول كار خويش است، نه مسئول كار ديگران، اما براى اين كه از اين مطلب سوء استفاده نشود، در اين آيه مى فرمايد: درست است كه هر كسى مسئول كارهاى خود مى باشد ولى «هر انسانى كه ديگرى را به كار نيك وادارد سهمى از آن خواهد داشت، و هر كسى ديگرى را به كار بدى دعوت كند بهره اى از آن خواهد داشت» (مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها). بنابراين، مسئوليت هر كس در برابر اعمال خويش به آن معنى نيست كه از دعوت ديگران به سوى حق و مبارزه با فساد چشم بپوشد و روح اجتماعى اسلام را تبديل به فردگرائى و بيگانگى از اجتماع كند، و در لاك خود فرو رود، بلكه موظف است به كار خوب تشويق و از كار بد منع نمايد. و در پايان آيه مى فرمايد: «خداوند توانا است و اعمال شما را حفظ و محاسبه كرده و در برابر حسنات و سيئات پاداش مناسب خواهد داد» (وَ كانَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَيْء مُقيتاً). بايد توجه داشت: «مُقِيت» در اصل، از ماده «قُوْت» به معنى غذائى است كه جان انسان را حفظ مى كند، بنابراين «مقيت» كه اسم فاعل از باب افعال است به معنى كسى است كه قُوت ديگرى را مى پردازد و از آنجا كه چنين كسى حافظ حيات او است، كلمه «مقيت» به معنى «حافظ» نيز به كار رفته. و نيز شخصى كه قُوت مى دهد، حتماً توانائى بر اين كار دارد، به همين جهت اين كلمه به معنى «مقتدر» نيز آمده و چنين كسى مسلماً حساب زيردستان خود را دارد، به همين دليل، به معنى «حسيب» نيز آمده است و در آيه فوق، تمام اين معانى ممكن است از كلمه «مقيت» اراده شود. كلمه «شفاعت» در اصل، از ماده «شَفع» (بر وزن نفع) به معنى جفت است بنابراين ضميمه شدن هر چيز به چيز ديگر شفاعت ناميده مى شود، منتها گاهى اين ضميمه شدن در مسأله راهنمائى و ارشاد و هدايت است (مانند آيه فوق) كه در اين حال معنى امر به معروف و نهى از منكر را مى دهد (و شفاعت سيئه به معنى امر به منكر و نهى از معروف است). ولى اگر در مورد نجات گنهكاران از عواقب اعمالشان باشد، به معنى كمك به افراد گنهكارى است كه شايستگى و لياقت شفاعت را دارا هستند. به عبارت ديگر، شفاعت گاهى قبل از انجام عمل است كه به معنى راهنمائى است. و گاهى بعد از انجام عمل است كه به معنى نجات از عواقب عمل مى باشد و هر دو مصداقِ ضميمه شدن چيزى به چيز ديگر است. ضمناً بايد توجه داشت آيه اگر چه يك مفهوم كلى را در بر دارد و هر گونه دعوت به كار نيك و بد را شامل مى شود، اما چون در زمينه آيات جهاد وارد شده «شفاعت حسنه» اشاره به تشويق پيامبر(صلى الله عليه وآله) به جهاد، و «شفاعت سيئه» اشاره به تشويق منافقان به عدم جهاد است كه هر كدام سهمى از نتيجه اين كار را خواهند برد. در ضمن تعبير به «شفاعت» در اين مورد، كه سخن از رهبرى (رهبرى به سوى نيكى ها يا بدى ها) در ميان مى باشد، ممكن است اشاره به اين نكته بوده باشد كه سخنان رهبر (اعم از رهبران خير و شرّ) در صورتى در ديگران نفوذ خواهد كرد كه آنها براى خود امتيازى بر ديگران قائل نباشند، بلكه خود را هم دوش، هم رديف و جفت آنها قرار دهند و اين مسأله اى است كه در پيشبرد هدف هاى اجتماعى فوق العاده مؤثر است. و اگر در چندين مورد از آيات قرآن در سوره هاى «شعراء» ، «اعراف» ، «هود» ، «نمل» و «عنكبوت» مى بينيم به هنگام تعبير از پيامبران و رسولان الهى كه براى هدايت و رهبرى امت ها فرستاده شدند، تعبير به «اخوهم» يا «اخاهم» (برادر آن جمعيت) شده نيز اشاره به همين نكته مى باشد.
نكته ديگر اين كه قرآن در مورد تشويق به كار نيك (شفاعت حسنه) مى گويد، «نصيبى» از آن به تشويق كننده مى رسد، در حالى كه در مورد «شفاعت سيئه» مى گويد: «كفلى» از آن به آنها مى رسد. و اين اختلاف تعبير به خاطر آن است كه «نصيب» به معنى بهره وافر از امور مفيد و سودمند است و «كفل» به معنى سهم از چيزهاى پست و بد است. آيه فوق يكى از برنامه ها و دستورات اصيل اسلام در مسائل اجتماع را اعلام مى دارد و تصريح مى كند: مردم در آثار و پيامدهاى اعمال يكديگر از طريق شفاعت، تشويق و راهنمائى شريكند. بنابراين، هر گاه سخن، يا عمل و يا حتى سكوت انسان سبب تشويق جمعيتى به كار نيك، يا بد شود، تشويق كننده سهم قابل توجهى از نتايج آن كار خواهد داشت بدون اين كه چيزى از سهم فاعل اصلى كاسته شود. در حديثى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) چنين نقل شده: مَنْ أَمَرَ بِمَعْرُوف أَوْ نَهى عَنْ مُنْكَر أَوْ دَلَّ عَلى خَيْر أَوْ أَشارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيْكٌ وَ مَنْ أَمَرَ بِسُوء أَوْ دَلَّ عَلَيْهِ أَوْ أَشارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيْكٌ : «هر كس به كار نيكى امر، يا نهى از منكرى كند و يا مردم را راهنمائى به عمل خيرى نمايد، و يا به نحوى موجبات تشويق آنها