براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 6 مهر 1402
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
فداكارى بى نظير در ليلة المبيت
امتحان شدن شیعیان در آخرالزمان امام صادق علیه السلام، درباره شدت فتنههای زمان غیبت میفرماید:«وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛َّ وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛ حَتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»؛ به خدا سوگند شما خالص می شوید؛- به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا میشوید؛- به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛- تا اینکه از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر. در این میان کسانی نجات خواهند یافت که:١- خود را در زمان غیبت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛٢- خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند(تزکیه نفس کنند).٣- شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است. بحارالانوار، ج ۵، صفحه ۲۱۶
امام زمان خود را بشناسیم... امام حسن عسکری علیه السلام: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است. کمال الدین صفحه ۴۰۹ حدیث ۹
امام رضا علیهالسلام فرمودند: همانا از کسانی که مودّت ما اهلبیت را دارند، افرادی هستند که #فتنهی ایشان بر شیعیان ما از دجّال بیشتر است! عرضه داشتم: چگونه ای پسر رسولخدا(ص)؟ فرمودند: با دوست داشتن #دشمنان ما و دشمنی با اولیاء ما.چون چنین شود، حقّ به باطل مخلوط میگردد، و امر مشتبه میشود، پس مؤمن از #منافق شناخته نمی شود. بحارالأنوارالجامعه، ج٧٢، ص٣٩١.
حسین(علیهالسلام) چراغ هدایت است رهبر انقلاب: نام امام حسین(ع)، راه امام حسین(ع)، توجّه به امام حسین(ع)، توسّل به حسینبنعلی سیّدالشّهدا (سلام اللّه علیه) راهگشا است. به معنای واقعی کلمه «حُسَینٌ مِصباحُ الهُدیٰ»؛ حسین(ع) چراغ هدایت است. این هدایت را شما در ضمیر خودتان، در باطن خودتان هم حس میکنید. هر کسی در یک محفل حسینی(ع) بنشیند و برخیزد، بدون تردید بهرهی معنوی از این نشست و برخاست میبرد؛ در این تردیدی نیست. مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۶/۱۵
السلامعلیکیااباعبداللهالحسین
پیامبر اکرم (ص) : هر کس در ازدواج زن و مردى تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویى از بدنش شهرى در بهشت به او کرامت میفرماید. و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده و در راه خدا آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزو شهیدان خواهد بود... ارشاد القلوب
رهبر معظم انقلاب: کسانی که در دوران دفاع مقدس سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت میکردند، منتظران حقیقی بودند. یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس گرامی باد.
اگر ۳۰۰ سال هم از دفاع مقدس بگذرد شهدا فراموش نخواهند شد رهبرمعظم انقلاب: سی سال میگذرد از پایان دفاع مقدّس امّا اگر سیصد سال هم بگذرد، این #شهدای_عزیز_ما_فراموش_نخواهند_شد؛ روزبهروز اینها زندهتر میشوند؛ بحمداللّه در جامعهی ما روزبهروز اینها زندهتر دارند میشوند. ۹۷/۸/۱۴
«یاران آخرالزمانی» حاج قاسم سلیمانی: اما من معتقد هستم، آن چیزی که دیدم، صحنههایی که دیدیم و شما هم دیدید خیلیهاتون، معتقدم، #امام_زمان (عج) که ظهور بکنند، حکومتی که ایجاد میکنند، قلهی آن حکومت آن دوره بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد.
نقشه دشمن را کامل نکنید حضرت آیتالله امام خامنهای: «یک وقت میبینید ما در داخل جدول و پازلهای دشمن قرار میگیریم... خب، این خیلی چیز بدی است؛ ما باید سعی کنیم که تأمینکنندهی اجزاء او نباشیم. مثل این جدول حروف متقاطع که وقتی کنار هم گذاشته میشود، یک کلمهای از تویش در میآید. دشمن یک جدولی این جوری درست کرده، برای اینکه یک حرفی از تویش در بیاورد؛ چند تا از این حروف را هم ما بگذاریم! این را باید مراقبت کرد؛ بحث سر این است؛ باید جدول دشمن را کامل نکنیم؛ پازل دشمن را کامل نکنیم؛ ببینیم دشمن چه کار دارد میکند و چه کار میخواهد بکند؛ اهداف و حضور واضح او را ببینیم.» ۱۳۸۸/۷/۲
https://harimeharam.ir/shohada/22/18
بخشی از وصیت نامه
شهید مدافع حرم شهید حسین محرابی
تاریخ شهادت : 1395/09/10 محل شهادت : حلب - سوریه
هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد ...
پاسخ خانواده شهدا به حمله مغرضان به حجاب با کلیدواژه «وصیتنامه شهید» ...
ادامه این مطلب
مشهورترین تحریف دفاع مقدس یکی از تحریف های دشمنان و ایادی داخلی شان در مورد #دفاعمقدس این است که "جمهوری اسلامی بعد از آزادسازی خرمشهر، پیشنهاد بسیار مناسب پایان جنگ را رد کرده است"!!! و با این تحریف، ایران و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) را جنگطلب و باعث و بانی ادامه جنگ و خسارتهای جانی و مالی آن جا میزنند! پس از پیروزی بسیار بزرگ و حیرتانگیز رزمندگان اسلام در عملیات "الی بیت المقدس" و آزادسازی خرمشهر، صدام که این شکست عظیم را باور نمی کرد و ارتش خود را در ضعف و انفعال میدید در یک اقدام مزوّرانه با حمایت رسانهای و تبلیغاتی کشورهای غربی، پیشنهاد آتشبس را مطرح کرد اما حاضر نشد به ابتداییترین حق ایران یعنی اعلام عراق به عنوان آغازکننده جنگ و تعهد به جبران خسارات وارده به ایران تن دهد. مسئولین سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی نیز به خوبی از نیت صدام در اعلام آتشبس که گرفتن فرصت تجدید قوا بود آگاهی داشتند و فریب این حرامی و حامیان شیطانصفت بینالمللیاش را نخوردند. "خاویر پرز دکوئیار" دبیر کل آن زمان سازمان ملل، ۲۴ سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۵، اعتراف کرد که طرح آتشبس یک طرح جدی و حقیقی نبود و هیچ یک از اعضای شورای امنیت در آن برهه زمانی، با آتشبس موافق نبودند ...
هرگونه تبلیغ در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
فداكارى ,
ليلة المبيت ,
امتحان ,
شیعیان ,
آخرالزمان ,
امام صادق علیه السلام ,
امام زمان ,
امام حسن عسکری علیه السلام ,
مرگ جاهلیت ,
مرگ ,
جاهلیت ,
امام رضا علیهالسلام ,
فتنه ,
چراغ هدایت ,
امام حسین علیه السلام ,
ازدواج ,
پیامبر اکرم (ص) ,
قیامت ,
شهیدان ,
رهبر معظم انقلاب ,
دوران دفاع مقدس ,
یاران آخرالزمانی ,
حاج قاسم سلیمانی ,
نقشه دشمن ,
حجاب ,
نماز جمعه ,
وقار ,
شهید مدافع حرم ,
شهید حسین محرابی ,
چادر ,
نماز اول وقت ,
تحریف ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 15 اسفند 1401
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
از امام جواد علیه السلام پرسیدند، چرا مسلمانان از مرگ خوششان نمی آید؟ فرمود: لِأنَّهُم جَهِلُوهُ، فَکَرِهُوهُ، وَ لَو عَرَفُوهُ وَ کانُوا مِن اَولِیاءِ اللهِ عزّوجلّ لاَحَبُّوهُ، وَ لَعَلِمُوا اَنَّ الآخِرَةَ خَیرٌ لَهُم مِنَ الدُّنیا؛ برای آن که آن را نمی شناسند، از این رو آن را نمی پسندند، و اگر آن را می شناختند و از دوستان خداوند متعال بودند، مرگ را دوست داشتند و می دانستند که آخرت، برای آنان بهتر از دنیاست. موسوعة الکلمات الامام الجواد علیه السلام، ص 147
شرح حدیث: مرگ، برای عده ای ترسناک و وحشت آور است. برای بعضی هم لذّت بخش و روح پرور. تا آنجا که می میرد، که باشد و عمر را چگونه گذرانده و وضع او پس از مردن چگونه باشد! در بعضی از روایات دیگر هم آمده: علت ناخوشایندی مرگ برای بعضی آن است که خانه ی دنیا را آباد کرده اند و خانه ی آخرتشان خراب است. و هیچ کس دوست ندارد که از خانه آباد، به ویرانه برود و از لذت و راحتی، به رنج و عذاب افتد. مرگ اگر مرد است، گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم، تنگ تنگ من از او عمری ستانم جاودان او ز من دلقی بگیرد، رنگ رنگ(1) این برخورد با مرگ، از آن کسانی است که پس از مرگ به راحتی و نعمت و رضوان می رسند و مرگ برای آنان، پرگشودن و پریدن از قفس تنگ دنیا و پرواز در ابدیت است. کسانی از مرگ می ترسند که تصور روشنی از آن ندارند، یا اعمالشان سیاه و پرونده شان خراب است و چون دستشان از این دنیا کوتاه شود، باید پاسخگوی تبهکاریهای دوران زندگی شان باشند. ولی اولیای الهی، به چهره ی مرگ لبخند می زنند و از آن استقبال می کنند. باید آخرت را با «عمل صالح» آباد کرد. در این صورت، چه هراسی از مرگ؟ پی نوشت: 1. اقبال لاهوری منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
امام جواد علیه السلام فرمودند: لا تَکُن وَلیًّا ِللهِ فِی العَلانِیَةِ، عَدُوًّا لَهُ فِی السِّرِّ؛ چنان مباش که در آشکار، دوست خدا باشی و در نهان، دشمنش. اعلام الدین، ص 309
شرح حدیث: صف دوستان و دشمنان خدا، از هم جداست. خداوند هم صادقان را می پذیرد و از منافقان بیزار است. کسی که بد کاره بود، به یک زاهد ریاکار گفت:«من آنچه هستم، می نمایم. آیا تو چنان که می نمایی، هستی؟» جوانمردی آن است که انسان در دوستی و دشمنی، صادق و روراست باشد، نه فریبکار و دو رو. از جلوه های «نفاق»، یکی هم آن است که انسان خود را مؤمن، مسلمان، مخلص، دوستدارِ خدا، پیرو اهل بیت علیهم السلام، تابع قرآن و تابع ولایت و شریعت نشان دهد، اما در باطن، به خدا و قیامت و دین و قرآن و مرجعیت و مهدویت، عقیده نداشته باشد. دوست خدا کیست؟ آن که فرمان او را بپذیرد، تابع احکام الهی باشد، رضای خدا را بر پسند خود و مردم ترجیح دهد، نعمتهای خدا را بشناسد و شکر کند. به وعده های الهی ایمان داشته باشد و برای رسیدن به پاداش قیامت و بهشت، تلاش کند و... دشمن خدا کیست؟ کسی که نافرمانی و عصیان کند، به دستورهای الهی پایبند نباشد، هوسهای دل را بر تکلیفهای دین ترجیح دهد، برای رسیدن به خواسته های نفسانی، خدا و رضای او را نادیده بگیرد، با دشمنان خدا همدم و همراه باشد، دوستان خدا را اذیت و آزار کند و... پس در خطّ است و دو گونه برنامه دارد. آن که آشکارا و پیش مردم ادّعای خدادوستی و دینداری می کند، نباید در نهان و دور از مردم، بی دینی و بی تقوایی پیشه سازد. «نفاق، شایسته ی اهل ایمان نیست!» منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
امام جواد علیه السلام فرمودند: مَن عابَ عیبَ، وَ مَن شَتَمَ اُجیبَ؛ هر کس عیبجویی کند، از او عیبجویی می کنند، و هر کس دشنام دهد، پاسخ داده می شود. الفصول المهمّه، ص 260
شرح حدیث: رفتار ما با دیگران، در نحوه ی رفتار آنان با ما تأثیر می گذارد. اگر افراد مورد عیبجویی ما قرار می گیرند، دور از انتظار نیست که آنان هم عیبهای ما را آشکار کنند. دشنام، دشنام می آورد و مهرورزی و ادب، دیگران را به رفتار عاطفی و مؤدّبانه وامی دارد. ما در این جهان، بازتاب اعمال و رفتارهای خود را شاهدیم. این جهان کوه است و فعلِ ما ندا سوی ما آید نداها را صدا این جهان کوه است و گفت و گوی تو از صدا هم باز آید سوی تو(1) بر اساس این سخن حکیمانه ی امام جواد علیه السلام، لازم است «ادب در گفتار» و «انصاف در سخن» داشته باشیم و تا خودمان عیب و ایراد داریم، به نکوهش و عیبجویی از دیگران نپردازیم و عفت کلام را مراعات کنیم. عیب کسان منگر و احسان خویش دیده فرو بر به گریبان خویش(2) بزرگان و کریمان، آن قدر شخصیّت والا دارند که با تخریب چهره ی دیگری، برای خود شخصیت نمی تراشند. و اگر خطا و کاستی هم در دیگران ببینند، خطاپوشی می کنند و آبروداری. بی شک، هر که زبان طعن و عیبجویی اش نسبت به دیگران باز باشد، از زبان دیگران مصون نخواهد ماند. هر که آبروی دیگران را ببرد، آبرویش را می برند. پی نوشت: 1. مثنوی، دفتر اول، بیت 215، دفتر دوم، بیت 2188. 2. مخزن الاسرار، نظامی، ص 126. منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
