براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 26 دی 1402
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
*****************
* شش چیز مهم
️* خداوند متعال به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود:
ای موسی !
* ️من شش چیز را در شش جا قرار دادم؛
ولی مردم در جای دیگر آنها را جست و جو می کنند
و این درحالی است که هرگز آنها را در آنجا نخواهند یافت:
۱- راحتی و آسایش مطلق را در '' آخرت'' قرار دادم،
ولی مردم در '' دنیا '' به دنبال آن میگردند!
۲- عزت و شرف را در ''عبادت'' قرار دادم،
ولی مردم آن را در '' پست و مقام '' میجویند!
۳- بینیازی را در ''قناعت'' قرار دادم،
ولی مردم آن را در ''زیادی مال و ثروت'' جستجو میکنند!
۴- رسیدن به بزرگی و مقام را در ''فروتنی'' قرار دادم،
ولی مردم آن را در'' تکبّر و خود برتر بینی'' می جویند!
۵- کسب علم را در ''گرسنگی و تلاش'' قرار دادم،
ولی مردم با ''شکم سیر'' دنبال آن میگردند!
۶- اجابت دعا را در "" لقمه حلال "" قرار دادم،
ولی مردم آن را در ''طلسم و جادو'' جست و جو میکنند!
* مستدرک الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۱۷۳ ، باب ۱۰۱
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
خداوند متعال ,
موسی ,
وحی ,
شش ,
راحتی ,
آسایش ,
آخرت ,
دنیا ,
مردم ,
عزت ,
شرف ,
عزت و شرف ,
عبادت ,
پست و مقام ,
بینیازی ,
قناعت ,
ما و ثروت ,
مال ,
ثروت ,
فروتنی ,
بزرگی و مقام ,
تکبر ,
خود برتر بینی ,
کسب علم ,
گرسنگی ,
تلاش ,
شکم سیر ,
لقمه حلال ,
لقمه ,
حلال ,
طلسم ,
جادو ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنهای ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 17 ارديبهشت 1402
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السلام
فضیلت و خواص سوره طارق هشتاد و ششمین سوره قرآن کریم است که مکی و 17 آیه دارد. در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره طارق را قرائت کند خداوند ده برابر تعداد ستارگانی که در آسمان است به او ده حسنه می دهد.(1) امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر که در نمازهای واجب خود سوره طارق را بخواند در روز قیامت در نزد خداوند مقام و منزلتی والا خواهد داشت و از همراهان مومنین و یارانشان در بهشت خواهد بود.(2) در جایگاهی دیگر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آمده است: سوره طارق را یاد بگیرید زیرا اگر شما می دانستید که چه (اسرار و آثار وبرکاتی) در آن نهفته است، آنچه در دست دارید را رها می کردید و کارهایتان را تعطیل می کردید و ان را می آموختید و به وسیله آن به خدا تقرب می جستید و خداوند به واسطه آن همه گناهان به جز شک را می بخشد.(3) آثار و برکات سوره 1) از عفونت زخم جلوگیری می کند از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس سوره طارق را بنویسد و آن را با آب بشوید و با آن زخم را بشوید زخم ورم نمی کند و اگر بر چیزی که از آن حفظ و حراست می کنی از شرور آفات در امان می ماند.(4) امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر گاه سوره طارق را نوشته و با آب بشویند و با آب، زخم را شستشو دهد دردش آرام می شود و عفونت نمی کند و اگر بر چیزی که به عنوان دوا نوشیده می شود بخوانند ان نوشیدنی یا دارو موجب شفای او می شود.(5) 2) دفع افات و حشرات اگر از ابتدای سوره طارق تا پایان آیه 10 را بر چهار کاغذ جداگانه بنویسند و هر نوشته را روی چهارچوبی بگذارند و هر کدام از چوپ ها را در گوشه ای از آن مکان آفت زده بکارند ملخ یا حشرات دیگر از منطقه وسط چهارچوب از بین می روند.(6) 3) جهت رفع احتلام امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر سوره طارق را در وقت خواب بخوانند از احتلام ایمن گردند.(7) _____________________ پی نوشت: (1) مجمع البیان، ج10، ص320 (2) ثواب الاعمال، ص122 (3) مستدرک الوسائل، ج4، ص365 (4) تفسیرالبرهان، ج5، ص629 (5) همان (6) خواص القرآن و فوائده، ص162 (7) درمان با قرآن، ص141 منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۲ - تفسیر نور: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کانُوا عَلَیْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» ترجمۀ سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۲: بهزودی بیخردان از مردم، خواهند گفت: چهچیزی آنها (مسلمانان) را از (بیتالمقدّس) قبلهای که بر آن بودند برگردانید؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست، هر که را بخواهد به راه راست هدایت میکند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۲: چون مشرکان مکّه، کعبه را به بتخانه تبدیل کرده بودند، پیامبر اکرم و مسلمانان، سیزدهسالی را که بعد از بعثت در مکّه بودند، بهسوی کعبه نماز نمیخواندند، تا مبادا گمان شود که آنان به بتها احترام میگذارند. امّا بعد از هجرت به مدینه، چند ماهی نگذشته بود که یهودیان زبان به اعتراض گشوده و مسلمانان را تحقیر کردند و گفتند: شما رو به قبلۀ ما بیتالمقدّس نماز میخوانید؛ بنابراین پیرو و دنبالهرو ما هستید و از خود استقلال ندارید. پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله از این اهانت ناراحت شد و هنگام دعا به آسمان نگاه میکرد، گویا منتظر نزول وحی بود تا آنکه دستور تغییر قبله صادر شد. پیامبر دو رکعت نماز ظهر را بهسوی بیتالمقدّس خوانده بود که جبرئیل مأمور شد، بازوی پیامبر را گرفته و روی او را بهسوی کعبه بگرداند. در نتیجه پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله یک نماز را به دو قبله خواند و اکنون نیز در مدینه نام آن محلّ به مسجدِ قبلتَین معروف است. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۱۳۶» بعد از این ماجرا، یهود ناراحتشده و طبق عادت خود شروع به خردهگیری کردند. آنها که تا دیروز میگفتند: مسلمانان استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اکنون میپرسیدند، چرا اینها از قبلۀ پیامبران پیشین اعراض کردهاند؟ پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله مأمور شد در جواب آنها پاسخ دهد: مشرق و مغرب از آنِ خداست و خداوند مکان خاصّی ندارد. تغییر قبله از بیتالمقدّس بهسمت مسجدالحرام نشانۀ چیست؟ تغییر قبله، نشانۀ حکمت الهی است نه ضعف و جهل خداوند متعال. همچنانکه در نظام تکوین، تغییر فصول سال، نشانۀ تدبیر است، نه ضعف یا پشیمانی. خداوند در همهجا حضور دارد و شرق و غرب عالم از آن اوست. پس جهتگیری بدن بهسوی کعبه، رمز جهتگیری دل به سوی خداست. چه بسا افرادی به سوی کعبه نماز بگزارند، ولی قبلۀ آنان چیز دیگری باشد. چنانکه خواجه عبد اللّه انصاری میگوید: قبلۀ شاهان بود، تاج و کمند ------ قبلۀ ارباب دنیا، سیم و زر قبلۀ صورتپرستان، آب و گِل ------- قبلۀ معناشناسان، جان و دل قبلۀ تنپروران، خواب و خورشت ------- قبلۀ انسان، به دانش پرورش قبلۀ عاشق، وصال بیزوال ------- قبلۀ عارف، کمال ذیالجلال پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۲: ۱. افرادی که هر روز دنبال بهانهای هستند تا از پذیرش حق طفره روند، سفیه هستند. «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ» همانگونه که در روایات بهکسی که آخرت خویش را فدای دنیا کند؛ مجنون و به پیروان رهبر فاسد؛ فقیر، و آنکسکه دین خود را از دست بدهد؛ غارتزده گفته شده است. ۲. کسیکه دست خدا را در وضع یا تغییر احکام بسته بداند، سفیه و سبکمغز است. اعتراض به خدای حکیم و دانا، نشانۀ سفاهت است. «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ» ۳. مسلمانان باید توطئهها و شایعات و سؤالات بهانهجویانۀ دشمن را پیشبینی کرده و با پاسخ به آنها، از نفوذ و گسترش آن پیشگیری نمایند. «سَیَقُولُ» «قُلْ» ۴. اصل سؤال کردن مورد انتقاد نیست، روحیّۀ سؤالکننده مورد انتقاد است که از روی اعتراض و اشکالتراشی میپرسد. «ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ» ۵. قداست و کرامت مکانها و زمانها، وابستهبه عنایت پروردگار است، نه چیز دیگر. «لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ» ۶. تغییر قبله، یکی از نشانههای پیامبر اسلام در کتب آسمانی بود، لذا برای بعضی وسیلۀ هدایت شد. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ» تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۳ - تفسیر نور: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْها إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاَّ عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ» ترجمۀ سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۳: و بدینسان ما شما را امّتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر (نیز) بر شما گواه باشد. و ما آن قبلهای را که قبلًا بر آن بودی برنگرداندیم، مگر برای آنکه افرادی را که از پیامبر پیروی میکنند از آنها که به جاهلیّت باز میگردند، بازشناسیم. و همانا این (تغییر قبله) جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود. و خدا هرگز ایمان شما را (که سابقاً به سوی بیتالمقدّس نماز خواندهاید) ضایع نمیگرداند. زیرا خداوند نسبت به مردم، رحیم و مهربان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۳: مسیحیان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عیسی در بیتالمقدّس میایستادند که نسبت به محلّ سکونت آنان، در مشرق قرار داشت. و یهودیان رو به بیتالمقدّس عبادت میکردند که نسبت به محلّ سکونتشان، در طرف مغرب قرار میگرفت. ولی کعبه نسبت به آن دو در وسط قرار میگیرد و قرآن با اشاره به این موضوع، میفرماید: همانگونه که ما کعبه را در وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امّت میانه قرار دادیم. منظور از امّت وسط در آیه ۱۴۳ ، سورۀ بقره چیست؟ مفسّران بحثهای گوناگونی را در ذیل این آیه مطرح نمودهاند و در تفسیر «امّت وسط» برخی گفتهاند: مراد امّتی است که نه اهل افراط باشد نه تفریط، نه طرفدار جبر نه تفویض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه. ولی با چند مقدّمه، روشن میشود که مراد آیه از امّت وسط، افراد خاصّی هستند. آن مقدّمات عبارتند از: ۱. قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرّفی کرده است، پس باید در قیامت بر اعمال مردم گواهی دهد؛ ۲. گواه شدن، علم و آگاهی و عدالت میخواهد؛ ۳. همۀ افراد امّت، آگاهی و عدالت ندارند. بههمیندلیل در روایات میخوانیم که مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند که: اوّلًا به همۀ کارها علم دارند. چنانکه قرآن میفرماید: «فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» «توبه، ۱۰۵» که مراد از مؤمنانی که اعمال مردم را میبینند و به آن علم پیدا میکنند، مطابق روایات امامان معصوم هستند. و ثانیاً عدالت دارند. چنانکه خداوند در آیۀ «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» «احزاب، ۳۳» عصمت و عدالت آنان را تضمین نموده است. امام صادق علیهالسّلام میفرماید: مگر میشود امّتی که بعضی افرادش لایق گواهیدادن برای چند عدد خرما در دادگاههای دنیا نیستند، لیاقت گواهیدادن بر همۀ مردم در قیامت را دارا باشند؟ بههرحال مقام گواه بودن در محضر خداوند، آنهم نسبت به همۀ کارهای مردم، تنها مخصوص بعضی از افراد امّت است که به فرمودۀ روایات، امامان معصوم میباشند. چرا خداوند به جای نام بعضی افراد، نام امّت را برده است؟ بهایندلیل که قرآن حتّی یکنفر را نیز امّت معرفی نموده است: «إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» «نحل، ۱۲۰» فلسفۀ تغییر قبله چیست؟ در مورد فلسفۀ تغییر قبله، تحلیلهای متعدّدی صورت گرفته است. برخی گفتهاند انتخاب اوّلیّه بیتالمقدّس بهعنوان قبله، بهمنظور جلب افکار یهود و همراهی آنان بوده است و آنگاه که مسلمانان خود قدرت و توانایی پیدا کردند، دیگر به این کار نیاز نبود. برخی نیز گفتهاند: علاقه به مکّه و وطن موجب شد که قبله تغییر یابد؛ لیکن این تحلیلها موهوم و خلاف واقع هستند. آنچه قرآن دراینباره تصریح و تأکید دارد این است که تغییر قبله، آزمایش الهی بود تا پیروان واقعی پیامبر شناخته شوند. زیرا آنها که ایمان خالص ندارند، بهمحض تغییر یک فرمان، شروع به چونوچرا مینمایند که چرا اینگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه میشود؟ اگر فرمان قبلی درست بود، پس فرمان جدید چیست؟ اگر دستور جدید درست است، پس فرمان قبلی چه بوده است؟ خداوند نیز بهکسانیکه در برابر فرامین او تسلیم هستند، بشارت میدهد که اعمال گذشتۀ شما ضایع نمیشود؛ زیرا مطابق دستور بوده است. در این آیه بهجای کلمۀ نماز، واژه ایمان به کار رفته است که نشاندهندۀ اهمیّت و مقام نماز و برابری آن با تمام ایمان میباشد. «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۳: ۱. اولیای خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لِتَکُونُوا شُهَداءَ» آری، بعضی انسان ها دارای چنان ظرفیّتی هستند که میتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگیزههای انسانها در طول تاریخ باشند. ۲. در قیامت، سلسله مراتب است. تشکیلات و سازماندهی محکمۀ قیامت بهگونهای است که ابتدا ائمه بر کارمردم گواهی میدهند، سپس پیامبر بر امامان گواه است. «لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً» ۳. آزمایش، یک سنّت قطعی الهی است و خداوند گاهی با تغییر فرمان، مردم را امتحان میکند. «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ» ۴. پیروی از دستورات دین، مایۀ رشد و کمال و نافرمانی از آن، نوعی حرکت ارتجاعی است. «یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ» ۵. جز فرمان خداوند، به چیز دیگری از قبیل، جهت، رنگ، زمان، مکان و شیوۀ خاصّی خود را عادت ندهیم؛ تا هر گاه فرمانی بر خلاف انتظار یا عادت و سلیقۀ ما صادر شد، بهدنبال فرار یا توصیه نباشیم. «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ» ۶. مقام تسلیم بر افراد عادّی سنگین است: «لَکَبِیرَةً» و تنها کسانی به این مقام دست مییابند که هدایت خاصّ الهی شامل آنان شود. «إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ» ۷. قوانین و مقررات، شامل زمانهای قبل نمیشود. اگر امروز فرمان تغییر قبله صادر شد، نمازهای قبلی صحیح است و از امروز باید بهسوی دیگر نماز خواند. «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ» ۸. تمام تغییرات و تحوّلات تکوینی و تشریعی، ناشی از رحمت و رأفت خداوندی است. «لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۴ - تفسیر نور: «قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ» ترجمۀ سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۴: (ای پیامبر!) همانا میبینیم که تو (در انتظار نزول وحی، چگونه) روی به آسمان میکنی، اکنون تو را بهسوی قبلهای که از آن خشنود باشی، برمیگردانیم. پس روی خود را به جانب مسجدالحرام کن. و (شما ای مسلمانان) هر جا بودید، روی خود را به جانب آن بگردانید و همانا کسانی که کتاب (آسمانی) به آنها داده شده، (بهخوبی) میدانند که این فرمان به حق است که از ناحیۀ پروردگار صادر شده و خداوند از اعمال آنها غافل نیست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۴: این آیه حاکی از آن است که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله منتظر و مشتاق نزول وحی در جهت تغییر قبله بود و این تغییر قبله از بیتالمقدّس به کعبه، وعدۀ خداوند به پیامبرش بوده است. ولی آن حضرت در موقع دعا، بیآنکه چیزی بگوید، بهسوی آسمان نگاه میکرد تا اینکه آیه نازل شد و دستور داد که رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و همۀ مسلمانان در موقع عبادت، روبهسوی مسجدالحرام و کعبه نمایند. اهل کتاب و یهود با آنکه حقّانیّت این تغییر را میدانستند و قبلًا در کتابهایشان خوانده بودند که پیامبر اسلام به سوی دو قبله نماز میگزارد، امّا این حقیقت را کتمان نموده و یا با القای شبهات و سؤالات، نقش تخریبی ایفا میکردند و خداوند با جملۀ «وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ» آنان را تهدید مینماید. «تفسیر مجمعالبیان» دلایل رضایت پیامبر از قبلهبودن کعبه چه بوده است؟ رضایت رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله از قبله بودن کعبه، دلایلی داشت؛ از جمله: الف: کعبه، قبلۀ ابراهیم علیهالسّلام بود؛ ب: از زخم زبان، تحقیر و استهزای یهود آسوده میشد؛ ج: استقلال مسلمانان به اثبات میرسید؛ د: به اوّلین پایگاه توحید یعنی کعبه، توجّه میشد. چون مسئلۀ تغییر قبله یک حادثۀ مهمّی بود، لذا در آیه، دو بار در مورد توجّهبهکعبه، فرمان داده شده است: یکبار خطاب به پیامبر با لفظ «وَجْهِکَ» و یکبار خطاب به مسلمانان با کلمۀ «وُجُوهَکُمْ» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۴: ۱. آسمان، سرچشمۀ نزول وحی و نظرگاه انبیاست. «نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ» ۲. خداوند به خواستۀ انسانها آگاه است. «فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها» ۳. تشریع و تغییر احکام، از طرف خداوند است و پیامبر از پیشِ خود، دستوری صادر نمیکند. «فَوَلُّوا» ۴. ادب پیامبر در نزد خداوند بهقدری است که تقاضای تغییر قبله را به زبان نمیآورد، بلکه تنها با نگاه، انتظارش را مطرح مینماید. «قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ» ۵. خداوند رضایت رسولش را میخواهد و رضای خداوند در رضای رسول اوست. «قِبْلَةً تَرْضاها» ۶. قرآن، دانشمندانی که حقیقت را میدانند، ولی باز هم طفره میروند، تهدید و نکوهش میکند. «لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ» «وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ» ۷. نباید دستورات دین را به مردم سخت گرفت. «شَطْرَ» به معنی سمت است. یعنی بهسمت مسجدالحرام ایستادن کافی است و لازم نیست بهطور دقیق رو به کعبه باشد. «فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ» تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۵ - تفسیر نور: «وَ لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ بِکُلِّ آیَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِینَ» ترجمۀ سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۵: و (ای پیامبر!) اگر هر گونه آیه، (نشانه و دلیلی) برای (این گروه از) اهل کتاب بیاوری، از قبلۀ تو پیروی نخواهند کرد و تو نیز پیرو قبلۀ آنان نیستی؛ (همانگونه که) بعضی از آنها نیز پیرو قبلۀ دیگری نیستند. و همانا اگر از هوسهای آنان پیروی کنی، پس از آنکه علم (وحی) به تو رسیده است، بیشک دراینصورت از ستمگران خواهی بود. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۵: این آیه، از عناد و لجاجت اهل کتاب پرده برداشته و سوگند یاد میکند که هر چه هم آیه و دلیل برای آنان بیاید، آنها از اسلام و قبلۀ آن پیروی نخواهند کرد. چون حقیقت را فهمیدهاند، ولی آگاهانه از پذیرش آن سر باز میزنند. در واژه «لئن» حرف لام برای جواب قسم است. تهدید و هشدارهای قرآن نسبت به پیامبر، به منظور جلوگیری از بروز و رشد غلوگرایی و نسبت ناروای خدایی به اولیاست. آنگونهکه در ادیان دیگر، مردم به غلو، عیسی علیهالسّلام را فرزند خدا و فرشتگان را دختران خدا میدانستند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴۵: ۱. لجاجت و تعصّب، مانع تفکّر، استدلال و حقبینی است. آنان نهتنها نسبت به اسلام تعصّب میورزند، در میان خودشان نیز عناد و لجاجت دارند. «ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ» «وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ» ۲. در برابر هیاهو و غوغای مخالفان نباید تسلیم شد و برای مأیوسکردن دشمنان، قاطعیّت لازم است. «وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ» ۳. یهود و نصارا هر یک دارای قبلۀ ویژهای بودند. «وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ» ۴. انحراف دانشمندان، بسیار خطرناک است. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۵. علم، بهتنهایی برای هدایت یافتن کافی نیست، روحیّۀ حقپذیری لازم است. یهود صاحب کتاب بودند، ولی با وجود تعصّب نابهجا، این علم چارهساز نشد. «أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۶. پیامبر، حقّ تغییر قانون الهی را بر اساس تمایلات مردم ندارد. «أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۷. آیین اسلام از سرچشمۀ علم واقعی است. «جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۸. قوانینی شایستۀ پذیرش و پیروی هستند که از هواهای نفسانی پیراسته و بر پایۀ علم بنا شده باشند. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» ۹. قانون، برای همه یکسان است. اگر بر فرض پیامبر نیز تابع هوا و هوس شود، گرفتار کیفر خواهد شد. «إِنَّکَ إِذاً» ۱۰. با وجود قانون الهی، پیروی از خواستههای مردم ظلم است. «إِذاً مِنَ الظَّالِمِینَ» منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۱۸-۲۲۵.
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۷۵تا۷۹ كذلك نرى إبراهيم ملكوت السماوات و الارض و ليكون من الموقنين(۷۵) فلما جن عليه اليل رءا كوكبا قال هذا ربى فلما اءفل قال لا اءحب الافلين(۷۶) فلما رءا القمر بازغا قال هذا ربى فلما اءفل قال لئن لم يهدنى ربى لا كونن من القوم الضالين(۷۷) فلما رءا الشمس بازغة قال هذا ربى هذا اءكبر فلما اءفلت قال ياقوم إ نى برى ء مما تشركون (۷۸) إنى وجهت وجهى للذى فطر السماوات و الارض حنيفا و ما اءنا من المشركين(۷۹) ترجمه : ۷۵- اينچنين ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داديم ، تا اهل يقين گردد. ۷۶- هنگامى كه (تاريكى ) شب او را پوشانيد ستاره اى مشاهده كرد گفت : اين خداى من است ؟ اما هنگامى كه غروب كرد گفت غروب كنندگان را دوست ندارم . ۷۷- و هنگامى كه ماه را ديد (كه سينه افق را) مى شكافد گفت اين خداى من است ؟ اما هنگامى كه (آنهم ) افول كرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمائى نكند مسلما از جمعيت گمراهان خواهم بود. ۷۸- و هنگامى كه خورشيد را ديد (كه سينه افق را) مى شكافت گفت اين خداى من است ؟ اين (كه از همه ) بزرگتر است ، اما هنگامى كه غروب كرد گفت اى قوم ! من از شريكهائى كه شما (براى خدا) مى سازيد بيزارم . ۷۹ - من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمانها و زمين را آفريده من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم .
تفسیر دلائل توحيد در آسمانها در تعقيب نكوهشى كه ابراهيم از بتها داشت ، و دعوتى كه از آزر براى ترك بت پرستى نمود، در اين آيات خداوند به مبارزات منطقى ابراهيم با گروههاى مختلف بت پرستان اشاره كرده و چگونگى پى بردن او را به اصل توحيد از طريق استدلالات روشن عقلى شرح مى دهد. نخست مى گويد: (همانطور كه ابراهيم را از زيانهاى بت پرستى آگاه ساختيم همچنين مالكيت مطلقه و تسلط پروردگار را بر تمام آسمان و زمين به او نشان داديم ) (و كذلك نرى ابراهيم ملكوت السماوات و الارض ). ملكوت در اصل از ريشه (ملك ) (بر وزن حكم ) به معنى (حكومت و مالكيت است ، و (و) و (ت ) براى تاءكيد و مبالغه به آن اضافه شده بنابراين منظور از آن در اينجا حكومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى است . اين آيه گويا اجمالى از تفصيلى است كه در آيات بعد درباره مشاهده وضع خورشيد و ماه و ستارگان و پى بردن از غروب آنها به مخلوق بود نشان آمده است . يعنى قرآن ابتدا مجملى از مجموع آن قضايا را ذكر كرده ، سپس به شرح آنها پرداخته است ، و به اين ترتيب منظور از نشان دادن ملكوت آسمان و زمين به ابراهيم روشن مى شود. و در پايان آيه مى فرمايد: (هدف ما اين بود كه ابراهيم اهل يقين گردد) (و ليكون من الموقنين ). شك نيست كه ابراهيم يقين استدلالى و فطرى به يگانگى خدا داشت اما با مطالعه در اسرار آفرينش اين يقين به سر حد كمال رسيد، همانطور كه ايمان به معاد و رستاخيز داشت ولى با مشاهده مرغان سر بريده اى كه زنده شدند، ايمان او به مرحله (عين اليقين ) رسيد. در آيات بعد اين موضوع را بطور مشروح بيان كرده و استدلال ابراهيم را از افول و غروب ستاره و خورشيد بر عدم الوهيت آنها روشن مى سازد. نخست مى گويد: (هنگامى كه پرده تاريك شب جهان را در زير پوشش خود قرار داد ستاره اى در برابر ديدگان او خودنمائى كرد، ابراهيم صدا زد اين خداى من است ؟! اما به هنگامى كه غروب كرد با قاطعيت تمام گفت : من هيچگاه غروب كنندگان را دوست نمى دارم ) و آنها را شايسته عبوديت و ربوبيت نمى دانم (فلما جن عليه الليل راى كوكبا قال هذا ربى فلما افل قال لا احب الافلين ). بار ديگر چشم بر صفحه آسمان دوخت اين بار قرص سيم گون ماه با فروغ و درخشش دلپذير خود بر صفحه آسمان ظاهر شده بود هنگامى كه ماه را ديد ابراهيم صدا زد اين است پروردگار من ؟ اما سرانجام ماه به سرنوشت همان ستاره گرفتار شد و چهره خود را در پرده افق كشيد، ابراهيم جستجوگر گفت : (اگر پروردگار من مرا به سوى خود رهنمون نشود در صف گمراهان قرار خواهم گرفت )! (فلما راى القمر بازغا قال هذا ربى فلما افل قال لئن لم يهدنى ربى لاكونن من القوم الضالين ). در اين هنگام شب به پايان رسيده بود و پرده هاى تاريك خود را جمع كرده و از صحنه آسمان مى گريخت ، خورشيد از افق مشرق سر برآورده و نور زيبا و لطيف خود را همچون يك پارچه زربفت بر كوه و دشت و بيابان مى گسترد، همين كه چشم حقيقت بين ابراهيم بر نور خيره كننده آن افتاد صدا زد خداى من اين است ؟! اينكه از همه بزرگتر و پرفروغتر است !، اما با غروب آفتاب و فرو رفتن قرص خورشيد در دهان هيولاى شب ، ابراهيم آخرين سخن خويش را ادا كرد و گفت : (اى جمعيت ، من از همه اين معبودهاى ساختگى كه شريك خدا قرار داده ايد بيزارم ) (فلما راى الشمس بازغة قال هذا ربى هذا اكبر فلما افلت قال يا قوم انى برى مما تشركون ). اكنون كه فهميدم در ماوراى اين مخلوقات متغير و محدود و اسير چنگال قوانين طبيعت خدائى است قادر و حاكم بر نظام (كاينات من روى خود را به سوى كسى مى كنم كه آسمانها و زمين را آفريد و در اين عقيده خود كمترين شرك راه نمى دهم ، من موحد خالصم و از مشركان نيستم ) (انى وجهت وجهى للذى فطر السماوات و الارض حنيفا و ما انا من المشركين ). در تفسير اين آيه و آيات بعد و اينكه چگونه ابراهيم موحد و يكتاپرست به ستاره آسمان اشاره كرده و مى گويد: (اين خداى من است ) مفسران گفتگو بسيار كرده اند و از ميان همه تفاسير دو تفسير قابل ملاحظه تر است كه هر كدام از آن را بعضى از مفسران بزرگ اختيار كرده و در منابع حديث نيز شواهدى بر آن وجود دارد: نخست اينكه ابراهيم شخصا مى خواست درباره خداشناسى بينديشد و معبودى را كه با فطرت پاك خويش در اعماق جانش مى يافت پيدا كند، او خدا را با نور فطرت و دليل اجمالى عقل شناخته بود و تمام تعبيراتش نشان مى دهد كه در وجود او هيچگونه ترديدى نداشت ، اما در جستجوى مصداق حقيقى او بود، بلكه مصداق حقيقى او را نيز مى دانست اما مى خواست از طريق استدلالات روشنتر عقلى به مرحله (حق اليقين ) برسد و اين جريان قبل از دوران نبوت و احتمالا در آغاز بلوغ يا قبل از بلوغ بود.