را فراهم سازد، در آن عمل سهيم و شريك است، و همچنين هر كس دعوت به كار بد يا راهنمائى و تشويق به آن نمايد، او نيز شريك است» در اين حديث، سه مرحله براى دعوت اشخاص به كار خوب و بد ذكر شده، مرحله امر ، مرحله دلالت و مرحله اشاره كه به ترتيب مرحله قوى و متوسط و ضعيف است. به اين ترتيب، هر گونه دخالت در وادار كردن ديگرى به كار نيك و بد، سبب مى شود كه به همان نسبت در محصول و برداشت آن سهيم باشد. مطابق اين منطق اسلامى، تنها عاملان گناه، گناهكار نيستند، بلكه تمام كسانى كه با استفاده كردن از وسائل مختلف تبليغاتى، و يا آماده ساختن زمينه ها، و حتى گفتن يك كلمه كوچك تشويق آميز، عاملان گناه را به كار خود ترغيب كنند در آن سهيمند، همچنين كسانى كه در مسير خيرات و نيكى ها از چنين برنامه هائى استفاده مى نمايند از آن سهم دارند. از پاره اى از روايات كه در تفسير آيه وارد شده است چنين بر مى آيد كه يكى از معانى شفاعت حسنه يا سيئه، دعاى نيك، يا بد در حق كسى كردن است كه يك نوع شفاعت در پيشگاه خدا محسوب مى شود. از امام صادق(عليه السلام) چنين نقل شده: مَنْ دَعا لاَِخِيهِ الْمُسْلِمِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ أُسْتُجِيْبَ لَهُ وَ قالَ لَهُ الْمَلَكُ فَلَكَ مِثْلاهُ فَذلِكَ النَّصِيْبُ : «كسى كه براى برادر مسلمانش در پشت سر او دعا كند به اجابت مى رسد و فرشته پروردگار به او مى گويد: دو برابر آن براى تو نيز خواهد بود، و منظور از نصيب در آيه همين است» و اين تفسير، با تفسير سابق منافاتى ندارد، بلكه توسعه اى در معنى شفاعت است، يعنى هر مسلمانى هر نوع كمك به ديگرى كند، خواه از طريق دعوت و تشويق به نيكى، يا از راه دعا در پيشگاه خدا و يا به هر وسيله ديگرى باشد، در نتيجه آن سهيم خواهد بود. اين برنامه اسلامى، روح اجتماعى بودن و عدم توقف در مرحله فرديت را در مسلمانان زنده نگه مى دارد و اين حقيقت را اثبات مى كند كه: انسان با توجه به ديگران و گام برداشتن در مسير منافع آنان هرگز عقب نمى ماند و منافع فردى او به خطر نخواهد افتاد، بلكه در نتايج آنها سهيم خواهد بود.
ترجمه ۸۶ـ هر گاه به شما تحيت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد; يا (لااقل) به همان گونه پاسخ گوئيد! خداوند حساب همه چيز را دارد.
تفسیر گرچه بعضى از مفسران معتقدند: پيوند و ارتباط اين آيه با آيات قبل، از اين نظر است كه در آيات گذشته بحث هائى پيرامون جهاد بود و در اين آيه دستور مى دهد كه اگر دشمنان از درِ دوستى و صلح در آيند، شما نيز پاسخ مناسب دهيد، ولى روشن است: اين پيوند، مانع از آن نيست كه يك حكم كلّى و عمومى در زمينه تمام تحيت ها و اظهار محبت هائى كه از طرف افراد مختلف مى شود، بوده باشد. اين آيه در آغاز مى فرمايد: «هنگامى كه كسى به شما تحيت گويد پاسخ آن را به طرز بهتر بدهيد و يا لااقل به طور مساوى پاسخ گوئيد» (وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّة فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها). «تحيّت» در لغت، از ماده «حيات» و به معنى دعا براى حيات ديگرى كردن است، خواه اين دعا به صورت سَلامٌ عَلَيْك: «خداوند تو را به سلامت دارد» باشد و يا حَيّاكَ اللّهُ: «خداوند تو را زنده بدارد» و يا مانند آن. ولى معمولاً از اين كلمه هر نوع اظهار محبتى را كه افراد به وسيله سخن، با يكديگر مى نمايند شامل مى شود كه روشن ترين مصداق آن، همان موضوع سلام كردن است. گر چه از پاره اى از روايات، همچنين تفاسير، استفاده مى شود: اظهار محبت هاى عملى نيز در مفهوم «تحيّت» داخل است، در تفسير «على بن ابراهيم» از امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) چنين نقل شده: اَلْمُرادُ بِالتَّحِيَّةِ فِى الآيَةِ اَلسَّلامُ وَ غَيْرُهُ مِنَ الْبِرِّ : «منظور از تحيت در آيه، سلام و هر گونه نيكى كردن است» و نيز در روايتى در كتاب «مناقب» چنين آمده: «كنيزى يك شاخه گل خدمت امام حسن(عليه السلام) هديه كرد، امام(عليه السلام) در مقابل آن وى را آزاد ساخت، و هنگامى كه از علت اين كار سوال كردند، فرمود: خداوند اين ادب را به ما آموخته آنجا كه مى فرمايد: « وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّة فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها » و سپس اضافه فرمود: تحيت بهتر، همان آزاد كردن او است»! 2 و به اين ترتيب، آيه يك حكم كلّى درباره پاسخ گوئى به هر نوع اظهار محبتى، اعم از لفظى و عملى مى باشد. و در پايان آيه، براى اين كه: مردم بدانند چگونگى «تحيّت ها» و «پاسخ ها» و برترى يا مساوات آنها، در هر حدّ و مرحله اى، بر خداوند پوشيده و پنهان نيست مى فرمايد: «خداوند حساب همه چيز را دارد» (إِنَّ اللّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَيْء حَسيباً).