امام جواد علیه السلام فرمودند: اَلدّینُ عِزُّ، وَ العِلمُ کَنزٌ، وَ الصَّمتُ نُورٌ، وَ غایَةُ الزُّهدِ الوَرَعُ؛ دین، عزّت است و دانش، گنج. سکوت، روشنایی است و نهایت زهد، پرهیز از گناه است. الفصول المهمّه، ص 260 شرح حدیث: چهار حکمت نغز در این حدیث کوتاه بیان شده است: نخست: این که دین، مایه ی عزّت و سربلندی انسان است. دوم: این که دانش، گنجینه ای گرانبهاست. سوم: این که سکوت، نورانیت و روشنایی می آورد. چهارم: این که پرهیزگاری، نهایت زهد است. آنان که عزّت را در ثروت و مقام و قدرت می جویند، باید بدانند که عزّتمندان واقعی، دینداران هستند. علم و دانش به مثابه ی گنج است. گنج را باید استخراج کرد و آن را به کار گرفت. علمی که مورد استفاده قرار نگیرد، مثل گنجی است که در زیر خاک مدفون است. سکوت و کم حرفی، دل را روشن می سازد و چراغ حکمت را در درون می افروزد. به گفته ی کلیم کاشانی: ز خامُشی دهنِ غنچه، پر ز زر شده است سکوت جایزه دارد، چرا نمی گیری؟(1) وَرَع و پارسایی آن است که انسان مواظب باشد به حرام نیفتد؛ چه در غذا و خوراک، چه در ثروت و درآمد، چه در نگاه کردن و گوش دادن و چه در هر عملی که از او سر می زند. زهد واقعی، در ورع نهفته است. چنان نیست که هر که تهیدست تر باشد، با تقواتر است، بلکه هر که بیشتر از گناه پرهیز کند، مقام زهد و پارسایی اش بالاتر است. راستی... چه باید کرد که زندگیها «حیات طیّبه» باشد؟ خودسازی، مراقبت از خویش، حفظ زبان و پرهیز از گناه! پی نوشت: 1. مثلها و حکمتها ص 479. منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
امام جواد علیه السلام فرمودند:
کَیفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللهُ کافِلُهُ؟وَ کَیفَ یَنجُو مَنِ اللهُ طالِبُهُ؟ چگونه ضایع و تباه می شود کسی که خداوند، عهده دار اوست؟ و چگونه نجات می یابد کسی که خداوند در پی اوست؟ بحارالأنوار، ج75، ص 263
شرح حدیث: بنده ای با خدا رابطه ای قوی و عمیق دارد، خداوند هم پشتیبان و حامی اوست. کسی هم که گنهکار و نافرمان است، از مجازات الهی و سرنوشت ابدی نمی تواند فرار کند. خداوند، وعده داده است یاری کنندگانش را یاری کند، مطیعانش را پاداش دهد، بندگانش را روزی عطا فرماید، به یاد کسانی باشد که به یاد او هستند، دوستدار کسانی باشد که دوستِ خدایند و تکیه گاه کسانی باشد که بر او توکّل می کنند. پس، آن که خود را مورد حمایت خداوند قرار می دهد و زیر چتر حمایت و ربوبیت باری تعالی می رود، ترس و نگرانی به دل راه نمی دهد. خداوند برای او بس است:«فهو حسبُه». از سوی دیگر، طغیانگران ستم پیشه و مجرمان تبهکار، اگر می پندارند که می توانند از مؤاخذه ی الهی بگریزیند، یا عمر جاودان داشته باشند، یا به چنگال مرگ نیفتند، اشتباه می کنند. جهان هستی، سراسر قلمرو حکومت و ولایت خداست. هر که، هر کجا و در هر شرایطی باشد، از سلطه ی خداوند بیرون نیست. گرگ اجل در پی اوست و فرشته ی مرگ، روزی جانش را خواهد گرفت و روزی اسیر خاک گور خواهد شد و باید پاسخگوی اعمال خویش باشد. بزرگ ترین قدرتمندان جهان هم، از پای در آمده اند. طاغوتها هم یکی پس از دیگری به زیر خاک رفته اند. اهل ایمان، تکیه و امیدشان به خداست، ولی معصیت کاران را پناه و یاوری نخواهد بود. پس نباید کاری کرد که بی پناه ماند. بهترین پناهمان خداست؛ او را از دست ندهیم. منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
امام جواد علیه السلام فرمودند:
مَن وَعَظَ اَخاهُ سِرًّا فَقَد زانَهُ، وَ مَن وَعَظَ عَلانیةً فَقَد شَأنَهُ؛ هر کس برادرش را پنهانی پند دهد، او را آراسته است. و هر که او را آشکارا موعظه کند، بدنام و بی آبرویش کرده است.(این حدیث، از امام حسن عسکری علیه السلام هم نقل شده است.) کشف الغمّه، ج2، ص 350
شرح حدیث: موعظه کردن برادر دینی، یک وظیفه ی اخلاقی است. پذیرفتن پند و موعظه ی دیگران هم، یک رفتار اجتماعی است. اما روش نصیحت و پند مهم است. هر کس آبروی خود را دوست دارد و می خواهد شخصیت او محفوظ بماند. موعظه و انتقاد آشکار و پیش دیگران، گاهی به جای اثربخشی، کینه و کدورت و عناد می آورد. نصیحتگر، اگر واقعاً دلسوز است و به قصد اصلاح به کسی تذکّر می دهد، خوب است که به خود طرف بگوید تا آبرویش محفوظ بماند و در رفع عیب بکوشد. بجز این، انتقاد کردن پیش چشم دیگران و تذکر دادن، آبروی فرد را می برد. امام علی علیه السلام می فرمایند: «نُصحُکَ بَینَ الملأ تقریعٌ»(1) نصیحت کردن تو در میان جمع، کوبیدن و تحقیر است. مثل آینه باشیم، که عیب افراد را به خودشان نشان می دهد. پی نوشت: 1. غرر الحکم، حدیث 9966. منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
امام جواد علیه السلام فرمودند:
لا هَدمَ لِلدّین مِثلُ البِدَعِ، وَ لا اَفسَدَ لِلرِّجالِ مِنَ الطَّمَعِ؛ هیچ چیز مثل بدعتها ویرانگر دین نیست و هیچ چیز مانند طمع، فاسدکننده ی مردان نیست. الفصول المهمّه، ص 260
شرح حدیث: هم عقاید و باورها آسیب پذیرند، هم مردم. شناخت عوامل تباه کننده ی اعتقادات دینی و اسباب فاسدکننده ی افراد، از شناختهای لازم و مفید است و باعث می شود تا از تباه شدن یک فرهنگ، عقیده، جامعه و ملّت، جلوگیری گردد. «بدعت»، دین را خراب می کند و «طمع»انسانها را. در تاریخ ادیان از جمله اسلام، همیشه کسانی بوده اند که یا از روی جهل یا از روی دشمنی، مطالبی را که جزء دین نبوده و ربطی به آن نداشته، وارد دین کرده اند و چه در اعتقادات و چه در اعمال و مراسم و آیینها «بدعت گذاری» کرده اند. آنچه جلوِ بدعت را می گیرد، یکی از آگاهی توده های مسلمان است، دیگری روشنگری عالمان دینی. پس برای مدتی مصون ماندن دین از تحریفها و بدعتها، باید بر «بصیرت دینی»افزود. فساد مردان هم از طریق طمع است. آز و طمع، انسان را از کرامت انسانی ساقط می کند و او را اسیر و برده می سازد و حتّی به بی دینی و بی تقوایی می کشد. امام علی علیه السلام فرموده است: طمع اندک، پارسایی بسیار را فاسد می کند (تقلیل الطَّمَعِ یُفسِدُ کَثیرَ الطَّمَعِ). (1) کسی که همّت بلند داشته باشد و از روحیه ی قناعت برخوردار گردد، در دام دنیا نمی افتد و اسیر تعلقات دنیوی نمی شود. باید ریشه ی طمع را کند، تا آزاد و سربلند زیست. پی نوشت: 1. غرر الحکم، حدیث 6729. منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
امام جواد علیه السلام فرمودند: مَن کَثُرَ هَمُّهُ سَقُمَ جَسَدُهُ؛ هر که اندوهش زیاد باشد، بدنش بیمار می شود. موسوعة کلمات الامام الجواد علیه السلام ص 240 شرح حدیث: گذشته از این که غم و غصه، خوب است یا نه، مفید است یا مضر، این مهم است که انسان برای چه بخورد و اندوهش چه باشد. بعضی ها، غمهای کوچک به سبب مسائل جزئی و مادّی دارند. بعضی هم برای هدفهای بزرگ و کمبودهای معنوی غصّه می خورند که این، ارزشمند و قابل ستایش است. به هر حال، «غصّه»، انسان را ضعیف و لاغر می کند و از غذا و خواب و استراحت می اندازد و بر جسم انسان اثر می گذارد. حتی گاهی برخی از بیماری های بی علاج و سرطان، نتیجه ی فشارهای روحی و غم و غصّه ی زیاد و حساسیّت است. در مثل ها آمده است: غم و اندوه، کوه را آب می کند. دو سوم پیری به خاطر غصّه است. «دل بی غم در کجا جویم، که در عالم نمی بینم. » اندوه و غصّه برای آنچه ارزش غصّه خوردن ندارد، عاقلانه نیست. حوادث تلخ گذشته، جای اندوه ندارد، چون گذشته را نمی توان کاری کرد. برنیامده هم غصّه نباید خورد، چون معلوم نیست چه خواهد شد. امید به آینده، نشاط می آورد. یأس و ناامیدی، روح را کسل و جسم را فرسوده می کند. پس، برای داشتن روحیه ی بانشاط و بدن سالم، بی جهت نباید غصّه خورد. هیچ مشکلی نیست که حل نشود و هیچ اندوهی ابدی نیست. به آینده ی روشن باید اندیشید، تا غم از دل برود، مثل امید فرج و انتظار ظهور. منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)
امام جواد علیه السلام فرمودند: لَو سَکَتَ الجاهِلُ ما اختَلَفَ النّاسُ؛ اگر نادان سکوت کند، مردم اختلاف پیدا نمی کنند. الفصول المهمّه، ص 262 شرح حدیث: پیدایش اختلافها، گاهی به اظهارنظرهای جاهلانه یا مغرضانه برمی گردد. اگر هر کس در حد دانایی خود سخن بگوید و هر کس آنچه را نمی داند نگوید، بسیاری از فتنه ها از ریشه می خشکد. سکوت از جانب همه مطلوب است و از جاهل، مطلوب تر. بعضی گفته اند: اگر کلام از نقره باشد، سکوت از طلاست. در کلام حکیمانه برخی هم آمده است: اگر برای سکوتم یک بار هم پشیمان نگشته ام، ولی برای سخن گفتنم بارها پشیمان شده ام. در کلام امیرمومنان علیه السلام هم آمده است: «إذا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الکَلامُ»(1) «هرگاه عقل، کامل گردد، کلام کاسته شود». چشم و گوش و زبان ابزاری اند که اگر بر آنها نظارت و کنترل نداشته باشیم، یا به ابزار گناه تبدیل می شوند و یا فتنه و فسادی پدید می آورند که آن هم نوعی گناه است. این گوهر ارزنده، بویژه از سوی افرادی که اطلاع کافی در زمینه ای ندارند ارزشمندتر است، چون مانع بروز تنشها و اختلافها می گردد. گاهی درباره ی حادثه ای، حرفها و شایعات بسیاری پدید می آید و باعث ایجاد دو دستگی و اختلاف می شود. باید هوشیار بود، تا زبانمان فتنه آفرین نباشد. پی نوشت: 1. بحارالأنوار، ج71، ص290. منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391) منبع (ادامه ...): https://rasekhoon.net/hadith/3994//page4
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
ماه شعبان المعظم ,
,
:: برچسبها:
دین ,
عزت ,
دانش ,
گنج ,
سکوت ,
روشنایی ,
نهایت زهد ,
پرهیز از گناه ,
مرگ ,
دوست خدا ,
ضایع ,
تباه ,
آراسته ,
بدعت ,
ویرانگر ,
اندوه ,
بیمار ,
نادان ,
سکوت ,
اختلاف ,
نجات ,
عیبجویی ,
مسلمانان ,
زهد ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنهای ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 21 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اسرائیل غاصب موجودیت خودش چیست که دیگران بخواهند به او آویزان شوند
مکتب حاج قاسم در ایران اسلامی و کشورهای اسلامی ملیونها پیرو دارد،
اگر فقط ملت ایران یک ریگ کوچک به سمت اسرائیل جنایتکار پرتاب کنند ، اسراییل زنده زنده در زیر ربگها دفن خواهد شد،
أللّهُمَّ اشغَلِ الظّالِمِینَ بِالظّالِمِینَ وَ اجعَلنَا مِن بَینِهِم سَالِمِین وَ احفَظ حُمَاةَ الدّینِ وَ أَیِّدِ المُرَوِّجِینَ وَ اجعَلنَا مِنهُم. أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ. . أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ ارحَم زَعِیمَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ أیِّد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اللّهُمَّ عَجَّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ وَ العَافِیةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِیعَتِهِ. بِمَنِّکَ وَ جُودِکَ و کَرَمِکَ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِینَ.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
سخنان سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در خصوص شهید مصطفی صدرزاده یک جوان تو دل برویی بود ، آدم لذت می برد نگاهش کند من واقعا عاشقش بودم.. این جوان چون ما راهش نمی دادیم بیاید اینجا رفته بود مشهد در قالب فاطمیون به اسم افغانستانی خودش را ثبت نام کرده بود تا به اینجا برسد ، زرنگ به این می گویند! به ما و امثال ما که دنبال مال جمع کردن و … هستیم نمی گویند! با ذکاوت کسی است که اینطور کار را بدست می آورد و بالاتـریـن بهره را از آن می گیرد و به نحو احسن از فرصت استفاده می کند، چرا این کار را کرد؟! چون قیمت داشت. ان الله یحب یقاتلون فی سبیل الله … خدا کسی را که در راهش جهاد می کند دوست دارد ،اگر کسی را خدا دوست داشته باشد محبتش را، عشقش را ،عاطفه اش را و همه چیزش را در دلها پراکنده می کند. امثال سید ابراهیم در خیابان ها خیلی زیاد هستند،اما آن چیزی که سید ابراهیم را عزیز کرد و به این نقطه رساند همین راه بود....