در پاره اى از روايات و تواريخ مى خوانيم اين نخستين بار بود كه ابراهيم چشمش به ستارگان آسمان افتاد و صفحه نيلگون آسمان شب با چراغهاى فروزنده و پر فروغش را مى ديد، زيرا مادرش او را از همان دوران طفوليت به خاطر ترس از دستگاه نمرود جبار در درون غارى پرورش مى داد. اما اين بسيار بعيد به نظر مى رسيد كه انسانى سالها درون غارى زندگى كند و حتى در يك شب تاريك نيز يك گام از آن بيرون نگذارد، شايد تقويت اين احتمال در نظر بعضى به خاطر جمله راى كوكبا باشد كه مفهومش اين است كه تا آن زمان ستاره اى را نديده بود. ولى اين تعبير به هيچوجه چنين مفهومى را در بر ندارد، بلكه منظور اين است اگر چه تا آن زمان ستاره و ماه و خورشيد را بسيار ديده بود ولى به عنوان يك محقق توحيد اين نخستين بار بود كه به آنها نظر مى دوخت و در ارتباط افول و غروب آنها با نفى مقام خدائى از آنها انديشه مى كرد، در حقيقت ابراهيم بارها آنها را ديده بود اما نه با اين چشم . بنابراين هنگامى كه ابراهيم مى گويد هذا ربى (اين خداى من است ) به عنوان يك خبر قطعى نيست ، بلكه به عنوان يك فرض و احتمال ، براى تفكر و انديشيدن است ، درست مثل اينكه ما مى خواهيم در علت حادثه اى پى جوئى كنيم تمام احتمالات و فرضها را يك يك مورد مطالعه قرار مى دهيم و لوازم هر يك را بررسى مى كنيم تا علت حقيقى را بيابيم و چنين چيزى نه كفر است و نه حتى دلالت بر نفى ايمان مى كند، بلكه راهى است براى تحقيق بيشتر و شناسائى بهتر و رسيدن به مراحل بالاتر ايمان ، همانطور كه در جريان معاد نيز ابراهيم براى رسيدن به مرحله شهود و اطمينان ناشى از آن در صدد تحقيق بيشتر برآمد. در تفسير عياشى از محمد بن مسلم از امام باقر يا صادق (عليهماالسلام ) چنين نقل شده است انما كان ابراهيم طالبا لربه و لم يبلغ كفرا و انه من فكر من الناس فى مثل ذلك فانه بمنزلته : (ابراهيم اين سخن را به عنوان تحقيق گفت و هرگز سخن او كفر نبود، و هر كس از مردم به عنوان تفكر و تحقيق اين سخن را بگويد همانند ابراهيم خواهد بود). در اين زمينه دو روايت ديگر نيز در تفسير نور الثقلين نقل شده است . تفسير دوم اين است كه ابراهيم اين سخن را به هنگام گفتگو با ستاره پرستان و خورشيدپرستان بيان كرد، و احتمالا بعد از مبارزات سرسختانه او در بابل با بت پرستان و خروج او از آن سرزمين به سوى شام بود كه با اين اقوام برخورد كرد، ابراهيم كه لجاجت اقوام نادان را در راه و رسم غلط خود در بابل آزموده بود، براى اينكه نظر عبادت كنندگان خورشيد و ماه و ستارگان را به سوى خود جلب كند، نخست با آنها همصدا شد و به ستاره پرستان گفت : شما مى گوئيد اين ستاره زهره پروردگار من است ، بسيار خوب يعنى باشد كه سرانجام اين عقيده را براى شما بازگو كنم ، چيزى نگذشت كه چهره پرفروغ ستاره در پشت پرده تاريك افق پنهان گشت اينجا بود كه حربه محكم به دست ابراهيم افتاد و گفت : من هرگز چنين معبودى را نمى توانم بپذيرم . بنابراين جمله (هذا ربى )، مفهومش اين است (به اعتقاد شما اين خداى من است ) و يا اينكه آنرا به عنوان استفهام گفت : آيا اين خداى من است ؟ در اين زمينه نيز حديثى در تفسير نور الثقلين و ساير تفاسير از عيون اخبار الرضا (عليه السلام ) نقل شده است . چگونگى استدلال ابراهيم بر توحيد اكنون اين سؤ ال پيش مى آيد كه ابراهيم چگونه از غروب آفتاب و ماه و ستارگان بر نفى ربوبيت آنها استدلال كرد؟. اين استدلال ممكن است از سه راه باشد. ۱ - پروردگار و مربى موجودات (آنچنان كه از كلمه (رب ) استفاده مى شود) بايد هميشه ارتباط نزديك با مخلوقات خود داشته باشد، لحظه اى نيز از آنها جدا نگردد، بنابراين چگونه موجودى كه غروب مى كند و ساعتها نور و بركت خود را بر مى چيند و از بسيارى موجودات به كلى بيگانه مى شود، مى تواند پروردگار و رب آنها بوده باشد؟!. ۲ - موجودى كه داراى غروب و طلوع است ، اسير چنگال قوانين است چيزى كه خود محكوم اين قوانين است چگونه مى تواند حاكم بر آنها و مالك آنها بوده باشد. او خود مخلوق ضعيفى است و سر بر فرمان آنها و توانائى كمترين انحراف و تخلف از آنها را ندارد. ۳ - موجودى كه داراى حركت است حتما موجود حادثى خواهد بود، زيرا همانطور كه مشروحا در فلسفه اثبات شده است ، حركت همه جا دليل بر حدوث است ، زيرا حركت خود يكنوع وجود حادث است و چيزى كه در معرض حوادث است يعنى داراى حركت است نمى تواند يك وجود ازلى و ابدى بوده باشد (دقت كنيد).
نكته ها در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد: ۱ - در نخستين آيه مورد بحث كلمه (كذلك )(اينچنين ...) جلب توجه مى كند و مفهوم آن اين است : همانطور كه زيانهاى بت پرستى را براى عقل و خرد ابراهيم روشن ساختيم ، حكومت و مالكيت خدا را بر آسمان و زمين نيز به او نشان داديم ، بعضى از مفسران گفته اند: معنى آن اين است كه همانطور كه آثار قدرت و حكومت خود را بر آسمانها به تو نشان داديم به ابراهيم نيز نشان داديم تا بوسيله آنها به خدا آشناتر شود. ۲ - جن (از ماده جن بر وزن فن ) به معنى پوشانيدن چيزى است و در آيه مورد بحث معنى جمله اين است هنگامى كه شب ، چهره موجودات را از ابراهيم پوشانيد... و اينكه به ديوانه مجنون گفته مى شود بخاطر اين است كه گويا پرده اى بر عقل او كشيده شده است و اطلاق جن بر موجود نا پيدا نيز به همين ملاحظه است و جنين نيز به خاطر پوشيده بودن در درون رحم مادر است و اطلاق جنت بر بهشت و بر باغ به خاطر آن است كه زمينش زير درختان پوشيده است ، و قلب را جنان (بر وزن نهفته مى دارد. ۳ - در اينكه منظور از كوكبا (ستاره اى ) كدام ستاره بود است ؟ ميان مفسران گفتگو است ، ولى بيشتر مفسران ستاره زهره يا مشترى را ذكر كرده اند، و از پاره اى از تواريخ استفاده مى شود كه اين هر دو ستاره در زمانهاى قديم مورد پرستش بوده ، و جزء آلهه (خدايان ) محسوب مى شده است ، ولى در حديثى كه از امام على بن موسى الرضا (عليهماالسلام ) در عيون الاخبار نقل شده تصريح گرديده است كه اين ستاره ، ستاره زهره بوده است ، در تفسير على بن ابراهيم نيز از امام صادق (عليه السلام ) اين موضوع ، روايت شده است . بعضى از مفسران گفته اند كه مردم كلده و بابل در آنجا مبارزات خود را با بت پرستان شروع كرده هر يك از سيارات را خالق يا رب النوع موجوداتى مى شناختند، (مريخ ) را رب النوع جنگ و (مشترى ) را رب النوع عدل و علم و (عطارد) را رب النوع وزيران ... و (آفتاب ) را پادشاه همه مى دانستند!. ۴- بازغ از ماده (بزغ ) (بر وزن نذر) در اصل به معنى شكافتن و جارى ساختن خون است و لذا به جراحى كردن بيطار (دامپزشك ) بزغ گفته مى شود و اطلاق اين كلمه بر طلوع آفتاب يا ماه در حقيقت آميخته با يكنوع تشبيه زيبا است زيرا آفتاب و ماه به هنگام طلوع خود گويا پرده تاريكى را مى شكافند، علاوه بر اين در كنار افق سرخى كمرنگى كه بى شباهت به رنگ خون نيست در اطراف خود ايجاد مى كنند. ۵ - فطر از ماده فطور به معنى شكافتن است ، و همانطور كه ذيل آيه 14 همين سوره نوشتيم اطلاق اين كلمه بر آفرينش آسمان و زمين شايد به خاطر اين است كه طبق علم امروز، روز اول جهان توده واحدى بوده و بعد از هم شكافته شده و كرات آسمانى يكى پس از ديگرى به وجود آمده اند (براى توضيح بيشتر به تفسير آيه مزبور مراجعه فرمائيد). ۶ - حنيف به معنى خالص است چنانكه شرح آن در ذيل آيه 67 سوره آل عمران جلد دوم تفسير نمونه صفحه 461 بيان گرديد.
منبع (ادامه مطلب ...):
https://t.me/fazylatha
برخی از احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
https://farsi.khamenei.ir/photo-index?year=1381
مرجعیت علمی حضرت عبدالعظیم(ع) حضرت آیتالله امام خامنهای:«یک روایت از حضرت هادی علیهالصّلاةوالسّلام است که هم جنبهی علمی حضرت عبدالعظیم و هم جنبهی معنوی آن بزرگوار را نشان میدهد. کسی خدمت امام هادی علیهالسّلام رسید. حضرت به او فرمودند: تو در کجا هستی؟ گفت: در ری. فرمودند: هر مشکلی در امر دین داشته باشی، میتوانی از عبدالعظیمبنعبدالله الحسنی بپرسی. یعنی امام هادی علیه السّلام، عبدالعظیم الحسنی را به عنوان یک مرجع علم دین به شیعیان خودشان معرفی کردند. بعد در همین روایت هست که حضرت فرمودند: سلام مرا به او برسان. این هم جنبهی معنوی.» ۱۳۷۳/۰۸/۰۵
شهید حسن تهرانی مقدم
شهید سعید رجبعلی جاوردی
شهید دفاع مقدس
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
,
:: برچسبها:
حضرت عبدالعظیم علیه السلام ,
حضرت حمزه علیه السلام ,
سوره طارق ,
تفسیر صفحۀ ۲۲ قرآن کریم ,
سوره بقره ,
تفسیر نور ,
محسن قرائتی ,
تفسیر سوره مبارکه انعام ,
تفسیر ,
سوره مبارکه انعام ,
سوره انعام ,
امانتداری ,
فقیر ,
شریک ,
مال ,
عادل ,
مرجعیت علمی ,
حضرت عبدالعظیم (ع) ,
امام هادی علیه السلام ,
عبدالعظیم الحسنی ,
شهید حسن تهرانی مقدم ,
شهید سعید رجبعلی جاوردی ,
دفاع مقدس ,
شهید ابوذر طبرزدی ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 7 شهريور 1401
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
جامعه پس از حسین(علیه السلام)چه شد؟ سه شهر در حادثه عاشورا از امام حسین(علیه السلام) تمکین نکردند که عاقبتشان به اختصار این است: ١- مردم مدینه در زمانی که باید از حسین(ع) تبعیت می کردند نافرمانی کردند. وقتی که سیدالشهدا(ع) شهید شد پشت سر عبدالله ابن حنظله قیام کردند ولی از یزید شکست خوردند و سه روز جان، مال و ناموس مردم مدینه بر سپاه شام حلال شد. بسیار زنان و دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفتند و صدها یا هزاران فرزند نامشروع این حادثه، امروز در تاریخ به اولادالحرّه مشهورند. آن قدر مردم کشته شدند که خون، قبر پیامبر را نیز گرفته بود. تمام کسانی که زنده ماندند بر پیشانیشان داغ زدند و نوشتند: هذا عبد من عبید یزید؛ این بنده ای از بندگان یزید است..... در تاریخ به فرمانده سپاه یزید لقب «مسرف» به معنی «خونریز بی حد و حصر» دادند. ٢- بعد از مدینه نوبت به مکه رسید. لشكر خونخوار یزید به رهبری حصین ابن نمیر در بالاى كوههاى مكه كه مشرف بر خانهها و مسجدالحرام بود، اجتماع كردند و با منجنيق، پيوسته سنگ و نفت بر مكه و مسجدالحرام مى افكندند. تاریخ می نویسد این قوم که به هیچ مبنایی اعتقاد نداشتند پارچه هایی از پنبه و كتان به نفت آلوده مى ساختند و بر خانه خدا مى انداختند و آنها را آتش می زدند تا آنكه كعبه معظّمه سوخت و بناى آن منهدم گشت و ديوارهاى آن فرو ريخت؛ خداوند بر مکیان رحم نمود و یزید به درک واصل شد و الّا باید امروز در تاریخ از کشتار مردمان مکه داستانها می نوشتند. ٣-کوفیانی که حاضر نشدند از سیدالشهدا(ع) تبعیت کنند بعد از حسین(ع) سه قیام کردند که هر سه قیامشان به غیر از شکست چیزی نداشت: توابین یعنی همان مؤمنین وقت نشناس که حدودا ۴۰۰۰ نفر بودند؛ جز شکست و شهادت حدود ۱۰۰۰ نفرشان سودی نبرد. مردم کوفه مختار را هم تنها گذاشتند. بنا بر اقوال مورخین، ٦٠٠٠ نفر از یاران مختار از مصعب ابن زبیر امان خواستند و مختار را تنها گذاشتند. مصعب دستور داد که همگی را گردن زده و آنها را به قتل رساندند. گفته شده که دو هزار نفر از این تعداد، عرب و چهارهزار نفر ایرانی بودند. قیام سوم کوفیان هم که به رهبری زید فرزند امام سجاد بود جز شکست سود دیگری نبرد. علامه شهیدی از کوفیان به "زبردست نوازان زیردست آزار" یاد می کند. مردمی که به امام حسین(ع) تمکین نکردند، اسیر دست حجاج ابن یوسف شدند؛ که طبق گفته تاریخ، بیش از ۱۰۰هزار نفر از مسلمانان را گردن زد. این است عاقبت مردمانی که ولی به حق خود را به وقت نشناخته و تبعیت نکنند. #ولایت #بصیرت #عاشورا
ياد امام حسين در نخستين كلام حضرت مهدی در حین قیام جهانی در کتاب «إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب(عج)، روایتی را از کتابی با نام «الموائد» اینگونه نقل میکند: زماني كه قائم آل محمد ظهور كند، ما بين ركن و مقام مي ايستد و پنج ندا مي دهد: «اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم ; آگاه باشيد اي جهانيان كه منم امام قائم» «اَلا یا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم; آگاه باشيد اي اهل عالم كه منم شمشير انتقام گيرنده» «اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً; بيدار باشيد اي اهل عالم، همانا جد من حسين را تشنه كام كشتند» «الا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین طَرَحُوهُ عُریاناً; بيدار باشيد اي اهل عالم که جد من حسين را برهنه روي خاك افكندند» «اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سَحَقُوهُ عُدواناً; آگاه باشيد اي جهانيان كه جدّ من حسين را از روي دشمنی به خاک و خون کشاندند.» آري اولين كلام حضرت مهدي(عج)، ذکر از سید و سالار شهیدان(ع) است كه همواره ياد او، در دل هر انسان آزاد مرد و طالب حقي زنده است و اين مصيبت عظمي که بر اهل اسلام و همه ی آسمانها سنگینی میکند، با ظهور فرزندش و انتقام خون مطهرش از دشمنان، قدری تسلي مي يابد. هرچند حرارت و سوزش مصیبت عاشورای حسینی تا قیام قیامت پابرجاست. و از طرفی این فرازهای روشن میکند که استقرار صلح جهانی و حاکمیت عدل در گستره جهان بشریت، از وادی سرخ عاشورای حسینی و معارف معلّای آن می گذرد. إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب، ج۲، ص۲۳۳ اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليّٖكَ الْفرج
منبع:
https://t.me/masjedf
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
ماه صفر ,
اربعین حسینی علیه السلام ,
,
:: برچسبها:
جامعه ,
حسین (علیه السلام) ,
سه شهر ,
سه ,
شهر ,
حادثه عاشورا ,
حادثه ,
عاشورا ,
امام حسین (ع) ,
تمکین ,
عاقبت ,
اختصار ,
مردم مدینه ,
تبعیت ,
نافرمانی ,
سیدالشهدا(علیه السلام) ,
عبدالله ابن حنظله ,
قیام ,
جان ,
مال ,
ناموس ,
مکه ,
کوفیان ,
مردم کوفه ,
مختار ,
تنها ,
مورخین ,
عرب ,
ایرانی ,
قیام جهانی ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 14 بهمن 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
اعمال شب اول رجب
این شب، شب شریفى است و در آن چند عمل وارد شده است: 1) وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید: اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّى وَ رَبُّکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ. و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله منقول است که چون هلال رجب را مىدید مىگفت: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ 2) غسل. حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمودهاند: هر کس ماه رجب را درک کند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاک میشود مانند روزى که از مادر متولد شده است. 3) زیارت امام حسین علیه السلام . 4) بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی 10 نماز دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد. 5) بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز گزارده شود بدین نحو: در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سى مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللهُ بگوید و سى مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالى گناهان او را بیامرزد مانند روزى که از مادر متولد شده است.