تا آنجا كه مى دانيم تمام اقوام جهان هنگامى كه به هم مى رسند براى اظهار محبت به يكديگر، نوعى تحيت دارند كه: گاهى جنبه لفظى دارد. و گاهى به صورت عملى است كه رمز تحيت مى باشد. در اسلام نيز «سلام» يكى از روشن ترين تحيت ها است، و آيه فوق، همان طور كه اشاره شد گرچه معنى وسيعى دارد اما يك مصداق روشن آن سلام كردن است. بنابراين، طبق اين آيه همه مسلمانان موظفند سلام را به طور عالى تر و يا لااقل مساوى جواب گويند. از آيات قرآن نيز استفاده مى شود كه: سلام يك نوع تحيت است. در سوره «نور» آيه 61 مى خوانيم: فَاِذا دَخَلْتُمْ بُـيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِنْدِ اللّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً : «هنگامى كه وارد خانه اى شديد، بر يكديگر تحيت الهى بفرستيد، تحيتى پر بركت و پاكيزه». در اين آيه، سلام به عنوان تحيت الهى كه هم مبارك است و هم پاكيزه معرفى شده است، و ضمناً مى توان از آن استفاده كرد كه معنى «سَلامٌ عَلَيْكُم» در اصل، «سَلامُ اللّهِ عَلَيْكُم» است، يعنى درود پروردگار بر تو باد، يا خداوند تو را به سلامت دارد، و در امن و امان باشى. به همين جهت، سلام كردن يك نوع اعلام دوستى و صلح و ترك مخاصمه و جنگ محسوب مى شود. از پاره اى از آيات قرآن نيز استفاده مى شود كه: تحيت اهل بهشت نيز سلام است، مى فرمايد: أُولئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً : «اهل بهشت در برابر استقامتشان از غرفه هاى بهشتى بهره مند مى شوند و تحيت و سلام به آنها نثار مى شود» و در آيه 23 سوره «ابراهيم» و آيه 10 سوره «يونس» نيز درباره بهشتيان مى خوانيم: تَحِيَّـتُهُمْ فِيْها سَلامٌ: «تحيت آنها در بهشت سلام است». همچنين از آيات قرآن استفاده مى شود كه: تحيت به معنى سلام (يا چيزى معادل آن) در اقوام پيشين بوده است، در سوره «ذاريات» آيه 25 در داستان ابراهيم(عليه السلام) مى گويد: «هنگامى كه فرشتگانِ مأمور مجازات قوم لوط به صورت ناشناس بر او وارد شدند به او سلام كردند و او هم پاسخ آنها را با سلام داد» (اِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ) . از اشعار عرب جاهلى نيز استفاده مى شود كه تحيت به وسيله سلام در آن دوران بوده است هر گاه بى طرفانه اين تحيت اسلامى را كه محتوى توجه به خدا و دعا براى سلامت طرف و اعلام صلح و امنيت است، با تحيت هاى ديگرى كه در ميان اقوام مختلف معمول است مقايسه كنيم، ارزش آن براى ما روشن تر مى گردد. در روايات اسلامى تأكيد زيادى روى سلام شده تا آنجا كه از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده: مَنْ بَدَءَ بِالْكَلامِ قَبْلَ السَّلامِ فَلا تُجِيْبُوهُ : «كسى كه پيش از سلام آغاز به سخن كند پاسخ او را نگوئيد» و نيز از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه خداوند مى فرمايد: اَلْبَخِيْلُ مَنْ يَبْخَلُ بِالسَّلامِ : «بخيل كسى است كه حتى از سلام كردن بخل ورزد» و در حديث ديگرى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ اِفْشاءَ السَّلامِ : «خداوند افشاء سلام را دوست دارد» منظور از افشاى سلام، سلام كردن به افراد مختلف است.
در احاديث اسلامى، آداب فراوانى درباره سلام وارد شده از جمله اين كه: سلام تنها مخصوص كسانى نيست كه انسان با آنها آشنائى خاصى دارد، چنان كه در حديثى داريم كه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) سؤال شد: أَىُّ الْعَمَلِ خَيْرٌ؟: «كدام عمل بهتر است»؟ فرمود: تُطْعِمُ الطَّعامَ وَ تَقْرَءُ السَّلامَ عَلى مَنْ عَرَفْتَ وَ مَنْ لَمْ تَعْرِفْ : «عمل نيك آن است كه اطعام طعام كنى و سلام نمائى به كسانى كه مى شناسى و كسانى كه نمى شناسى» و نيز در احاديث وارد شده: سواره بر پياده، و آنها كه مركب گران قيمت ترى دارند، به كسانى كه مركب ارزان تر دارند، سلام كنند گويا اين دستور يك نوع مبارزه با تكبر ناشى از ثروت و موقعيت هاى خاص مادّى است. و اين درست نقطه مقابل چيزى است كه امروز ديده مى شود كه تحيت و سلام را وظيفه افراد پائين تر مى دانند و شكلى از استعمار، استعباد و بت پرستى به آن مى دهند، لذا در حالات پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: او به همه، حتى به كودكان سلام مى كرد البته اين سخن منافات با دستورى كه در بعضى از روايات وارد شده كه افراد كوچك تر از نظر سن بر بزرگ تر سلام كنند ندارد; زيرا اين يك نوع ادب و تواضع انسانى است و ارتباطى با مسأله اختلاف طبقاتى و تفاوت در ثروت و موقعيت هاى مادّى ندارد. در پاره اى از روايات دستور داده شده است: به افراد رباخوار، فاسق، منحرف و مانند آنها سلام نكنيد و اين خود يك نوع مبارزه با فساد است، 10 مگر اين كه سلام كردن به آنها وسيله اى باشد براى آشنائى و دعوت به ترك منكر. ضمناً بايد توجه داشت منظور از تحيت به احسن آن است كه سلام را با عبارات ديگرى مانند «وَ رَحْمَةُ اللّهِ» و مانند «وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ» تعقيب كنند. در تفسير «درّ المنثور» مى خوانيم: شخصى به پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) عرض كرد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ» . پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللّهِ» . ديگرى عرض كرد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللّهِ» . پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «وَ عَلَيْكَ اَلسَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ» . نفر ديگرى گفت: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ» . پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «وَ عَلَيْكَ» . هنگامى كه سؤال كرد: چرا جواب مرا كوتاه بيان كرديد؟ فرمود: قرآن مى گويد: تحيت را به طرز نيكوترى پاسخ گوئيد، اما تو چيزى باقى نگذاشتى! 11 در حقيقت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در مورد نفر اول و دوم تحيت به نحو احسن گفت، اما در مورد شخص سوم به مساوى; زيرا جمله «عَلَيْكَ» مفهومش اين است كه تمام آنچه گفتى بر تو نيز باشد.
لا تَتِمُّ مُروءَةُ الرّجُلِ حتّى يَتَفَقّهَ (في دِينهِ)، و يَقتَصِدَ في مَعيشَتِهِ، و يَصبِرَ علَى النّائبةِ إذا نَزَلَت بهِ، و يَستَعذِبَ مَرارَةَ إخوانِهِ .
مردانگى مرد كامل نشود ، مگر آن گاه كه در دينش فقيه و دانا شود. در زندگيش ميانه روى كند ، در برابر پيشامدهاى سختى كه به او مى رسد شكيبا باشد و تلخى برادران را شيرين يابد.
امام رضا (علیهالسلام) در دعا براى حجة بن الحسن (صلوات اللّه علیه) میفرمایند :
خدایا! در کار او ما را از خستگی و تنبلی و سستی پناه ده و ما را از کسانی قرار ده که به واسطهٔ آنان دینت را یاری میکنی و یاری ولیّ خود را محکم میگردانی و دیگران را جایگزین ما مکن ، به راستی که قرار دادن دیگران به جای ما بر تو آسان است و بر ما سخت.
بحارالأنوار ، ج ۹۲ ، ص ۳۳۲ جمال الأسبوع ، ج ۱ ، ص ۵۱۲
۱ ـ ازدواج پیامبر صلّی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیها السلام
پیامبر صلّی الله علیه و آله ۱۵ سال قبل از بعثت با حضرت خدیجه کبری علیها السلام ازدواج نمودند. (۱)
از احادیث شیعه و اخبار عامّه معلوم می شود که حضرت خدیجه بنت خویلد بن اسد، در علم و اطّلاع به کتب آن زمان معروف بوده است.