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۷۸ تا ۷۹ ۷۸ أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ في بُرُوج مُشَيَّدَة وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَديثاً ۷۹ ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَة فَمِنَ اللّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَة فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنّاسِ رَسُولاً وَ كَفى بِاللّهِ شَهيدا ترجمه ً ۷۸ـ هر جا باشيد، مرگ شما را درمى يابد; هر چند در برج هاى محكم باشيد! و اگر به آنها (منافقان) حسنه (و پيروزى) برسد، مى گويند: «اين، از ناحيه خداست». و اگر سيئه (و شكستى) برسد، مى گويند: «اين، از ناحيه توست». بگو: «همه اينها از ناحيه خداست». پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! ۷۹ ـ (آرى،) آنچه از نيكى ها به تو مى رسد، از طرف خداست; و آنچه از بدى به تو مى رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم; و گواهى خدا در اين باره، كافى است! تفسیر با توجه به آيات قبل و آيات بعد، چنين استفاده مى شود: اين دو آيه نيز مربوط به جمعى از منافقان است كه در صفوف مسلمانان جاى گرفته بودند. همان طور كه در آيات قبل خوانديم، آنها از شركت در ميدان جهاد وحشت داشتند و هنگامى كه دستور جهاد صادر گرديد ناراحت شدند، قرآن به آنها در برابر اين طرز تفكر سه پاسخ مى گويد: پاسخ اول همان بود كه در آيه قبل گذشت، كه اينها از مردم بيشتر از خدا مى ترسند. و پاسخ دوم اين كه: زندگى دنيا زودگذر است و پاداش هاى جهان ديگر براى پرهيزكاران بهتر. و پاسخ سوم اين است كه در آيه مورد بحث مى خوانيم و آن اين كه: فرار از مرگ چه سودى براى شما مى تواند داشته باشد؟ شما در هر كجا كه باشيد مرگ به دنبالتان مى شتابد و بالاخره روزى شما را در كام خود فرو خواهد برد، حتى اگر در برج هاى محكم باشيد، پس چه بهتر كه اين مرگ حتمى و اجتناب ناپذير در يك مسير سازنده و صحيح همچون جهاد انسان را دريابد، نه بيهوده و بى اثر. مى فرمايد: «هر كجا باشيد مرگ شما را مى گيرد، اگر چه در برج هاى محكم باشيد» (أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ في بُرُوج مُشَيَّدَة). جالب توجه اين كه: در آيات متعددى از قرآن مجيد همانند آيه 99 سوره «حجر» و آيه 47 سوره «مدثر» از مرگ تعبير به «يقين» شده است، اشاره به اين كه: هر قوم و جمعيتى، هر عقيده اى داشته باشند و هر چيز را بتوانند انكار كنند، اين واقعيت را نمى توانند منكر شوند كه زندگى بالاخره پايانى دارد، و از آنجا كه بعضى از افراد به خاطر عشق به حيات، و يا به گمان اين كه: مرگ را با فنا و نابودى مطلق مساوى مى دانند، همواره از نام آن و مظاهر آن گريزانند. اين آيات به آنها هشدار مى دهد و آيه مورد بحث با تعبير (يُدْرِكْكُم) به آنها گوشزد مى كند كه: فرار از اين واقعيت قطعى عالم هستى، بيهوده است; زيرا معنى ماده «يُدْرِكْكُم» اين است كه: كسى از چيزى فرار كند و آن به دنبالش بدود و بدون ترديد اگر مرگ در پى كسى درآيد، او را خواهد گرفت. امير مؤمنان(عليه السلام) در «نهج البلاغه» مى فرمايد: اِذا كُنْتَ فِى اِدْبار وَ الْمَوْتُ فِى اِقْبال، فَما أَسْرَعَ الْمُلْتَقى!: «هنگامى كه تو عقب مى روى و مرگ به جلو مى آيد، چه زود با يكديگر ملاقات خواهيد كرد»! در آيه 8 سوره «جمعه» نيز اين حقيقت به صورت آشكارترى بيان شده، مى فرمايد: قُلْ اِنَّ الْمَوْتَ الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَاِنَّهُ مُلاقِيْكُمْ: «بگو: مرگى كه از آن فرار مى كنيد بالاخره به شما مى رسد». آيا با توجه به اين واقعيت، عاقلانه است انسان خود را از صحنه جهاد و نيل به افتخار شهادت كنار بكشد، و در خانه در ميان بستر بميرد؟ به فرض كه با عدم شركت در جهاد، چند روز بيشترى عمر كند و مكررات را تكرار نمايد و از پاداش هاى مجاهدان راه خدا بى بهره شود، آيا اين به عقل و منطق نزديك است؟! اصولاً مرگ يك واقعيت بزرگ است و بايد براى استقبال از مرگ توأم با افتخار آماده شد. نكته ديگرى كه بايد به آن توجه داشت اين است: آيه فوق مى گويد: «هيچ چيز حتى برج هاى محكم» (بُرُوج مُشَيَّدَة ) نمى تواند جلو مرگ را بگيرد، سرّ آن نيز روشن است; زيرا مرگ بر خلاف آنچه تصور مى كنند از بيرون وجود انسان نفوذ نمى كند، كه معمولاً از درون انسان سرچشمه مى گيرد; چرا كه استعدادهاى دستگاه هاى مختلف بدن خواه و ناخواه، محدود است، و روزى به پايان مى رسد. البته مرگ هاى غير طبيعى از بيرون به سراغ انسان مى آيند، ولى مرگ طبيعى از درون، و لذا برج هاى محكم و قلعه هاى استوار نيز نمى توانند مانع آن شوند. درست است كه قلعه هاى محكم گاهى جلو مرگ هاى غير طبيعى را مى گيرند، ولى بالاخره چه سود؟ مرگ را به طور كلّى نمى توانند از بين ببرند، چند روز ديگر مرگ طبيعى به سراغ آدمى خواهد آمد. قرآن به دنبال آن، در ذيل همين آيه به يكى ديگر از سخنان بى اساس و پندارهاى باطل منافقان اشاره كرده كه هر گاه به پيروزى برسند و نيكى ها و حسناتى به دست آورند، مى گويند: از طرف خدا است، يعنى ما شايسته آن بوده ايم كه خدا چنين مواهبى را به ما داده، مى فرمايد: «اگر به آنها حسنه اى برسد مى گويند: از ناحيه خدا است» (وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ). ولى هنگامى كه شكستى دامنگير آنها شود و يا در ميدان جنگ آسيبى ببينند، مى گويند: «اينها بر اثر سوء تدبير و عدم كفايت نقشه هاى نظامى تو بوده است» (وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يـَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ) و مثلاً شكست جنگ اُحُد را معلول همين موضوع مى پنداشتند. بعضى از مفسران احتمال داده اند: آيه فوق درباره يهود است، و منظور از «حسنة» و «سيئة» همه حوادث خوب و حوادث بد است; زيرا يهود به هنگام ظهور پيامبر(صلى الله عليه وآله) حوادث خوب زندگانى خود را به خدا نسبت مى دادند و حوادث بد را از قدم پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى پنداشتند ولى ارتباط آيه با آيات قبل و بعد كه درباره منافقان است نشان مى دهد: اين آيه بيشتر مربوط به آنها است در هر حال، قرآن به آنها پاسخ مى گويد كه: از نظر يك موحّد و خداپرست تيزبين، همه اين حوادث، پيروزى ها و شكست ها از ناحيه خدا است كه بر طبق لياقت ها و ارزش هاى وجودى مردم به آنها داده مى شود، مى فرمايد: «بگو: همه اينها از ناحيه خدا است» (قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ). و در پايان آيه به عنوان اعتراض به عدم تفكر و تعمق آنها در موضوعات مختلف زندگى مى گويد: «پس چرا اينها حاضر نيستند حقايق را درك كنند»؟! (فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَديثاً). سپس در آيه بعد در مورد اين مسأله، يك نظر صريح بيان مى دارد و چنين مى فرمايد: «تمام نيكى ها و پيروزى ها و حسناتى كه به تو مى رسد از ناحيه خدا است و آنچه از بدى ها و ناراحتى ها و شكستها دامنگير تو مى شود، از ناحيه خود تو است»! (ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَة فَمِنَ اللّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَة فَمِنْ نَفْسِكَ). توضيح اين معنى را ذيل نكته اى خواهيد خواند. و در پايان آيه به آنها كه شكست ها و ناكامى هاى خود را به پيامبر(صلى الله عليه وآله) نسبت مى دادند و به اصطلاح در اثر قدم پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى دانستند، با خطاب به پيامبر چنين پاسخ مى گويد: «ما تو را فرستاده خود به سوى مردم قرار داديم و خداوند گواه بر اين مطلب است و گواهى او كافى است» (وَ أَرْسَلْناكَ لِلنّاسِ رَسُولاً وَ كَفى بِاللّهِ شَهيداً). آيا ممكن است فرستاده خدا سبب شكست و ناكامى و بدى براى مردم باشد؟ مطالعه اين دو آيه كه در قرآن پشت سر هم قرار گرفته، سؤالى را در ذهن ترسيم مى كند كه: چرا در آيه اول، همه نيكى ها و بدى ها (حسنات و سيئات) به خدا نسبت داده شده، در حالى كه آيه دوم فقط نيكى ها را به خدا نسبت مى دهد و بدى ها و سيئات را به مردم؟! قطعاً در اينجا نكته اى نهفته است و گرنه چگونه ممكن است دو آيه پشت سر همديگر اختلاف به اين روشنى داشته باشد؟ با مطالعه و دقت در مضمون دو آيه به چند نكته برخورد مى كنيم كه هر كدام مى تواند پاسخ جداگانه اى به اين سؤال بوده باشد: 1 ـ اگر سيئات و بدى ها را تجزيه و تحليل كنيم داراى دو جنبه هستند يكى جنبه مثبت، ديگرى جنبه منفى، و اين، جنبه منفى آن است كه قيافه سيئه به آن مى دهد و به شكل «زيان نسبى» در مى آورد. به عنوان مثال: انسانى كه به وسيله سلاح گرم يا سرد بى گناهى را به قتل مى رساند، مسلماً مرتكب سيئه اى شده است. اكنون عوامل وجود اين كار بد را بررسى مى كنيم در ميان اين عوامل، قدرت انسان، فكر انسان، قدرت يك اسلحه سرد يا گرم، نشانه گيرى صحيح، استفاده از فرصت مناسب، تاثير و قدرت گلوله ديده مى شود كه تمام اينها جنبه هاى مثبت قضيه است; زيرا همه آنها مى توانند مفيد و سودمند واقع شوند و اگر در مورد خود به كار گرفته شوند مشكلات بزرگى را حل مى كنند. اما جنبه منفى قضيه آن است كه تمام اين قدرت ها و نيروها در غير مورد خود به كار گرفته شده است، مثلاً به جاى اين كه به وسيله آنها دفع خطر حيوان درنده و يا يك قاتل جانى و خطرناك شده باشد، در مورد انسان بى گناهى به كار رفته است. همين جنبه منفى اخير است كه آن را به صورت «سيئة» در مى آورد، و گرنه، نه قدرت نشانه گيرى انسان چيز بدى است و نه نيروى باروت و نفوذ گلوله، همه اينها منابع قدرتند و در مورد خود قابل استفاده فراوان. بنابراين، اگر ملاحظه مى كنيم در آيه اول تمام حسنات و سيئات به خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است كه: تمام منابع قدرت حتى قدرت هائى كه از آن سوء استفاده مى شود، از ناحيه خدا است و سرچشمه قسمت هاى سازنده و مثبت او است. و اگر در آيه دوم «سيئات» به مردم نسبت داده شده است، اشاره به همان «جنبه هاى منفى» قضيه و سوء استفاده از مواهب و قدرت هاى خدادادى است. و اين درست به آن مى ماند كه: پدرى سرمايه اى به فرزند خود براى ساختن خانه خوبى بدهد، ولى او آن را در راه مواد مخدر و فساد و تبهكارى و يا دائر كردن خانه و مركز فساد به كار اندازد، شكى نيست كه او از نظر اصل سرمايه، مديون پدر است ولى از نظر سوء استفاده، مستند به خود او است. 2 ـ ممكن است آيه شريفه اشاره به مسأله «الأَمْرُ بَيْنَ الأَمْرَيْنِ» بوده باشد كه در بحث جبر و تفويض به آن اشاره شده است و خلاصه آن اين است: همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد يا سيئه، خوب باشد يا بد، از يك نظر مربوط به خدا است; زيرا او است كه به ما قدرت داده و اختيار و آزادى اراده بخشيده است. بنابراين، آنچه ما با آزادى اراده انتخاب مى نمائيم، بر خلاف خواست خدا نيست، ولى در عين حال اعمال ما به ما نسبت دارد، و از وجود ما سرچشمه مى گيرد; زيرا عامل تعيين كننده عمل، اراده و اختيار ما است، و به همين دليل، ما در برابر اعمالمان مسئوليم، و استناد اعمال ما به خدا آن چنان كه اشاره شد از ما سلب مسئوليت نمى كند و موجب عقيده جبر نيست. بر اين اساس آنجا كه مى فرمايد: «حسنات» و «سيئات» از خدا است، اشاره به همان فاعليت خداوند نسبت به همه چيز است، و آنجا كه مى فرمايد: «سيئات» از شما است، اشاره به فاعليت ما و مسأله اراده و اختيار ما مى كند و در واقع مجموع دو آيه، مسأله «امر بين الامرين» را ثابت مى كند (دقت كنيد). 3 ـ تفسير ديگرى كه براى اين دو آيه وجود دارد و در اخبار اهل بيت(عليهم السلام)نيز به آن اشاره شده است اين است كه: منظور از سيئات، كيفرهاى اعمال و مجازات و عقوبات معاصى است ، شكى نيست كه اين كيفرها از ناحيه خداوند است، ولى چون نتيجه اعمال و افعال بندگان مى باشد از اين جهت گاهى به بندگان نسبت داده مى شود، و گاهى به خداوند، و هر دو صحيح است، مثلاً صحيح است گفته شود: قاضى دست دزد را قطع مى كند، و نيز صحيح است گفته شود: اين خود دزد است كه دست خود را قطع مى نمايد!
منبع: کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
مکتب حاج قاسم ,
ایران اسلامی ,
کشورهای اسلامی ,
حاج قاسم سلیمانی ,
شهید مصطفی صدرزاده ,
جوان ,
مشهد ,
افغانستانی ,
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۷۸ تا ۷۹ ,
مرگ ,
برج ,
محکم ,
منافقان ,
حسنه ,
پیروزی ,
خدا ,
سیئه ,
شکست ,
سخن ,
درک ,
نیکی ,
از طرف خدا ,
بدی ,
رسول ,
مردم ,
گواهی خدا ,
کافی ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 15 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
خداوند از چه کسی عملِ کم را قبول میکند؟ حضرت امام صادق علیه السلام منْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْمَعَاشِ رَضِيَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْعَمَل هر کس به امکانات اندکی که از ناحیۀ خدا برایش مقدّر می شود خشنود باشد، خدا به عمل اندک او راضی می شود. «کافی» ج ۲ ص ۱۳۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اگر میخواهی در بهترین حالت از دنیا بروی... حضرت امام صادق علیه السلام إنْ أَرَدْتَ أَنْ يُخْتَمَ بِخَيْرٍ عَمَلُكَ حَتَّى تُقْبَضَ وَ أَنْتَ فِي أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ فَعَظِّمْ لِلَّهِ حَقَّهُ أَنْ لَا تَبْذُلَ نَعْمَاءَهُ فِي مَعَاصِيهِ وَ أَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْكَ وَ أَكْرِمْ كُلَّ مَنْ وَجَدْتَهُ يَذْكُرُ مِنَّا أَوْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا ثُمَّ لَيْسَ عَلَيْكَ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً إِنَّمَا لَكَ نِيَّتُكَ وَ عَلَيْهِ كَذِبُهُ. اگر میخواهی پروندهات با بهترین عملت بسته شود تا در حالی که در بهترین کارها هستی قبض روح شوی، حقّ خدا را بزرگ بشمار به این که نعمتهای او را در راه معاصی او مصرف نکنی، و با حلم او نسبت به خودت فریب نخوری. و هر کسی را دیدی که از ما یاد میکند یا خود را به محبّت ما متّصل میکند، اکرام کن؛ آنگاه اگر او در این ادعا صادق باشد یا کاذب بر عهده تو نیست، تو بواسطه نیّتت بهره میبری و کذب او برعهده خودش است. «عیون أخبار الرضا علیه السلام» ج ۲ ص ۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمومنین (عليه السلام) فرمودند : يومُ العَدلِ على الظّالِمِ أشَدُّ مِن يَومِ الجَورِ على المَظلُومِ . روز عدالت براى ستمگر، سخت تر از روز ستم بر ستمديده است. نهج البلاغة ، حكمت۳۴۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۶۶ تا ۶۸ ۶۶وَ لَوْ أَنّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلاّ قَلیلٌ مِنْهُمْ وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبیتاً ۶۷ وَ إِذاً لآَتَیْناهُمْ مِنْ لَدُنّا أَجْراً عَظیماً ۶۸ وَ لَهَدَیْناهُمْ صِراطاً مُسْتَقیماً ترجمه: ۶۶ـ اگر (همانند بعضى از امت هاى پیشین،) به آنان دستور مى دادیم: «یکدیگر را به قتل برسانید» و یا: «از وطن و خانه خود، بیرون روید»، تنها عده کمى از آنها عمل مى کردند. و اگر اندرزهائى را که به آنان داده مى شد انجام مى دادند، براى آنها بهتر بود; و موجب تقویت ایمان آنها مى شد. ۶۷ـ و در این صورت، پاداش بزرگى از ناحیه خود به آنها مى دادیم. ۶۸ ـ و آنها را به راه راست، هدایت مى کردیم. تفسیر در اینجا براى تکمیل بحث گذشته، درباره کسانى که از داورى هاى عادلانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) گاهى احساس ناراحتى مى کردند، اشاره به پاره اى از تکالیف طاقت فرساى امم پیشین کرده که: ما تکلیف شاق و مشکلى بر دوش اینها نگذاشتیم، اگر همانند بعضى از امم پیشین (مانند یهود که پس از بت پرستى و گوساله پرستى به آنها دستور داده شد: یکدیگر را به کفاره این گناه بزرگ به قتل برسانند، و یا از وطن مورد علاقه خود بیرون روند) به اینها نیز چنین دستور سنگین و سختى را مى دادیم، چگونه در برابر انجام آن طاقت مى آوردند، اینها که درباره آبیارى کردن یک نخلستان و داورى پیامبر(صلى الله علیه وآله) نسبت به آن، تسلیم نیستند، چگونه مى توانند از عهده آزمایش هاى دیگر در آیند، مى فرماید: «ما اگر به آنها دستور مى دادیم یکدیگر را بکشید، یا از آبادى هاى خود خارج شوید، جز عده کمى آن را انجام نمى دادند» (وَ لَوْ أَنّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلاّ قَلیلٌ مِنْهُمْ). مسلماً اگر چنان دستورى به آنها مى دادیم که یکدیگر را بکشید، یا از وطن خود خارج شوید، تنها عده کمى از آنها آن را انجام مى دادند. به گفته بعضى از مفسران، مسأله «تن در دادن به کشته شدن» و «خارج شدن از وطن»، از جهاتى شبیه به یکدیگرند; زیرا بدن، وطن روح آدمى است، همان طور که وطن، همانند جسم انسان است، هم ترک وطن جسم، کار مشکلى است و هم چشم پوشى از وطنى که زادگاه و جایگاه انسان است. سپس مى فرماید: «اگر آنها اندرزهاى خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به کار بندند، هم به سودشان است، و هم باعث تقویت ایمان آنها است» (وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبیتاً). جالب توجه این که: در این آیه، از فرمان ها و احکام الهى تعبیر به موعظه و اندرز شده است، اشاره به این که احکام مزبور چیزى نیست که به سود فرمان دهنده (خداوند) بوده باشد، بلکه در حقیقت اندرزهائى است که به نفع موعظه شونده است، و لذا بلافاصله مى فرماید: این اطاعت هم به سود شما است و هم موجب تقویت ایمان شما مى گردد. به این نکته نیز باید توجه داشت که در پایان مى گوید: هر قدر انسان در مسیر اطاعت فرمان خدا گام بردارد ثبات و استقامت او بیشتر مى شود، در واقع اطاعت فرمان، یک نوع ورزش روحى براى انسان است که ادامه و تکرار آن همانند ورزش هاى جسمانى، روز به روز قوت، قدرت، ثبات و استحکام بیشترى مى آفریند، و تدریجاً انسان به جائى مى رسد که هیچ قدرتى نمى تواند بر نیروى ایمان او غلبه کند و او را بفریبد. در آیه بعد سومین فایده تسلیم و اطاعت در برابر خدا را بیان کرده، مى فرماید: «در این هنگام (علاوه بر آنچه گفته شد) پاداش عظیمى نیز به آنها خواهیم داد» (وَ إِذاً لآَتَیْناهُمْ مِنْ لَدُنّا أَجْراً عَظیماً). و در آخرین آیه از آیات فوق، به چهارمین نتیجه اشاره کرده مى فرماید: «و مسلماً آنها را به راه راست هدایت کردیم» (وَ لَهَدَیْناهُمْ صِراطاً مُسْتَقیماً). روشن است منظور از این هدایت، راهنمائى به اصل دین و آئین نیست، بلکه الطاف تازه اى است که از طرف خداوند به صورت هدایت ثانوى و به عنوان پاداش، به این گونه افراد شایسته داده مى شود، و مانند چیزى است که در آیه 17 سوره «محمّد»(صلى الله علیه وآله) به آن اشاره شده است، که مى فرماید: وَ الَّذِیْنَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً: «کسانى که در راه هدایت گام بردارند، خداوند بر هدایت آنها مى افزاید». در روایتى نقل شده: هنگامى که آیه «وَ لَوْ أَنّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ...» نازل گردید، یکى از مسلمانان با ایمان گفت: به خدا سوگند اگر چنین دستورهاى سنگینى از طرف خدا به ما داده مى شد، حتماً انجام مى دادیم، ولى شکر خدا را که از چنین دستورى معاف شده ایم، این سخن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید، فرمود: اِنَّ مِنْ أُمَّتِى لَرِجالاً اَلاِیْمانُ أَثْبَتُ فِى قُلُوبِهِمْ مِنَ الْجِبالِ الرَّواسِىَ: «بعضى از پیروان من چنانند که، ایمان در دل هاى آنها پابرجاتر است از کوه هاى محکم و استوار»!