منبع
https://portal.anhar.ir/node/566#gsc.tab=0
**************
پیوندها:
(کانال فضیلتها)
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
:: موضوعات مرتبط:
,
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
ماه رجب المرجب ,
,
:: برچسبها:
اعمال شب اول رجب ,
اعمال ,
شب اول رجب ,
ماه رجب ,
رجب ,
اعمال ,
هلال ماه ,
غسل ,
حضرت رسول صلى الله علیه و آله ,
هلال رجب ,
غسل ,
گناهان ,
پاک ,
متولد ,
مادر ,
زیارت امام حسین علیه السلام ,
نماز مغرب ,
بیست رکعت ,
خود ,
اهل ,
مال ,
اولاد ,
محفوظ ,
عذاب قبر ,
پناه ,
نماز عشاء ,
دو رکعت نماز ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 6 دی 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه مائده آیه آیات ۳۳تا۳۴ ۳۳ إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْديهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلاف أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ ۳۴ إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ ترجمه ۳۳ ـ كيفر آنها كه با خدا و پيامبرش به جنگ بر مى خيزند، و اقدام به فساد در روى زمين مى كنند، (و به جان و مال و ناموس مردم حمله مى برند،) فقط اين است كه اعدام شوند; يا به دار آويخته گردند; يا (چهار انگشت از) دست (راست) و پاى (چپ) آنها، به عكس يكديگر، بريده شود; و يا از سرزمين خود تبعيد گردند. اين رسوائى آنها در دنياست; و در آخرت، مجازات عظيمى دارند. ۳۴ ـ مگر آنها كه پيش از دست يافتن شما بر آنان، توبه كنند; پس بدانيد (خدا توبه آنها را مى پذيرد;) خداوند آمرزنده و مهربان است. شان نزول در شأن نزول اين آيه، چنين نقل كرده اند كه: جمعى از مشركان خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده مسلمان شدند، اما آب و هواى «مدينه» به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان بيمار شد. پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى بهبودى آنها دستور داد به خارج «مدينه» در نقطه خوش آب و هوائى از صحرا كه شتران زكات را در آنجا به چَرا مى بردند، بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آنجا از شير تازه شتران به حدّ كافى استفاده كنند، آنها چنين كردند و بهبودى يافتند، اما به جاى تشكر از پيامبر(صلى الله عليه وآله) چوپان هاى مسلمان را دست و پا بريده، چشمان آنها را از بين بردند، سپس دست به كشتار آنها زدند، شتران زكات را غارت كرده و از اسلام بيرون رفتند. پيامبر(صلى الله عليه وآله) دستور داد آنها را دستگير كردند و همان كارى كه با چوپان ها انجام داده بودند، به عنوان مجازات درباره آنها انجام يافت، يعنى چشم آنها را كور كردند، دست و پاى آنها را بريدند و كشتند تا ديگران عبرت بگيرند و مرتكب اين اعمال ضد انسانى نشوند، آيه فوق درباره اين گونه اشخاص نازل گرديد و قانون اسلام را در مورد آنها شرح داد. تفسیر اين آيه در حقيقت بحثى را كه در مورد قتل نفس در آيات سابق بيان شد، تكميل مى كند و جزاى افراد متجاوزى كه اسلحه بر روى مسلمانان مى كشند و با تهديد به مرگ و حتى كشتن، اموالشان را به غارت مى برند، با شدت هر چه تمام تر بيان مى نمايد، مى فرمايد: «كيفر كسانى كه با خدا و پيامبر به جنگ بر مى خيزند، و در روى زمين دست به فساد مى زنند، اين است كه كشته شوند، يا به دار آويخته شوند، يا اين كه دست و پاى آنها به طور مخالف (دست راست با پاى چپ) بريده شود و يا اين كه از زمينى كه در آن زندگى دارند تبعيد گردند» (إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَساداً أَنْ يُـقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْديهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلاف أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الأَرْضِ). چنان كه ملاحظه شد، كيفر كسانى كه با خدا و رسول او به محاربه بر مى خيزند، يا در زمين فساد به راه مى اندازند چهار گونه است: قتل، به دار آويختن، بريدن دست و پا به طور مخالف و تبعيد. با توجه به اين بيان توضيح ذيل براى رفع ابهام لازم به نظر مى رسد: منظور از «محاربه با خدا و پيامبر» آن چنان كه در احاديث اهل بيت(عليهم السلام)وارد شده و شأن نزول آيه نيز كم و بيش به آن گواهى مى دهد اين است كه: كسى با تهديد به وسيله اسلحه به جان يا مال مردم تجاوز كند، اعم از اين كه به صورت دزدان گردنه ها در بيرون شهرها چنين كارى كند و يا در داخل شهر. بنابراين، افراد چاقوكشى كه به جان و مال و نواميس مردم حمله مى كنند نيز مشمول آن هستند. جالب توجه است كه: محاربه و ستيز با بندگان خدا در اين آيه، به عنوان محاربه با خدا معرفى شده و اين، تأكيد فوق العاده اسلام درباره حقوق انسان ها و رعايت امنيت آنان را ثابت مى كند. و منظور از «قطع دست و پا» طبق آنچه در كتب فقهى اشاره شده، همان مقدارى است كه در مورد سرقت بيان گرديده، يعنى تنها بريدن چهار انگشت از دست يا پا مى باشد اما آيا مجازات هاى چهارگانه فوق، جنبه تخييرى دارد، يعنى حكومت اسلامى هر كدام از آنها را درباره هر كسى صلاح ببيند اجراء مى كند، و يا متناسب با چگونگىِ جرم و جنايتى است كه از آنها سر زده است؟ يعنى اگر افراد محارب دست به كشتن انسان هاى بى گناهى زده اند، مجازات قتل براى آنها انتخاب مى شود. اگر اموال مردم را با تهديد به اسلحه برده اند، انگشتان دست و پاى آنها قطع مى شود. اگر، هم دست به آدم كشى و هم سرقت اموال زده باشند اعدام مى شوند و جسد آنها براى عبرتِ مردم، مدتى به دار آويخته مى شود. و اگر تنها اسلحه به روى مردم كشيده اند بدون اين كه خونى ريخته شود و يا سرقتى انجام گيرد، به شهر ديگرى تبعيد خواهند شد؟ شك نيست كه معنى دوم، به حقيقت نزديك تر است، و اين مضمون در چند حديث كه از ائمه اهل بيت(عليهم السلام)نقل شده، به چشم مى خورد درست است كه در پاره اى از احاديث اشاره به مخيّر بودن حكومت اسلامى در اين زمينه شده است ولى، با توجه به احاديث سابق منظور از تخيير، اين نيست كه: حكومت اسلامى پيش خود يكى از اين چهار مجازات را انتخاب نمايد و چگونگى جنايت را در نظر نگيرد; زيرا بسيار بعيد به نظر مى رسد كه مسأله كشتن و به دار آويختن، هم رديف تبعيد بوده باشد، و همه در يك سطح. اتفاقاً در بسيارى از قوانين جنائى و جزائى دنياى امروز نيز، اين مطلب به وضوح ديده مى شود كه براى يك نوع جنايت چند مجازات را در نظر مى گيرند، مثلاً در پاره اى از جرائم، در قانون مجازات مجرم، حبس از سه سال تا 10 سال تعيين شده، و دست قاضى را در اين باره باز گذاشته اند، مفهوم آن اين نيست كه قاضى مطابق ميل خود سال هاى زندان را تعيين نمايد، بلكه، منظور اين است: چگونگى وقوع مجازات را كه گاهى با «جهات مخفّفه» و گاهى با «جهات مشدّده» همراه است در نظر بگيرد و كيفر مناسبى انتخاب نمايد. در اين قانون مهم اسلامى كه درباره محاربان وارد شده، چون نحوه اين جرم و جنايت بسيار متفاوت است و همه محاربان مسلماً يكسان عمل نمى كنند و يكسان نيستند، طرز مجازات آنها نيز متفاوت ذكر شده است. ناگفته پيدا است شدّتِ عمل فوق العاده اى كه اسلام در مورد محاربان به خرج داده، براى حفظِ خون هاى بى گناهان و جلوگيرى از حملات و تجاوزهاى افراد قلدر، زورمند، جانى، چاقوكش و آدمكش، به جان و مال و نواميسِ مردم بى گناه است در پايان آيه مى فرمايد: «اين مجازات و رسوائى آنها در دنيا است و تنها به اين مجازات قناعت نخواهد شد، بلكه در آخرت نيز كيفر سخت و عظيمى خواهند داشت» (ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ). از اين جمله استفاده مى شود كه: حتى اجراى حدود و مجازات هاى اسلامى مانع از كيفرهاى آخرت نخواهد گرديد. سپس براى اين كه راه بازگشت را حتى بر روى اين گونه جانيان خطرناك نبندد و در صورتى كه در صدد اصلاح بر آيند، راه جبران و تجديدنظر به روى آنها گشوده باشد مى فرمايد: «مگر كسانى كه پيش از دسترسى به آنها توبه و بازگشت كنند كه مشمول عفو خداوند خواهند شد و بدانيد خداوند غفور و رحيم است» (إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ). از اين قسمت استفاده مى شود كه تنها در صورتى مجازات و حدّ از آنها برداشته مى شود كه پيش از دستگير شدن به ميل و اراده خود از اين جنايت توبه كنند و پشيمان گردند. البته نياز به تذكر ندارد كه توبه آنها سبب نمى شود اگر قتلى از آنها صادر شده، يا مالى را به سرقت برده اند مجازات آن را نبينند، بلكه تنها مجازات تهديد مردم با اسلحه برداشته خواهد شد. و به عبارت ديگر، توبه او تنها تأثير در ساقط شدن حق اللّه دارد و اما حق النّاس بدون رضايت صاحبان حق، ساقط نخواهد شد (دقت كنيد). و نيز به تعبير ديگر: مجازاتِ محارب، از مجازات قاتل يا سارق معمولى شديدتر است و با توبه كردن، مجازات محارب از او برداشته مى شود، اما مجازات سارق و غاصب يا قاتل معمولى را خواهد داشت. با اين توضيح كه: اگر توبه نمى كرد حاكم او را به قتل مى رساند، يا به دار مى آويخت، يا دست و پاى آنها را بر خلاف يكديگر قطع و يا تبعيد مى نمود، چه صاحبان حق و اولياء دم راضى باشند يا خير، چه حاضر به عفو شوند، يا به ديه رضايت دهند، در هر صورت حاكم موظف به اجراء حكم محارب بود، اما پس از توبه، قصاص، ديه، و يا عفو مربوط به صاحبان حق و اولياء دم است، هر گونه آنها تصميم بگيرند، حاكم عمل خواهد نمود. ممكن است سؤال شود: توبه يك امر باطنى است از كجا مى توان آن را اثبات كرد؟ در پاسخ مى گوئيم: طريق اثبات اين موضوع فراوان است، از جمله اين كه: دو شاهد عادل گواهى بدهند كه در مجلسى توبه او را شنيده اند و بدون اين كه كسى آنها را اجبار كند به ميل خود توبه نموده اند و يا اين كه برنامه و روش زندگى خود را چنان تغيير دهند كه آثار توبه از آن آشكار باشد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کلید سعادت در مراقبه است
مکرّر اندر مکرّر علامه طباطبایی را در خیابان و یا صحن مطهّر و غیر این جاها ملاقات میکردند و از خدمتشان استمداد و کمک میخواستند ، میفرمودند : « کلید سعادت در مراقبه است».