او از زنان قریش، علاوه بر کثرت اموال و املاک و تجاراتی که داشت، به عقل و کیاست نیز مزیّت داشت و در آن زمان او را طاهره، مُبارکه، سیده ی نسوان و ملکه ی بطحاء می گفتند.
او از کسانی بود که انتظار قدوم پیامبر صلّی الله علیه و آله را می کشید و همیشه از علماء علایم نبوّت آن حضرت را جویا می شد.
هنگامی که خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله شرفیاب شد، اوّل از مُهر نبوّت سُؤال کرد و آن را زیارت کرد اشعار فصیح او در مدح رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و کمال محبّتش به آل عبد المطّلب مشهور است که کاشف از علم و ادب و محبّت اوست. در همان روزی که آن حضرت مبعوث به رسالت شد جناب خدیجه علیها السلام ایمان آورد.
حضرت خدیجه علیها السلام از مال خویش و میراثی که به او رسیده بود به صورت مضاربه تجارت می نمود.
چندی نگذشت که از بزرگان تجّار شد به گونه ای که هشتاد هزار شتر زیر بار تجارت او بودند و هر روز اموال او زیادتر می شد. بر بام خانه ی او قُبّه ای از حریر سبز با طنابهای ابریشم با تمثالی چند بود که این علامت جلالت آن مخدّره بود.
افراد زیادی مانند عقبة بن ابی معیط و ابن ابی شهاب که هر یک چهار صد کنیز و غلام و خدمتکار داشتند، و ابو جهل و ابوسفیان و دیگر بزرگان عرب آن روز به خواستگاری آن حضرت آمدند؛ ولی آن حضرت قبول نفرمودند و هیچ شوهری اختیار نکردند و باکره و عَذْراء بودند (۲) تا سر انجام خود شان در سن ۲۵ یا ۲۸ سالگی (۳) پیشنهاد ازدواج به پیامبر صلّی الله علیه و آله دادند و این ازدواج با آداب و مراسم خاصّی انجام شد.
خداوند دو پسر به نام های قاسم و عبدالله که به آنها طیّب و طاهر هم می گفتند، به آن دو بزرگوار عنایت فرمود و تنها دخترشان فاطمه علیها السلام بود، و دیگران دختر خوانده های پیامبر صلّی الله علیه و آله و دختران خواهر خدیجه علیه السلام بودند که بعد از فوت پدرشان حضرت خدیجه علیها السلام احتیاجات شان را بر طرف می کرد تا اینکه مادرشان هاله فوت کرد، که تحت سر پرستی پیامبر صلّی الله علیه و آله و حضرت خدیجه علیها السلام در خانه ی خدیجه علیها السلام قرار گرفتند. لذا در بین مردم مشهور شد که آنها دختران رسول خدایند. (۴)
در کرامت و بزرگواری ایشان همین بس که آن حضرت مادر حضرت صدیقه ی طاهره علیها السلام امّ الأئمة المعصومین علیهم السلام و همسر امیر المؤمنین علیه السلام و جدّه ی حضرات معصومین علیهم السلام است.
حضرت خدیجه علیها السلام بیست و چهار سال و یک ماه با پیامبر صلّی الله علیه و آله زندگی کرد، و تا آن حضرت زنده بود پیامبر صلّی الله علیه و آله همسر دیگری اختیار نفرمود.
همچنین حضرت خدیجه علیها السلام جمیع اموال خود را به پیامبر صلّی الله علیه و آله واگذار کرد.
عایشه می گوید :
کمتر اتّفاق می افتاد که پیامبر صلّی الله علیه و آله از خانه بیرون رود و خدیجه علیها السلام را به خیر یاد نکند، چنان که یک روز آتش حسد من مشتعل شد و گفتم :
یا رسول الله ! تا کی خدیجه را یاد می کنی ؟
او پیر زنی بیش نبوده !
خداوند بهتر از او را (منظورش خودش بوده) به تو مرحمت کرد !
پیامبر صلّی الله علیه و آله در غضب شد و فرمود :
نه به خدا قسم ! بهتر از خدیجه علیها السلام نصیب من نشده. به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند، و تصدیق نبوّت من نمود در وقتی که مردم مرا تکذیب می کردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد در وقتی که مردم مرا از خود دور می کردند.
خداوند متعال از خدیجه علیها السلام به من فرزندانی روزی کرد و رحم تو را عقیم قرارداد. (۵)
منابع : ۱- مسار الشیعة : ص ۲۹. ۲. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج ۱ ص ۲۰۶. ۳. الصحیح من السیرة : ج ۲، ص ۱۵۰ ـ ۱۱۷ ازدواج النّبی صلّی الله علیه و آله و بناته : ص ۳۰ ۴. الاستغاثة فی بدع الثلاثة. ۵. ریاحین الشریعة : ج ۲، ص ۲۰۲
۸۷اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَديثاً
ترجمه ۸۷ ـ خداوند، معبودى جز او نيست! و به يقين، همه شما را در روز رستاخيز ـ كه شكى در آن نيست ـ جمع مى كند! و كيست كه از خداوند راستگوتر باشد؟!
تفسیر آيه فوق تكميلى براى آيات قبل و مقدمه اى براى آيات بعد است; زيرا در آيه گذشته پس از دستور به «ردّ تحيت» فرمود: خداوند حساب همه اعمال شما را دارد. در اين آيه، اشاره به مسأله رستاخيز و دادگاه عمومى بندگان در روز قيامت كرده و آن را با مسأله توحيد و يگانگى خدا كه ركن ديگرى از ايمان است مى آميزد، و مى فرمايد: «معبودى جز او نيست و به طور قطع در روز قيامت شما را دسته جمعى مبعوث مى كند، همان روز قيامتى كه هيچ شك و ترديدى در آن نيست» (اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ). تعبير به «يَجْمَعَنَّكُم» اشاره به اين است كه: قيامتِ همه افراد بشر در يك روز واقع خواهد شد، همان طور كه در آخر سوره «مريم» ، آيات 93 تا 95 نيز اشاره به اين حقيقت شده كه: تمام بندگان خدا اعم از ساكنان زمين و ساكنان كرات ديگر همه در يك روز مبعوث مى شوند. تعبير به لا رَيْبَ فِيْهِ: «هيچ ترديدى در آن نيست» در مورد روز قيامت در اين آيه و چندين مورد ديگر از آيات قرآن، در حقيقت اشاره به دلائل قطعى و مسلّمى است كه از وجود چنين روزى خبر مى دهد، مانند: «قانون تكامل» ، «حكمت و فلسفه آفرينش» و «قانون عدالت پروردگار» كه در بحث معاد، مشروحاً ذكر شده است. و در پايان براى تأكيد مطلب مى فرمايد: «كيست كه راستگوتر از خدا باشد» (وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَديثاً). بنابراين، هر گونه وعده اى درباره روز قيامت و غير آن مى دهد نبايد نسبت به وفاى به آن جاى ترديد باشد; زيرا دروغ، يا از جهل سرچشمه مى گيرد، يا از ضعف و نياز، اما خداوندى كه از همه آگاه تر و از همگان بى نياز است، از هر كس راستگوتر است و اصولاً دروغ براى او مفهومى ندارد.
«وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ » {و نشانه ها نهاد؛ و آنان به وسيله ستارگان هدایت می شوند} (سوره نحل، آيه ۱۶)
حضرت ابالحسن علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فرمودند :
فالْعَلَامَاتُ الْأَوْصِيَاءُ وَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم)
مقصود از علامات (نشانه ها) ، وجود مقدس اوصیاء (علیهم السلام) و مقصود از نجم (ستاره) وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) است [که هدایت خلق به وسیله آنان می باشد]
▫️مراد از «تین» امام حسن (علیه السلام) است و «زیتون» امام حسین (علیه السلام) که دو میوۀ قلب نازنین حضرت محمد مصطفی و مولانا علی المرتضی و مولاتنا فاطمة الزهرا (علیهم السلام) بودند و «طور سینین» امیرالمؤمنین (صلوات اللّه و سلامه علیه) و «بلد امین» حضرت سیدتنا و مولاتنا فاطمه زهرا (علیها السلام) می باشند.
تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج۱۰، ص: ۲۹۰ تفسير اثنا عشري، ج۱۴، ص: ۲۷۱
کساء مادری و محبت حضرت أم عالَم امکان، صدیقه کبری (سلام الله علیها) همان محدوده ی بلد و حرم امنی است که هر کس داخل آن شود، در رحمت الهی وارد شده و هر کس خارج آن قرار گیرد، در عذاب و سخط خواهد بود: باطِنُهُ فيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذاب (سوره حدید، آيه ۱۳)
بلد أمن یعنی مبدأ و منشأ ای که از آن رحمة للعالمین ای ذات اقدس اله به بروز و ظهور رسیده و متکثر می گردد. رحمت واسعه ذات اقدس اله ، همان حریم امنی است که خلق را از شیاطین جن و انس در امان نگه داشته و حضرت مولاتنا فاطمة الزهراء (علیها السلام) حقیقت رحمت واسعه الهی اند:
الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ أَبُوهُ النُّورُ وَ أُمُّهُ الرَّحْمَةُ بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج۱، ص: ۸۰
لذا حضرت صدیقه کبری (علیها السلام)، «فاطمة» نامیده شد، چرا که محبین خود را از آتش جهنم بریده نگه داشته و اعداء خود را از محبتش بریده نگه می دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرمودند:
▪️دخترم در زمین، فاطمة نامیده شده ، از آنجا که شیعیان خود را از آتش جهنم و اعداء اش را از محبتش دور نگه می دارد
معاني الأخبار ؛ النص ؛ ص۳۹۶
کساء و چادر مادری حضرت صدیقه (سلام الله علیها) همه خلق را در بر می گیرد ؛ جز اصنام و اعداء الله (لعنة الله علیهم احمعین) که از فطرت ربوبی برگشته اند؛ یعنی از حریم و نعمتِ وجود محبت مادری بیرون افتاده اند: فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها (سوره روم، آیه ۳۰).
خارج از «بلد امین»، امانی از عذاب الهی نیست و تنها گستره ی محبت مادری أم عالَم امکان است که محل امن و حرم امن الهی باشد. چنانکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) در دعایی که برای خود و فرزندانش کرد، فرمود:
«خدایا این بلد را حریم امن قرار ده و من و فرزندانم را از عبادت اصنام بر حذر دار»
حضرت ابراهیم (علیه السلام) با این دعا، درخواست ورود خود و ابناء اش را به کساء فاطمی اعلان و از محضر حضرت مادر (علیها السلام) اذن ورود می گیرد و از اعداء آن حضرت، اعلان برائت می نماید.
اما حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) که «رحمة للعالمین» می باشند، منتسب به «بلد امین» اند یعنی منتسب به «کساء حضرت أم ابیها (علیها السلام)» هستند؛ که ذات اقدس اله در پاسخ به جناب جبرئیل، اهل کساء را اینگونه معرفی نمود: هُمْ فاطِمَةُ وَ اَبُوها وَ بَعْلُها وَ بَنُوها (فرازی از حدیث شریف کساء).
به عبارت دیگر، حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) «أمّی» یعنی مادری هستند که بارها خطاب به دخترشان فاطمة بنت محمد (علیهما السلام) فرمودند: فِداهَا ابوُهَا، اَنتِ أُمّ اَبيها.
بحار الأنوار ، ج۴۳ ص: ۱۹
بنابراین وجود مقدسه ی حضرت فاطمة زهراء (سلام الله علیها) و کساء ایشان، تنها حریم و محدوده ی «بلد امن عالَم» است.
خداوند عزوجل با به کار بردن واژه «بلد» در قالب «البلد» ( که ال آن دلالت بر شمول دارد) به این حقیقت اشاره می نماید که تمام امن و امنیت و آرامش و سِلم در عالَم ، منحصر است در کساء حضرت مادر ، و تنها متعلقین به این کساء در امان خواهند بود. بلد امنی که ذات اقدس اله در آیات حضرت قرآن با قسم یاد نمودن و نیز اشاره به آن با ضمیر «هذا» ( وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمينِ) بر حرمت و عظمت و شرافت خاص آن تأکید مؤکد می نماید.
شخصی از حضرت صادق الائمه (علیه السلام) سوال می کند که چگونه است که حضرت قرآن بر اثر کثرت خواندن و تعلیم، هیچ گاه فرسوده و کهنه نمی شود و همواره طراوت و تازگی دارد؟
از آنجا که خداوند عزوجل، قرآن را برای زمان خاص و مردم خاصی قرار نداده، الی یوم القیامة طراوت و تازگی دارد و در هر زمان برای آنان جدید و نو می باشد.
الأمالي (للطوسي)، النص، ص: ۵۸۰ البرهان في تفسير القرآن ؛ ج۱ ؛ ص۶۶ بحار الأنوار ج۸۹ ص: ۱۵
حضرت قرآن، کل علم هستی است و تبیان هر آنچه که مردم الی یوم القیامة به آن احتیاج دارند. در هر زمان، بطنی از بطون آن منکشف می گردد و علمی از علوم نامنتهای آن با توجه به رشد عقول مردم آن عصر ظاهر و بارز می شود. لذا در هر زمان حجت و برای مردم هر عصری، جدید و تازه است.