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
خداوند ,
عمل کم ,
امام صادق علیه السلام ,
امکانات ,
خدا ,
خشنود ,
عمل اندک ,
راضی ,
کافی ,
مرگ ,
مردن ,
پرونده عمل ,
بهترین کارها ,
حق خدا ,
نعمت ,
معاصی ,
حلم ,
فریب ,
یاد ,
محبت ,
متصل ,
اکرام ,
ادعا ,
صادق ,
کاذب ,
نیت ,
کذب ,
عدالت ,
ستمگر ,
ستم ,
ستمدیده ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 18 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
تفسیر آیات ۲۹ تا ۳۰ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
امام على عليه السلام : مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَسْبابِ؛ هر كس به خدا توكل كند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برايش فراهم مى گردد. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 197 ، ح 3888
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
سليمان بن رزين غلام حضرت امام حسين (علیه السّلام)
وی حامل نامه حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) به قبائل پنجگانه بصره بود که توسط ابن زیاد (لعنه الله علیه) به شهادت رسید.
بخشی از وصیت نامه شهید منصور آقاجری
شهادت: 12 اردیبهشت 1361
شهیدان به ما یاد دادند مرگ را به جاودانگی شهادت بدل کنیم
آيا به راستی هنوز در اين خيال اميد كه انقلاب الهی ما متكی به افراد است كه با كشته شدن آنها انقلاب نيز نابود شود و آيا میتوانيد نور خدا را در اين كشور خاموش كنيد. آمريكا بداند كه با شهيد كردن هر يک از خدمتگزاران اسلام مقام آنها در قلبهای مردم بالاتر میرود و عزمشان را جزمتر و گامهايشان را در به تحقق رساندن آرمانهای انقلاب استوارتر.
https://harimeharam.ir/shohada/24/8
شهید مدافع حرم شهید شهید علی جمعه حسینی تاریخ شهادت : 1395/01/28 | محل شهادت : خانطومان – سوریه | محل مزار شهید : پیشوای ورامین – امامزاده جعفر (ع)
https://harimeharam.ir/shohada/23/6
شهید مدافع حرم شهید فضل ابراهیم سلامی (سید یاسین)
تاریخ شهادت : 1394/06/27 | محل شهادت : قلمون - سوریه | وضعیت تاهل : متاهل با 1 فرزند
https://harimeharam.ir/shohada/22/3
https://defapress.ir/fa/news/276054
https://kerman.navideshahed.com/fa/news/447631
شهید مدافع حرم شهید غلامرضا لنگری زاده (جواد)
تاریخ شهادت : 1399/10/03 | محل شهادت : بوکمال - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند
همسر شهید:
وقتی فرزندش به دنیا آمد، به همسرش پیغام داد «عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا میترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابستهاش شوم».
فرازی از وصیت شهید مجتبی بابایی زاده خطاب به خواهرانش: «چه زیباست سیاهی چادر شما، نمیدانم این چه حسی بود که چادر شما به من میداد اما میدانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو میگرفتم. باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا (س) بدست آمده است.»
«وارثِ» یاران حسین (ع)
پس از چند سال انتظار پیکر شهید «مرتضی کریمی» شناسایی شد
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
توکل ,
قرآن ,
حیات طیبه ,
شهدای کربلا ,
سلیمان ,
شهدای مدافع حرم ,
حجاب ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
شهادت ,
قلب ,
آمریکا ,
شهید سلیمانی ,
سليمان بن رزين ,
بصره ,
شهید منصور آقاجری ,
شهیدان ,
مرگ ,
جاودانگی ,
آمريكا ,
شهيد ,
خدمتگزاران ,
اسلام ,
قلب ,
مردم ,
عزم ,
جزم ,
گام ,
تحقق ,
آرمانهای انقلاب ,
تحقق ,
انقلاب ,
استوار ,
شهید علی جمعه حسینی ,
شهید فضل ابراهیم سلامی ,
سید یاسین ,
قلمون ,
سوریه ,
متاهل ,
شهید غلامرضا لنگری زاده ,
جواد ,
شهید مجتبی بابایی زاده ,
سیاهی چادر ,
چادر ,
حجاب ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 16 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مراقبت برای انسان جاده نجات اوست امام خامنه ای: : غفلت است که ما را در بلا میاندازد. اگر مراقب چشم و زبان و دست و امضاء و قضاوت و نوشتن و حرف زدنمان باشیم، بسیاری از خطاها و گناهان بزرگ و کوچک از ما سر نمیزند…
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمؤمنین علیه السلام گواراترین زندگی را کسی دارد که از آنچه خدا قسمت او کرده خشنود باشد. گزیده غررالحکم،ج١،ص٣۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود: سه گروه از انسان ها هستند که شقی و بدبخت خواهند شد: ۱ ) هر کسی نام مرا بشنود و صلوات نفرستد؛ ۲) کسی که ماه رمضان را درک کند ولی مشمول رحمت الهی نشود؛ ۳) کسی که والدین خود را درک کند ولی در حق آنها کوتاهی کند جامع الاخبار، ص ۱۵۹ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بسم الله الرحمن الرحیم وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ(منافقون-١٠)
ترجمه: و از آنچه روزی شما کرده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه یکی از شما را مرگ در رسد و بگوید: چرا مرا تا مدتی نزدیک مهلت ندادی تا صدقه دهم و از شایستگان باشم؟! تفسير: ١-بسیارند کسانی که وقتی چشم برزخی پیدا میکنند و خود را در آخرین لحظات زندگی و در آستانه قیامت میبینند، و پردههای غفلت و بیخبری از جلوچشمان کنار میرود، و میبینند باید اموال و سرمایهها را بگذارند و بروند پشیمان میشوند و تقاضای بازگشت به زندگی میکنند تا جبران کنند ولی دست ردّ بر سینه آنها گذارده میشود، چرا که سنّت الهی راه، بازگشت ندارد! ٢-عزيزترين اشياء نزد شما كه اموال و اولاد است نبايد شما را از ياد خدا بازدارد. ٣-كسانيكه مشغول بجمع مال و سرگرم به اولاد شوند و از ياد خدا باز بمانند زيان كلّى بر آنها وارد شده چون نعيم باقى را بامر فانى فروختهاند پس خوب است زائد از قدر حاجت را در راه خدا صرف نمائيد چون وقتى مرگ سر وقت شما آمد و آنرا بچشم مشاهده نموديد پشيمان خواهيد شد ميگويند پروردگارا مدّت كمى بما مهلت ده تا از اموال خود صدقه دهيم و بحج مشرّف شويم و از گناهان توبه كنيم و از بندگان صالح تو باشيم ولى افسوس كه پشيمانى ديگر سودى ندارد چون اجل وقتى رسيد برنميگردد امکان ندارد که کسی چراغی برای دیگران روشن کند و خودش در تاریکی بماند... منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه 10 سوره مبارکه منافقون ,
سوره مبارکه منافقون ,
اموال ,
اولاد ,
عزیزترین ,
یاد خدا ,
مال ,
مشغول ,
سرگرم ,
نعیم ,
باقی ,
فانی ,
در راه خدا ,
وقت مرگ ,
مرگ ,
پشیمان ,
پروردگار ,
مهلت ,
صدقه ,
حج ,
مشرف ,
گناهان ,
گناه ,
توبه ,
بندگان صالح ,
افسوس ,
پشیمانی ,
سود ,
اجل ,
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله ,
شقی ,
بدبخت ,
صلوات ,
ماه رمضان ,
رحمت الهی ,
والدین ,
درکت ,
حق والدین ,
کوتاهی ,
جامع الاخبار ,
امیرالمومنین علیه السلام ,
قسمت ,
خشنود ,
امام خامنه ای ,
غفلت ,
مراقبت ,
جاده نجات ,
نجات ,
بلا ,
چشم ,
زبان ,
دست ,
خطا ,
گناهان بزرگ ,
گناهان کوچک ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 14 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۱۷ تا ۱۸ سوره مبارکه نساء ۱۷ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَة ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریب فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللّهُ عَلیماً حَکیماً ۱۸ وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الآْنَ وَ لاَ الَّذینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیماً ترجمه ۱۷ ـ پذیرش توبه تنها از سوى خدا، تنها براى کسانى است که کار بدى را از روى جهالت انجام مى دهند، سپس زود توبه مى کنند. خداوند، توبه چنین اشخاصى را مى پذیرد; و خدا دانا و حکیم است. ۱۸ ـ براى کسانى که کارهاى بد را انجام مى دهند، و هنگامى که مرگ یکى از آنها فرا مى رسد مى گوید: «الآن توبه کردم» توبه نیست; و نه براى کسانى که در حال کفر از دنیا مى روند; اینها کسانى هستند که عذاب دردناکى برایشان فراهم کرده ایم. تفسیر در آیه گذشته، مسأله سقوط حدّ و مجازات مرتکبین اعمال منافى عفت، در پرتو توبه، صریحاً بیان شد و در ذیل آن با جمله اِنَّ اللّهَ کانَ تَوّاباً رَحِیْماً: «خداوند توبه بندگان را بسیار مى پذیرد و نسبت به آنها رحیم است» اشاره به پذیرش توبه از طرف پروردگار نیز شده. در آیه مورد بحث، صریحاً مسأله توبه و پاره اى از شرائط آن را بیان مى کند، مى فرماید: «پذیرش توبه از سوى خدا تنها براى آنها است که گناهى را از روى جهالت انجام مى دهند» (إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَة). بر این اساس، توبه اى که از روى جهالت نباشد، مورد پذیرش واقع نمى شود. اکنون ببینیم منظور از «جهالت» چیست؟ آیا همان جهل و نادانى و بى خبرى از گناه است؟ یا عدم آگاهى از اثرات شوم و عواقب دردناک آن مى باشد؟ کلمه «جهل» و مشتقات آن گرچه به معانى گوناگونى آمده است ولى از قرائن استفاده مى شود منظور از آن در آیه مورد بحث، طغیان غرائز و تسلط هوس هاى سرکش و چیره شدن آنها بر نیروى عقل و ایمان است، و در این حالت، علم و دانش انسان به گناه، گر چه از بین نمى رود، اما تحت تأثیر آن غرائز سرکش قرار گرفته و عملاً بى اثر مى گردد، و هنگامى که علم اثر خود را از دست داد، عملاً با جهل و نادانى برابر خواهد بود، و تبدیل به عملى بدون توجه به دستورات عقل خواهد شد. ولى اگر گناه بر اثر چنین جهالتى نباشد، بلکه از روى انکار حکم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گیرد، چنین گناهى حکایت از کفر مى کند و به همین جهت توبه آن قبول نیست، مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید. در واقع، این آیه همان حقیقتى را بیان مى کند که: امام سجاد(علیه السلام) در دعاى ابو حمزه، با توضیح بیشترى بیان فرموده است آنجا که مى گوید: اِلهِى لَمْ أَعْصِکَ حِیْنَ عَصَیْتُکَ وَ أَنَا بِرُبُوبِیَّتِکَ جاحِدٌ وَ لا بِأَمْرِکَ مُسْتَخِفٌّ وَ لا لِعُقُوبَتِکَ مُتِعَرِّضٌ وَ لا لِوَعِیْدِکَ مُتَهاوِنٌ لکِنْ خَطِیْئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِى نَفْسِى وَ غَلَبَنِى هَواىَ...: «اى خداى من! آن هنگام که تو را معصیت کردم، نه از این جهت بود که خداوندیت را انکار نمایم، و نه بدین خاطر که امر تو را خفیف شمارم، و نه از این نظر که بخواهم خود را در معرض مجازات تو قرار دهم، و نه این که وعده کیفر تو را سبک بشمارم، بلکه خطائى بود که از من سر زد، نفس اماره حق را بر من مشتبه کرد و هوا و هوس بر من چیره شد...» آن گاه قرآن به یکى یکى دیگر از شرائط توبه اشاره کرده، مى فرماید: «سپس به زودى توبه کنند» (ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریب). درباره این که منظور از «قریب» (زمان نزدیک) چیست؟ در میان مفسران گفتگو است: جمع زیادى آن را به معنى قبل از آشکار شدن نشانه هاى مرگ مى گیرند، و آیه بعد را که مى گوید: پس از ظهور علائم مرگ توبه پذیرفته نمى شود، شاهد بر آن مى دانند، بنابراین تعبیر به «قریب» شاید به خاطر این است که اصولاً زندگى دنیا هر چه باشد کوتاه و پایان آن نزدیک است. اما بعضى دیگر آن را به معنى زمان نزدیک به گناه گرفته اند، یعنى به زودى از کار خود پشیمان شود و به سوى خدا بازگردد; زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه را به طور کلى از روح و جان انسان بشوید، و کمترین اثرى از آن در دل باقى نماند، و این در صورتى ممکن است که در فاصله نزدیکى قبل از آن که گناه در وجود انسان ریشه بدواند، و به شکل طبیعت ثانوى در آید، از آن پشیمان شود، در غیر این صورت غالباً اثرات گناه در زوایاى قلب و جان انسانى باقى خواهد ماند. پس توبه کامل توبه اى است که به زودى انجام پذیرد، و کلمه «قریب» از نظر لغت و فهم عرف، نیز با این معنى مناسب تر است. درست است که توبه بعد از زمان طولانى نیز پذیرفته مى شود، اما توبه کامل نیست و شاید تعبیر به عَلَى اللّهِ: «توبه اى که بر خدا لازم است آن را بپذیرد» نیز اشاره به همین معنى باشد; زیرا این تعبیر تنها در این آیه از قرآن آمده است و مفهوم آن این است که پذیرش این گونه توبه ها از حقوق بندگان مى باشد، در حالى که پذیرش توبه هاى دور دست از طرف خداوند یک نوع تفضل است، نه حق. پس از ذکر شرائط توبه در پایان آیه مى فرماید: «خداوند توبه چنین اشخاصى را مى پذیرد و خداوند دانا و حکیم است» (فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللّهُ عَلیماً حَکیماً). آیه بعد، اشاره به کسانى است که توبه آنها پذیرفته نمى شود، مى فرماید: «براى کسانى که کارهاى بد را انجام مى دهند، و هنگامى که مرگ یکى از آنها فرا مى رسد، مى گوید: الآن توبه کردم، توبه نیست» (وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الآْنَ). دلیل آن هم روشن است; زیرا در حال احتضار و در آستانه مرگ، پرده ها از برابر چشم انسان کنار مى رود، دید دیگرى براى او پیدا مى شود، و قسمتى از حقایق مربوط به جهان دیگر، و نتیجه اعمالى را که در این زندگى انجام داده با چشم خود مى بیند، و مسائل جنبه حسى پیدا مى کند. واضح است در این صورت، هر گناهکارى از اعمال بد خود پشیمان مى گردد، و همانند کسى که شعله آتشى را نزدیک خود ببیند، از آن فرار مى کند. مسلّم است اساس تکلیف و آزمایش پروردگار بر این گونه مشاهده ها نیست، بلکه بر ایمان به غیب و مشاهده با چشم عقل و خرد است. به همین دلیل، در قرآن مجید مى خوانیم: هنگامى که نخستین نشانه هاى عذاب دنیا بر بعضى از اقوام پیشین آشکار مى گشت باب توبه بر روى آنها بسته مى شد، در سرگذشت فرعون مى خوانیم: حَتّى اِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ اِنَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ الَّذِى آمَنَتْ بِهِ بَنُو اِسْرائِیْلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِیْنَ * الآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِیْنَ: «تا آن زمان که غرقاب دامن او را گرفت، صدا زد الآن ایمان آوردم که معبودى جز معبود بنى اسرائیل نیست و من از تسلیم شدگانم * اما به او گفته شد: الآن این سخن را مى گوئى! و پیش از این نافرمانى کرده و از مفسدان بودى! به همین دلیل توبه تو پذیرفته نخواهد شد» از بعضى از آیات قرآن (مانند آیه 12 سوره «سجده») استفاده مى شود: گناهکاران در قیامت با مشاهده عذاب الهى از کار خود پشیمان مى شوند، ولى پشیمانى آنها سودى نخواهد داشت. چنین کسانى درست مانند مجرمانى هستند که وقتى چشمشان به چوبه دار افتاد و طناب دار را بر گلوى خود احساس کردند، از کار خود پشیمان مى شوند. روشن است: این پشیمانى نه فضیلت است، نه افتخار و نه تکامل، و به همین جهت چنان توبه اى بى اثر است. البته این آیه با روایاتى که مى گوید: توبه تا آخرین نفس پذیرفته مى شود ، هیچگونه منافاتى ندارد; زیرا منظور از آن روایات، لحظاتى است که هنوز نشانه هاى قطعى مرگ را مشاهده نکرده، و به اصطلاح دید برزخى پیدا ننموده است. گروهى دیگر از کسانى که توبه آنها پذیرفته نمى شود، آنها هستند که در حال کفر از جهان مى روند، که در آیه مورد بحث درباره آنها چنین مى فرماید: «و آنها که در حال کفر مى میرند، توبه براى آنها نیست» (وَ لاَ الَّذینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفّارٌ). این حقیقت در آیات متعدد دیگرى از قرآن مجید نیز بازگو شده است اکنون این سؤال پیش مى آید: کسانى که در حال کفر از دنیا مى روند چه موقع توبه مى کنند که توبه آنها پذیرفته نخواهد شد؟. بعضى احتمال داده اند: توبه آنها در عالم دیگر پذیرفته نمى شود. و بعضى احتمال داده اند: منظور از توبه در اینجا توبه بندگان نیست، بلکه «توبه خداوند» یعنى بازگشت او به عفو و رحمت مى باشد. ولى ظاهر این است که، آیه هدف دیگرى را تعقیب مى کند، مى گوید: «کسانى که از گناهان خود در حال صحت و سلامت و ایمان توبه کرده اند، ولى در حال مرگ با ایمان از دنیا نرفتند، توبه هاى گذشته آنها نیز بى اثر است». توضیح این که: مى دانیم یکى از شرائط قبولى اعمال نیک انسان «موافات بر ایمان»، یعنى با ایمان از دنیا رفتن است، و کسانى که در لحظه پایان زندگى کافر باشند، اعمال گذشته آنها (حتى اعمال نیکى که در حال ایمان انجام داده اند) طبق صریح آیات قرآن 5 حبط و نابود مى گردد، توبه هاى آنان از گناه اگر چه در حال ایمان انجام شده نیز در چنین صورتى نابود خواهد شد. به طور خلاصه، شرط قبولى توبه دو چیز است: نخست: این که قبل از مشاهده نشانه هاى مرگ باشد. دیگر این که: انسان، با ایمان از دنیا برود. ضمناً از این آیه استفاده مى شود: انسان نباید توبه را به تأخیر اندازد; زیرا ممکن است به طور ناگهانى مرگ او فرا رسد و درهاى توبه به روى او بسته شود. جالب توجه این که: تأخیر توبه که از آن به «تسویف» تعبیر مى کنند، در آیه فوق هم ردیف «مرگ در حال کفر» قرار داده شده است و این نشانه اهمیتى است که قرآن به این موضوع مى دهد. در پایان آیه، مى فرماید: «براى این هر دو دسته، عذاب دردناکى مهیا کرده ایم» (أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیماً). احتیاج به تذکر ندارد که: توبه علاوه بر آنچه گفته شد، شرائط دیگرى نیز دارد که در آیات مناسب به آن اشاره خواهد شد.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم حدیث