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۳۵ ۳۵ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ترجمه ۳۵ ـ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد; و وسيله اى براى تقرّب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد! تفسیر روى سخن در اين آيه، به افراد با ايمان است و براى رستگار شدن، به آنها سه دستور داده شده: نخست مى گويد: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! تقوا و پرهيزگارى پيشه كنيد» (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ). پس از آن دستور مى دهد كه: «وسيله اى براى تقرّب به خدا انتخاب نمائيد» (وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ). و سرانجام مى فرمايد: «در راه خدا جهاد نمائيد» (وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ). و نتيجه همه آنها را اين مى شمارد: «شايد در مسير رستگارى قرار گيريد» (لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ). موضوع مهمى كه در اين آيه بايد مورد توجه قرار گيرد، دستورى است كه درباره انتخاب «وسيله» به افراد با ايمان داده شده است. «وَسِيلَة» در اصل به معنى تقرّب جستن و يا چيزى كه باعث تقرّب به ديگرى از روى علاقه و رغبت مى شود، مى باشد. بنابراين، وسيله در آيه فوق معنى بسيار وسيعى دارد و هر كار و هر چيزى را كه باعث نزديك شدن به پيشگاه مقدس پروردگار مى شود، شامل مى گردد كه مهم ترين آنها، ايمان به خدا و پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)و جهاد و عبادات همچون نماز و زكات و روزه و زيارت خانه خدا و همچنين صله رحم و انفاق در راه خدا ـ اعم از انفاق هاى پنهانى و آشكار ـ و همچنين هر كار نيك و خير مى باشد. همان طور كه على(عليه السلام) در «نهج البلاغه» فرموده است: إِنَّ أَفْضَلَ ما تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللّهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالَى الإِيْمانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهادُ فِى سَبِيْلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الإِسْلامِ، وَ كَلِمَةُ الإِخْلاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقامُ الصَّلاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ، وَ إِيْتاءُ الزَّكاةِ فَإِنَّها فَرِيْضَةٌ واجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمارُهُ فَإِنَّهُما يَنْفِيانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضانِ الذَّنْبَ، وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّها مَثْراةٌ فِى الْمالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِى الأَجَلِ، وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّها تُكَفِّرُ الْخَطِيْئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلانِيَةِ فَإِنَّها تَدْفَعُ مِيْتَةَ السُّوءِ وَ صَنائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّها تَقِى مَصارِعَ الْهَوانِ...: «بهترين چيزى كه به وسيله آن مى توان به خدا نزديك شد، ايمان به خدا، پيامبر او و جهاد در راه خدا است كه قلّه كوهسار اسلام است، و همچنين كلمه اخلاص (لا إِلهَ إِلاَّ اللّه) كه همان فطرت توحيد است، و بر پا داشتن نماز كه آئين اسلام است، و زكات كه فريضه واجبه است، و روزه ماه رمضان كه سپرى است در برابر گناه و كيفرهاى الهى، و حج و عُمره كه فقر و پريشانى را دور مى كند و گناهان را مى شويد، و صله رحم كه ثروت را زياد و عمر را طولانى مى كند، انفاق هاى پنهانى كه جبران گناهان مى نمايد و انفاق آشكار كه مرگ هاى ناگوار و بد را دور مى سازد و كارهاى نيك كه انسان را از سقوط نجات مى دهد» و نيز شفاعت پيامبران، امامان و بندگان صالح خدا كه طبق صريح قرآن باعث تقرّب به پروردگار مى گردد، همه در مفهوم وسيع توسّل داخل است. و همچنين پيروى از پيامبر و امام و گام نهادن در جاى گام آنها; زيرا همه اينها موجب نزديكى به ساحت قدس پروردگار مى باشد، حتى سوگند دادن خدا به مقام پيامبران و امامان و صالحان كه نشانه علاقه به آنها و اهميت دادن به مقام و مكتب آنان مى باشد، همه جزء اين مفهوم وسيع است. و آنها كه آيه فوق را به بعضى از اين مفاهيم اختصاص داده اند، در حقيقت هيچ گونه دليلى بر اين تخصيص ندارند; زيرا همان طور كه گفتيم: «وسيله» مفهوم لغويش به معنى هر چيزى است كه باعث تقرّب مى گردد. لازم به تذكر است كه هرگز منظور اين نيست كه چيزى را از شخص پيامبر يا امام مستقلاً تقاضا كنند، بلكه منظور اين است: با اعمال صالح يا پيروى از پيامبر و امام(عليه السلام)، يا شفاعت آنان و يا سوگند دادن خداوند به مقام و مكتب آنها (كه خود يك نوع احترام و اهتمام به موقعيت آنها و يك نوع عبادت است) از خداوند چيزى را بخواهند. اين معنى نه بوى شرك مى دهد، نه بر خلاف آيات ديگر قرآن است و نه از عموم آيه فوق بيرون مى باشد (دقت كنيد). از آيات ديگر قرآن نيز به خوبى استفاده مى شود كه وسيله قرار دادن مقام انسان صالحى در پيشگاه خدا و طلب چيزى از خداوند به خاطر او، به هيچ وجه ممنوع نيست و منافات با توحيد ندارد، در آيه 64 سوره «نساء» مى خوانيم: وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَّلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحِيْماً: «اگر آنها هنگامى كه به خويشتن ستم كردند (و مرتكب گناهى شدند) به سراغ تو مى آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش مى كردند و تو نيز براى آنها طلب عفو مى كردى، خدا را توبه پذير و رحيم مى يافتند». و نيز در آيه 97 سوره «يوسف» مى خوانيم كه: برادران يوسف از پدر تقاضا كردند در پيشگاه خداوند براى آنها استغفار كند و يعقوب (عليه السلام) نيز اين تقاضا را پذيرفت. در آيه 114 سوره «توبه» نيز موضوع استغفار ابراهيم (عليه السلام) در مورد پدرش آمده كه تأثير دعاى پيامبران درباره ديگران را تأئيد مى كند و همچنين در آيات متعدّد ديگر قرآن اين موضوع منعكس است. از روايات متعدّدى كه از طرق شيعه و اهل تسنن در دست داريم، نيز به خوبى استفاده مى شود كه توسّل، به آن معنى كه در بالا گفتيم هيچ گونه اشكالى ندارد، بلكه كار خوبى محسوب مى شود، اين روايات بسيار فراوان است و در كتب زيادى نقل شده كه ما به چند نمونه از آنها ـ كه در كتب معروف اهل تسنن مى باشد ـ اشاره مى كنيم: الف ـ در كتاب «وفاء الوفاء» تأليف دانشمند معروف سنّى «سمهودى» چنين آمده: مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پيشگاه خداوند از پيامبر(صلى الله عليه وآله) و از مقام و شخصيت او، هم پيش از خلقت او مجاز بوده، هم بعد از تولّد، هم بعد از رحلتش، هم در عالم برزخ، و هم در روز رستاخيز، سپس روايت معروف توسّل آدم(عليه السلام) به پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را از «عمر بن خطاب» نقل كرده كه: آدم روى اطلاعى كه از آفرينش پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) در آينده داشت، به پيشگاه خداوند چنين عرض كرد: يا رَبِّ أَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد لَمّا غَفَرْتَ لِى: «خداوندا به حق محمّد(صلى الله عليه وآله) از تو تقاضا مى كنم كه مرا ببخشى» سپس حديث ديگرى از جماعتى از راويان حديث، از جمله «نسائى» و «ترمذى» دانشمندان معروف اهل تسنن به عنوان شاهد براى جواز توسّل به پيامبر، در حال حيات نقل مى كند كه خلاصه اش اين است: مرد نابينائى تقاضاى دعا از پيامبر براى شفاى بيماريش كرد، پيغمبر به او دستور داد كه چنين دعا كند: أَللّهُمَّ إِنِّى أَسْئَلُكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّد نَبِىِّ الرَّحْمَةِ يا مُحَمَّدُ إِنِّى تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلى رَبِّى فِى حاجَتِى لِتَقْضِىَ لِىَ اللّهُمَّ شَفِّعْهُ فِىَّ: «خداوندا من از تو به خاطر پيامبرت، پيامبر رحمت تقاضا مى كنم و به تو روى مى آورم اى محمّد! به وسيله تو به سوى پروردگارم براى انجام حاجتم متوجه مى شوم، خداوندا او را شفيع من ساز» سپس در مورد جواز توسّل به پيامبر(صلى الله عليه وآله) بعد از وفات چنين نقل مى كند كه: مرد حاجتمندى در زمان «عثمان» كنار قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله)آمده نماز خواند و چنين دعا كرد: أَللّهُمَّ إِنِّى أَسْئَلُكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنا مُحَمَّد(صلى الله عليه وآله)نَبِىِّ الرَّحْمَةِ، يا مُحَمَّدُ إِنِّى أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلى رَبِّكَ أَنْ تَقْضِىَ حاجَتِى: «خداوندا من از تو تقاضا مى كنم و به وسيله پيامبر ما محمّد(صلى الله عليه وآله) پيغمبر رحمت، به سوى تو متوجه مى شوم، اى محمّد! من به وسيله تو متوجه پروردگار تو مى شوم تا مشكلم حل شود». بعداً اضافه مى كند، چيزى نگذشت كه مشكل او حل شد. ب ـ نويسنده كتاب «التوصل الى حقيقة التوسّل» كه در موضوع توسّل بسيار سخت گير است، 26 حديث از كتب و منابع مختلف نقل كرده كه جواز اين موضوع در لابلاى آنها منعكس است، اگر چه نامبرده سعى دارد در اسناد اين احاديث، خدشه وارد كند، ولى واضح است روايات هنگامى كه فراوان باشند و به حدّ تواتر برسند جائى براى خدشه در سند حديث باقى نمى ماند و رواياتى كه در زمينه توسّل در منابع اسلامى وارد شده است مافوق حدّ تواتر است. از جمله رواياتى كه نقل مى كند اين است: «ابن حجر مكّى» در كتاب «صواعق» از «امام شافعى» پيشواى معروف اهل تسنن نقل مى كند كه به اهل بيت پيامبر(صلى الله عليه وآله) توسّل مى جست و چنين مى گفت: آلُ النَّبِىِّ ذَرِيْعَتِى * وَ هُمُ إِلَيْهِ وَسِيْلَتِى أَرْجُو بِهِمْ أُعْطى غَداً * بِيَدِ الْيَمِيْنِ صَحِيْفَتِى «خاندان پيامبر وسيله منند * آنها در پيشگاه او سبب تقرّب من مى باشند». «اميدوارم به سبب آنها فرداى قيامت * نامه عمل من به دست راست من سپرده شود» و نيز از «بيهقى» نقل مى كند: در زمان خلافت خليفه دوم سالى قحطى شد، «بلال» به همراهى عده اى از صحابه بر سر قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده، چنين گفت: يا رَسُولَ اللّهِ إِسْتَسْقِ لاُِمَّتِكَ... فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَكُوا: «اى رسول خدا! از خدايت براى امّتت باران بخواه... كه ممكن است هلاك شوند» حتى از «ابن حجر» در كتاب «الخيرات الحسان» نقل مى كند كه: «امام شافعى» در ايامى كه در «بغداد» بود به زيارت «ابوحنيفه» مى رفت و در حاجاتش به او متوسّل مى شد! 6 و نيز در «صحيح دارمى» از «ابى الجوزاء» نقل مى كند كه: سالى در «مدينه» قحطى شديدى واقع شد، بعضى شكايت به «عايشه» بردند، او سفارش كرد بر فراز قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) روزنه اى در سقف ايجاد كنند، تا به بركت قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) از طرف خدا باران نازل شود، چنين كردند و باران فراوانى آمد! «آلوسى» در تفسير خود، قسمت هاى زيادى از احاديث فوق را نقل كرده و پس از تجزيه و تحليل طولانى و حتى سختگيرى درباره احاديث فوق، در پايان ناگزير به اعتراف شده چنين مى گويد: «بعد از تمام اين گفتگوها من مانعى در توسّل به پيشگاه خداوند به مقام پيامبر(صلى الله عليه وآله)نمى بينم، چه در حال حيات پيامبر، و چه پس از رحلت او». و بعد از بحث نسبتاً مشروحى در اين زمينه، اضافه مى كند: «توسّل جستن به مقام غير پيامبر(صلى الله عليه وآله) در پيشگاه خدا نيز مانعى ندارد به شرط اين كه او حقيقتاً در پيشگاه خدا مقامى داشته باشد» و اما در منابع شيعه موضوع به قدرى روشن است كه نياز به نقل حديث ندارد. اوّلاً ـ همان طور كه گفتيم، منظور از توسّل اين نيست كه كسى حاجت را از پيامبر يا امامان بخواهد، بلكه منظور اين است كه: به مقام او در پيشگاه خدا متوسّل شود، و اين در حقيقت، توجه به خدا است; زيرا احترام پيامبر نيز به خاطر اين است كه: فرستاده او بوده و در راه او گام برداشته و ما تعجب مى كنيم از كسانى كه اين گونه توسّل را يك نوع شرك مى پندارند در حالى كه شرك اين است كه براى خدا شريكى در صفات و اعمال او قائل شوند و اين گونه توسّل به هيچ وجه شباهتى با شرك ندارد. ثانياً ـ بعضى اصرار دارند ميان حيات و وفات پيامبر و امامان(عليهم السلام) فرق بگذارند، در حالى كه گذشته از روايات فوق ـ كه بسيارى از آنها مربوط به بعد از وفات است ـ از نظر يك مسلمان، پيامبران و صلحاء، بعد از مرگ «حيات برزخى» دارند، حياتى وسيع تر از عالم دنيا همان طور كه قرآن درباره شهداء به آن تصريح كرده مى گويد: «آنها را مردگان فرض نكنيد آنها زندگانند» ثالثاً ـ بعضى نيز اصرار دارند ميان تقاضاى دعاء از پيامبر، و بين سوگند دادن خدا به مقام او، فرق بگذارند، تقاضاى دعا را مجاز و غير آن را ممنوع بشمارند، در حالى كه هيچ گونه فرق منطقى ميان اين دو ديده نمى شود. رابعاً ـ بعضى از نويسندگان و دانشمندان اهل تسنن، مخصوصاً «وَهّابى ها» با لجاجت خاصّى كوشش دارند تمام احاديثى كه در زمينه توسّل وارد شده است را تضعيف كنند و يا با اشكالات واهى و بى اساس، آنها را به دست فراموشى بسپارند. آنها در اين زمينه چنان بحث مى كنند كه هر ناظر بى طرفى احساس مى كند قبلاً عقيده اى براى خود انتخاب كرده، سپس مى خواهند عقيده خود را به روايات اسلامى «تحميل» كنند، و هر چه مخالف آن بود به نوعى از سر راه خود كنار بزنند. در حالى كه يك محقق هرگز نمى تواند چنين بحث هاى غير منطقى و تعصّب آميزى را بپذيرد. خامساً ـ همان طور كه گفتيم، روايات توسّل به حدّ تواتر رسيده يعنى به قدرى زياد است كه ما را از بررسى اسناد آن بى نياز مى سازد. علاوه بر اين، در ميان آنها روايت صحيح نيز فراوان است با اين حال، جائى براى خرده گيرى در پاره اى از اسناد آنها باقى نمى ماند. سادساً ـ از آنچه گفتيم روشن مى شود رواياتى كه در ذيل اين آيه وارد شده و مى گويد: پيغمبر به مردم مى فرمود: از خداوند براى من «وسيله» بخواهيد 2 و يا آنچه در «كافى» از على(عليه السلام) نقل شده كه: وسيله بالاترين مقامى است كه در بهشت قرار دارد ، با آنچه در تفسير آيه گفتيم هيچ گونه منافاتى ندارد; زيرا همان طور كه مكرّر اشاره كرديم، «وسيله»، هر گونه تقرّب به پروردگار را شامل مى شود و تقرّب پيامبر به خدا، و بالاترين درجه اى كه در بهشت وجود دارد يكى از مصداق هاى آن است.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۳۶تا۳۷ ۳۶ إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الأَرْضِ جَميعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ ۳۷ يُريدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقيمٌ ترجمه ۳۶ ـ به يقين كسانى كه كافر شدند، اگر تمام آنچه روى زمين است و همانند آن، مال آنها باشد و همه آن را براى نجات از كيفر روز قيامت بدهند، از آنان پذيرفته نخواهد شد; و مجازات دردناكى خواهند داشت. ۳۷ ـ پيوسته مى خواهند از آتش خارج شوند، ولى نمى توانند از آن خارج گردند; و براى آنها مجازاتى پايدار است.