بنابراین گذر ایام و زمان نه تنها سبب کهنگی و فرسودگی و قدیمی شدن آن نمی شود، بلکه سبب به ظهور رسیدن علمی از علوم آن می گردد و این حیات و غضاضت الی الابد ادامه دارد: لَا يَخْلُقُ مِنَ الْأَزْمِنَةِ.
{آیا ندیدى چگونه خداوند کلمهی طیّبه را به درخت پاکیزهاى تشبیه کرده که ریشهی آن ثابت و شاخهی آن در آسمان است؟! هرزمان میوهی خود را به اذن پروردگارش مىدهد و خداوند براى مردم مَثَلها مىزند، شاید متذکّر شوند} (سوره مبارکه ابراهیم ، آیات ۲۴و۲۵ )
قال أمير المؤمنين علي (عليه السلام) :
أنا شجرة تخرج من طور سینین من درختی هستم که از طور سيناء خارج شده است
قالت مولاتنا فاطمه الزهراء (سلام الله علیها):
أنَا الشَّجَرَةُ الَّتِي تَأتي أُكُلَها كُلَّ حين أنَا الشَّجَرَةُ الَّتِي تَأتي أُكُلَها (أعني الحسن و الحسین علیهما السلام)
من درختی هستم که هر زمان، ثمرش را می دهد؛ [به اختلاف نسخ] من درختی هستم که ثمره هایش امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) هستند
خطبه مفاخره (لإبن شاذان قمی) ص۸۰
حضرت مولاتنا فاطمة الزهراء (عليها السلام) در فرازی از خطبه مفاخره و در مقام بیان فضائل و شئونات ذاتی شان با بیان «أنا» که دلالت بر انحصار دارد، وجود مبارکشان را حقیقت شجره طيبه و عنصر و جوهرة ی آن معرفی می نمایند (۱).
شجره طیبه ی متکثّر و کثیر الخیر که أغصانش (شاخه هایش) وجود مقدس ائمه (علیهم السلام) از فرزندان حضرت کوثر اند (۲): أعني الحسن و الحسین (علیهما السلام).
ثمره ی این شجره طيبه ، علم آل محمد (علیهم السلام) است (۳) که این علم به واسطه حاملان علم و شیعیان (۴) در کلّ عالَم به کثرت رسیده و در دسترس همه خلق قرار داده می شود. به عبارت دیگر، از کوثر فاطمی یعنی دامن کثرت حضرت اُمّ عالَم امکان، حضرت مولاتنا فاطمة الزهراء (عليها السلام) الی الابد شیعیان و مؤمنینی به وجود می آیند که منبع فیض و برکت و خیر هستند برای کلّ خلق.
منابع
(۱). عن أبي جعفر (عليهالسلام) : و عُنْصُرُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةَ [تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة ص۲۴۶]
(۲).قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) : و الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّيَّتِهَا أَغْصَانُهَا [تفسير فرات الكوفي ؛ ص۲۲۰]
(۳).قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) : عِلْمُنَا ثَمَرُهَا تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها [الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) ؛ج۱ ؛ ص۲۵۲]
(۴). عن الصادق (عليه السلام): نحْنُ نُعْطِي شِيعَتَنَا مَا نَشَاءُ مِنْ أَمْرِ عِلْمِنَا [تفسير کنزالدقائق و بحر الغرائب، ج۷ ص۵۲]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : خداوند عزوجل به ملائکه که مشغول تسبیح و تقدیس بودند، گفت:
به عزت و جلالم سوگند، همانا ثواب تقدیس و تسبیح شما را تا روز قیامت ، برای محبّین حضرت فاطمه و پدرش و همسرش و پسرانش (علیهم الصلاة والسلام) قرار می دهم.
بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۷
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمهَ و اَبیها و بَعلِِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک
از القاب مبارک حضرت مولانا بقیة الله الاعظم (أرواحنافداه) «المصباح» است. وجود مقدس آن حضرت هم مصدر أنوار و هم فاعل هدایت می باشند؛ به واسطه ی أنوار هدایت حضرتشان است که حجب ظلمانی از قلوب و نفوس خلق برطرف شده و حق و حقیقت بر آنان ظاهر و آشکار می گردد.
در شریفه ۳۵ سوره مبارکه نور، از وجود مقدس امام ، به «مصباح» (چراغ روشن) تعبیر شده است: عن ابی جعفر (علیه السلام): الْمِصْبَاحُ هُوَ الْإِمَامُ (۱)
و حضرت صادق الائمه (علیه السلام) وجود مقدسشان را «مصباحی» از «مصابیح مشکاة» معرفی نمودند؛ یعنی امامی از امامان هدایت که از حضرت مشکاة، فاطمة الزهراء (علیها السلام) به ظهور رسیده اند: أنَا.. مِصْبَاحٌ مِنْ مَصَابِيحِ الْمِشْكَاةِ الَّتِي فِيهَا نُورُ النُّورِ (۳)
لقب «مصباح هُدی» از القاب خاص حضرت مولانا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می باشد که فرمودند: إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (علیه السلام) ... لَمَكْتُوبٌ عَنْ يَمِينِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِينَةُ نَجَاة (۴)
امام موسی بن جعفر الکاظم (علیه السلام) در هنگام دعا برای تعجیل فرج، به لقب مبارک «مصباح الدُّجی» در خصوص مولانا بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) تصریح نموده و فرمودند:
او مهدی آل محمد (علیهم السلام) است... پدرم به فداى كسى كه در راه خشنودى خدا، سرزنش هيچ سرزنش كننده اى در او اثر نمى گذارد، همو كه چراغ هدایت در تاریکى هاى مطلق است، پدرم فداى كسى كه به امر خدا قيام مى نمايد.
منابع
(۱). الهداية الكبرى ؛ ص۳۶۰ (۲).الأمالي( للصدوق) النص، ص۶١٢؛ بحار الأنوار ج١٠، ص ٢١٧ (۳).عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج۱ ؛ ص۶۰ : [همانا در سمت راست عرش مکتوب است که حسین بن علی (علیه السلام) چراغ هدایت و کشتی نجات است] (۵). بحار الأنوار ج۸۳ ؛ ص۸۱؛ فلاح السائل و نجاح المسائل ص۱۹۹
امام صادق علیه السلام فرمود: هر چیزی پاداش و مزدی دارد، مگر اشکی که برای ما ریخته شود (که چیزی با آن برابری نمی کند و مزد بی اندازه دارد). جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .548
امام صادق «علیه السلام»
هرگاه خواستی امام حسین «علیه السلام» را زیارت کنی، او را زیارت کن در حالی که محزون و مرکوب، ژولیده موی و غبارآلود و گرسنه و تشنه لب باشی و از اباعبدالله علیه السلام حوائجت را بخواه و برگرد و کربلا را وطن خود مگیر
امام خامنه ای: آیا ما کسانی را داریم که در مشاغل بالا بودند، از زندگی مرفّه برخوردار بودند، [امّا] جزو صدّیقین شده باشند؟ بله؛ چه کسی؟ زن فرعون.