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۱۷ تا ۱۸ سوره مبارکه نساء ,
پذیرش توبه ,
پذیرش ,
توبه ,
خدا ,
جهالت ,
کار بد ,
خداوند ,
دانا ,
حکیم ,
کارهای بد ,
مرگ ,
هنگام مرگ ,
کفر ,
دنیا ,
عذاب ,
دردناک ,
عذاب دردناک ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 14 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مراتب استفادۀ انسانها از قرآن حضرت سیّدالشهداء علیه السّلام كتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ کتاب خداوند عزّوجل بر چهار نوع بنا شده است: عبارت و اشاره و لطائف و حقائق. عبارت برای عموم مردم است. و اشاره برای خواصّ است. و لطائف برای اولیاء خداست. و حقائق برای انبیاء است. «بحارالانوار» ج ۹۲ ص ۲۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام حسين (عليه السلام): شكْرُكَ لِنِعْمَةٍ سَالِفَةٍ يَقْتَضِي نِعْمَةً آنِفَةً شكر تو بر نعمت گذشته ، زمينه ساز نعمت آينده است. نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ص80
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
از امام حسین علیه السلام معنای ادب را پرسیدند؟ امام علیه السلام فرمود: (ادب) آن است که از خانه که خارج می شوی به هرکسی برخورد می کنی او را برتر از خود بینی (یعنی همیشه دیگران را از خود بهتر بینی و احترام آنها را نگهداری) موسوعة کلمات الامام الحسین (ع) ص 910
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۱۵ تا ۱۶ سوره مبارکه نساء ۱۵وَ اللاّتی یَأْتینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتّى یَتَوَفّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبیلاً ۱۶ وَ الَّذانِ یَأْتِیانِها مِنْکُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللّهَ کانَ تَوّاباً رَحیماً ترجمه: ۱۵ـ و کسانى از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بطلبید; اگر گواهى دادند، آنان (زنان) را در خانه ها (ى خود) نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد; یا این که خداوند، براى آنها راهى قرار دهد. ۱۶ ـ و از میان شما، آن مردان و زنانى که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) مى شوند، آنها را آزار دهید! و اگر توبه کنند و (خود را) اصلاح نمایند، از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبه پذیر و مهربان است. تفسیر این آیه، به طورى که غالب مفسران از آن فهمیده اند، اشاره به مجازات زنان شوهردارى است که آلوده «فحشاء» مى شوند، نخست مى فرماید: «آن کسان از زنان شما که آلوده به زنا شدند، چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شهود بر این کار دعوت کنید» (وَ اللاّتی یَأْتینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ). واژه «فاحشة» چنان که قبلاً هم اشاره کرده ایم، در اصل، به معنى کار و یا گفتار بسیار زشت است، و اگر در مورد «زنا» و عمل منافى عفت، به کار مى رود، نیز به همین مناسبت است. و این کلمه در 13 مورد در قرآن مجید آمده است، که گاهى در مورد «زنا»، گاهى در مورد «لواط» و گاهى در اعمال زشت ننگین به طور کلى استعمال شده است. آن گاه مى فرماید: «اگر این چهار نفر، به موضوع (زنا) گواهى دادند، آنها را در خانه ها (خود) محبوس سازید، تا مرگ آنها فرا رسد» (فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتّى یَتَوَفّاهُنَّ الْمَوْتُ). دلیل بر این که آیه فوق، اشاره به «زناى محصنه» مى کند، علاوه بر قرینه اى که در آیه بعد است، تعبیر به مِنْ نِسائِکُمْ: «از همسرانتان» مى باشد; زیرا این تعبیر در مورد همسران، در قرآن مکرر وارد شده است. بنابراین، مجازات عمل منافى عفت براى زنان شوهردار در این آیه «حبس ابد» تعیین شده است. ولى بلافاصله مى فرماید: «و یا این که خداوند راهى براى آنها قرار بدهد» (أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبیلاً). بنابراین، باید مجازات حبس درباره آنها ادامه یابد، تا مرگ آنها فرا رسد، و یا این که قانون جدیدى از طرف خداوند براى آنها معین شود. از این تعبیر، استفاده مى شود این حکم، یک حکم موقت بوده، و از همان آغاز اعلام شده است که در آینده حکم جدیدى درباره آنها نازل خواهد شد، و در آن موقع زنانى که مشمول این قانون شده اند، و هنوز در قید حیات هستند، طبعاً از زندان آزاد خواهند شد، و مجازات دیگرى نیز در مورد آنها عملى نخواهد گردید. آزادى آنها از زندان به خاطر الغاى حکم سابق است، و اما عدم اجراى مجازات جدید درباره آنها به خاطر آن است که قانون مجازات شامل مواردى که قبل از آمدن قانون انجام یافته، نمى گردد، و به این ترتیب قانون آینده هر چه باشد، راهى براى نجات این زندانیان است، ولى البته این قانون جدید شامل حال تمام کسانى که در آینده مرتکب این عمل مى شوند خواهد بود (دقت کنید). و اما این که بعضى احتمال داده اند منظور از جمله «أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبیلاً» این است که خداوند به وسیله دستور آینده درباره سنگسار کردن این گونه افراد، راهى براى آزادى آنها گشوده است، درست نیست; چرا که هیچ گاه با تعبیر لَهُنَّ سَبیلاً: «راهى به سود آنان» سازگار نمى باشد، چه این که اعدام راه نجات نمى باشد. زیرا مى دانیم قانونى که بعداً در اسلام براى مرتکبین زناى محصنه، مقرر گردید، قانون «رَجْم» (سنگسار کردن) بود. (این قانون در احادیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) به طور مسلّم وارد شده است، اگر چه در قرآن به آن اشاره اى نگردیده است) از آنچه در بالا گفتیم، روشن مى شود: آیه فوق هرگز نسخ نشده; زیرا نسخ در مورد احکامى است که از آغاز به صورت مطلق گفته شود، نه به صورت موقت و محدود، در حالى که آیه فوق «حبس ابد» را به عنوان یک حکم محدود و موقت ذکر کرده است. و اگر مشاهده مى کنیم در پاره اى از روایات تصریح شده، که آیه فوق به وسیله احکامى که درباره مجازات عمل منافى عفت وارد شده، نسخ گردیده است، منظور از آن، نسخ اصطلاحى نیست; زیرا نسخ در زبان روایات به هر گونه تقیید و تخصیص حکم گفته مى شود (دقت کنید). ضمناً باید توجه داشت: دستور محبوس ساختن این گونه زنان در خانه ها حکمى است که از یک سو به نفع آنهاست; چرا که از محبوس ساختن در زندان هاى عمومى به مراتب بهتر است، و از سوى دیگر، تجربه نشان داده زندان هاى عمومى اثر عمیقى در آلوده شدن اجتماع دارد; زیرا این مراکز معمولاً به صورت آموزشگاه بزرگ مفاسد درمى آید که افراد مجرم در آنجا تجربیات خود را در معاشرت دائمى توأم با وقت وسیع، در اختیار یکدیگر مى گذارند. سپس در آیه بعد، حکم زنا و عمل منافى عفت «غیر محصنه» را بیان مى کند، و مى فرماید: «و از میان شما آن کسانى که اقدام به ارتکاب این عمل زشت مى کنند، آنها را آزار (و مجازات) کنید» (وَ الَّذانِ یَأْتِیانِها مِنْکُمْ فَآذُوهُما). گرچه در این آیه تصریحى به زناى «غیر محصنه» نشده، ولى از آنجا که این آیه دنبال آیه گذشته آمده، و مجازاتى که براى زنا در این آیه ذکر شده، با مجازات آیه گذشته تفاوت دارد، و از آن خفیف تر است استفاده مى شود که: این حکم درباره آن دسته از مرتکبین زنا است، که در آیه قبل داخل نبوده اند. و از آنجا که آیه قبل با قرینه اى که اشاره شد، مخصوص «زناى محصنه» است نتیجه مى گیریم، که این آیه حکم «زناى غیر محصنه» را بیان مى کند. این نکته نیز روشن است که مجازات مذکور در این آیه یک مجازات کلى است، و آیه 2 سوره «نور» که حدّ زنا را یکصد تازیانه براى هر یک از طرفین بیان کرده، مى تواند، تفسیر و توضیحى براى این آیه بوده باشد، و به همین دلیل این حکم نیز نسخ نشده است. در تفسیر «عیاشى» از امام صادق(علیه السلام) نیز در ذیل این آیه نقل شده، که فرمود: یَعْنِى الْبِکْرُ اِذا أَتَتِ الْفاحِشَةَ الَّتِى أَتَتْها هذِهِ الثَّیِّبُ فَآذُوهُما: «یعنى: منظور از این آیه مرد و زن بى همسر است، که اگر مرتکب عمل منافى عفت شوند، آنها را باید آزار داد (و مجازات کرد)» بنا بر آنچه گفتیم، کلمه «اللَّذانِ» اگر چه تثنیه مذکر است، منظور از آن، زن و مرد هر دو مى باشد، و به اصطلاح از باب «تغلیب» است. جمعى از مفسران احتمال داده اند: این آیه درباره عمل زشت «لواط» بوده باشد، و آیه قبل را مربوط به «مساحقه» (هم جنس گرائى زنان) دانسته اند، ولى با توجه به رجوع ضمیر «یَأْتِیانِها» به کلمه «فاحشة» که در آیه قبل آمده است، استفاده مى شود که نوع عمل منافى عفت که در این آیه آمده، همانند نوعى است که در آیه قبل مى باشد. بنابراین، یکى را درباره «لواط» و دیگرى را درباره «مساحقه» دانستن، خلاف ظاهر است (اگر چه هر دو نوع در یک جنس کلى یعنى هم جنس گرائى مشترکند) بنابراین هر دو آیه درباره «زنا» است. از این گذشته، مى دانیم مجازات «لواط» در اسلام «اعدام» است، نه آزار رساندن و یا تازیانه زدن، و هیچ دلیلى نداریم که حکم آیه مورد بحث، نسخ شده باشد. در پایان آیه اشاره به مسأله توبه و عفو و بخشش از این گونه گناهکاران کرده، مى فرماید: «اگر آنها به راستى توبه کنند، خود را اصلاح نمایند و به جبران گذشته بپردازند، از مجازات آنها صرف نظر کنید; زیرا خداوند توبه پذیر و مهربان است» (فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللّهَ کانَ تَوّاباً رَحیماً). این دستور، در حقیقت راه بازگشت را به روى این گونه خطاکاران گشوده است که در صورت توبه و اصلاح، جامعه اسلامى آنها را با آغوش باز مى پذیرد و به صورت یک عنصر طرد شده اجتماع نخواهند بود. ولى البته (همان طور که در کتب فقهى آمده) توبه در صورتى صحیح است که قبل از ثبوت جرم در دادگاه اسلامى، و اقامه شهود، و صدور حکم دادگاه، انجام یافته باشد، و گر نه توبه اى که بعد از صدور حکم باشد، هیچگونه تأثیرى نخواهد داشت. از این حکم، ضمناً استفاده مى شود: هرگز نباید افرادى را که توبه کرده اند در برابر گناهان سابق، مورد ملامت قرار داد، جائى که حکم مجازات و حدّ شرعى، با توبه ساقط بشود، به طریق اولى باید مردم از گذشته آنها چشم بپوشند، همچنین کسانى که این حدّ درباره آنها جارى مى شود و بعد از آن توبه مى کنند، باید مشمول گذشت مسلمانان بوده باشند. گاه و بى گاه به مناسبت هائى مى پرسند: چرا اسلام قوانین جزائى و کیفرى سخت و طاقت فرسائى مقرر نموده؟ مثلاً در برابر یک بار آلوده شدن به زناى محصنه در آغاز، مجازات حبس ابد، مقرر گردید و سپس مجازات اعدام تعیین شد، آیا بهتر نبود مجازات هاى ملایم ترى در برابر این گونه اعمال تعیین گردد تا تعادلى در میان «جرم» و «کیفر» برقرار شده باشد؟! ولى باید توجه داشت قوانین کیفرى اسلام گرچه ظاهراً سخت و شدید هستند، ولى در مقابل، راه اثبات جرم در اسلام به این آسانى نیست، و براى آن شرائطى تعیین شده که غالباً تا گناه علنى نشود، آن شرائط حاصل نمى گردد. مثلاً: افزایش دادن تعداد شهود به چهار نفر که در آیه فوق به آن اشاره شده، به قدرى سنگین است که فقط افراد بى باک و بى پروا ممکن است مجرم شناخته شوند، بدیهى است این چنین اشخاص باید به اشدّ مجازات گرفتار شوند، تا عبرت دیگران گردند و محیط از آلودگى گناه پاک گردد. همچنین براى شهادت شهود شرائطى تعیین شده، از قبیل رؤیت و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگى در شهادت، و مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر مى کند. به این ترتیب، اسلام، احتمال یک مجازات فوق العاده شدید را در برابر این گونه گناهکاران قرار داده، و همین احتمال، اگر چه ضعیف هم باشد مى تواند در روحیه غالب افراد اثر بگذارد. اما راه اثبات آن را مشکل قرار داده تا عملاً در این گونه موارد اعمال خشونت به طور وسیع انجام نگیرد، در حقیقت اسلام خواسته اثر تهدیدى این قانون کیفرى را حفظ کند، بدون این که افراد زیادى مشمول اعدام شوند. نتیجه این که: روش اسلام در «تعیین مجازات» و «راه اثبات جرم» روشى است که حداکثر تأثیر را در نجات جامعه از آلودگى به گناه دارد، در حالى که افراد مشمول این مجازات ها عملاً زیاد نیستند و به همین جهت ما از این روش به عنوان روش «سهل و ممتنع» تعبیر کردیم.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم حدیث
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
کتاب خدا ,
عموم مردم ,
خواص ,
اولیاء خدا ,
انبیاء ,
بحارالانوار ,
امام حسين عليه السلام ,
شكر ,
نعمت ,
آینده ,
گدشته ,
ادب ,
زنان ,
زنا ,
مسلمانان ,
مسلمان ,
چهار نفر ,
شاهد ,
گواهی ,
خانه ,
مرگ ,
خداوند ,
راه ,
مردان ,
همسر ,
کار زشت ,
زشت ,
آزار ,
توبه ,
اصلاح ,
مهربان ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 18 مرداد 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۱۸۵ سوره مبارکه آل عمران ۱۸۵ کُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ ترجمه ۱۸۵ـ هر کسى مرگ را مى چشد; و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت خواهید گرفت; آنها که از آتش (دوزخ) دور شده، به بهشت وارد شوند نجات یافته و رستگار شده اند و زندگى دنیا، چیزى جز سرمایه فریب نیست!