تفسیر در تعقيب آيه گذشته كه به مؤمنان دستور تقوا و جهاد و تهيه وسيله مى داد، در اين دو آيه، به عنوان بيان علت دستور سابق به سرنوشت افراد بى ايمان و آلوده اشاره كرده، مى فرمايد: «افرادى كه كافر شدند اگر تمام آنچه روى زمين است و همانند آن را داشته باشند تا براى نجات از مجازات روز قيامت بدهند از آنها پذيرفته نخواهد شد و عذاب دردناكى خواهند داشت» (إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الأَرْضِ جَميعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ). مضمون اين آيه در سوره هاى «زمر» آيه 47، «رعد» آيه 18، و «يونس» آيه 54 نيز آمده است، منتها هر كدام با عنوان خاص، مثلاً در سوره «زمر» مى فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِيْنَ ظَلَمُوا...»، و در سوره «رعد» مى فرمايد: «وَ الَّذِيْنَ لَمْ يَسْتَجِيْبُوا لَهُ...»، و در سوره «يونس» مى فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْس ظَلَمَتْ...» كه البته قابل ارجاع به يك معنى است و اين نهايت تأكيد در مسأله مجازات هاى الهى را مى رساند كه با هيچ سرمايه و قدرتى از سرمايه ها و قدرت ها نمى توان از آن رهائى جست، هر چند تمام سرمايه هاى روى زمين، يا بيش از آن باشد، تنها در پرتو ايمان و تقوا و جهاد و عمل مى توان رهائى يافت. سپس به دوام اين كيفر اشاره كرده، مى گويد: «آنها پيوسته مى خواهند از آتش دوزخ خارج شوند ولى توانائى بر آن را ندارند و كيفر آنها ثابت و برقرار خواهد بود» (يُريدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقيمٌ). درباره مجازات دائمى و خلود كفار در دوزخ، در ذيل آيه 108 سوره «هود» به خواست خدا بحث خواهد شد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمومنین(علیه السلام) : لوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْض، لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَهِ الَّتی تَشْبَهُ اقْوالُهُمْ افْعالَهُمْ. اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضی شماها برای همدیگر نبود، هرکس روی زمین بود هلاک میگردید، مگر آن شیعیان خاصّی که گفتارشان با کردارشان یکی است. مستدرک ج۵ ص۲۴۷
اهمیت علم آموزی حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: منْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَهُ لِِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِيماً ، فقِيلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ. هر كه براى خدا علم را بياموزد و بدان عمل كند و بديگران بياموزد، در مقامهاى بلند آسمانها عظيمش خوانند و گويند: آموخت براى خدا، عمل كرد براى خدا، تعليم داد براى خدا. الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص: ۳۵ باقی ماندن بر دوستی حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: إذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ بِذَلِكَ فَإِنَّهُ أَثْبَتُ لِلْمَوَدَّةِ بَيْنَكُمَا. هر گاه مردى را دوست داشتى او را بدان آگاهش ساز، زيرا كه آن دوستى ميان شما را پابرجاتر كند. الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 644 دیدن خدا حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: ذاكَرْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عیه السلام فِيمَا يَرْوُونَ مِنَ الرُّؤْيَةِ، فَقَالَ: الشَّمْسُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْكُرْسِيِّ وَ الْكُرْسِيُّ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْعَرْشِ وَ الْعَرْشُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْحِجَابِ وَ الْحِجَابُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ السِّتْرِ فَإِنْ كَانُوا صَادِقِينَ فَلْيَمْلَئُوا أَعْيُنَهُمْ مِنَ الشَّمْسِ لَيْسَ دُونَهَا سَحَابٌ.! روای گوید،با امام صادق (علیه السلام) در باره آنچه راجع بديدن خدا روايت كنند مذاكره ميكردم، حضرت فرمود: اين خورشيد يك هفتادم نور كرسى است و كرسى يك هفتادم نور عرش است، و عرش يك هفتادم نور حجاب است، و حجاب يك هفتادم نور ستراست، اگر آنها راستگويند، چشم خود را بهمين خورشيد وقتى كه در ابر نباشد بدوزند.! کتاب شریف اصولكافی (ط - الإسلامية)، ج۱، ص: ۹۸ منبع (کانال فضیلتها)
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
https://khamenei.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
سوره مبارکه مائده ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه مائده ,
كيفر ,
خدا ,
خدا و پيامبرش ,
پیامبر ,
جنگ ,
فساد در روى زمين ,
فساد ,
روى زمين ,
زمین ,
جان و مال و ناموس مردم ,
جان ,
مال ,
ناموس مردم ,
حمله ,
اعدام ,
دار ,
چهار انگشت ,
بریدن ,
سرزمین ,
تبعید ,
رسوائی ,
دنیا ,
آخرت ,
مجازات عظیم ,
مجازات ,
عظیم ,
توبه ,
خداوند ,
آمرزنده ,
مهربان ,
کلید سعادت ,
علامه طباطبایی ,
مراقبه ,
ایمان ,
مخالفت ,
فرمان ,
فرمان خدا ,
تقرب به خدا ,
جهاد در راه خدا ,
رستگار ,
یقین ,
کافر ,
نجات ,
کیفر روز قیامت ,
کیفر ,
روز قیامت ,
مجازات دردناک ,
دردناک ,
آتش ,
طلب مغفرت ,
هلاک ,
شیعیان خاص ,
گفتار ,
کردار ,
اهمیت علم آموزی ,
امیرالمومنین (علیه السلام) ,
هلاک ,
حضرت امام صادق علیه السلام ,
امام صادق علیه السلام ,
براى خدا ,
علم ,
عمل ,
دیگران ,
آموزش علم ,
آموزش ,
آسمانها ,
عظیم ,
آموخت براى خدا ,
آموخت ,
عمل كرد براى خدا ,
عمل کرد ,
تعليم داد براى خدا ,
تعلیم داد ,
الكافي ,
باقی ماندن بر دوستی ,
دوستی ,
پابرجا ,
دیدن خدا ,
خورشيد ,
نور كرسی ,
کرسی ,
نور عرش ,
عرش ,
نور حجاب ,
حجاب ,
نور ستر ,
کتاب شریف اصول كافی ,
کتاب ,
کتاب شریف ,
اصول كافی ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 13 آذر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۱۷۶ ۱۷۶يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمّا تَرَكَ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْء عَليمٌ ترجمه ۱۷۶ ـ از تو (درباره ارث) سؤال مى كنند، بگو: «خداوند، حكم كلاله (خواهر و برادر) را براى شما بيان مى كند: اگر مردى از دنيا برود، كه فرزند نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را كه به جا گذاشته، از او (ارث) مى برد; و آن (مرد نيز) تمام مال را از خواهر، به ارث مى برد، در صورتى كه (خواهر او) فرزند نداشته باشد; و اگر دو خواهر (از او) باقى باشند دو سوم اموال را مى برند; و اگر برادران و خواهران با هم باشند، براى هر مذكر، دو برابر سهم مؤنث است. خداوند براى شما بيان مى كند تا گمراه نشويد; و خداوند به همه چيز داناست». شان نزول بسيارى از مفسران در شأن نزول آيه فوق از «جابر بن عبداللّه انصارى» چنين نقل كرده اند، مى گويد: من شديداً بيمار بودم، پيامبر(صلى الله عليه وآله) به عيادت من آمد، در آنجا وضو گرفت و از آب وضوى خود بر من پاشيد، من كه در انديشه مرگ بودم به پيامبر(صلى الله عليه وآله) عرض كردم:وارث من فقط خواهران منند، ميراث آنها چگونه است، اين آيه كه آيه فرائض نام دارد نازل شد، و ميراث آنها را روشن ساخت و به عقيده بعضى اين آخرين آيه اى است كه درباره احكام اسلام بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) نازل شده. تفسیر آيه فوق در صدد تبيين مقدار ارث برادران و خواهران است، و همان طور كه در اوائل اين سوره در تفسير آيه 12 گفتيم، درباره ارث خواهران و برادران، دو آيه در قرآن نازل شده است: يكى همان آيه 12، و ديگر آيه مورد بحث كه آخرين آيه سوره «نساء» است. و اين دو آيه اگر چه در بيان مقدار ارث آنها با هم تفاوت دارند، اما همان طور كه در آغاز سوره نيز بيان كرديم هر كدام ناظر به يك دسته از خواهران و برادران است آيه 12، ناظر به برادران و خواهران «مادرى» است، ولى آيه مورد بحث درباره خواهران و برادران «پدر و مادرى» يا «پدرى تنها» سخن مى گويد. گواه اين مطلب، اين است: معمولاً كسانى كه بالواسطه با شخص متوفى مربوط مى شوند، مقدار ارثشان به اندازه همان واسطه است، يعنى برادران و خواهران مادرى به اندازه سهم مادر مى برند كه يك سوم است، و برادران و خواهران پدرى، يا پدر و مادرى، سهم ارث پدر را مى برند كه دو سوم است و چون آيه 12 درباره ارث برادران و خواهران روى يك سوم دور مى زند و آيه مورد بحث روى دو سوم، روشن مى شود كه آيه سابق درباره آن دسته از برادران و خواهران است كه تنها از طريق مادر با متوفى مربوطند، ولى آيه مورد بحث درباره برادران و خواهرانى است كه از طريق پدر، يا پدر و مادر مربوط مى شوند. به علاوه، رواياتى كه از ائمه اهل بيت(عليهم السلام) در اين زمينه وارد شده نيز اين حقيقت را اثبات مى كند. در هر حال چنانچه يك ثلث يا دو ثلث ارث به برادر يا خواهر تعلق گرفت، باقى مانده طبق قانون اسلام ميان ساير ورثه تقسيم مى شود، اكنون كه عدم منافات ميان دو آيه روشن شد، به تفسير احكامى كه در آيه وارد شده است مى پردازيم: قبلاً بايد توجه داشت كه آيه به عنوان پاسخ سؤال درباره «كلاله» (برادران و خواهران) نازل شده است لذا مى فرمايد: «از تو در اين باره سؤال مى كنند، بگو خداوند حكم كلاله (برادران و خواهران را) براى شما بيان مى كند» (يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ). پس از آن به چندين حكم اشاره مى نمايد: 1 ـ «هر گاه مردى از دنيا برود و فرزندى نداشته باشد، فقط يك خواهر داشته باشد نصف ميراث او به آن يك خواهر مى رسد» (إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ). 2 ـ «و اگر زنى از دنيا برود و فرزندى نداشته باشد و يك برادر (برادر پدر و مادرى يا پدرى تنها) از خود به يادگار بگذارد، تمام ارث او به يك برادر مى رسد» (وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ). 3 ـ اگر كسى از دنيا برود و دو خواهر از او به يادگار بماند، دو ثلث از ميراث او را مى برند، مى فرمايد: «و اگر وارث دو خواهر بود، دو سوم از ارث به او مى رسد» (فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمّا تَرَكَ). 4 ـ اگر ورثه شخص متوفى، چند برادر و خواهر باشند (از دو نفر بيشتر) تمام ميراث او را در ميان خود تقسيم مى كنند، به طورى كه سهم هر برادر دو برابر سهم يك خواهر شود، مى فرمايد: «و اگر وارث چند برادر و خواهر بودند، ارث بين آنها هر مرد، دو برابر زن خواهد بود» (وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنْثَيَيْنِ). و در پايان آيه مى فرمايد: «خداوند اين حقايق را براى شما بيان مى كند تا گمراه نشويد و راه سعادت را بيابيد (و حتماً راهى را كه خدا نشان مى دهد راه صحيح و واقعى است); زيرا به هر چيزى دانا است» (يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْء عَليمٌ) ناگفته نماند: آيه فوق، ارث خواهران و برادران را در صورتى كه فرزند در ميان نباشد بيان مى كند و سخنى از وجود و عدم پدر و مادر در آن نيامده است. ولى با توجه به اين كه طبق آيات آغاز همين سوره، پدر و مادر همواره در رديف فرزندان يعنى در طبقه اول ارث قرار دارند، روشن مى شود كه منظور از آيه فوق، جائى است كه نه فرزند در ميان باشد و نه پدر و مادر.