آنچه او را از فرعون جدا میکند ایمان او است؛ آنچه او را به موسیٰ نزدیک میکند ایمان او است؛ این ایمان را [هم] با عمل همراه میکند. در داخل خانهی فرعون، موسایی بودن کار آسانی نیست. نه [اینکه] خیال کنی مثل بقیّهی بنیاسرائیل است؛ ابدا! درست است به او حُسن ظن دارند، درست است او را دیر میشناسند، درست است کشف نمیکنند که چه میکند، امّا بالاخره خواهند فهمید. خبرهایی که برای موسیٰ میرساند، یاران موسیٰ را که نجات میدهد، کمکهای مالی که به بنیاسرائیل میکند، بدخواهان بنیاسرائیل از دستگاه فرعون را که رسوا میکند و کارشان را خنثی میکند، کار میکند؛ موسایی است. 1357/08/08
یکى از بزرگترین تکالیف دانایان این است که آنهایى را که نمیدانند ارشاد کنند تا همه بدانند؛ اسلام این را میخواهد؛ اسلام میخواهد آنکه نمیداند به وسیلهى آنکه میداند آگاه بشود تا همه بدانند و ناگهان عالَم اسلام و جامعهى اسلام، همه با هم عمل کنند و پیش بروند؛ بر نادان نمیبخشاید از آنکه چرا نادان مانده است، بر دانا بیشتر نمیبخشاید که چرا عمل نکرده است و چرا نادان را آگاه نساخته است ... 1357/02/22
امام خامنه ای:
عهد دانایان
امیرالمؤمنین میگوید من حکومت را قبول کردم به خاطر همین پیمان؛ خدا از من پیمان گرفته، خدا مرا مجبور میکند که صبر نکنم، ساکت ننشینم؛ خدا از من میخواهد که من ظالم را سیر و مظلوم را گرسنه تحمّل نکنم، اجازه ندهم که بعضى بر بعضى ستم کنند. با اینجور اقتضاء حکومت را قبول میکند امیرالمؤمنین. میگوید اگر این نبود، لَاَلقَیتُ حَبلَها عَلَى غارِبِها؛ ریسمان خلافت را روی پشتش میانداختم، او را رها میکردم که براى خودش هر جا رفت برود؛ این روش امیرالمؤمنین است 1357/02/22
امام خامنه ای:
ما مردم باید بدانیم که شیعهى على مسئولیتش از همه بیشتر است ... چرا؟ چون رهبرى، این چنین آگاه داشته، چون همه چیز به او گفته شده است. ادّعاى شیعه بودن، خود مسئولیّتى دارد. آن کسانى که مدّعى پیروى ائمّه هستند، مسئولیّت بزرگترى دارند و عالِمانشان مسئولیّت سنگینترى. چگونه میتوان دَم از اسلام زد و زندگى فردى و اجتماعى را طبق اسلام و با احکام اسلام تطبیق نکرد؟ چگونه میتوان مدّعى پیروى على بود و حقایق را ندانست و نگفت؟ لذاست که علماى تشیّع، آگاهان، دانایان، آن کسانى که به راستى شایستگى نام جانشین و پیرو على را داشتند، در طول تاریخ هر جا نگاه میکنید، اینها را در مقابل قدرتهاى مسلّط و ستمگر مىبینید. 1357/02/22
تاریخ شهادت : 1396/03/21| محل شهادت : حماه - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
همسرم از تو میخواهم در نبود من صبوری کنی و از مادر سادات حضرت صدیقه طاهره(س) استمداد کنی، عفت پیشه کنی و به فرزندمان بیاموزی، که در محشر سرافکنده و خجل ظاهر نشوی. فقط و فقط به خانوادهام و همسرم میگویم که نماز اول وقت را فراموش نکنند و عفت پیشه کنند.
در فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید مجید محمدی آمده است: «عزیزانم! زیاد فکر کنید و زیاد مطالعه کنید و زیاد مشورت کنید که انسانیت و حتی دیندار بودن و دیندار ماندن در همین تفکر و اندیشه زیاد است.»
برادران و خواهران نعمت زياد است كه هر كس بنا بر بينش خود آنها را میبینید اما از خدا بخواهيد جزء كورها نباشيد، برادران و خواهران عزيز براى اينكه از اين راهى كه بهوسیله اسلام و از طريق امام به آن هدایتشدهایم منحرف نشويم دعا بنماییم كه رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا...
ثم لیندب الحسین و یبکیه و یأمر من فی داره بالبکاء علیه و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاء بعضهم بعضا فی البیوت و لیعز بعضهم بعضا بمصاب الحسین علیه السلام.
امام باقر علیه السلام نسبت به کسانی که در روز عاشورا نمی توانند به زیارت آن حضرت بروند، اینگونه دستورعزاداری دادند و فرمودند: بر حسین علیه السلام ندبه و عزاداری و گریه کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانه اش با اظهار گریه و ناله بر حسین علیه السلام، مراسم عزاداری بر پا کند و یکدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیت گویی در سوگ حسین علیه السلام در خانه هایشان ملاقات کنند.