تفسیر به دنبال بحث درباره لجاجت مخالفان و افراد بى ایمان، این آیه، اشاره به قانون عمومى مرگ و سرنوشت مردم در رستاخیز مى کند، تا هم دلدارى براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان باشد، و هم هشدارى به مخالفان گناهکار!. این آیه نخست اشاره به قانونى مى کند که حاکم بر تمام موجودات زنده جهان است، مى فرماید: «تمام زندگان خواه و ناخواه روزى مرگ را خواهند چشید» ( کُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْتِ ). گرچه بسیارى از مردم مایلند، فناپذیر بودن خود را فراموش کنند، ولى این واقعیتى است، که اگر ما آن را فراموش کنیم، هرگز ما را فراموش نخواهد کرد، حیات و زندگى این جهان، بالاخره پایانى دارد، روزى مى رسد که مرگ به سراغ هر کس خواهد آمد و ناچار است از این جهان رخت بربندد. منظور از «نَفْس» در آیه، مجموعه جسم و جان است، اگر چه گاهى نفس در قرآن، تنها به روح نیز اطلاق مى شود، و تعبیر به «چشیدن» اشاره به احساس کامل است; زیرا گاه مى شود انسان غذائى را با چشم مى بیند و یا با دست لمس مى کند، ولى هیچکدام از اینها احساس کامل نیست، مگر زمانى که به وسیله ذائقه خود آن را بچشد. گویا در سازمان خلقت بالاخره مرگ نیز یک نوع غذا براى آدمى و موجودات زنده است. پس از آن مى گوید: بعد از زندگى این جهان، مرحله پاداش و کیفر اعمال شروع مى شود، در اینجا عمل است بدون جزا و آنجا جزا است بدون عمل، مى فرماید: «و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت دریافت خواهید کرد» ( وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ ). جمله «تُوَفَّونَ» که به معنى پرداخت کامل است، نشان مى دهد: اجر و پاداش انسان به طور کامل در روز قیامت پرداخت مى گردد، بنابراین مانعى ندارد که در عالم برزخ (جهانى که واسطه میان دنیا و آخرت است) قسمتى از نتائج اعمال خود و پاداش و کیفر را ببیند، زیرا این پاداش و کیفر برزخى کامل نیست. آن گاه اضافه مى کند: «کسانى که از تحت تأثیر جاذبه آتش دوزخ دور شوند و داخل در بهشت گردند، نجات یافته، و محبوب و مطلوب خود را پیدا کرده اند» ( فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ ). کلمه «زُحْزِحَ» در اصل به معنى این است که انسان خود را از تحت تأثیر جاذبه و کشش چیزى تدریجاً خارج و دور سازد و «فازَ» در اصل به معنى نجات از هلاکت و رسیدن به محبوب است. گویا دوزخ با تمام قدرتش انسان ها را به سوى خود جذب مى کند، و راستى چنین است، عواملى که انسان را به سوى آن مى کشاند، جاذبه عجیبى دارند. آیا هوس هاى زودگذر، لذات جنسى نامشروع، مقام ها و ثروت هاى غیر مباح، براى هر انسانى جاذبه ندارد؟! ضمناً از این تعبیر، استفاده مى شود: اگر مردم نکوشند و خود را از تحت جاذبه این عوامل فریبنده، دور ندارند، تدریجاً به سوى آن جذب خواهند شد. اما آنها که با تربیت، تمرین و آموزش و پرورش خود را تدریجاً کنترل مى نمایند و به مقام نفس مطمئنه (روح آرام شده) مى رسند نجات یافتگان واقعى محسوب مى شوند، و احساس امنیت و آرامش مى کنند. و در آخرین جمله، بحث گذشته را تکمیل مى کند و مى فرماید: «زندگى دنیا تنها یک تمتع و بهره بردارى غرورآمیز است» ( وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ ). این زندگى و عوامل سرگرم کننده آن، از دور فریبندگى خاصى دارد، اما به هنگام ى که انسان به آن نائل مى گردد، و از نزدیک آن را لمس مى کند، معمولاً چیزى تو خالى بنظر مى رسد، و معنى «متاع غرور» نیز چیزى جز این نیست. به علاوه لذات مادى از دور، خالص به نظر مى رسند، اما به هنگامى که انسان به آن نزدیک مى شود، مى بیند آلوده با انواع ناراحتى هاست و این یکى دیگر از فریبندگى هاى جهان ماده است. همچنین، انسان غالباً به فناپذیرى آنها توجه ندارد اما به زودى متوجه مى شود چقدر آنها سریع الزوال و فناپذیرند. البته این تعبیرات در قرآن و اخبار، مکرر آمده است و هدف همه آنها یک چیز است و آن این که انسان، جهان ماده و لذات آن را، هدف نهائى خود قرار ندهد که نتیجه اش غرق شدن در انواع جنایات و دور شدن از حقیقت و تکامل انسانى است، ولى استفاده از جهان ماده و مواهب آن به عنوان یک وسیله براى نیل به تکامل انسانى، نه تنها نکوهیده نیست، که لازم و ضرورى مى باشد.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا (علیه السلام):دوستی مردم التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.مهرورزی و دوستی با مردم،نصف عقل است.(تحف العقول، ص 526).
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۱۸۵ سوره مبارکه آل عمران ,
مرگ ,
چشیدن ,
پاداش ,
روز قیامت ,
آتش ,
دوزخ ,
بهشت ,
نجات یافته ,
رستگار ,
زندگى دنیا ,
سرمایه ,
فریب ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 14 مرداد 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مؤمن حقیقی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام لا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ وَ أَنَّ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ وَ أَنَّ الضَّارَّ النَّافِعَ هُوَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل هیچ بنده ای مزۀ ایمان را نمی چشد مگر آنکه یقین داشته باشد که آنچه به او می رسد امکان نداشت که نرسد؛ و آنچه از دست می دهد امکان نداشت که به او برسد؛ و اینکه ضررزننده و نفع رساننده تنها خداوند عزّوجلّ است. کافی ج ۱ ص ۵۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
دو صفت نگران کننده حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ خَصْلَتَيْنِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ طُولُ الْأَمَلِ يُنْسِي الْآخِرَة بیشترین نگرانی من برای شما دو چیز است: پیروی از تمایلات و طولانی بودن آرزو؛ پیروی از تمایلات از راه حق جلوگیری می کند، و طولانی بودن آرزو آخرت را از یاد می برد. «الخصال» ج ۱ ص ۵۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام علی (علیه السلام) : اگر درهای آسمانها و زمین بر بنده ای بسته شود ، چنین بنده ای اگر بر اساس تقوی پیش رود ، حتما خداوند راه نجاتی برایش فراهم خواهد کرد. نهج البلاغه "علی علیه السلام"
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۱۶۸ سوره مبارکه آل عمران ۱۶۸ الَّذینَ قالُوا لاِ ِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ ترجمه ۱۶۸ ـ (منافقان) آنها هستند که به برادران خود ـ در حالى که از حمایت آنها دست کشیده بودند ـ گفتند: «اگر آنها از ما پیروى مى کردند، کشته نمى شدند»! بگو، «مگر شما مى توانید مرگ افراد را پیش بینى کنید؟! پس مرگ را از خودتان دور سازید اگر راست مى گوئید»!. تفسیر منافقان علاوه بر این که خودشان از جنگ احد کناره گیرى کردند، سعى در تضعیف روحیه دیگران نیز نمودند. به هنگام بازگشت مجاهدان، زبان به سرزنش آنها گشودند و گفتند: اگر آنها از فرمان ما پیروى کرده بودند کشته نمى دادند. قرآن در آیه فوق، به گفتار بى اساس آنها پاسخ مى دهد و مى گوید: «آنها که از جنگ کناره گیرى کردند و به برادران خود گفتند: اگر از ما اطاعت کرده بودند هیچ گاه کشته نمى شدند، به آنها بگو: اگر قادر به پیش بینى حوادث آینده هستید مرگ را از خودتان دور سازید اگر راست مى گوئید» ( الَّذینَ قالُوا لاِ ِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ ). یعنى; در حقیقت شما با این ادعا، خود را عالم به غیب و با خبر از حوادث آینده میدانید کسى که چنین است باید علل و عوامل مرگ خود را بتواند پیش بینى کرده و خنثى سازد آیا شما چنین قدرتى دارید؟ وانگهى، اگر شما در میدان جهاد و در راه سربلندى و افتخار کشته نشوید، آیا عمر جاویدان خواهید داشت؟ آیا مى توانید مرگ را براى همیشه از خود دور سازید؟ بنابراین، شما که نمى توانید قانون مسلّم مرگ را از میان ببرید، پس چرا در میان بستر با ذلت بمیرید؟ چرا با افتخار در میدان جهاد در برابر دشمن شربت شهادت ننوشید؟! در آیه فوق، نکته دیگرى وجود دارد که باید به آن توجه کرد: و آن این که: از مؤمنان تعبیر به «برادر» شده در حالى که هرگز مؤمنان برادر منافقان نیستند، این یک نوع سرزنش به آنها است که شما مؤمنان را برادر خود مى دانستید، چرا در این لحظات حساس، دست از حمایت آنها برداشتید و لذا بلافاصله بعد از تعبیر «اِخْوانِهِمْ» جمله «قَعَدُوا» یعنى از جنگ بازنشستند، ذکر شده، آیا انسان ادعاى برادرى مى کند؟ و بلافاصله از حمایت برادر خود باز مى نشیند؟!