منبع (کانال فضیلتها)
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمؤمنین (عليه السلام) : الصَّمتُ آيَةُ النُّبلِ و ثَمَرَةُ العَقلِ . خاموشى، نشانه هوشمندى و ميوه خرد است. غررالحكم ، حدیث۱۳۴۳
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام زین العابدین(علیه السلام) فرمودند : اى ابوخالد! مردم زمان غیبت كه معتقد به امامت او هستند و منتظر ظهور او هستند ؛ از مردم تمام زمانها بهترند. زيرا خداوند تعالی عقل و فهم و معرفتی به آنها داده كه غيبت در نزد آنها حكم مشاهده امام را دارد! و خداوند آنها را در آن زمان مثل كسانى قرار داده كه با شمشير در پيش روى پيغمبر جهاد كردهاند ؛ آنها مخلصان حقيقى و شيعيان راستگوى ما هستند و دعوت کنندگان آشكار و نهان به دين خدا هستند. امام سجاد (علیه السلام) فرمودند : خودِانتظار فرج ، بزرگترين فرج است. بحارالأنوار ، ج۵۲ ، ص۱۲۲ كمال الدين ، ج۱ ، ص۳۲۰ الإحتجاج طبرسي ، ج۲ ، ص۳۱۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بسم الله الرحمن الرحیم مجازات سریع امام باقر علیه السلام فرمودند: چهار كس فورا مجازات مى شوند: 1مردى كه تو به او نيكى كردى و او در برابر نيكى تو با بدى مقابله كرد، 2مردى كه تو به او ستم نكردى ولى او به تو ستم كرد 3مردى كه با او در باره چيزى پيمان بستى ولى تو به او وفا كردى و او به تو خيانت كرد 4مردى كه پيوند خويشاوندان خود را حفظ مى كند ولى آنها از او قطع مى كنند. (خصال شیخ صدوق)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
خراب شدن خانه امیرالمومنین على علیه السلام فرمودند: چهار چيز است كه يكى از آنها وارد خانهاى نمى شود مگر اينكه آن خانه خراب مى گردد و آباد نمى شود: خيانت و دزدى و خوردن شراب و زنا. (خصال شیخ صدوق)
اللهم صلی علی محمّد وآل محمّد وعجل لولیک الفرج والعافیه والنصر واجعلنا من انصاره واعوانه وشیعته وارزقنا روئیته وخدمته ، آمین رب العالمین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام خامنه ای: شهادت، مرگ تاجرانه و مرگ آدمهای زرنگ است. 1384/02/12
شهید مدافع حرم شهید مرتضی خدادادی (فاطمیون)
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=46544
https://www.mashreghnews.ir/news/1288139
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۱۷۶ ,
ارث ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
تفسیر ,
سوره مبارکه نساء ,
سوره نساء ,
تفسیر قرآن کریم ,
قرآن کریم ,
سوال ,
خداوند ,
کلاله ,
خواهر و برادر ,
فرزند ,
نصف ,
اموال ,
مرد ,
خواهر ,
برادر ,
مال ,
دو سوم اموال ,
دو خواهر ,
برادران ,
خواهران ,
مذکر ,
سهم ,
مونث ,
بیان ,
گمراه ,
دانا ,
امیرالمؤمنین (عليه السلام) ,
خاموشى ,
نشانه ,
هوشمندى ,
ميوه ,
خرد ,
غررالحكم ,
امام زین العابدین(علیه السلام) ,
مردم زمان غیبت ,
معتقد ,
امامت ,
منتظر ظهور ,
منتظر ,
ظهور ,
بهتر ,
زمانها ,
خداوند تعالی ,
عقل ,
فهم ,
معرفت ,
غیبت ,
حکم ,
مشاهده ,
امام ,
شمشیر ,
پیغمبر ,
جهاد ,
مخلصان حقیقی ,
مخلصان ,
حقیقی ,
شیعیان ,
راستگو ,
دعوت کنندگان ,
آشکار ,
نهان ,
دین خدا ,
انتظار فرج ,
بزرگترین ,
فرج ,
بحارالأنوار ,
كمال الدين ,
الإحتجاج طبرسي ,
امام باقر علیه السلام ,
مجازات سریع ,
سریع ,
مجازات ,
نیکی ,
بدی ,
ستم ,
پیمان ,
وفا ,
خیانت ,
پیوند ,
خویشاوندان ,
حفظ ,
قطع ,
خصال شیخ صدوق ,
خراب شدن خانه ,
امیرالمومنین على علیه السلام ,
خيانت ,
دزدى ,
خوردن شراب ,
زنا ,
شهادت ,
مرگ تاجرانه ,
آدم ,
زرنگ ,
آدم های زرنگ ,
مرگ ,
شهید مدافع حرم ,
شهید مرتضی خدادادی ,
فاطمیون ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 16 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مراقبت برای انسان جاده نجات اوست امام خامنه ای: : غفلت است که ما را در بلا میاندازد. اگر مراقب چشم و زبان و دست و امضاء و قضاوت و نوشتن و حرف زدنمان باشیم، بسیاری از خطاها و گناهان بزرگ و کوچک از ما سر نمیزند…
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمؤمنین علیه السلام گواراترین زندگی را کسی دارد که از آنچه خدا قسمت او کرده خشنود باشد. گزیده غررالحکم،ج١،ص٣۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود: سه گروه از انسان ها هستند که شقی و بدبخت خواهند شد: ۱ ) هر کسی نام مرا بشنود و صلوات نفرستد؛ ۲) کسی که ماه رمضان را درک کند ولی مشمول رحمت الهی نشود؛ ۳) کسی که والدین خود را درک کند ولی در حق آنها کوتاهی کند جامع الاخبار، ص ۱۵۹ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بسم الله الرحمن الرحیم وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ(منافقون-١٠)
ترجمه: و از آنچه روزی شما کرده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه یکی از شما را مرگ در رسد و بگوید: چرا مرا تا مدتی نزدیک مهلت ندادی تا صدقه دهم و از شایستگان باشم؟! تفسير: ١-بسیارند کسانی که وقتی چشم برزخی پیدا میکنند و خود را در آخرین لحظات زندگی و در آستانه قیامت میبینند، و پردههای غفلت و بیخبری از جلوچشمان کنار میرود، و میبینند باید اموال و سرمایهها را بگذارند و بروند پشیمان میشوند و تقاضای بازگشت به زندگی میکنند تا جبران کنند ولی دست ردّ بر سینه آنها گذارده میشود، چرا که سنّت الهی راه، بازگشت ندارد! ٢-عزيزترين اشياء نزد شما كه اموال و اولاد است نبايد شما را از ياد خدا بازدارد. ٣-كسانيكه مشغول بجمع مال و سرگرم به اولاد شوند و از ياد خدا باز بمانند زيان كلّى بر آنها وارد شده چون نعيم باقى را بامر فانى فروختهاند پس خوب است زائد از قدر حاجت را در راه خدا صرف نمائيد چون وقتى مرگ سر وقت شما آمد و آنرا بچشم مشاهده نموديد پشيمان خواهيد شد ميگويند پروردگارا مدّت كمى بما مهلت ده تا از اموال خود صدقه دهيم و بحج مشرّف شويم و از گناهان توبه كنيم و از بندگان صالح تو باشيم ولى افسوس كه پشيمانى ديگر سودى ندارد چون اجل وقتى رسيد برنميگردد امکان ندارد که کسی چراغی برای دیگران روشن کند و خودش در تاریکی بماند... منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه 10 سوره مبارکه منافقون ,
سوره مبارکه منافقون ,
اموال ,
اولاد ,
عزیزترین ,
یاد خدا ,
مال ,
مشغول ,
سرگرم ,
نعیم ,
باقی ,
فانی ,
در راه خدا ,
وقت مرگ ,
مرگ ,
پشیمان ,
پروردگار ,
مهلت ,
صدقه ,
حج ,
مشرف ,
گناهان ,
گناه ,
توبه ,
بندگان صالح ,
افسوس ,
پشیمانی ,
سود ,
اجل ,
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله ,
شقی ,
بدبخت ,
صلوات ,
ماه رمضان ,
رحمت الهی ,
والدین ,
درکت ,
حق والدین ,
کوتاهی ,
جامع الاخبار ,
امیرالمومنین علیه السلام ,
قسمت ,
خشنود ,
امام خامنه ای ,
غفلت ,
مراقبت ,
جاده نجات ,
نجات ,
بلا ,
چشم ,
زبان ,
دست ,
خطا ,
گناهان بزرگ ,
گناهان کوچک ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 15 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۲۰ تا ۲۱ سوره مبارکه نساء ۲۰وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْج مَکانَ زَوْج وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبیناً ۲۱وَ کَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُکُمْ إِلى بَعْض وَ أَخَذْنَ مِنْکُمْ میثاقاً غَلیظاً ۲۰ ترجمه و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگرى به جاى همسر خود انتخاب کنید، و مال فراوانى (به عنوان مهر) به او پرداخته اید، چیزى از آن را پس نگیرید! آیا براى باز پس گرفتن مهر زنان، به تهمت و گناه آشکار متوسل مى شوید؟! ۲۱ ـ و چگونه آن را باز پس مى گیرید، در حالى که شما با یکدیگر تماس و آمیزش کامل داشته اید؟! و (از این گذشته) آنها (هنگام ازدواج) از شما پیمان محکمى گرفته اند! شان نزول پیش از اسلام، رسم بر این بود: اگر مى خواستند همسر سابق را طلاق گویند و ازدواج جدیدى کنند، براى فرار از پرداخت مهر، همسر خود را به اعمال منافى عفت متهم مى کردند، و بر او سخت مى گرفتند، تا حاضر شود مهر خویش را که معمولاً قبلاً دریافت مى شد بپردازد، و طلاق گیرد، و همان مهر را براى همسر دوم قرار مى دادند. آیه فوق به شدت از این کار زشت جلوگیرى کرده و آن را مورد نکوهش قرار مى دهد تفسیر این آیه، نیز براى حمایت قسمت دیگرى از حقوق زنان نازل گردیده و به عموم مسلمانان دستور مى دهد: به هنگام تصمیم بر جدائى از همسر و انتخاب همسر جدید حق ندارند چیزى از مهر همسر اول خود را کم بگذارند، و یا اگر پرداخته اند، پس بگیرند، هر قدر هم مهر زیاد باشد، مى فرماید: «اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگرى به جاى همسر خود انتخاب کنید، و مال فراوانى (به عنوان مهر) به او پرداخته اید، چیزى از آن را پس نگیرید» (وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْج مَکانَ زَوْج وَ آتَیْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئاً). همان طور که در سابق گفتیم، «قِنْطار» به معنى مال و ثروت زیاد است. «راغب» در کتاب «مفردات» مى گوید: اصل «قنطار» از «قنطره» به معنى «پل» است و چون اموال زیاد همچون پلى هستند که انسان در زندگى مى تواند از آنها استفاده کند، از این جهت به آن قنطار گفته اند زیرا فرض این است که: طلاق در اینجا به خاطر منافع شوهر صورت مى گیرد، نه به خاطر انحراف زن از جاده عفت، بنابراین دلیلى ندارد که حق مسلّم آنها پایمال شود. سپس اشاره به طرز عمل دوران جاهلیت در این باره نموده، که همسر خود را متهم به اعمال منافى عفت مى کردند، مى فرماید: «آیا براى باز پس گرفتن مهر زنان متوسل به تهمت و گناه آشکار مى شوید» (أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبیناً). یعنى اصل عمل، ظلم است و گناه، و متوسل شدن به یک وسیله ناجوانمردانه و غلط، گناه آشکار دیگرى است. در آیه بعد، مجدداً با استفهام انکارى، براى تحریک عواطف انسانى مردان اضافه مى کند: شما و همسرانتان مدت ها در خلوت و تنهائى با هم بوده اید، همانند یک روح در دو بدن، ارتباط و آمیزش کامل داشته اید، چگونه بعد از این همه نزدیکى و ارتباط، همچون بیگانه ها و دشمنان با یکدیگر رفتار مى کنید، و حقوق مسلّم آنها را پایمال مى نمائید؟! مى فرماید: «چگونه آن را باز پس مى گیرید، در حالى که شما با یکدیگر تماس و آمیزش کامل داشته اید»؟ (وَ کَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُکُمْ إِلى بَعْض) این درست همانند تعبیرى است که ما در فارسى امروز داریم که اگر دو نفر دوست صمیمى با هم به نزاع برخیزند به آنها مى گوئیم: شما سال ها با یکدیگر نان و نمک خورده اید، چرا نزاع مى کنید؟ در حقیقت ستم کردن در این گونه موارد به شریک زندگى، ستم بر خویشتن است. آن گاه مى فرماید: از این گذشته «همسران شما پیمان محکمى به هنگام عقد ازدواج از شما گرفته اند» (وَ أَخَذْنَ مِنْکُمْ میثاقاً غَلیظاً). چگونه این پیمان مقدس و محکم را نادیده مى گیرید و اقدام به پیمان شکنى آشکار مى کنید؟ ضمناً، باید توجه داشت که این آیه گرچه در مورد طلاق همسر سابق براى انتخاب همسر جدید، وارد شده، ولى اختصاص به آن ندارد، بلکه منظور این است: در هر مورد که طلاق و جدائى به پیشنهاد مرد صورت گیرد، و زن تمایلى به جدائى ندارد، باید تمام مهر پرداخته شود، و چیزى از آن باز پس نگیرند، خواه تصمیم بر ازدواج مجدد داشته باشند یا نه، بنابراین جمله اِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوج: «اگر بخواهید همسر دیگرى انتخاب کنید» در حقیقت ناظر به وضع دوران جاهلیت بوده است و دخالتى در اصل حکم ندارد. ذکر این نکته نیز لازم است که: «استبدال» به معنى طلب تبدیل کردن است، بنابراین، معنى طلب و اراده در آن افتاده است و اگر مشاهده مى کنیم: با أَرَدْتُمْ: «بخواهید» ضمیمه شده، به خاطر این است که: مى خواهد این نکته را گوشزد کند که، به هنگام مقدمه چینى و تصمیم بر تبدیل کردن همسر خود، نباید از مقدمات نامشروع و ناجوانمردانه شروع کنید.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۲۰ تا ۲۱ سوره مبارکه نساء ,
تصمیم ,
همسر ,
انتخاب ,
مال ,
مهر ,
تهمت ,
گناه آشکار ,
متوسل ,
تماس ,
آمیزش کامل ,
ازدواج ,
پیمان محکم ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 14 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
ریا در دستگاه امام حسین علیه السلام؛ مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی رحمةالله علیه می فرمود: در دستگاه امام حسین علیه السّلام حتّی ریا هم ممدوح است. اگر جلوی روی مردم برای امام حسین علیه السّلام مالت را بدهی یا سینه بزنی، خوب است. اصحاب که به میدان میرفتند، رجز میخواندند و خودشان را معرفی میکردند. تظاهر در دستگاه امام حسین علیه السّلام جزا دارد. البته بهتر است کار خود را به خدا و امام حسین علیه السّلام نشان بدهی و بگویی خدایا ببین من دارم این کار را میکنم، حسین جان ببین من دارم این کار را میکنم. امام حسین علیه السّلام در مورد علّت رفتنشان به کربلا به هر کس مطابق عقلش چیزی فرمود، ولی علّت اصلیاش معلوم نشد؛ امام حسین علیه السّلام به خداوند گفت من میخواهم قربان شما بشوم. میگویند امام حسین علیه السّلام شهید شد تا گناهکاران امّت بخشیده شوند. آیا هیچ شخص عاقلی مثلاً بچّهی چهارده سالهاش را به کشتن میدهد که گاوش را نجات دهد؟ نخیر، امام حسین علیه السّلام خودش دوست داشت در راه محبوبش جانفشانی کند و به ملاقاتش برود. تمام مصیبتها با یاد کربلا بیاثر میشوند. امام رضا علیه السّلام فرمود: یا بنَ الشُّبَیبِ اِن کُنتَ بَاکِیاً لِشَیءٍ فَابکِ لِلحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ اَبى طَالِبٍ: ای پسر شبیب اگر خواستی بر چیزی گریه کنی، پس برای جدّم حسین گریه کن. غم کربلا، غمهای دیگر را از بین میبرد، منبع: کانال فضیلتها: https://t.me/fazylatha