کامل الزیارات، ص .175
امام باقر«علیه السلام» اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین «علیه السلام» چقدر فضیلت و ثواب دارد ،بدرستیکه از شوق می مردند و نفسهایشان از روی حسرت بند می آمد،گفتم: چقدر فضیلت دارد،حضرت فرمودند: هرکس امام حسین «علیه السلام» را زیارت کند، از روی اشتیاقی که به او دارد خدا برایش هزار حج مقبول و هزار عمره و اجر هزار شهید از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار بنده آزاد کردن که مراد از آن رضای خدا باشد می نویسد. وسایل الشیعه،ج14،ص453
سه عنصر در حرکت حضرت ابیعبداللَّه (علیهالسّلام) وجود دارد: عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت، و عنصر عاطفه. عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات آن بزرگوار متجلی است؛ قبل از شروع این حرکت، از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت. جمله، جملهی این بیانات نورانی، بیانکنندهی یک منطق مستحکم است. خلاصهی این منطق هم این است که وقتی شرایط وجود داشت و متناسب بود، وظیفهی مسلمان، «اقدام» است؛ این اقدام خطر داشته باشد در عالیترین مراحل، یا نداشته باشد. خطرِ بالاترین، آن است که انسان جان خود و عزیزان و نوامیس نزدیک خود - همسر، خواهر، فرزندان و دختران - را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد و در معرض اسارت قرار دهد. اینها چیزهایی است که از بس تکرار شده، برای ما عادی شده، در حالی که هر یک از این کلمات، تکاندهنده است. بنابراین، حتی اگر خطر در این حد هم وجود داشته باشد، وقتی شرایط برای اقدام متناسبِ با این خطر وجود دارد، انسان باید اقدام کند و دنیا نباید جلوی انسان را بگیرد؛ ملاحظهکاری و محافظهکاری نباید مانع انسان شود؛ لذت و راحت و عافیتِ جسمانی نباید مانع راهِ انسان شود؛ انسان باید حرکت کند. اگر حرکت نکرد، ارکان ایمان و اسلام او بر جا نیست. 1384/11/05
امام خامنه ای: در مقابل «لا یفل الحدید الاّ الحدید» باید با منطق به میدان رفت. دشمن دارد از ابزارهای هنری استفاده میکند؛ از ابزارهای مدرنِ تبلیغی استفاده میکند و حرفها را پخش میکند؛ آماج عمده هم جوانهای ما هستند ...
امروز توجه کنید که گرایش تبلیغی دشمنان ما فقط این نیست که به نظام اسلامی فحاشی کنند یا بد بگویند یا یک تهمت سیاسی بزنند؛ امروز دشمنان ما به شکل مبنایی با مباحثی که پایهی جمهوری اسلامی است، دارند دست و پنجه نرم میکنند. به قول خودشان، دارند تفکر ضد جمهوری اسلامی را تئوریزه میکنند. در واقع برای تفکر سیطرهی استکبارىِ دنیای استکبار و در رأس آنها امریکا بر همهی جهان، دارند پایهی فکری درست میکنند. آنچه مربوط به ایمان مردم است، آنچه مربوط به حقانیت اسلام و قرآن و احکام الهی است، آنچه مربوط به درآمیختگی و وحدت دین و سیاست است، آنچه مربوط به مبانی خاص جمهوری اسلامی است؛ همهی اینها مورد چالش است و این چالش به شکل بسیار جدی دارد دنبال میشود. مخالفان نظام جمهوری اسلامی فقط یک مشت فحاشهایی که در رادیو و تلویزیونها بنشینند و یاوهسرایىِ سیاسی بکنند، نیستند؛ افراد متفکر را به کار گرفتهاند؛ آدمهایی را که در زمینههای فکری - چه دینی، چه سیاسی - میتوانند حرفی به میدان بیاورند، به کار گرفتهاند و دارند پول خرج میکنند و فکر درست میکنند و آن را به جامعه تزریق میکنند. در مقابلهی با این، نه عصبانیت، نه تکفیر، نه سلاح، نه قوهی زور، هیچکدام فایدهیی ندارد. در مقابل «لا یفل الحدید الاّ الحدید» باید با منطق به میدان رفت. دشمن دارد از ابزارهای هنری استفاده میکند؛ از ابزارهای مدرنِ تبلیغی استفاده میکند و حرفها را پخش میکند؛ آماج عمده هم جوانهای ما هستند. 1384/06/17
«دستگاههای تبلیغاتی دنیا برای گمراه کردن انسانها... از همهی امکانات استفاده میکنند برای الگوسازی، ملتها هم دستشان خالی است و الگویی برای ارائه در مقابل آنها ندارند. ما دستمان پُر است... امام حسن و امام حسین را گفتهاند: «سیّدی شباب اهل الجنّة» ... یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد. جوانی پیغمبر و امیرالمؤمنین هم همینجور است.» ۱۳۸۳/۰۵/۱۷
امام حسین علیهالسلام با یک دنیا مواجه بود حضرت آیتالله امام خامنهای: « امام حسین با یک دنیا مواجه بود همان طور که پیغمبر(ص) در بعثت، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین(ع) هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود.» ۱۳۷۵/۰۹/۲۴
امام خامنه ای: پروردگارا! خودت به ما توفیق بده که آنچه راه هدایت است بشناسیم و آن راه را بپیماییم.
امام خامنه ای:
لزوم تقویت تقوای ملی و اجتماعی در کشور ما و دنیای اسلام
و از درون باید اقتدار بجوشد. تقوای عمومی و اجتماعی، مثل تقوای فردی است؛ در تقوای فردی -که روزه برای تقوا است؛ ماه روزه، ماه تحصیل تقوا است- شما وقتیکه متّقی باشید، از درون مصونیّت پیدا میکنید؛ مثل کسی که واکسن زده و در خود ایجاد مصونیّت کرده، که به یک محیط آلودهی به میکروب هم که برود، میکروب در او اثر نمیکند؛ تقوا اینجوری است؛ تقوا نمیگذارد که محیط بیرونی، روی شما اثر بگذارد؛ لااقل نمیگذارد بهآسانی اثر بگذارد؛ تقوای فردی اینجوری است. تقوای ملّی هم همینجور است؛ اگر یک ملّتی از درون، خود را قوی کند، علم خود را، صنعت خود را، ایمان خود را، فرهنگ خود را تقویت بکند، نیروهای بیرونی نمیتوانند رویش تأثیر بگذارند. این نسخهای است که امروز همهی ما بایستی به این نسخه عمل کنیم؛ دنیای اسلام هم باید به این نسخه عمل کند. ۱۳۹۴/۰۴/۲۷
شهید مدافع حرم شهید عبدالله باقری (ابو علی) تاریخ شهادت : 1394/08/01| حلب - سوریه
در فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید عباس دانشگر آمده است:
«درد را انسان بیهوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار میفهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟ نکند بیهوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم...
شهید سیروس تیمورینیا شهادت: چهاردهم اردیبهشت 1361 در شلمچه
شهدا نظاره گر اعمال شما هستند بدانید كه شهدای عظیم انقلاب كبیر اسلامی هرلحظه نظارهگر اعمال شما هستند و انتظار دارند كه در راه آنها قدم بردارید. (بخشی از وصیت نامه)
شهید از لحظه تولد تو تا لحظه شهادت همیشه حماسه حسین(ع) را در خاطره خود دارد؛ و دشمنان اسلام باید بدانند كه مادران ما وقتی به ما شیر میدادند در روضههای اباعبدالله(ع) در حال اشك ریختن به مظلوم شهید شدن حسین(ع) بودهاند، و ما شیر مادر را همراه با اشكی كه برای حسین میریخته میخوردیم و حماسه حسین(ع) در خون ما جوشش دارد.