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۱۶۸ سوره مبارکه آل عمران ,
منافقان ,
برادران ,
حمایت ,
پیروى ,
کشته ,
مرگ ,
پیش بینی ,
دور ,
راست ,
ظهور ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
جنگ احد ,
روحیه ,
مجاهدان ,
سرزنش ,
فرمان ,
قرآن ,
پاسخ ,
اطاعت ,
خنثی ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 4 مرداد 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
از آیت الله بهجت پرسیدند لطفاً دستورات عملی بدهید تا عمل نمایم و به لطف الهی به درجات عالیه نائل شوم؟ جواب دادند : «ألا أخبرکم بدائکم ودوائکم، داؤُکم الذنوب ودواؤُکم الإستغفار؛ آیا شما را از درد و درمانتان آگاه نسازم!! درد شما گناهان و درمانتان #استغفار است»، کلمه «أستغفراللّه» را تا میتوانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیه معلومهاش، تکرار نمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۱۵۶ تا ۱۵۸ سوره مبارکه آل عمران ۱۵۶ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذینَ کَفَرُوا وَ قالُوا لاِ ِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِی الأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزّىً لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِیَجْعَلَ اللّهُ ذلِکَ حَسْرَةً فی قُلُوبِهِمْ وَ اللّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ ۱۵۷ وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فی سَبیلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ ۱۵۸ وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لاَ ِلَى اللّهِ تُحْشَرُونَ ترجمه ۱۵۶ ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! همانند کافران نباشید که چون برادرانشان به مسافرتى مى روند (و از دنیا مى روند)، یا در جنگ شرکت مى کنند، مى گویند: «اگر آنها نزد ما بودند، نمى مردند و کشته نمى شدند»! (شما از این گونه سخنان نگوئید) تا خدا این حسرت را بر دل آنها (کافران) بگذارد. خداوند، زنده مى کند و مى میراند; (و زندگى و مرگ به دست اوست;) و خدا به آنچه انجام مى دهید، بیناست. ۱۵۷ ـ اگر هم در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، (زیان نکرده اید; زیرا) آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود) جمع آورى مى کنند، بهتر است. ۱۵۸ـ اگر بمیرید یا کشته شوید، به سوى خدا محشور مى شوید. تفسیر حادثه احد از دو نظر براى مسلمانان فوق العاده اهمیت داشت: نخست این که: آئینه تمام نمائى بود که مى توانست چهره واقعى مسلمانان آن زمان را منعکس سازد، و آنها را وادار به اصلاح وضع خود و بر طرف ساختن نقاط ضعف بنماید و به همین جهت قرآن به طور فوق العاده روى آن تکیه کرده، و در آیات بسیارى که در گذشته خواندیم و در آینده نیز خواهیم خواند، از آن استفاده تربیتى مى کند. از سوى دیگر، این حادثه زمینه را براى سمپاشى دشمنان و منافقان آماده ساخت و به همین دلیل، آیات زیادى براى خنثى کردن این سمپاشى ها نازل گردید که آیات فوق از آنها است. این آیات به منظور در هم کوبیدن فعالیت هاى تخریبى منافقان و هشدار به مسلمانان، نخست خطاب به افراد با ایمان مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! شما همانند کسانى که کافر شده اند نباشید که چون برادرانشان به مسافرتى مى روند و یا در صف مجاهدان قرار مى گیرند و کشته مى شوند مى گویند: افسوس اگر نزد ما بودند نمى مردند و کشته نمى شدند» ( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذینَ کَفَرُوا وَ قالُوا لاِ ِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِی الأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزّىً لَوْ کانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا ). گرچه آنها این سخنان را در لباس دلسوزى ایراد مى کنند، اما نظرى جز مسموم ساختن روحیه شما ندارند و نباید شما تحت تأثیر این سخنان مسموم قرار گیرید و چنین جمله هائى بر زبان آرید. اگر شما مؤمنان تحت تأثیر سخنان گمراه کننده آنان قرار گیرید، و همان حرف ها را تکرار کنید، طبعاً روحیه شما ضعیف گشته و از رفتن به میدان جهاد و سفر در راه خدا خوددارى خواهید کرد، و آنها به هدف خود نائل مى شوند، ولى شما این کار را نکنید و با روحیه قوى به میدان جهاد بروید، «تا این حسرت بر دل منافقان براى همیشه بماند» ( لِیَجْعَلَ اللّهُ ذلِکَ حَسْرَةً فی قُلُوبِهِمْ ). سپس قرآن به سمپاشى آنها سه پاسخ منطقى مى دهد: نخست این که: مرگ و حیات در هر حال به دست خدا است، مى فرماید: «خداوند زنده مى کند و مى میراند، و نسبت به آنچه انجام مى دهید بینا است» ( وَ اللّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ ). مسافرت و یا حضور در میدان جنگ نمى تواند مسیر قطعى آن را تغییر دهد و خدا از همه اعمال بندگان با خبر است. دیگر این که: «تازه اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید (و به گمان منافقان مرگ زودرس دامن شما را بگیرد چیزى از دست نداده اید) آمرزش و رحمت پروردگار از تمام اموالى که شما یا منافقان با ادامه حیات براى خود جمع آورى مى کنند بالاتر است» ( وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فی سَبیلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ ). اصولاً نباید این دو را با هم مقایسه کرد ولى در برابر افکار پستى که چند روز زندگى و ثروت اندوزى را بر افتخار جهاد و شهادت مقدم مى داشتند راهى جز این نیست که گفته شود: آنچه را شما از طریق شهادت یا مردن در راه خدا به دست مى آورید بهتر است از آنچه کافران از راه زندگى نکبت بار و آمیخته با شهوات و دنیاپرستى خویش جمع آورى مى کنند. سوم این که: از همه گذشته، مرگ به معنى فنا و نابودى نیست که این قدر از آن وحشت دارید بلکه دریچه اى است به سوى زندگانى دیگرى در سطحى بسیار وسیع تر و آمیخته با ابدیت، لذا مى فرماید: «و اگر بمیرید و یا کشته شوید به سوى خدا بازمى گردید» ( وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لاَ ِلَى اللّهِ تُحْشَرُونَ ). قابل توجه این که: در آیات فوق مردن در مسافرت در ردیف شهادت در راه خدا ذکر شده است; زیرا منظور از آن مسافرت هائى بوده که در راه خدا و براى خدا انجام مى دادند، مانند سفر به سوى میدان جنگ و یا سفرهاى تبلیغى و مانند آن و چون مسافرت در آن زمان آمیخته با مشکلات و خطرات و بیمارى هاى فراوان بوده، لذا مرگ و میر در آن گاهى کمتر از مرگ و میر در میدان جنگ نبود. و اما این که بعضى از مفسران احتمال داده اند: منظور از مسافرت در اینجا مسافرت هاى تجارتى است، از معنى آیه بسیار دور است; زیرا کافران هرگز از چنین چیزى تأسف نمى خوردند بلکه این خود راه جمع آورى اموال بود. به علاوه این موضوع تأثیرى در تضعیف روحیه مسلمانان بعد از جنگ احد نداشت و نیز عدم هماهنگى مسلمانان با کفار در این مورد حسرتى براى آنها ایجاد نمى کرد، بنابراین ظاهراً منظور، مردن در اثناء سفر به سوى میدان جهاد و یا سایر برنامه هاى اسلامى بوده است.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۱۵۶ تا ۱۵۸ سوره مبارکه آل عمران ,
استغفار ,
ایمان ,
کافران ,
برادران ,
مسافرت ,
دنیا ,
جنگ ,
کشته ,
سخنان ,
حسرت ,
زنده ,
مردن ,
مرگ ,
زندگی ,
بینا ,
در راه خدا ,
زیان ,
آمرزش ,
رحمت خدا ,
خدا ,
طول عمر ,
محشور ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 27 تير 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم تفسیر آیات ۱۳۹ تا ۱۴۳سوره مبارکه آل عمران
۱۳۹ وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ ۱۴۰إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ ۱۴۱ وَ لِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ ۱۴۲ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ ۱۴۳ وَ لَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَیْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ترجمه ۱۳۹ـ و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!. ۱۴۰ ـ اگر (در میدان احد) به شما جراحتى رسید (و ضربه اى وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان بدر)، جراحتى همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ى پیروزى و شکست) را در میان مردم مى گردانیم; (ـ و این خاصیت زندگى دنیاست ـ) تا خدا، افرادى را که ایمان آورده اند، بداند (و شناخته شوند); و خداوند از میان شما، شاهدانى بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمى دارد. ۱۴۱ ـ و تا خداوند، افراد با ایمان را خالص گرداند (و ورزیده شوند); و کافران را به تدریج نابود سازد. ۱۴۲ ـ آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادعاى ایمان) وارد بهشت خواهید شد، در حالى که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخص نساخته است؟! ۱۴۳ ـ و شما مرگ (و شهادت در راه خدا) را، پیش از آن که با آن رو به رو شوید، آرزو مى کردید; سپس آن را با چشم خود دیدید، در حالى که به آن نگاه مى کردید (و حاضر نبودید به آن تن در دهید)!. شان نزول درباره شأن نزول این آیات، روایات متعددى وارد شده است، از مجموع آنها استفاده مى شود که این آیات دنباله آیاتى است که قبلاً درباره جنگ احد داشتیم. در حقیقت این آیات، تجزیه و تحلیلى است روى نتائج جنگ احد و عوامل پیدایش آن به عنوان یک سرمشق بزرگ براى مسلمانان. و در ضمن وسیله اى است براى تسلى، دلدارى و تقویت روحى آنها; زیرا همان طور که گفتیم: جنگ احد بر اثر نافرمانى و عدم انضباط نظامى جمعى از سربازان اسلام، در پایان به شکست انجامید و جمعى از شخصیت ها و چهره هاى برجسته اسلام از جمله «حمزه» عموى پیامبر، در این میدان شربت شهادت نوشیدند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) همان شب با یاران خود به میان کشتگان رفت و براى بزرگداشت ارواح شهداء بر سر جنازه یکایک آنها مى نشست، اشک مى ریخت و طلب آمرزش مى نمود، و سپس اجساد همه آنها در دامنه کوه احد در میان اندوه فراوان بخاک سپرده شد. در این لحظات حساس که مسلمانان نیاز شدید به تقویت روحى و هم استفاده معنوى از نتائج شکست داشتند آیات فوق نازل گردید.
تفسیر در آیه اول از آیات فوق، نخست به مسلمانان هشدار داده شده که مبادا از باختن یک جنگ، سستى به خود راه دهند، غمگین گردند و از پیروزى نهائى مأیوس شوند!; زیرا افراد بیدار همان طور که از پیروزى ها استفاده مى کنند از شکست ها نیز درس مى آموزند و در پرتو آن نقاط ضعفى را که سرچشمه شکست شده، پیدا مى کنند و با بر طرف ساختن آن براى پیروزى نهائى آماده مى شوند، مى فرماید: «سست نشوید و غمگین نگردید! شما برترید اگر ایمان داشته باشید» ( وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ ). «تَهِنُوا» از ماده «وهن» گرفته شده که در لغت به معنى هر نوع سستى است، خواه در جسم و تن باشد، و یا در اراده و ایمان. جمله وَ أَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ: «شما برترید اگر ایمان داشته باشید»، جمله بسیار پر معنى است، یعنى: شکست شما در حقیقت براى از دست دادن روح ایمان و آثار آن بوده، شما اگر فرمان خدا و پیامبر را در این میدان زیر پا نمى گذاشتید گرفتار چنین سرنوشتى نمى شدید، اما باز هم غمگین نباشید، اگر بر مسیر ایمان ثابت بمانید پیروزى نهائى از آن شما است، و شکست در یک میدان، به معنى شکست نهائى در جنگ نیست. بنابراین، با دقت و هوشیارى نقاط ضعف را جبران کنید، نقاط قوت را تقویت نمائید، بر آگاهى ها و تجهیزات خود بیفزائید، آماده پذیرش بى چون و چراى فرمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ـ که فرمان خدا است ـ باشید و بدانید پیروزى و برترى از آن شما است. در آیه بعد، درس دیگرى براى رسیدن به پیروزى نهائى به مسلمانان داده شده است و آن این که: شما نباید از دشمنان کمتر باشید، آنها در میدان «بدر» شکستى سخت و سنگین از شما خوردند و هفتاد نفر کشته، و تعداد زیادى مجروح و اسیر دادند و با آن همه از پاى ننشستند، و در این میدان شکست خود را بر اثر غفلت شما جبران کردند. شما هم اگر در این میدان گرفتار شکست شدید باید از پاى ننشینید تا آن را جبران کنید، و لذا مى فرماید: «اگر به شما جراحتى رسید به آنها هم جراحتى همانند آن رسید» بنابراین سستى و اندوه شما براى چیست؟ ( إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ). «قَرْح» به معنى جراحتى است که در بدن بر اثر برخورد با یک عامل خارجى پیدا مى شود. بعضى از مفسران آیه را اشاره به جراحاتى که بر کفار در میدان احد نشست مى دانند، ولى اولاً ـ این جراحات مانند جراحات مسلمین نبود بنابراین با کلمه «مِثْلُهُ» سازگار نیست. و ثانیاً ـ با جمله بعد که تفسیر آن خواهد آمد تناسب ندارد. در قسمت بعد، نخست اشاره به یکى از سنن الهى شده است که در زندگى بشر حوادث تلخ و شیرینى رخ مى دهد که هیچکدام پایدار نیست، شکست ها، پیروزى ها، قدرت ها، عظمت ها و ناتوانى ها، همه در حال دگرگونى هستند. بنابراین، نباید شکست در یک میدان و آثار آن را پایدار فرض کرد، بلکه باید با بررسى عوامل و انگیزه هاى شکست از سنت تحول، استفاده نمود، و آن را به پیروزى تبدیل کرد، دنیا فراز و نشیب دارد و زندگى در حال دگرگونى است، لذا خداوند مى فرماید: «این ایام را در میان مردم به طور مداوم گردش مى دهیم» ( وَ تِلْکَ الأَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ ) تا سنت تکامل از لابلاى این حوادث آشکار شود. سپس اشاره به نتیجه این حوادث ناگوار کرده، مى فرماید: «اینها به خاطر آن است که افراد با ایمان، از مدعیان ایمان، شناخته شوند» ( وَ لِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا ). و به عبارت دیگر: تا حوادث دردناک در تاریخ ملتى روى ندهد، صفوف از هم مشخص نخواهند شد; زیرا پیروزى ها خواب آور و اغفال کننده است در حالى که شکست ها براى افراد آماده، بیدار کننده و نشان دهنده ارزش ها است. و در جمله بعد مى فرماید: «یکى از نتائج این شکست دردناک این بود که: شما شهیدان و قربانیانى در راه اسلام بدهید» ( وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ ) و بدانید: این آئین پاک را ارزان به دست نیاورده اید تا در آینده ارزان از دست بدهید. اصولاً ملتى که قربانى در راه اهداف مقدس خود ندهد، همیشه آنها را کوچک مى شمرد، اما به هنگامى که قربانى داد، هم خود او، و هم نسل هاى آینده، به دیده عظمت به آن مى نگرند. ممکن است: منظور از «شهداء» در اینجا گواهان باشد، یعنى خدا مى خواست با این حادثه، گواهانى از شما بگیرد که چگونه نافرمانى ها به شکست هاى دردناکى مى انجامد، و این گواهان در آینده معلمانى خواهند بود «نُداوِلُها» از «مُداوَلَة» به معنى این است که چیزى را در میان عده اى یکى بعد از دیگرى گردش دهند. براى مردم در برابر حوادث مشابهى که در پیش دارند. در پایان آیه مى فرماید: «خداوند ستمگران را دوست نمى دارد» ( وَ اللّهُ لایُحِبُّ الظّالِمینَ ). و بنابراین از آنها حمایت نخواهد کرد.
پس از آن، به یکى دیگر از نتائج طبیعى شکست جنگ احد اشاره شده است، و آن این که: این گونه شکست ها نقاط ضعف و عیوب جمعیت ها را آشکار مى سازد و وسیله مؤثرى است براى شستشوى این عیوب، قرآن مى فرماید: «خدا مى خواست در این میدان جنگ، افراد با ایمان را خالص گرداند و نقاط ضعفشان را به آنها نشان بدهد» ( وَ لِیُمَحِّصَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا ). «لِیُمَحِّصَ» از ماده «تمحیص» به معنى پاک نمودن چیزى است از هر گونه عیب. آنها مى بایست براى پیروزى هاى آینده در چنین بوته آزمایشى قرار گیرند و عیار شخصیت خود را بسنجند و همان طور که على(علیه السلام) مى فرماید: فِى تَقَلُّبِ الأَحْوالِ یُعْلَمُ جَواهِرُ الرِّجالِ: «دگرگونى هاى روزگار و حوادث سخت زندگى حقیقت اشخاص را روشن مى سازد آنها به عیار شخصیت خود واقف گردند. اینجا است که گاهى پاره اى از شکست ها آن چنان سازنده است که به مراتب اثر آن در سرنوشت جوامع انسانى از پیروزى هاى خواب کننده ظاهرى بیشتر است. جالب این که نویسنده تفسیر «المنار» از استادش «محمّد عبده» مفتى بزرگ مصر، نقل مى کند: پیامبر را در خواب دید و به او فرمود: «اگر مرا در میان پیروزى و شکست در میدان احد مخیر ساخته بودند من در خصوص آن میدان، شکست را ترجیح مى دادم; زیرا این شکست عامل سازنده اى در تاریخ اسلام شد» جمله بعد در حقیقت نتیجه اى است براى جمله قبل; زیرا هنگامى که مؤمنان در کوره حوادث پاک شدند، آمادگى کافى براى از بین بردن تدریجى شرک، کفر و پاک ساختن جامعه از این آلودگى ها پیدا مى کنند، یعنى: نخست باید پاک شد و سپس پاک کرد، لذا مى فرماید: «و کافران را به تدریج نابود سازد» ( وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ ). «یَمْحَق» از ماده «محق» (بر وزن مرد) به معنى کم شدن تدریجى چیزى است و به همین مناسبت شب پایان ماه را (محاق) مى گویند; زیرا روشنى ماه کم کم کاسته شده و از بین مى رود. در حقیقت همان طور که ماه با آن جلوه گرى و فریبندگى مخصوص خود، تدریجاً کم نور شده و در محاق فرو مى رود همچنین شکوه و عظمت کفر و شرک و حامیان آنها با تصفیه و پاک شدن مسلمانان به زوال و نیستى مى گراید. آن گاه با استفاده از حادثه احد براى تصحیح یک اشتباه فکرى مسلمانان اقدام مى کند، مى فرماید: «آیا چنین پنداشتید که (با ادعاى ایمان) وارد بهشت خواهید شد در حالى که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخص نساخته است»؟! ( أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ ). آیا بدون جهاد و استقامت در راه خدا مى توانید در بهشت برین جاى گیرید؟ آیا گمان کردید داخل شدن در عمق آن سعادت معنوى تنها با انتخاب نام مسلمان و یا عقیده بدون عمل ممکن است؟ اگر چنین بود مسأله بسیار ساده بود، ولى هرگز چنین نبوده است و تا اعتقادات واقعى در میدان عمل پیاده نشود کسى بهره اى از آن سعادت ها نخواهد برد، در اینجا است که باید صفوف از هم مشخص شود، و مجاهدان و صابران از افراد بى ارزش شناخته شوند.