پیوندها: مجموعه ویژه نامههای محرم الحرام: https://rasekhoon.net/special/show/736072
ویژه نامه محرم (شهادت امام حسین علیه السلام): http://www.aviny.com/occasion/ahlebeit/imamhosein/moharram/88/1/vijename.aspx
https://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamHosein/Moharram/83/moharram.aspx
کانال طاووس الجَنَّه: https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز): https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی: https://raisi.ir/service/election
وبلاگ: http://qaem14.blog.ir
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
,
:: برچسبها:
ریا ,
دستگاه امام حسین علیه السلام ,
امام حسین علیه السلام ,
مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی ,
حاج میرزا اسماعیل دولابی ,
ممدوح ,
جلوی روی مردم ,
مال ,
سینه زنی ,
اصحاب ,
میدان ,
رجز ,
معرفی ,
تظاهر ,
خدا ,
حسین جان ,
کربلا ,
عقل ,
علت اصلی ,
قربان ,
خداوند ,
شهید ,
گناهکاران ,
امت ,
گناهکار ,
گناه ,
عاقل ,
بچه ,
کشتن ,
محبوب ,
جانفشانی ,
ملاقات ,
مصیبت ,
بی اثر ,
امام رضا علیه السلام ,
گریه ,
غم ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 2 شهريور 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین
اسامی القاب مبارک حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
المحتجب «و ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكيمٌ» {هیچ بشری را نرسد که خدا، جز به وحى يا از پشت حجاب، با او سخن گوید؛ يا رسولى مىفرستد و به فرمان خود آنچه را بخواهد وحى مىكند؛ چرا كه او بلند مقام و حكيم است} (سوره مبارکه شوری آیه ۵۱) از القاب مبارک حضرت مولانا بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) «المُحتَجِب» است؛ آن وجود مقدسی که در پس پرده و حجاب قرار داشته و در نهان و پوشیده می باشند. «محتجب» یکی از أسماء حسنای الهی است ؛ چنانکه در ادعیه مأثوره وارد شده است: سبْحَانَ مَنْ هُوَ مُحْتَجِبٌ لَا يُرَى سُبْحَانَ مِنْ اسْتَتَرَ بِالضِّيَاءِ فَلَا شَيْءٌ يُدْرِكُه (۱) منزه است خدایی که محتجب است و دیده نمی شود و نیز حضرت صادق الائمه (علیه السلام) در یکی از خطب شریفشان فرمودند: الحمد لله ... المحتجب بالنور دون خلقه (۲) : حمد و سپاس مخصوص خدایی است که.. به واسطه نور، از خلقش در حجاب و پرده قرار دارد. این اسم از اسماء حسنای الهی، در وجود حضرت غیب هو، بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) به ظهور اکمل رسیده است؛ چنانکه در فرازهای زیارات مخصوصه آن حضرت وارد شده است: يا مُحْتَجِباً عَنْ كُلِّ عَيْنٍ: اى آنكه از چشمها پنهانى (۳) الْمُحْتَجَبِ عَنْ أَعْینِ الظّالِمِینَ : آن امامی که از چشم ظالمان در پرده و حجاب قرار گرفته است (۴) در تبیین نام «محتجب» از اسماء الله الحسني، از حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مروی است که فرمودند: إنَّ الْحِجَابَ عَلَی الْخَلْقِ لِکَثْرَهًْ ذُنُوبِهِمْ فَأَمَّا هُوَ فَلَا تَخْفَی عَلَیْهِ خَافِیَهًْ فِی آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَار (۵) حجاب و پرده بر خلق به جهت بسیاری گناهان ایشان است؛ در حالی که هیچ شئ پوشیده ای از حضرت حق، در ساعتهای شب و روز، پوشیده و پنهان نمیباشد. منابع (۱).الدعوات (للراوندي) / سلوة الحزين ؛ النص ؛ ص۹۲ [تسبيح حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیه السلام در روز هشتم ماه] ؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ؛ ج۱ ؛ ص۲۶۶ (۲). إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات ؛ ج۱ ؛ ص۱۴۶ ؛ الوافي ؛ ج۲۱ ؛ ص۳۹۱ (۳). صحیفه مهدیه ص ۲۸۳ (۴). مفاتیح الجنان [زیارت حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) در اشاره به فرزندشان حضرت حجة إبن الحسن المهدي (أرواحنافداه)] (۵).بحارالأنوار، ج۳، ص۳۷ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۸ سوره مبارکه نساء ۸وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً ترجمه ۸ ـ و اگر به هنگام تقسیم (ارث)، خویشاوندان (و طبقه اى که ارث نمى برند،) و یتیمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چیزى از آن اموال را به آنها بدهید! و با آنان به طور شایسته سخن بگوئید! تفسیر این آیه مسلماً بعد از قانون تقسیم ارث نازل شده; زیرا مى فرماید: «هر گاه در مجلس تقسیم ارث، خویشاوندان، یتیمان و مستمندان حاضر شدند، چیزى از آن به آنها بدهید» (وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ). بنابراین، محتواى آیه یک حکم اخلاقى و استحبابى درباره طبقاتى است که با وجود طبقات نزدیک تر، از ارث بردن محرومند. آیه مى گوید: اگر در مجلس تقسیم ارث، جمعى از خویشاوندان درجه دو یا سه و همچنین بعضى از یتیمان و مستمندان حضور داشته باشند، چیزى از مال به آنها بدهید، و به این ترتیب جلو تحریک حس حسادت و کینه توزى آنها را ـ که ممکن است بر اثر محروم بودن از ارث، شعلهور گردد ـ بگیرید و پیوند خویشاوندى انسانى خود را به این وسیله محکم کنید. گرچه کلمه «یَتامى» و «مساکین» به طور مطلق ذکر شده، ولى ظاهراً منظور از آن ایتام و نیازمندان فامیل است; زیرا طبق قانون ارث، با بودن طبقات نزدیک تر، طبقات دورتر، از ارث بردن محرومند. بنابراین، اگر آنها در چنان جلسه اى حاضر باشند، سزاوار است هدیه مناسبى (که تعیین مقدار آن فقط بستگى به اراده وارثان دارد و از مال وارثان کبیر خواهد بود) به آنها داده شود. جمعى از مفسران احتمال داده اند: منظور از ایتام و مساکین در آیه هر گونه یتیم و نیازمندى است، خواه از خویشاوندان میت باشد، یا غیر آنها، ولى این احتمال بعید به نظر مى رسد; زیرا افراد بیگانه معمولاً راهى در این جلسات فامیلى ندارند. بعضى از مفسران نیز معتقدند: آیه، یک حکم وجوبى را بیان مى کند، نه استحبابى، ولى آن نیز بعید است; زیرا اگر آنها حق واجبى داشتند، لازم بود مقدار و حدود آن تعیین گردد، در حالى که به اختیار وارثان حقیقى واگذار شده است. در پایان آیه دستور مى دهد: «با این دسته از محرومان، با زبان خوب و طرز شایسته صحبت کنید» (وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً). یعنى علاوه بر جنبه کمک مادى از سرمایه هاى اخلاقى خود نیز براى جلب محبت آنها استفاده کنید، تا هیچگونه ناراحتى در دل آنها باقى نماند، و این دستور نشانه دیگرى بر استحبابى بودن حکم فوق است. از آنچه گفتیم، این مطلب نیز روشن شد که هیچ دلیلى ندارد بگوئیم: حکم آیه فوق به وسیله آیاتى که سهام ارث را تعیین مى کند، نسخ شده است; زیرا هیچ گونه تضادى میان آن آیات و این آیه نیست. منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا (علیه السلام):رزق و روزی لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا كَثِيرَه؛ رزق و روزی کم را ناچیز نشماریدزیرا این کار، شما را از رزق و روزی فراوان منع می کند(بحارالانوار،ج75،ص347)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۸ سوره مبارکه نساء ,
تقسیم ارث ,
تقسیم ,
ارث ,
یتیمان ,
یتیم ,
مستمندان ,
مستمند ,
اموال ,
شایسته ,
سخن ,
قانون ,
خویشاوندان ,
اخلاقی ,
حکم ,
مال ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
المحتجب ,
وحی ,
محتجب ,
گناهان ,
پنهان ,
پوشیده ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 1 شهريور 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حق کسی که بر تو احسان نموده اما حق کسی که تو را کمک نموده است به خاطر دوستی یا ملک یا قرابت و... بر تو آن است که بدانی او از مالش گذشته و با صرف مال تو را؛ از ذلت بندگی و بردگی دیگران و وحشت آن نجات داده است و مزه آزادی و آسایش را به تو چشانیده است و تو را از اسارت دیگران رهانیده؛و زنجیرهای بردگی را از تو باز نموده و بوی خوش عزت و آزادی را به مشام تو رسانیده است. او تو را از زندان قهر و جبر بیرون آورده و عُسر حَرج و سختی را از تو دور نموده و با خوشی و خوشرویی و زبان انصاف با تو سخن گفته و تمام دنیا را (به جهت احسانی که نموده است) به تو بخشیده است و تو را فارغ البال ساخته که به عبادت پروردگارت پردازی و در این راستا ضرر مالی را تقبل و تحمل نموده است. بدان که او نزدیکترین مخلوق خداوند است نسبت به تو بعد از پدر و مادر و برادر و خواهرت و سزاوارتر از دیگران است که در مواقع لزوم به کمک او بشتابی و به خاطر خدا و احسانی که برای تو نموده است یاریش نمایی و خودت را هیچ وقت در اموری که مورد نیاز اوست مقدم ننمایی. منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع) الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۷ سوره مبارکه نساء ۷لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصیباً مَفْرُوضاً ترجمه ۷ ـ براى مردان، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود بر جاى مى گذارند، سهمى است; و براى زنان نیز، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان مى گذارند، سهمى; خواه آن مال، کم باشد یا زیاد; این سهمى است تعیین شده و پرداختنى. شان نزول در عصر جاهلیت عرب، رسم چنین بود که تنها مردان را وارث مى شناختند و معتقد بودند: آن کس که قدرت حمل سلاح و جنگ و دفاع از حریم زندگى و احیاناً غارتگرى ندارد، ارث به او نمى رسد. به همین دلیل، زنان و کودکان را از ارث محروم مى ساختند، و ثروت میت را در میان مردان دورتر قسمت مى کردند. تا این که یکى از انصار به نام «اوس بن ثابت» از دنیا رفت، دختران و پسران خردسالى را بر جاى گذارد، عموزاده هاى او به نام «خالد» و «عرفطه» اموال او را میان خود تقسیم کردند، و به همسر و فرزندان خردسال او چیزى ندادند. همسر او به پیامبر(صلى الله علیه وآله) شکایت کرد، و تا آن زمان حکمى در زمینه ارث بستگان در اسلام نازل نشده بود، آیه فوق نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن دو نفر را خواست و به آنها دستور داد: در اموال مزبور، هیچ گونه دخالت نکنند و آن را براى بازماندگان درجه اول، یعنى فرزندان و همچنین همسر او بگذارند، تا طرز تقسیم آن در میان آنها در پرتو آیات بعد روشن گردد. تفسیر این آیه در حقیقت گام دیگرى براى مبارزه با عادات و رسوم غلطى است، که در آن زنان و کودکان را از حق مسلّم خود محروم مى ساخت، و بنابراین مکمل بحث هائى است که در آیات سابق گذشت; زیرا اعراب با رسم غلط و ظالمانه اى که داشتند زنان و فرزندان خردسال را از حق ارث محروم مى ساختند. آیه روى این قانون غلط خط بطلان کشیده، مى فرماید:: «براى مردان سهمى است از اموالى که پدر و مادر و نزدیکان به جاى مى گذارند و براى زنان هم سهمى از آنچه پدر و مادر و نزدیکان بر جاى مى گذارند، خواه کم باشد یا زیاد» (لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ). بنابراین، هیچ کدام حق ندارند سهم دیگرى را غصب کنند. سپس در پایان آیه، براى تأکید مطلب مى فرماید: «این سهمى است تعیین شده و لازم الاداء» تا هیچ گونه تردید در این بحث باقى نماند (نَصیباً مَفْرُوضاً). ضمناً همان طور که مى بینیم، آیه فوق یک حکم عمومى براى همه موارد ذکر مى کند، بر این اساس، آنهائى که فکر مى کنند پیامبران اگر ثروتى داشته باشند، به عنوان ارث به بستگان آنها نمى رسد، بر خلاف آیه فوق است (البته منظور اموال شخصى پیغمبر است و گر نه اموال بیت المال که متعلق به مسلمین است، طبق قانون بیت المال در موارد خود مى بایست صرف گردد). همچنین از عموم آیه فوق، و آیات دیگرى که بعداً درباره ارث مى خوانیم، روشن مى شود که: قائل شدن به تعصیب یعنى «اختصاص دادن قسمتى از مال به مردانى که از طرف پدر با میت ارتباط دارند در پاره اى از موارد» ـ همان طور که دانشمندان اهل تسنن قائل هستند ـ نیز بر خلاف تعلیمات قرآن است; زیرا لازمه آن محروم ساختن زنان از ارث در بعضى از موارد است و این یک نوع تبعیض جاهلى است که اسلام با آیه فوق و مانند آن، آن را نفى کرده است (دقت کنید!). منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا (علیه السلام):رزق و روزی لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا كَثِيرَه؛ رزق و روزی کم را ناچیز نشماریدزیرا این کار، شما را از رزق و روزی فراوان منع می کند(بحارالانوار،ج75،ص347)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۷ سوره مبارکه نساء ,
مردان ,
پدر و مادر ,
پدر ,
مادر ,
خویشاوندان ,
سهم ,
زنان ,
مال ,
کم ,
زیاد ,
پرداختن ,
عصر جاهلیت ,
عصر ,
جاهلیت ,
وارث ,
قدرت ,
حمل سلاح ,
سلاح ,
جنگ ,
دفاع ,
حریم ,
زندگی ,
ارث ,
کودکان ,
محروم ,
ثروت ,
میت ,
انصار ,
دختران ,
پسران ,
خردسال ,
پیامبر(صلى الله علیه وآله) ,
شکایت ,
همسر ,
بستگان ,
اسلام ,
نازل ,
آیه ,
دستور ,
دخالت ,
بازماندگان ,
درجه اول ,
فرزندان ,
تقسیم ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 745
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 133
:: باردید دیروز : 674
:: بازدید هفته : 1059
:: بازدید ماه : 8542
:: بازدید سال : 120222
:: بازدید کلی : 120222
|