بر اساس آنچه در تاریخ و روایات آمده، بعد از جنگ بدر و شهادت پر افتخار جمعى از مسلمانان، عده اى در جلسات، مى نشستند و پیوسته آرزوى شهادت مى کردند که اى کاش! این افتخار در میدان بدر نصیب ما نیز شده بود. مطابق معمول در میان آنها جمعى صادق بودند و عده اى متظاهر و دروغگو، و یا در شناسائى خود در اشتباه، اما چیزى طول نکشید که جنگ وحشتناک احد پیش آمد، مجاهدان راستین با شهامتِ فوق العاده جنگیدند و شربت شهادت نوشیدند و به آرزوى خود رسیدند. اما جمعى از دروغگویان هنگامى که آثار شکست را در ارتش اسلام مشاهده کردند از ترس کشته شدن، فرار کردند، قرآن ضمن یک آیه، آنان را چنین سرزنش مى کند: «شما کسانى بودید که آرزوى مرگ و شهادت در راه خدا را در دل مى پروراندید، سپس آن را با چشم خود دیدید و به آن نگاه مى کردید» ( وَ لَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَیْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ). پس چرا وقتى محبوب خویش را در برابر خود دیدید، فرار کردید؟ در آیات فوق تعبیرات جالبى به چشم مى خورد، که هر کدام از آنها پرده از روى یکى از اسرار شکست احد بر مى دارد، به طور خلاصه، چند عامل مهم دست به دست هم دادند و این حادثه غم انگیز و در عین حال عبرت آور را به وجود آوردند: 1 ـ نخستین عامل، اشتباه در محاسبه براى بعضى از تازه مسلمانان این درک نادرست از مفاهیم اسلام پیدا شده بود، که آنها خیال کنند تنها ابراز ایمان براى پیروزى کافى است و بنا، بر این است که خداوند در تمام میدان هاى جنگ به وسیله امدادهاى غیبى از آنها حمایت کند، و به این ترتیب سنت الهى را در عوامل پیروزى طبیعى و انتخاب نقشه هاى صحیح و تهیه وسائل لازم، به دست فراموشى سپردند. 2 ـ دومین عامل مهم، عدم انضباط نظامى و مخالفت با فرمان مؤکد پیغمبر(صلى الله علیه وآله) دائر به ماندن تیراندازان در سنگر حساس خود براى این شکست. 3 ـ سومین عامل، دنیا پرستىِ جمعى از مسلمانان تازه کار. آنان جمع آورى غنائم جنگى را بر تعقیب دشمن ترجیح دادند، اسلحه را بر زمین گذاشته براى این که از دیگران عقب نمانند به تلاش در به دست آوردن غنائم پرداختند. این شکست براى این پیش آمد تا بدانند در راه خدا و به هنگام جهاد مقدس، باید مسائل مادى را به کلى فراموش کنند. 4 ـ و چهارمین عامل غرور ناشى از پیروزى درخشان میدان «بدر» بود، تا آنجا که فکر قدرت دشمن را از سر بیرون کرده بودند و تجهیزات او را نا چیز مى پنداشتند. اینها نقاط ضعفى بود که مى بایست در آب جوشان این شکست شستشو شود، و مسلمانان فرا گیرند که به هنگام نبرد با دشمنان، کلیه این عوامل را از خویشتن دور سازند، تا همواره در صحنه هاى رویاروئى، شاهد پیروزى را در آغوش گیرند.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۱۳۹ تا ۱۴۳سوره مبارکه آل عمران ,
سست ,
غمگین ,
برتر ,
ایمان ,
جراحت ,
پیروزی ,
احد ,
شکیت ,
بهشت ,
مجاهدان ,
شهادت ,
مرگ ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 6 تير 1400
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۹۰تا ۹۱ سوره مبارکه آل عمران
۹۰إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بَعْدَ إیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضّالُّونَ ۹۱إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِّلْءُ الأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى بِهِ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ
ترجمه ۹۰ ـ کسانى که پس از ایمان کافر شدند و سپس بر کفر (خود) افزودند، و هیچ گاه توبه آنان، (که از روى ناچارى یا در آستانه مرگ صورت مى گیرد،) قبول نمى شود; و آنها گمراهان (واقعى) اند. ۹۱ ـ کسانى که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، اگر چه روى زمین پر از طلا باشد، و آن را به عنوان فدیه (و کفاره اعمال بد خویش) بپردازند، هرگز از هیچ یک آنها قبول نخواهد شد; و براى آنان، مجازات دردناک است; و یاورانى ندارند.
شان نزول بعضى گفته اند: آیه اول، در مورد اهل کتاب که قبل از بعثت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)به او ایمان آورده بودند، اما پس از مبعث به او کفر ورزیدند، نازل شده و بعضى دیگر گفته اند: در مورد «حارث بن سوید» و یازده نفر از یاران او که از اسلام برگشته بودند نازل شده، ولى «حارث» پشیمان شد، توبه کرد و چنان که در شأن نزول آیه قبل نیز اشاره شد یازده نفر از همراهان او به حال خود باقى ماندند و باز نگشتند و در پاسخ دعوت «حارث» به او گفتند: ما در «مکّه» مى مانیم و به کار خود بر ضد محمّد(صلى الله علیه وآله) ادامه مى دهیم و انتظار شکست او را داریم، اگر مقصود ما حاصل شد، چه بهتر، و در غیر این صورت راه توبه باز است و هر گاه برگردیم (او ما را مى پذیرد و) درباره ما همان چیزى که درباره تو نازل شد، نازل مى گردد. هنگامى که رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) «مکّه» را فتح کرد، بعضى از آنها وارد اسلام شدند و توبه آنها پذیرفته شد و اما در مورد کسانى که در حال کفر از دنیا رفته بودند آیه دوم نازل گردید.
تفسیر در آیات قبل، سخن از کسانى در میان بود که از راه انحرافى خود پشیمان شده و توبه حقیقى نموده بودند، و لذا توبه آنها قبول شد، ولى در این آیه، سخن از کسانى است که توبه آنها پذیرفته نیست، اینها کسانى هستند که، نخست ایمان آورده سپس کافر شده و در کفر پافشارى و اصرار دارند و به همین دلیل، هیچ گاه حاضر به پیروى از دستورات حق نیستند، مگر این که کار بر آنها مشکل شود و راهى جز اطاعت و توبه و تسلیم نبینند، یقیناً خداوند توبه این گونه افراد را قبول نخواهد کرد. مى فرماید: «کسانى که بعد از ایمان آوردن کافر شدند، سپس بر کفر خود افزودند (و در این راه اصرار ورزیدند) هیچ گاه توبه آنان قبول نمى شود (به دلیل این که از روى ناچارى صورت مى گیرد) و آنها گمراهان اند» چرا که هم راه خدا را گم کرده اند و هم راه توبه را (إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بَعْدَ إیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضّالُّونَ). توبه آنها ظاهرى است; زیرا وقتى پیروزى طرفداران حق را ببینند از روى ناچارى اظهار پشیمانى و توبه مى کنند، و طبیعى است چنین توبه اى پذیرفته نشود. احتمال دیگرى که در تفسیر این آیه داده شده، این است: این گونه اشخاص زمانى پشیمان مى شوند و توبه مى کنند که خود را در آستانه مرگ و پایان عمر ببینند و مى دانیم: در آن ساعت درهاى توبه بسته مى شود و چنان توبه اى پذیرفته نخواهد شد. در واقع این آیه، شبیه همان چیزى است که در سوره «نساء» آیه 18 آمده که مى فرماید: «کسانى که اعمال بد انجام مى دهند و به هنگامى که مرگشان فرا مى رسد، توبه مى کنند توبه آنها پذیرفته نیست». تفسیر سومى، براى آیه ذکر شده که: منظور از آن، توبه از گناهان معمولى در حال کفر است. مثلاً کسى در کفر خود اصرار داشته باشد، ولى از گناهانى مانند ظلم و غیبت و فحشاء توبه کند، توبه او بى فایده است; چرا که شستن آلودگى هاى سطحى از جان و دل با وجود آلودگى هاى شدید و عمیق، مؤثر نخواهد بود. لازم به یادآورى است تفسیرهاى سه گانه فوق منافاتى با هم ندارد و ممکن است آیه، ناظر به تمام این توبه هاى بیهوده باشد، هر چند تفسیر اول با آیات گذشته و شأن نزول این آیات سازگارتر است.
ادامه شرح در آیه بعد، به دنبال اشاره اى که در آیه گذشته به توبه هاى بیهوده شد، سخن از کفاره بیهوده مى گوید: مى فرماید: «کسانى که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند اگر تمام روى زمین پر از طلا باشد، و آن را به عنوان «فِدْیَه» (و کفاره اعمال زشت خویش) بپردازند هرگز از آنها پذیرفته نخواهد شد» (إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِّلْءُ الأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى بِهِ). روشن است، کفر، تمام اعمال نیک انسان را بر باد مى دهد و اگر تمام روى زمین پر از طلا باشد و در راه خدا انفاق کنند پذیرفته نخواهد شد و صد البته اگر چنین چیزى در قیامت در اختیار آنها باشد و بدهند پذیرفته نیست. بدیهى است: منظور از این تعبیر (تمام روى زمین پر از طلا باشد و انفاق کنند) این است که انفاق آنها هر قدر زیاد هم باشد، با وجود آلودگى روح و جان و دشمنى با حق، بى فایده است و گرنه معلوم است: اگر مجموع زمین پر از طلا گردد در آن موقع ارزش طلا با خاک یکسان خواهد بود. بنابراین، جمله بالا کنایه اى براى بیان وسعت دایره انفاق و بخشش است. در این که منظور، انفاق در این جهان یا جهان دیگر است، مفسران دو احتمال داده اند ولى ، ممکن است آیه، ناظر به هر دو باشد، چه تمام دنیا را در حال حیات خود انفاق کنند و چه در قیامت به عنوان فدیه بدهند، پذیرفته نیست هر چند ظاهر آیه نشان مى دهد مربوط به جهان دیگر است. زیرا مى گوید: کسانى که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند. یعنى پس از مرگ و در حال کفر، اگر فرضاً بزرگ ترین ثروت هاى جهان در اختیارشان باشد، و تصور کنند همانند این جهان مى توانند با استفاده از ثروت، مجازات الهى را از خود دور سازند، سخت در اشتباه اند، و این جریمه مالى و «فدیه» به هیچ وجه، در مجازات آنها اثر نخواهد داشت. در واقع مضمون آیه، شبیه چیزى است که در آیه 15 سوره «حدید» آمده است که مى گوید: فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَ لا مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا: «امروز نه از شما (منافقان) و نه از کافران، فدیه و غرامتى گرفته (و پذیرفته) نمى شود». و در پایان آیه به نکته دیگرى اشاره فرموده، مى گوید: «آنها کسانى هستند که مجازات دردناک دارند و یاورى ندارند» (أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ). یعنى نه تنها «فدیه و انفاق» به حال آنها سودى ندارد، بلکه شفاعتِ شفاعت کنندگان نیز، شامل حال آنها نمى شود; زیرا شفاعت، شرایطى دارد که یکى از مهم ترین آنها ایمان به خدا است و به همین دلیل، اگر تمام شافعان روز قیامت جمع شوند تا براى فرد بى ایمانى شفاعت کنند، پذیرفته نخواهد شد. و اصولاً چون شفاعت به اذن خدا است، آنها هرگز از چنین افراد نالایقى شفاعت نمى کنند که شفاعت نیز لیاقتى لازم دارد، چرا که اذن الهى شامل افراد نالایق نمى شود. اساساً آنها به خدا کافرند و جاى اذن براى آنها باقى نمى ماند.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام باقر (علیهالسلام) : هر کس تصمیم گرفت کار خیری انجام دهد در آن عجله و شتاب کند زیرا هر عمل خیری که در آن تأخیر افتد و فرصت از دست برود در آنجا گمراهی و اغوای شیطان بوده است. وسائل الشیعه ، ج۱ ، ص۸۶
امام صادق (علیه السلام) : طلَبْتُ رِضَى اللَّهِ فَوَجَدْتُهُ فِی بِرِّ الْوَالِدَیْن؛ خوشنودى خدای تعالى را جستجو نمودم و آن را در نیکى به پدر و مادر یافتم. مستدرک ، ج12، ص174
امام حسین(علیه السلام) : هرکس زبانش راستگو باشد ، کردارش پاکیزه گردد و هرکس نیت خیر داشته باشد ، روزیش فراوان و هرکس با زن و بچه اش خوش رفتار باشد عمرش طولانی می شود ارشاد القلوب ، ج ١ ، ص ٣٢٣
آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی، رئیسی جمهور ،محبوب و منتخب مردم دین باور وانقلابی ایران: در حال حاضر باید با درد مردم آشنا شد و بنا دارم ارتباط با مردم را محدود نکنم
من زندگی خود را چه از دوران کودکی و نوجوانی و چه در دوران مسئولیتها در تمام شئون زندگی مدیون حضرت امام رضا (علیه السلام) می دانم دوران طلبگی با وجود سختی ها و کمبودها با وجود صفای وجود علما و اساتید و فضای نورانی مشهد برای بنده دلپذیر بود به دوستان در تیم حفاظت گفتم که ضمن انجام وظایف نباید ارتباط با مردم را محدود کرد چون من به این ارتباط نیاز دارم
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۹۰تا ۹۱ سوره مبارکه آل عمران ,
تفسیر قرآن کریم ,
سوره مبارکه آل عمران ,
ایمان ,
کافر ,
کفر ,
مرگ ,
گمراهی ,
دنیا ,
زمین ,
طلا ,
فدیه ,
اعمال ,
کفاره ,
اعمال بد ,
قبول ,
مجازات ,
دردناک ,
مجازات دردناک ,
یاور ,
یا زهرا سلام الله علیه ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 4 بهمن 1399
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
**************
هر که با ستمگرى راه رود مجرم است ... | دولت جوان حزباللهی ... | توصیه به مردم و ... | کفار و استعمارگران در دروغ گفتن و فریب دادن ماهرند و ما در فریب خوردن ... | مرگ بر کاسه لیسان بایدن جنایتکار ...
**************
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حوزههای علمیه ,
حجاب ,
,
:: برچسبها:
ستمگر ,
راه رفتن ,
مجرم ,
دولت جوان ,
دولت جوان حزب اللهی ,
حزب اللهی ,
توصیه ,
توصیه به مردم ,
مردم ,
کفار ,
استعمارگران ,
دروغ گفتن ,
دروغ ,
گفتن ,
فریب دادن ,
فریب ,
ماهر ,
فریب خوردن ,
فریب ,
مرگ ,
کاسه لیسان ,
کاسه لیس ,
کاسه لیسان بایدن جنایتکار ,
بایدن جنایتکار ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 745
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 542
:: باردید دیروز : 674
:: بازدید هفته : 1468
:: بازدید ماه : 8951
:: بازدید سال : 120631
:: بازدید کلی : 120631
|